eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
79 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#قسمت_شانزدهم . #رفافت_مقدمه_شباهت . . من قول میدم اون مسئولیت رو به کسی ندن و شما هم قول بدین و پ
. . . تصمیمم رو گرفتم.. . من باید چادری بشم😊 . حالا مونده راضی کردن پدر و مادر😕 . هرکاری میشد کردم تا قبول کنن..ازگریه و زاری تا نخوردن غذا ولی فایده نداشت😐😐 . و این بحث ها تا چند هفته تو خونه ما ادامه داشت.. اوایلش چادرمو میزاشتم توی یه پلاستیک و وقتی از خونه بیرون میرفتم میزاشتم تا اینکه بابا و مامان اصرار من رو دیدن یه مقدار دست کشیدن و گفتن یه مدت میزاره خسته میشه...فعلا سرش باد داره و از این حرفها. . خلاصه امروز اولین روزیه که با چادر وارد دانشگاه میشم☺ . از حراست جلوی در گرفته تا بچه ها همه با تعجب نگاه میکنن😨 . نمیدونم ولی یه حس خوبی توش داشتم😊 و به خاطر همین هم سریع رفتم سمت دفتر بسیج خواهران. . وقتی وارد شدم سمانه که از صبح منتظرم بود سمتم اومد: . -وای چه قدر ماه شدی گلم😊 . ممنون😊 . بابا و مامانو چطوری راضی کردی؟!😯 . خلاصه ما هم ترفندهایی داریم دیگه 😂خب حالا بهمون میگی کارمون اینجا دقیقا چیه 😐 . اره..با کمال میل😊 . در همین حین بودیم که زهرا خانم وارد دفتر شد و: . -به به ریحانه جان...چه قدر چادر بهت میاد عزیزم☺ . -ممنونم زهرا جان😊 . -امیدوارم همیشه قدرشو بدونی . -منم امیدوارم..ای کاش همه قدرشو بدونن و حرمتشو نگه دارن 😒 . زهرا رو کرد به سمانه و گفت : . سمانه جان آقا سید امروز داره میره مرکز و یه سر میاد پرونده ی اعضای جدید رو بگیره..من الان امتحان دارم وقتی اومد پرونده ها رو بهش تحویل بده . -چشم زهرایی..برو خیالت راحت☺ . زهرا رفت و من و سمانه تنها شدیم و سمانه گفت خوب جناب خانم مسئول انسانی😆... این کار شماست که پرونده ها رو تحویل بدین به اقا سید😉 . یهو چشمام یه برقی زد و انگار قند تو دلم اب شد😯😊 . . اقا سید اومد و در رو زد و صدا زد: . زهرا خانم؟ اقا سید اومد و در رو زد و صدا زد: . -زهرا خانم؟! . سریع پرونده هارو برداشتم و رفتم بیرون: . -سلام☺ . سرش پایین بود و تا صدامو شنید و فهمید که صدای زهرا نیست چند قدم عقب رفت وهمونطوری که سرش پایین بود گفت: . -علیکم السلام...زهرا خانم تشریف ندارن؟!😯 . -نه...زهرا امتحان داشت پرونده ها رو داد به من که تحویل بدم بهتون😏 . یه مقدار سرشو بالا آورد و زیر چشمی یه نگاهی بهم کرد و گفت: اااا...خواهرم شمایید☺ نشناختمتون اصلا...😕 خوشحالم که تصمیمتون رو گرفتین و چادر رو انتخاب کردین☺ ان شا الله واقعا ارزششو بدونید چون هم با چادر خیلی فرق کردید و اینکه هم با چادر... هیچی.. . حرفشو خورد و نفهمیدم چی میخواست بگه و منم گفتم: -ان شا الله..ولی من یه تشکر به شما بدهکارم بابت راهنماییتون😊 . -خواهش میکنم... نفرمایید این حرفو . دستشو آورد بالا و پرونده ها رو گرفت و همچنان همون انگشتری که زهرا خریده بود تو دستش بود 😐😔 . پرونده ها رو تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بودم . دارد ... 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
