─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_آئینی
#غزل
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« بلند شو »
پهلو شکـــســته آه ز بســــتر بلنـد شو
زهــرای من به خـاطـــر حیـدر بلند شو
با این نگاه بی رمقـــت آتشــــم مــزن
یک یا علی بگـوی و ز بســــتر بلند شو
لبخند مـــــرده روی لب غنچـه های تو
ای باغــــبــان لاله ی پرپر بلنـد شو
از من دریـــــغ کـرده مدینـــه جواب را
در پاســـخ سـلامِ مکــــــرر ، بلند شـــو
افتـاده آشـــیانه ام از رونـــق و صــــفا
ای بال و پر شکسـته کـــــبوتر بلند شو
خوابــیده ای و رفتــــه توانایی و قرار
از زانـــوان فاتـــــح خیبــــر بلنــد شو
گیسوی صبر زینبت آشـفته مانده است
گویدبه اشک و زمزمه :مادر بلند شو،،،
شعر:کمیل کاشانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
صدای گریه از عرش معلّی میرود بالا
همین که نیمهشبها دست زهرا میرود بالا
گمانم مرکز ثقل زمین را شعلهها سوزاند
که آتش از در و دیوار دنیا میرود بالا
هنوز از ماجرای کوچهها شرمندهاش هستند
اگر دیوارها کج تا ثریا میرود بالا
تمام هستی خود را گرفته روی دست، انگار
که روی شانهها تابوت مولا میرود بالا
سوال این است؛ قاتل کیست؟ اما در جواب آن
فقط هر آینه دیوار حاشا میرود بالا
شفیع محشر خود را در اوج کینه سوزاندند
که دود آتشِ امروز، فردا میرود بالا
به لب در هر قنوت آوای "أَینَالمُنتَقِم؟" داریم
که دست لطف مادر نیز با ما میرود بالا
شعر:مجتبی خرسندی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
یا حبیب الباکین
(نگاه مادری)
نگاه مـــادری حتی به هیزم میکند زهرا
و آتش را پر از گلهای گندم میکند زهرا
مراقب بود در آتش نسوزد چادرش، شاید
که زینب را در این چادر تجسم میکند زهرا
به گوشت خورده آیا آب آتش را بسوزاند
میان موجی از آتش تلاطم میکند زهرا
ملائک کودکی را از میان شعله ها بردند
و با آهنـــگ لالائــــی تکـــلم میکنــد زهرا
دلیل زندگی را در تماشــــــای علی میدید
علی را در شلوغی ناگهان گم میکند زهرا
صـــــدای پای رفتــــــن از در و دیوار میآید
علی تابوت میســـازد تبسم میکند زهرا
علی را با چه حالی از میان کوچهها بردند
که با خـــــاک عبای او تیمم میکند زهرا
نمیگنجد درون خاک اقیانوس بی پایان
مزارش را نهان در قلب مردم میکند زهرا
سید حمیدرضا برقعی
https://t.me/hamidrezaborgheii
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#زبان_محاوره
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بیاید بریم مدینه شب وداع زهراست
تواوج غصه وغم علی غریب وتنهاست
داد می زنه تو سینه فریاد بی صدایی
داره زهرا می میره داد از غم جدایی
میگه بــمون کنارم مرو عـــــــــزیز جونم
نمی تونم که بی تو دیگـــه زنده بمونم
فاطمه جون دعا کن که من زودتر بمیرم
بعد تو من نباشـــــم برات عــــزا بگیـــرم
واکن چشاتو زهــــــــرا یکم منو نگا کن
ز بند غصـــــــــه و غــــم دل من رها کن
ببین حسن یه گوشه نشسته بیقراره
حسین ز ابر دیده بارون خون می باره
زینب کنــــار کلثــوم داره دعا می خونه
میگه خداکمک کن مادر پیشـم بمونه
باید بـــــرم علی جـــون بابام در انتظاره
وقــــت سفر رســــیده دلم طاقت نداره
تمــــام غصــــه من در این دمـــــای آخر
تنها تر ازپیش میشی ای نور دیده ی تر
پر می کشــــم ز دنیا آســوده از ملالم
تو رو به جون زینـــب بنما علی حلالم
آرزومه علی جـــون غسلم بدی شبونه
بدور از چشـــم مردم منو ببر ز خونه
وقتی به خاک سپرده دمی بشنین کنارم
برام بخــــون تو قـــــــران ای مایه قرارم
شعر: طاهر کاشانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
