هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
شعر بدون نقطه در مدح امیر دلها اسدالله الغالب علی ابیطالب ع 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ای مالک مُلک ولا، ای والی دلها علی
مهر دل آرای همه، ای گوهر والا علی
کردی معطر عالمی، در عالم دلدادگی
عطر دلآرامی مرا، ای لاله ی حمرا علی
در کلّ عالم مالکی، سرّ کمال سالکی
هم مَحرمِ اسراری و، هم سِرّ در الّا علی
ای مَحرم سرِّ احد ، کردی عوالم را رصد
همراه احمد هم دلی، در عالم اسرا علی
در وادی کلِّ رُ سُل ، داری ولا و سروری
آری امام عالمی ، در عَلِّمُ الاَسما علی
محو کمال سرمدی ، روح و وصیِّ احمدی
داری لوای سروری ، در عالم اعلا علی
ای عالم علامه ها حلال عُسر و دردها
هادی هر گم کرده ره، دلدار راه ما علی
ای سُکر می در کام دل ، در ساحل آرام دل
در هر سماعی ورد ما مولا علی مولا علی
کردی دل ما را طلا، در وادی مهر و عطا
آری مراد هر دلی، ای ماه مهر آساعلی
اسم دل آرا داری و ، داروی درد عالمی
صدها گره در کار ما،کردی دما دم وا علی
در سَمعِ دلها می رسد، صدها سلام هر مَلک
هر دم سَلامُ الّلهُ لَک ، ای سوره ی طاها علی
اعطاء سائل کرده ای، در صوم ودر حال رکوع
کی سائلی رد کرده ای ؟ ای عالی اعلا علی
در درگه مهر و کَرم، کردم دما دم سائلی
صدها صله در هر دمی، کردی مرا اعطا علی
✍حمید رضازاده "شقایق"
🌹کرمان🌹
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
بکُم یُنزّل الغیث
هرکسی که جرعهای از نگاه تو چشید
آمد و امانت عشق را به جان خرید
سجده میکند غزل هر سحر برابرت
شعر از ضریح تو واژه واژه خوشه چید
شعر اگر برای توست ذوالفقار میشود
شعر در هوای توست تا همیشه رو سپید
رودِ ابر میشود، بغضها به چشم او
هرکس که شرحی از غربت تو را شنید
گاه شعر میشود، گاه قطره قطره اشک
ردّ چشمهای توست، آنچه بر دلم وزید
در درون من قطام، زوزه میکشد هنوز
قلب من پر است از بایزید و از یزید
فاصله گرفتهام از همه به غیر تو
هر غریب شد عزیز... هر قریب شد بعید
کاشکی که چون نسیم بر تو بوسه میزدم
کاش اشکهای من بر غم تو میچکید
سرو ایستادهام، تکیه دادهام به تو
در هجوم بادهاست، زخمهای نوپدید
ابر آرزو ببار! رود زندگی بیا!
دست التماس شد، شاخههای خشک بید
نسبتی نداشتم با شبانهی هوس
هرچه گفت امام من، نور شد به من رسید
کشته مرده توأم از دلم قبول کن
بیت بیت این غزل، شد به پای تو شهید
این هم از کرامت چشم مهربان توست
شعر من سپید شد روزگار من سعید
شعلههای چشم من از نگاه ناز توست
مهربانی تو بود اینکه شعر آفرید
روی دوش من هنوز مانده رد دست تو
آن زمان که شانه بر زلف این غزل کشید
خندهی تو میکشد طرحی از بهشت را
وقت مرگ میشود لحظه سپید عید
سرفراز میشود در بهشت یاد تو؟
این غزل ترانهام، این قصیدهی رشید؟
عطر تو وزید باز... خاک بوی گل گرفت!
السلام یا بهار! السلام یا امید!
