#اژدها مرحلهای بود بسیار سخت که سالها پیش از آن عبور کردیم
مسافران اردوی بهشت
#حق 6 صفحهی 25
حسین قدیانی: مجازستان با وجود محسنات فراوانی که دارد، راستهی سخن لغو نیز هست. عالمی است که گاهی سخیفترین لایوها و بیمایهترین پستها بسی بیش از حرفحساب مشتری دارد. مجازستان است دیگر! کشکولی که در آن، هم شیر مرغ میبینی و هم جان آدمیزاد! در مجازستان همه #سعدی هستند! یعنی همینطور در و گهری است که میبارد! اخیرا زیاد میشنویم در این فضا که «اگر از مرحلهی #کرونا به سلامت عبور کنیم، مرحلهی
بعدی اژدهاست!» فقط حیف که نمیدانم اولبار این جمله به ذهن و زبان چه کسی رسیده! بگذریم که در مجازستان، جملات خیلی با ذهن نویسنده کار ندارند و همینطور بدون تفکر، جاری بر زبان طرف میشوند! نقل تلگرام و توئیتر و اینستا نیست؛ زبان مجازینویس اقلا دو کیلومتر جلوتر از عقل اوست! آری! اژدها هم برای خود مرحلهای است ولی نه بعد از کرونا! واقعیت آن است که ما این مرحله را سالها پیش گذرانده بودیم؛ اژدها همان مرحلهای بود که در روز اول عملیات «الی بیتالمقدس» بسیاری از بچهها قیچی شدند! مبادا شهدای مظلوم یومالله دهم اردیبهشت 61 را فراموش کنیم! عمری است همه از سوم خرداد سخن میگوییم لیکن از یاد نبریم 3 خرداد مدیون خون شهدای 10 اردیبهشت است. هنوز هم «آزادی خرمشهر» با اختلاف، شادترین روز مردم عصر ماست که هیچوقت هیچکس خاطرهی خوش آن روز را فراموش نمیکند ولی حقیقت آن است که ابتدا خون شهدای دهم اردیبهشت به خرمشهر رسید و آنگاه قدوم مقدس فاتحین! پس اژدها همان مرحلهای بود که ظرف یکروز یکی از قطعات بهشتزهرای تهران کامل پر شد! بروید گاهی بهشتزهرا! پایین سنگمزار اغلب شهدای عملیات آزادسازی خرمشهر در قطعهی 26، تاریخ شهادت شهید را زدهاند؛ «10 اردیبهشت 61» و این یعنی داغدارشدن بسیاری از مادرها تنها در یک روز! بعید میدانم در هیچ روزی از روزهای جنگ، ما اندازهی یومالله دهمین روز دومین ماه فصل بهار شیده داده باشیم! خرمشهر اگر آزاد شد و اگر آن شهد بیمثال را سبب شد، روی این خونها بود! و ما تا ابد مدیون مادر شهید عبدالمجید رحیمی هستیم! و همهی مادران شهدای یومالله دهم اردیبهشت! فقط در یک کوچه در جنوبغرب تهران، حوادث تلخ دهمین روز ماه اردیبهشت، دقیقا 10 مادر را داغدار جگرگوشههایشان کرد! دیگر جا برای حجله نبود! دستخط همین شهید عبدالمجید رحیمی هست در وصیتنامهاش که با دانشآموزیترین خط ممکن اما با سورهی «عصر» آغاز شده! بخوانید این وصیتنامهها را! جملگی با جوهر خون است! آن روز عجیب اردیبهشت، در کوچههای جنوب شهر کدام مادر باید به کدام مادر دلداری میداد، وقتی اغلب مادران محل «مادر شهید» شده بودند؟! مجازیبازها، واقعیت و حقیقت این روز را ندیدهاند و الا حتم میکردند که «اژدها» مرحلهای است سپری شده! بنازم غیرت رزمندگان سلحشور «الی بیتالمقدس» را و همت بلند حاجاحمد را که با وجود آنهمه شهید فقط در مرحلهی اول عملیات آزادسازی خرمشهر، باز هم شهر خون را با مدد از لطف الهی آزاد کردند! نازکنارنجیها بیخود اژدها نتراشند و بیجهت از هیچ اژدهایی نترسند! اژدها مال آن روز بود که یک دشت پر از لالهی پرپر شد و تمام جادهی اهواز- خرمشهر را #خون فراگرفت؛ منجمله خون شهید محسن وزوایی که حکیمانه در وصیتنامهاش نوشت: «ما کربلا را برای نسلهای بعد میخواهیم». وای بر معرفت ما اگر بدون سلام و صلوات بر محسن #وزوایی، راهی کربلا شویم! سالها پیش، از رزمندهای میشنیدم که میگفت: «باور میکنی همهی دوستانم را در روز 10 اردیبهشت 61 جا گذاشتهام؟!» و اژدها مال این مرحله است که عبور کردیم از آن! آنقدر زود ظرف یک روز قطعهی 26 بهشتزهرا پر از شهید شد که بارها با خود زمزمه کردهام؛ «اینها که همه شهید شدند! پس خرمشهر را کی آزاد کرد؟!»
▪️▪️▪️
#خدا غروب دهم اردیبهشت 61 لباس رزم پوشید در جادهی اهواز به خرمشهر و خود مسلح شد تا انتقام خون مؤمنینش را بگیرد و این #صحنه را از همه عیانتر #خمینی دید که آنطور مصمم گفت: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»!
✍#حسین_قدیانی
💠 @gonabad20ir
💠 @gonabad20ir
#گناباد٢٠- صدای مردم گناباد
👇👇👇
💠 @gonabad20ir
sedayegonabad.ir