با رنج های فاطمه (س)
----------
زهرا زهرا زهرا
ای بانوی تنها داری به دل غم ها
زهرا زهرا زهرا
ای حامی مولا ای غــــــرق در نجوا
دخت پیغمبر - یاور حیدر
ای خسته از دوران
((جانم تو را قربان یا حضرت زهرا ...))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زهرا زهرا زهرا
شد چهره ات گلگون از کینه ی گردون
زهرا زهرا زهرا
ای چشم تو پر خون ای قلب تو محزون
بازویت خسته - پهلو بشکسته
ای دیده ات گریان
((جانم تو را قربان یا حضرت زهرا ...))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زهرا زهرا زهرا
ای مظهر ایثار ای بر علی غمخوار
زهرا زهرا زهرا
همچون علی بی یار پژمرده در گلزار
ای رخت نیلی - خورده ای سیلی
ای غرقه در توفان
((جانم تو را قربان یا حضرت زهرا....))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زهرا زهرا زهرا
قامت کمان گشتی چون گل خزان گشتی
زهرا زهرا زهرا
خسته ز جان گشتی سیر از جهان گشتی
در تعب بودی - جان به لب بودی
ای لاله ی سوزان
((جانم تو را قربان یا حضرت زهرا،،،))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بهشت هستی
؛؛؛؛؛؛؛؛
منم گدا منم گدا گدای کوی فاطمه
روز و شبم می گذرد به گفت و گوی فاطمه
فتاده دل به پای او صفای دل صفای او
داده به عشق آبرو آب وضوی فاطمه
من که غمین و خسته ام دیده ز غیر بسته ام
بود دل شکسته ام به جست و جوی فاطمه
دل شده پای بست او دیده بود به دست او
مستم و مست ، مست او مست سبوی فاطمه
جهان ازوست گلستان جنان ازوست گل فشان
می دهد ای جهانیان بهشت بوی فاطمه
میان کوچه ای خدا به پیش چشم مجتبی
دست سیاه شب چرا خورده به روی فاطمه
خصم که باب کین گشود آتش کینه را فزود
زد به تمام هست و بود شعله عدوی فاطمه
"یاسر" اگر کند رها مرغ دل شکسته را
بال گشاید از وفا باز به سوی فاطمه
شعر: محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
در سوگ حضرت زهرا ( س )
صدیّقَةُ الشَّهیِده
بانوی قد خمیده
با پهلوی شکسته
جان بر لبت رسیده
ای پاره ی قلب رسولِ والا
خون کرده اندوه تو قلب ما را
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای خسته تر ز خسته
اشکت به رخ نشسته
مانند پهلوی خود
داری دل شکسته
بی روی تو مدینه غرقِ نجوا
چشم علی شد از غم تو دریا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شکستی و خمیدی
سوی علی دویدی
در زیر تازیانه
آه از جگر کشیدی
داغ پدر را دیده بودی امّا
داده عدو بر تو چنین تسلّا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دیدم به خانه آتش
می زد جوانه آتش
تو در هجوم دشمن
بودی میانِ آتش
دستِ مرا بستند خیل اعدا
آنجا که تو بودی غریب و تنها
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یک دست تو به پهلو
یک دست تو به بازو
گاهی دو دست خود را
گیری به روی زانو
من نیمه جان گردیده ام ز غم ها
تو جان دهی من می کنم تماشا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
جانم ز تن برون است
این خیمه بی ستون است
چون ماهِ پشت اَبرا
روی تو لاله گون است
بعد تو ای آئینه دار طوبا
شیرخدا مانده غریب و تنها
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای ماه بی نشانه
شُستم تو را شبانه
خیز و ببین ز داغت
ویران شد آشیانه
در پیش چشم کودکان یا زهرا
پیچیده ام بر پیکرت کفن را
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
من زار و بی قرارم
تاب و توان ندارم
جسم تو را شبانه
بر خاک می سپارم
در پیش چشمم گشت تیره دنیا
دیدار ما باشد به روز عقبا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
🏴 مسمار قد خمیده ...