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
٢۶دیماه١۴٠٣
#قصیده_واره
#شعر_علوی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
مرثیه_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
هنگامه وصال من و دلبرم شده
این الحسین زمزمه آخرم شده
چشمم به راه مانده کجایی عزیز من
پیراهن تو گرمی بال و پرم شده
از گریه پینه بسته دگر چشم های من
عالم سیاه پیش دو چشم ترم شده
موی سپید و قد کمانم چه دیدنی ست
غم های کربلاست چنین یاورم شده
من پیر سالخورده ام و دست های من
محتاج شانه های علی اکبرم شده
از خاطرم نمی رود آن لحظه فراق
ناله زدی که وقت وداع از حرم شده
داغیِ بوسه از لب تو مانده بر لبم
خون گلوی تو نفس حنجرم شده
من بین قتلگاه تو جان دادم ای حسین!
این چند ماهه جان تو درد سرم شده
می خواستم بغل کنمت جان تو نشد
نیزه شکسته زحمت این پیکرم شده
من پا به پای پیکر تو ضربه خورده ام
سر تا به پا تمام تنم پر ورم شده
دشمن همین که پا به روی چادرم گذاشت
گفتم به خویش ارثیه مادرم شده
جان خودت به زور کشیدند چادرم
شاهد ببین که پارگی معجرم شده
✍قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
مرثیه_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
حسین خواهر تو بر غمت دچار شده
دلم هوای تو کرده که بی قرار شده
تمام موی سرم ، پینه های دستانم
خودت بیا و ببین که چه گریه دار شده
مگر نگفتم عزیزم که بی تو می میرم
همیشه قاتل عاشق غم نگار شده
در احتضار کنار تمامتان بودم
برس به داد دلم وقت احتضار شده
اگر تو کشته ی اشکی دو دیده ی تر من
برای روضه ی تو سفره دار شده
ز خاطرم نرود خاطرات کرببلا
دوباره دور و بر من پر از غبار شده
به روی چادر من جای پای قاتل توست
لگد به روی لگد بر تنم نثار شده
دم غروب به آتش گرفته ای گفتم
بدو عزیز دلم موقع فرار شده
میان آن همه نامحرمان خودت دیدی
چگونه خواهری بر ناقه ها سوار شده
سر تو را سر بازار بس که رقصاندند
گلوی خشک تو دیدم که تار تار شده
زنان کوفه همه سنگ باز قهارند
چقدر راس تو با سنگها شکار شده
رباب موی سرش کند و داد زد زینب
ببین سر پسرم سهم نیزه دار شده
میان بزم شراب آمدم به دنبالت
یکی به طعنه صدا زد ببین چه خار شده
حرامزاده ای از دختران کنیزی خواست
از آن به بعد سکینه گلایه دار شده
✍قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
شهادت_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
با زبانی پُر گلایه مقتلم تحریر شد
آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد
تو غریب کربلا و من غریب شهر شام
ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد
من نگفتم بی تو میمیرم بیا حالا ببین
تازه خواب کودکی هایم دگر تعبیر شد
پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟
ای دل آرامم کجایی خواهر تو پیر شد
در میان این لباس کهنه روی سینه ام
ماجرای رفتن تو مثل یک تصویر شد
من خودم دیدم که زیر دست و پا افتاده ای
مثل آیینه تنت پاشیده و تکثیر شد
بین گودال آمدم هرچه صدا کردم حسین
دشمن کف زد صدای ناله بی تاثیر شد
پیکر تو زیر نعل تازه وا میشد زهم
پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد
آنکه بُرد عمامه تو معجر از رویم کشید
هر دو گیسوها اسیرِ پنجه ی تقدیر شد
تا نیفتی از سرِ نیزه به زیر دست وپا
خواستم دامن بگیرم زیرِ نیزه دیر شد