. خود خطا كاريم و مردم را قضاوت ميكنيم پاي دار هستيم و از مقتول شكايت ميكنيم هر جفايي را كه گويي ما به دنيا ان كنيم با چه حسي ديگران را هم هدايت ميكنيم مال مردم ميخوريم و دم ز ايمان ميزنيم چون به خلوت ميرويم ازخودبرائت ميكنيم خود گنه كار يم و اهل صد ريا و اختلاس روز روشن گرد هم دنيا رو لعنت ميكنيم ابروي عالم و ادم به غفلت ميبريم چون به مال خودرسيم ازان صيانت ميكنيم ما كه خود بيمار و از درمان ان وامانده ايم تا به هر كس ميرسيم او را طبابت ميكنيم غافل از اينم كه ما دركار خود جا مانده ايم پس چرا از غيره و ذالك حمايت ميكنيم زندگي كوتاه و اين دنيا بود نا پايدار بهر اين دنياي فاني هم جنايت ميكنبم مانده ام در پاسخ اين گفته هاي بي جواب از چه رو باچشم بسته خواب راحت ميكنيم @goranketabzedegi📚
🔔 🔹 هرگز نخورد آب زمینی که بلند است 🔹 مهمترین مانع هدایت و رستگاری با آیات قرآن، کبر و نخوت است که هرچه در گوش بعضی ها، وعظ و نصیحت خوانده میشود، انگار نه انگار! 👌 سربه زیر باشیم و متواضع، تا حاصلخیز کند سرزمین قلبمان را، باران آیات قرآن 👇👇👇👇 🌴 آیه 7 سوره لقمان 🌴 🕋 وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ ⚡️ترجمه: و هرگاه آيات ما بر او خوانده شود، مستكبرانه روى برگرداند، چنان كه گويى آن را نشنيده، گويا در گوش‌هاى او سنگينى است، پس او را به عذابى دردناك بشارت ده. @goranketabzedegi📚
⁣ 🌟 برای تقویت حافظه بصری این راهکارها را امتحان کنید:⁣ ⁣ ⁦1️⃣⁩تمرکز و بعد نگاه بر جملات و عبارات و سپس بستن چشم ها و انعکاس مطالب عمده به ذهن و نگاه مجدد به آن⁣ ⁣ ⁣ ✅سعی کنید قبل از حفظ یک آیه حتما چندین بار با تمرکز، آیات و کلمات را نگاه و کرده در ذهن عکسبرداری کنید⁣ ⁣ ⁣ ⁣ ⁦2️⃣⁩تلفيق مطالب با تصویرها ، شکل ها، نمودارها، نشانه ها و شماره های صفحات⁣ ⁣ ⁣ ✅بهتر است سعی کنید کلمات و مفاهیم را برای خود ملموس کنید و از یک کلمه و عبارت ، در ذهن خود داستان و تصویر بسازید ⁣ ⁣ ⁦3️⃣⁩علامت گذاری معنا دار، از خط کشی ساده زیر کلمات تا علائم ابتکاری⁣ مطالعه و سپس تلاش در احضار صفحه و محفوظات بعد از هر پانزده دقیقه⁣ @goranketabzedegi📚 ⁣
🔍 🦋 💌فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا  📿پس زندگی دنیا شما رو نفریبد... 🌸سوره لقمان، آیه ۳۳ @goranketabzedegi📚
📚♦️📚♦️📚 برگزیدگان قرعه کشی مسابقه یاس کبود🎲 🎲 کدقرعه کشی ××××09 🎲کدقرعه کشی ××××09 🎲 کدقرعه کشی ××××09 کدهای قرعه کشی پنج رقم آخر شماره همراه شرکت کنندگان میباشد ♦️ بسته اینترنتی به شماره همراه برگزیدگان ارسال خواهد شد📚👌 برندگان به آیدی ما مراجعه فرمایند .@goranketabzedegi📚
✨✨✨این الرجبیون........ ؟ 💫اعمال کامل ماه رجب 💫اعمال روز اول ماه رجب 💫جامع ترین دعاهای مخصوص ادعیه 🖥پخش مستقیم از طریق گوشی تلفن همراه با حرم آقا امام حسین (ع) #ویژه_اعیاد_رجب 📲 #پیشنهاد_ویژه
رضوان۲.apk
6.9M
🔔امام جعفر صادق : هرکس امام حسین ( ع ) را در روز اول رجب زیارت کند ؛ خداوند او را بیامرزد. 🌺برنامه جامع تمام ادعیه و زیارتنامه ها قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی 📚 عضویت👇 👇 @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#قسمت_هفدهم . #رفافت_مقدمه_شباهت . . تصمیمم رو گرفتم.. . من باید چادری بشم😊 . حالا مونده راضی کردن