خانه شد روی سرم آوار بعد از رفتنت
کشت ما را این در و دیوار بعد از رفتنت
ای شب قدر علی! قدر تو را نشناختند
مانده بر جا حسرت بسیار بعد از رفتنت
آه و نفرین بر کسی که نور چشمم را گرفت
هست دنیا پیش چشمم تار بعد از رفتنت
فاطمه جان! یک تنه بودی برایم یک سپاه
لشکر از کف دادهام انگار بعد از رفتنت
مردم از جانبازیت دارند صحبت میکنند
در میان کوچه و بازار بعد از رفتنت
خواب راحت رفته از چشمان زینب فاطمه
نیمه شبها میشود بیدار بعد از رفتنت
داغ سنگینت نه تنها پشت حیدر را شکست
خم شده حتی قد مسمار بعد از رفتنت
خاطراتی که در این نُه سال با هم داشتیم
روز و شب هی میشود تکرار بعد از رفتنت
یاد تو دائم میافتم فاطمه، بیاختیار
بردهام نام تو را صدبار بعد از رفتنت
قاتلانت گفتهاند از غصهْ زهرا درگذشت!
جرم خود را میکنند انکار بعد از رفتنت
فاطمه! چیزی نگفتی، فضه هم حرفی نزد
همچنان ناگفته است اسرار بعد از رفتنت
کشتن تو ابتدای ظلم بر آل علی است
وای از این قوم جنایتکار بعد از رفتنت
شعر: آرش براری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#سینه_زنی
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
ماهِ بی نشانه
ای بانوی پهلو شکـــــــــــــــــسته زهرا
بنگر علی در غم نشســــــــــــته زهرا
بستی دو چشم خود به روی حیدر
شد رشته ی قلبــــــم گسسته زهرا
از داغ تو آه از جگــــــــــــــــــر کشیدم
فریاد طفـــــــــــــلان تو را شـــــــــنیدم
وقتی که می شُســــــتم تو را شبانه
روی تو نیلی گشــــــــته بود و دیدم
ای وســــــــعت داغ تو بی کــــــــــرانه
با من چه کـــــرده از غمـــــــت زمانه
تا کس نبـــــــــیند من ز پا فتــــــادم
تابـــوت تو برداشتـــــــــم شبــــــــــــانه
با دســـــت خود گل را ز خانه بردم
ماه خـــــــودم را بی نــــــــشانه بردم
آن شــــــب ز پا افتــــــــاده بودم امّا
کــــــوه غـــــــمت را روی شانه بردم
آئینــــــــه ها تــــوفان گــــرفته بودند
گویا به ســــــر قـــــرآن گرفته بودند
طفلان تو خونـــــــــین جگــر ولیکن
بر آستـــــین دندان گـــــــرفته بودند
داغ غمت شد سینه چاک افسوس
بشکسته شد یک دُرِّ پاک افسوس
با دست من،این دست های خسته
پنهان شــود گل زیر خاک افسوس
بر قلـــــــب من داغـت نشسته زهرا
من مانـــــــــــدم و درهای بسته زهرا
رفتی تو از این خـــــــــانه ســــوی بابا
رفتی ولی پهلو شکـــــــــــسته زهـــــرا
غــم های تو زهراســــــــــت بی کرانه
آتـــــــــــــش کِـــــــــــشد از آهِ من زبانه
از نالــــــــــــــــه های چـــــــــــار یادگارت
پُر شد ز غـــــــــــم هر چارسوی خانه
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#سینه_زنی
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
شعله های دل
« عجب گلی روزگار » ز دست حیدر گرفت
از علی مرتضی دخت پیمبر گرفت
دید علی ناگهان در دل آتش عدو
همره آلاله اش غنچه ی پرپر گرفت
بس که شرر خیز بود آتش و آن ماجرا
دست به پهلوی خود بانوی اطهر گرفت
در غم او مرتضی ناله مکرّر زند
داغ غمش از علی اشک مکرّر گرفت
فاطمه و شعله ها آه کزین ماجرا
در دل شیر خدا آتش غم در گرفت
کوثر قرآن که رفت از برِ حیدر ولی
زانوی غم در بغل ساقی کوثر گرفت
دست نبی ناگهان گشت برون از لَحَد
آه پدر آمد و پیکر دختر گرفت
لحظه ی آخر نبی پیش دو چشم علی
یاس خزان دیده را آمد و در بر گرفت
ناله ی طفلان او در غم مادر بلند
خانه ی بی فاطمه جلوه ی محشر گرفت
مثل حسین و حسن زینب او یک طرف
ناله ی واویلتا از غم مادر گرفت
سوخت درِ خانه و سوخت دل کودکان
دامن این خانه را شعله ی آذر گرفت
«یاسر» ازین ماجرا غرق عزا شد دلش
وز صدف چشم خود دانه ی گوهر گرفت
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─