eitaa logo
گناباد۲۰؛اخبار و صدای مردم گناباد
5.7هزار دنبال‌کننده
56.3هزار عکس
13.8هزار ویدیو
506 فایل
اخبار گناباد و مطالب عمومی ارتباط با ادمین: @gonabad20 @gonabad2020 🔹 تبلیغات @gonabad20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹️در باب قرارداد ازدواج . آدم‌ها هزاران هزار سال است که بنای «قرادادِ ازدواج» را گذاشته‌اند، اما هنوز که هنوز است نتوانسته‌اند «مفادَ»ش را مشخص کنند. برای ازدواج، یک سند تنظیم می‌کنند، و پای هر صفحه‌اش یک خروار امضا و اثر انگشت می‌زنند، اما خرشان که از پل می‌گذرد، می‌روند توی فاز «عشق بی‌قید و شرط» و می‌خواهند به زور، به خودشان و بقیه این‌طور بقبولانند که حساب و کتابی در کار نبوده و پای هیچ قرارداد و تعهدی هم وسط نبوده است، اما همین که کار به فسخِ قرارداد می‌کشد، باز هم نقاب‌های دروغینشان را کنار می‌گذارند و آن‌وقت، دوباره بندهای قرارداد، سنگین‌تر از هر قراردادِ دیگری در عالمِ امکان، دوباره خودنمایی می‌کنند! آدم‌ها هم به خودشان و هم به دیگری دروغ می‌گویند‌؛ زیر بار نمی‌روند که ازدواج یک قرارداد است و هی براش فلسفه‌‌های دروغین می‌بافند و این‌جوری خودشان را از مزایای یک قراردادِ درست محروم می‌کنند. مثلاً نمی‌نشینند رُک و پوست‌کنده به طرفشان بگویند که به فرض، قراداد ما، پنج بند دارد؛ و هر کدامش که اجرا نشود، سند باطل است. مثلاً نمی‌گویند بند اول قرارداد، عاشقی است؛ بند دوم، رابطه جنسی است؛ بند سوم، خدمتِ متقابل است؛ بند چهارم، تقسیم منافع است؛ و بند پنجم، فرزندآوری است! اما به جاش، از صبح تا شب، پی برآورده شدن تک تکِ این بندها، جدِ آبادِ طرف مقابلشان را می‌آورند جلوی چشم‌هاش؛ و تا سؤال بپرسی، یک‌جوری پای عشقِ بی‌قید و شرط را می‌کشند وسط، که انگار نه انگار، آن هم یکی از بندهای همین قراردادِ بی‌در و پیکرشان است! /فلسفه اخلاق 💠 @gonabad20ir
چرا همسرمان را سرزنش می‌کنیم؟ (انگشت اتهام را به سمت خودت بگیر) همین‌که اوضاع زندگی مشترک، کمی بالا و پایین می‌شود، حوصله‌ها هم ته می‌کشد، و زن و مرد، شروع به بازخواست همدیگر می‌کنند. بازخواست کردن دیگری، یعنی سرزنش کردنِ او. و همین اتفاقِ به ظاهر کوچک، می‌تواند باعث از هم پاشیده شدن زندگی مشترک شود. این جمله را زیاد شنیده‌ایم که می‌گوید «وقتی انگشت اشاره‌تان را به سمت دیگران می‌گیرید، سه انگشت دیگر به سمت خودتان است.» تا حالا درونیاتِ خودتان را موقع سرزنش کردن دیگری واکاوی کرده‌اید؟ گاهی ما همسرمان را سرزنش می‌کنیم چون آسیب دیده‌ایم. وقتی اتفاق ناخوشایندی می‌افتد، درد روانیِ بزرگی به ما تحمیل می‌شود. ما با مقصر دانستن همسرمان و سرزنش کردنِ او، ناخودآگاه تلاش می‌کنیم تا بار مسئولیت خودمان را کمتر کنیم و دردِ روانی‌مان را تخفیف بدهیم. ما گاهی همسرمان را سرزنش می‌کنیم چون می‌خواهیم خیلی زیرپوستی و ظریف از او انتقام بگیریم. ما در شرایطی که نتوانیم به صورت واضح کینه‌جویی کنیم، برای خنک شدن دل‌مان، از خیر هیچ فرصتی برای حمله نمی‌گذریم. گاهی ما همسرمان را سرزنش می‌کنیم، تنها به این دلیل که حوصله تغییر دادنِ خودمان را نداریم. ما ترجیح می‌دهیم که تقصیر را گردن همسرمان بیندازیم و منتظر بمانیم تا او خودش را تغییر بدهد، اما خودمان هیچ تکانی به خودمان ندهیم و زحمت و دردسرِ تغییر را نکشیم. گاهی اوقات سرزنش کردن‌های ما، پیامد تصمیماتِ لحظه‌ای ماست. یعنی ما در واقعیت می‌دانیم که همسرمان لایق آن سرزنش نیست، اما بنا بر بعضی منفعت‌طلبی‌های لحظه‌ای، تصمیم می‌گیریم به دروغ او را متهم کنیم و به باد سرزنش بگیریم. ما گاهی همسرمان را سرزنش می‌کنیم چون حوصله درک کردن او را نداریم. ما دوست نداریم وارد دنیای همسرمان شویم و ترجیح می‌دهیم او را با مشکلاتش تنها بگذاریم. در نتیجه دور از او می‌ایستیم و می‌گوییم لِنگَش کن. و هر وقت احساس کردیم به خطا رفت، سرزنشش می‌کنیم. 🔹️یک‌جایی از زندگی هست که آدم برای مشکلاتش دو مقصرِ بزرگ پیدا می‌کند: پدر و مادر. و از آن به بعد، این کشف بزرگ، می‌شود سرمشق همه گفتارها و کردارهای آدم. یعنی انسانی که تا قبل از این، پدر و مادرش را خدای خودش می‌دانست، یکهو به خودش می‌آید و می‌زند بت‌های خودش را می‌شکند. یکهو به این نتیجه می‌رسد که این دو تا آدم، باعث و بانیِ همه خطاهایی هستند که از او سر زده. باعث و بانیِ به دنیا آمدنش، و باعث و بانیِ زندگی کردنش! می‌بیند می‌شود همه‌چیز را گردن این دو تا بیندازد. می‌بیند می‌شود همه کاسه کوزه‌ها را سر این دو تا بشکند. داد می‌زند که «اصلاً کی گفت مرا به دنیا بیاورید؟! اصلاً چرا وقتی به دنیام آوردید، درست تربیتم نکردید؟! و حالا چرا بلد نیستید به دادم برسید؟!» و فراموش می‌کند که سهمِ خودش از تربیتِ خودش، درست در همین لحظه است که آغاز می‌شود. آدم، درست در همان لحظه که می‌فهمد خودش قابل سرزنش نیست، مسئولیتش هم آغاز می‌شود. حالا اگر با دست‌فرمانِ سرزنش برود جلو، یک روز به خودش می‌آید و می‌بیند که کاری جز سرزنش کردنِ دیگران و قِسِر در رفتن از زیر بار مسئولیت‌های خودش ندارد! اما اگر بفهمد که آدم‌ها همگی، قربانیانِ قربانیانند، آن‌وقت بهتر زندگی می‌کند. بیشتر درک می‌کند و کمتر انگشت اشاره‌اش را به نشانه اتهام، به سمت سینه دیگران می‌گیرد./فیلسوفک 💠 @gonabad20ir