گوبه سردارِ سپاهت رفتی وبارفتنت
خواهر گیسو سپیدت هرکجا تحقیر شد
✍قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
شهادت_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
امشب ببخش ما را به احترام زینب
با بنده کن مدارا به احترام زینب
با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم
اما مران گدا را به احترام زینب
با دست گیری خود شرمنده کردی عمری
این عبد بی حیا را به احترام زینب
بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی
طعم خوش شفا را به احترام زینب
با برگه ی شهادت کن عاقبت بخیرم
تکمیل کن عطا را به احترام زینب
آیا شود ببینم هنگام جان سپردن
ارباب با وفا را به احترام زینب
بادیده های گریان من آمدم بگیرم
امضایِ کربلا را به احترام زینب
از روی تل صدا زد ای شمر برنگردان
با پا عزیز ما را به احترام زینب
بردار چکمه ات را از روی سینه ی شاه
به احترام زهرا به احترام زینب
با نعل های تازه کمتر بهم بریزید
آقای سر جدا را به احترام زینب
جای کفن بپیچید دورتنم رفیقان
یک تکه بوریا را به احترام زینب
✍قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
من آنچه هست بعشق تو دادهام از دست
که منتهای مُرادم تویی از آنچه که هست
به دوستی توام گر به پای دار برند
من آن نیم که بدارم ترا ز دامان دست
محبّت تو نه امروز کرده جا به دلم
که من بروی تو عاشق شدم بروز الست
به شادمانی جاوید امیدوار شدم
دلم چو از همه بُبرید و با غمت پیوست
کجا من از تو توانم بُرید رشتهٔ مهر
خدای تار وجود مرا بزلف تو بست
به محفلی که تو باشی بباده حاجت نیست
که هر که چشم تو بیند خراب گردد و مست
(صغیر )گرد جهان گشت در پی دلدار
رسید بر سر کوی تو وزپای نشست
✍ محمد حسین صغیر اصفهانی
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
کربلا بیت الحرام زینب است
رکن آن مات مقام زینب است
در کتاب عشقبازی با حسین
بعد بسم الله ، نام زینب است
زندگی یعنی حسینی زیستن
با حسین بودن پیام زینب است
آیه های صبر در قرآن تمام
شرح صبر ناتمام زینب است
حافظ دین است شمشیر علی
تیغ حیدر در کلام زینب است
پیش پایش سرور هفت آسمان
در قیام از احترام زینب است
آن هلال پشت ابر خون به نی
آفتاب روی بام زینب است
✍میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
وفات عقیله بنی هاشم زینب کبریٰ سلام الله علیها تسلیت باد
کیستم من شاهدِ درد آشنای کربلا
مظهر صبر و صلابت ، معنی شرم وحیا
زادهٔ دامان کوثر ، زینت نام علی
مادر حلم و فضیلت ، خواهر شمسِ هُدا
نور چشم مصطفایم، دختر شاه نجف
مادرم زهرای اطهر ، محور آل کسا
عالمه گردیده ام در مکتب فیض پدر
از برادر ها گرفتم گوهر عشق و وفا
زینبم من مظهر صبر جمیل ذات حق
محرم سرّ ولایت ، راز دار اولیا
آسمانها ماتِ صبر و حلم و ایثار منند
کوه ها در پیش پایم ایستاده روی پا
صبر از دستم به تنگ آمد برایم گریه کرد
کس ندیده در جهان مانند من رنج و بلا
اشک می ریزد فلک بر زخم های سینه ام
داغ هایم بی شمار است وغمم بی انتها
هم شنیدم ناله های مادرم را پشت در
هم به چشم خویش دیدم زخم های مرتضا
گاه درطشت برادر دیده ام خون جگر
گاه در طشت طلا دیدم سرِ از تن جدا
کوفه و شام بلا را رفته ام با سلسله
در خرابه بوده ام ماه شب آلاله ها
داغ هفتاد و دو لاله دیده ام در نیم روز
سینه ام آتشفشان است از جفای اشقیا
