eitaa logo
کانال آموزش قرآن کریم _علیرضازارع
4.4هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
9.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
ارسال مطالب ناب آموزشی و اخلاقی و امام رضایی، تلاوت قاریان مصری و ایرانی #آموزش_تجوید #آموزش_صداسازی_سلفژ #آموزش_نغمات_قرآنی اینجاست 👇👇 👇 https://eitaa.com/gooorrrran به ما بپیوندید👌 ادمین @alirezazarearnan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️پروردگارا 💫در این شب زیبای زمستانی ❄️برای دوستانم 💫عشق حقیقی ، سلامتی، ❄️آرامش ، نیڪبختی و 💫یک دنیـا حال خوب ❄️آرزو دارم ❄️"عطا ڪن به آنان 💫هر آنچه برایشان خیر است" ❄️شب زیباتون بخیر ❄️🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب قبل از خواب چند آیه قرآن کریم را گوش کنیم 🌹 🕊😍🕊😍🕊😍🕊😍🕊😍🕊😍 مقام اصلی: رست فرعی: نیشابورک ( نوروز ) اختلاف قرائت:بروایت ورش ازنافع دراکتاو چهارم پیانو [ محسن امامی ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ ذکر روز سه‌شنبه . 🔸 یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین . 🔹 ای مهربان‌ترین مهربانان . Tuesday ▫️ 18 دی 1403 ▫️ 06 ماه رجب 🌙 1446 ▫️ 07 ژانویه 2025 ____-______-🍃______-______ _ قتل امیرکبیر به دستور ناصرالدین شاه سال 1230شمسی _درگذشت ناصرالدین شاه قاجار سال 1285 شمسی _درگذشت سید محمد طباطبایی سال 1299 شمسی _______🌱 ______🌱 _______ 🆔https://eitaa.com/canallgalasatghoran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
302_Page.MP3
909.3K
تلاوت با معنی ۳۰۲ جزء ۱۶
4_5969635015338755558.mp3
956.4K
🔸ترتیل صفحه ۳۰۲ با صدای استاد حامدولی زاده 🔸مقام‌ : نهاوند 🛑 فایل بدون ترجمه 🕊
4_5969635015338755559.mp3
1.82M
🔸ترتیل صفحه 302 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه 🕊
قرآن ترجمه المیزان سوره 18 سوره مبارکه الكهف صفحه 302 ۞ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا (75) گفت: آيا به تو نگفتم که هرگز بر همراهى من صبر نتوانى کرد؟ (75) قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي ۖ قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا (76) گفت: بعد از اين اگر از تو چيزى پرسيدم با من مصاحبت مکن که از ناحيه من به حجتى قاطع رسيده اى [و براى همراه نبردنم دليل دارى. ] (76) فَانْطَلَقَا حَتَّىٰ إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقَامَهُ ۖ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْرًا (77) پس به راه افتادند تا وقتى به اهل قريه اى رسيدند، از مردمش خوراک خواستند و آنان از مهمان کردنشان خوددارى کردند و در آن ديوارى يافتند که مى خواست بيفتد و [خضر] آن را بر پاداشت [موسى] گفت: اگر مى خواستى براى آن مزدى مى گرفتى [که غذا بخريم]. (77) قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ ۚ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا (78) گفت: اينک [وقت] جدايى ميان من و تو است، به زودى تو را از حکمتِ آنچه نتوانستى بر آن صبر کنى آگاه مى کنم. (78) أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا (79) اما آن کشتى مال بينوايانى بود که در دريا کار مى کردند و پيش روى آنان پادشاهى بود که هر کشتى [سالمى] را به غصب مى گرفت، من خواستم معيوبش کنم [تا شاه غاصب در آن رغبت نکند]. (79) وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا (80) و اما آن پسر [که او را کشتم] پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسيديم آن دو را به طغيان و کفر بکِشاند. (80) فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا (81) پس خواستيم که پروردگارشان، پاک تر و مهربان تر از او را به آن دو عوض دهد. (81) وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ ۚ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ۚ ذَٰلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا (82) و اما آن ديوار مال دو پسر يتيم در اين شهر بود و زير آن گنجى متعلّق به