بسم رب الجهاد
وقتی دل جهاد گرفت . . . !
جشن تولد يكي از دوستانمان بود باجهاد تصميم گرفتيم با هم برويم وبرايش كادو بخريم
من به جهاد يكي از بهترين پاساژ هارو براي خريد معرفي كردم
که به انجابرويم اما جهاد مخالفت كرد
و از من خواست كه به يكي از مغازه ها براي خريد كردن برويم
وقتي رسيديم ديدم كمي چهرش درهم رفت و وسرش پايين بود از او سوال كردم اتفاقي افتاده ؟
گفت دلم ميگيرد وقتي جوانان را اينگونه ميبينم ديدم نگاهش به ان سمت خيابان رفت
چند دخترو پسر مشغول شوخي باهم وحركات سبكانه اي بودن
دستش را روي شانه ام گذاشت وگفت برويم
به داخل مغازه رفت وسريع چيزي براي هديه انتخاب كرد وبرگشتيم
در داخل ماشين سرش پايين وزياد حرف نميزد مگر اينكه من با او صحبت ميكردم واو پاسخ دهد
شب هنگامي كه ميخواستيم به مهماني برويم ناگهان اورا جلوي در خانه خود ديدم وپرسيدم اينجا چيكار ميكني ؟
من فكر ميكردم رفتي!؟
گفت من نمياييم ولي از طرف من هديه را به او بده وتبريك بگو
از او علت اينكار را سوال كردم گفت شنيدم جايي كه تولد را گرفته اند
مكان مناسبي براي شركت ما نيست
ما ابروي حزب الله و جوانان اين راهيم انوقت خودمان نامش را خراب كنيم؟!
پی نوشت : حیا داشته باشیم ! همین ...
راوی : یکی از دوستان شهید
کپی با ذکر منبع لطفا
✨ #شهیدانه_زیستن
🔻- #گمنام_313-🔻- به ما بپيونيد👇
╔═ ⚘════⚘ ═╗
🌷 @gomnam313
╚═ ⚘════⚘ ═╝
💢وقتی رییس جمهور با کفش روی موکت نمیرفت !
وقتی آن شب فراموش نشدنی هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش در نخست وزیری را که مبلغی ناچیز (۲۵۰۰ تومان ) شده بود نپذیرفت و توضیح می خواست گفتم :
شما نخست وزیرید!
شخصیت هایی از داخل و خارج به دیدنتان می آیند.
لابد این مقدار اصلاح و هزینه به مصلحت بود. وانگهی هر چند انقلاب شد و شکل حکومت و شیوه خدمت تغییر یافته اما ضرورت زمان نمی شناسد
و... او که فکر می کرد شاید مقصودش را خوب درک نکرده ام با نگاهی نافذ و نگران گفت :
من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت با کفش راه بروم اما باشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشند
روی آن بخوابند! من اگر بخواهم فارغ از دنیای محرومان جامعه با این وسایل و امکانات رفاهی زمامداری کنم سخت اشتباه کرده ام !
نه برادر! من با محرومیت انس و عادت دارم . دوست دارم وقتی شب سر بر بستر می گذارم نباشند محرومانی که من از حال آنها غفلت کرده باشم .
#خاطره_ای_از_شهید_رجایی
#سیرت_زیبا
#زندگی_معنوی
#شهیدانه_زیستن
🔻- #گمنام_313-🔻- به ما بپيونيد👇
╔═ ⚘════⚘ ═╗
🌷 @gomnam313
╚═ ⚘════⚘ ═╝
↖️مطالب #مذهبی و #معنوی را در #گمنام_313 دنبال کنید 🌹
💠 آقا پسری که میری باشگاه💪
بعد میای لبـــ👕ـــاس جذب می پوشے!!
حجاب برای شما هم هست ✔
ورزش هم باید برای خـــــدا باشد🏅
حتما این خاطره رو از شهید ابراهیم هادی
بخونید⬇️⬇️⬇️
🔰حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم
که ابراهیم وارد سالن شد 🚶
و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت:
داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده!😍
وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن،😉
شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی👕👖 و از ساک ورزشی🎒 هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشـــ💪ــکاری.😅
ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جاخورد.😨 انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت....🤔
👈ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید
و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد🚫 و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت❗️
هر چند خیلی از بچه ها می گفتند :
بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! 😒
ما باشگاه می آئیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... ، تو با این هیکل روی فرم این چه لباس هایی است که می پوشی؟ 😳😳
ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیـــ🔔ــه می کرد:
اگر ورزش رو برای خـــــدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشین ضرر خواهید کرد.😊
☝️البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنی اش استفاده می کرد .
مثلاً ابراهیم را دیده بودند در یک روز بارانی🌧 که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمی توانستند از آن معبر رد شوند ، ابراهیم آنها را به کول می گرفت و از اون مسیر رد می کرد👌
#کتاب_زندگی_سبک_شهدا
🌹شهید ابراهیم هادی 🌹
#شهیدانه_زیستن
🔻- #گمنام_313-🔻- به ما بپيونيد👇
╔═ ⚘════⚘ ═╗
🌷 @gomnam313
╚═ ⚘════⚘ ═╝