هیچ کس مانند من راضی به تقدیرش نبود
در مصائب غیر زیبایی ندیدم از خدا
حضرت ایوب شاگرد دبستان من است
گشته ام بر صابران اهل عالم مقتدا
می وزد از کوی من عطر " شقایق" روز و شب
زینبم من ، قهرمان نامدار کربلا
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۱/۱۱/۱۷
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
"مرثیه زینب کبری س "
نیمه ی ماه رجب آمد و هنگام عزا
باز هم صحبت داغ است ز گلزار ولا
می چکد خون دل از دیده بیاد غم دوست
می شود تازه دگر بار، غم کرب و بلا
تربیت یافته ی دامن زهرا و علی
دختر شاه نجف ، آینه دار زهرا
داغدار شهدا، وارث غمهای حسین
دگر آزاد شد از سلسله دار فنا
پر گشود از قفس تن به هوای محبوب
آنکه می سوخت همه عمر ز داغ شهدا
دفتر زندگیش صفحه به صفحه غم بود
عمر او بود ولی یکسره تسلیم و رضا
مبتلا گشت همه عمر، به داغِ غم هجر
داغهایی که کند قامت گردون را تا
داغ جدّ و پدر و مادر دلسوخته دید
طشت خونین حسن دید و سپس طشت طلا
آنکه از روز ازل نقش پرستاری داشت
بود غمخوار دل سوخته ی آل عبا
مظهر صبر خدا بود، که با این همه داغ
خم به اَبروی نیاورد، ز تقدیر قضا
کوه میلرزد از آلام دل مادر صبر
ابر می گرید از این واقعه دریا دریا
خون شد از داغ عزیزان دل زینب هیهات
وامصیبت که چها دید پس از عاشورا
سوخت در آتش غم قلب " شقایق" یکسر
می زند ناله ی جانسوز در این روز عزا
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۱۰/۲۷
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
.زبان حال زینب کبری سلام الله علیها
......... در مسلخ عشق..............
من در افق نیزه سرت را دیدم
در مسلخ عشق، پیکرت را دیدم
ای کعبه ی عشق ، در منای عرفان
من ذبح عظیم؛ اکبرت را دیدم
در ساحل وصل بر لب شط فرات
بی دست امیر لشکرت را دیدم
تو سرو زپا فتاده ات را دیدی
من زخم عمیق جگرت را دیدم
ای خون خدا و ای شُکوه ایثار
من زخم گلوی اصغرت را دیدم
آن لحظه که آمدی ز میدان گلگون
ایثار و شکوه باورت را دیدم
من در افق بلند آوازه ی عشق
هفتاد و دو یار و یاورت را دیدم
من در سفر اسارت کوفه و شام
بر نیزه تلاوت سرت را دیدم
آن شب که رُخت خرابه را روشن کرد
من ناله و اشک دخترت را دیدم
جان داد رقیه آن شب از شوق وصال
جان دادن یاس پرپرت را دیدم
با عمه ی سادات " شقایق" می گفت
من در حرمت ؛ چشم ترت را دیدم
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
هدایت شده از اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
سحر نزدیک است
مژده ای منتظران صبح ظفر نزدیک است
بسر امد شب هجران وسحر نزدیک است
(ان سفر کرده که صد قافله دل همره اوست)
داده پیغام که پایان سفر نزدیک است
نفس باد صبا بوی عزیز اورده
گفت یعقوب که دیدار پسر نزدیک است
چشمهایی که شد از اشک فراقش تاریک
دلشان گرم شود نور بصر نزدیک است
این نسیمی که وزد باد بهار فرج است
مژده آرد به شکوفه ؛ که ثمر نزدیک است
ابرها از رُخ خورشید پراکنده شدند
تابش نور هدایت به نظر نزدیک است
ان سفر کرده دوباره به وطن باز اید
دولت ان شه با شوکت و فر نزدیک است
نفس اخر ظالم شده؛؛ ان شا الله
روز نابودی هر فرقه ی شر نزدیک است
چشم خود سوی سما کرده ( شقایق) زیرا
رویت طلعت ان قرص قمر نزدیک است
حمید رضازاده( شقایق)
کرمان
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#