آن دو وجود داشت و پدرشان [مردى] صالح بود; پس پروردگار تو اراده کرد که [آن دو] به قوّت فکرى خود برسند و گنجشان را بيرون آورند [و اين به خاطر ]رحمتى بود از پروردگار تو و من اين را از پيش خود نکردم. اين بود حکمت آنچه نتوانستى بر آن صبر کنى. (82) وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ ۖ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا (83) و از تو درباره ذوالقرنين مى پرسند، بگو: حتماً خبرى از او براى شما مى خوانم. (83) 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷نکته تفسیری صفحه ۳۰۲🌷 موسی و خضر قسمت2: پس از کشته شدن آن پسربچّه به دست خضر و دوّمین اعتراض موسی به او، آن دو به سفر خود ادامه دادند؛ البتّه با این شرط که در صورت اعتراض مجدّدِ موسی به کارهای خضر، همراهی آنان به پایان رسد. آنها پس از مدّتی به شهر ساحلی ناصریه رسیدند. دیگر چیزی از زاد و توشه‏ ی سفر برایشان نمانده بود و خستگی و گرسنگی به شدّت آنان را رنج می داد. برای ‏همین‏ از مردم شهر تقاضا کردند که آنان را میهمان خود کنند و بر سر سفره شان بنشانند؛ امّا مردم آن شهر که بسیار بخیل و تنگ‏ نظر بودند، از پذیرایی ایشان خودداری کرده، آنان را به حال خود رها کردند. در همین حال که آنان در شهر قدم می زدند، به دیوار نیمه خرابی رسیدند که چیزی نمانده بود به زمین بریزد. خضر دست به کار شد، مصالحی فراهم آورد و آن دیوار را تعمیر کرد. حضرت موسی که خسته و گرسنه بود، و از همه مهم تر احساس می کرد شخصیّت خودش و همراهش در آن شهر خرد شده است، برای بار دیگر تعهّدش را فراموش کرد و معترضانه گفت که اگر می خواستی، می توانستی مزدی برای این کارت از مردم شهر بگیری تا گرسنگی مان را با آن برطرف کنیم. در این هنگام، خضر به موسی گفت: اینک وقت جدایی من و تو فرا رسید؛ ولی برایت می گویم که راز کارهایم چه بود: 1ـ آن کشتی را برای این سوراخ کردم که به افراد مستمندی تعلّق داشت که زندگی شان را با آن می گذراندند و اگر به مقصدی که داشتند، می رسیدند، کشتی شان توقیف و مصادره می شد؛ زیرا در آن طرف، پادشاه ستمگری فرمانروایی می کند که کشتی های سالم و خوب را به زور از آنان می گیرد، و من می خواستم کشتی شان کمی خراب شود تا آن پادشاه از گرفتنش منصرف شود. 2ـ آن پسربچّه را برای این کشتم که او در آینده به انسانی کافر و طغیانگر تبدیل می شد و اگر زنده می ماند، پدر و مادر باایمانش را به شدّت می آزرد و حتّی ممکن بود آنان را به کفر و گمراهی بکشاند. البته به جای او، خدا به زودی فرزند پاک و باایمانی را به آنان هدیه می کند که بسیار مهربان و بامحبّت خواهد بود. 3ـ آن دیواری که تعمیر کردم نیز متعلق به دو پسربچّه‏ ی یتیم و بی سرپرست بود و زیر آن، گنجی قرار داشت که بعدها برای این دو پسربچّه مفید خواهد بود. پدر این دو یتیم، فرد صالح و نیکوکاری بود و خداوند برای او چنین پاداشی به فرزندانش داده بود. البته این را بدان که من هیچ یک از این کارها را خودسرانه نکردم و تمام آن ها، مأموریت الهی بود. در حقیقت، خضر انسانی معمولی نبوده و وظایف معمولی هم نداشته است؛ بلکه شخصی بود که بنا بر ارتباط ویژه اش با جهان ملکوت، مأموریت های ویژه ای داشته که انسان های دیگر حتّی حضرت موسی که پیامبر خدا بوده چنین وظایفی ندارند. 🕊
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم شروع جزء ۱۶ 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸
جلسه و کلاس آموزش قرآن کریم 💕 دوشنبه شبها با مدیریت : علیرضا زارع 🌾 بلوار توس 75 17 دی 1403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mehdi Samavati - Doaye Ahd.mp3
4.83M
🤲دعای عهد سماواتی ▍▍▍▍💠🍃💠▍▍▍▍
42.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جلسه و کلاس آموزش قرآن کریم 💕 دوشنبه شبها با مدیریت : علیرضا زارع 🌾 بلوار توس 75 17 دی 1403
37.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جلسه و کلاس آموزش قرآن کریم 💕 دوشنبه شبها با مدیریت : علیرضا زارع 🌾 بلوار توس 75 17 دی 1403 حجم کمتر 👌 🕊https://eitaa.com/gooorrrran