. . . . .پرونده ها رو بهش تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بودم😕با دیدن انگشترش سرم درد گرفته بود و بدنم سرد شده بود و همچنان خیره با چشمهام که الان کم کم داشت بارونی میشد بهش زل میردم و رفتنشو نگاه میکردم . با صدا زدن سمانه به خودم اومدم که گفت ریحانه؟ چی شدی یهو؟! . -ها؟! هیچی هیچی😕 . -آقا سید چیزی گفت بهت؟!😯 . -نه.بنده خدا حرفی نزد 😕 . -خب پس چی؟! . -هیچی..گیر نده سمی😕 . -تو هم که خلی به خدا 😐 . . خلاصه یکم تو بسیج موندم و بهتر که شدم اروم اروم سمت کلاسم رفتم و وقتی پامو گذاشتم تو میشنیدم که همه دارن زمزمه هایی میکنن😐فهمیدم درباره منه ولی به روی خودم نیاوردم😏پسرا که اصلا همه دهن باز مونده بودن😯 . اما امروز واقعا همه پسرها هم با احترام کنارم حرف میزدن و هر چیزی رو نمیگفتن و شوخی هاشون کمتر شده بود☺ . نمیدونم شایدم میترسیدن ازم 😂😂 . .ولی برای من حس خوبی بود😊 . خلاصه ولی زمزمه هاشونم میشنیدم. . -یکی میگفت حتما میخواد جایی استخدام بشه😐 . -یکی میگفت حتما باباش زورش کرده چادری بشه😑 . -و خلاصه هرکی یه چی میگفت . -ولی من اصلا به روی خودم نمیاوردم😏 . . یه مدت به همین روال گذشت و من بیشتر به چادر و نماز خوندن و مدل جدیدم داشتم عادت میکردم😊 . تو این مدت خیلی از دوستانو از دست داده بودم. و فقط مینا کنارم مونده بود.ولی اونم همیشه نیش و کنایه هاشو میزد😑 . توی خونه هم که بابا ومامان 😐😐 . همچنین توی همین مدت احسان چند بار خواست باهام مستقیم حرف بزنه و نزدیک شد ولی من همش میزدم تو ذوقش و بهش اجازه نمیدادم زیاد دور و برم بیاد..راستیتش اصلا ازش خوشم نمیومد😐..یه پسر از خود راضی که حالمو بهم میزد کارهاش.😤.و فقط اقا سید تو ذهنم بود😊شاید چون اونو دیده بودم نمیتونستم احسان رو درک کنم . تا اینکه یه روز صبح مامانم گفت: . -دخترم... عروس خانم. پاشو که بختت وا شد😄 . با خواب الودگی یه چشممو باز کردم و گفتم باز چیه اول صبحی؟😯 . -پاشو..پاشو که برات خواستگار میخواد بیاد😊 . -خواستگار؟!😲امشب؟؟؟😱😨 . -چه قدرم هوله دخترم😄😄نه اخر هفته میان☺ . -من که گفتم قصد ازدواج ندارم😒 . -اگه به حرف باشه که هیچ دختری قصد ازدواج نداره😃 . -نه مامان اگه میشه بگین نیان😕 . -نمیشه😡باباش از رفیقای باباته😐 . -عههههه...شما هم که هیچوقت نظر من براتون مهم نیست😧 . -دختر خواستگاره دیگه.هیولا نیست که بخورتت تموم شی😐 خوشت نیومد فوقش رد میکنیش . . .🎼 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌ 🌹 🎯 @goranketabzedegi📚
🔔 🔹 دوروبرت را اگر صدها پیامبر و امام گلباران کرده و شبانه روزی قرآن بخوانند در گوشهای مبارکت، 🔹 وقتی دلت مرده باشد و پشت به خدا باشی، هیچ گلی به سرت نمیزنی و آدم نمیشوی هرگز 👈 خودت باید بخواهی و دل بدهی تا اثر گذار باشد نفس اولیاء! 👇👇👇👇 🌴 آیات 80 و 81سوره نمل 🌴 🕋 فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ 🕋 إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا ⚡️ترجمه: دلهاى اينان مرده است پس تو نمى‌توانى مردگان را شنوا كنى، و اين دعوت را به گوش كران آنگاه كه پشت كنان روى مى‌گردانند، برسانى. تو فقط مى‌توانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه به آيات ما ايمان آورده‌اند و در برابر حقّ تسليم هستند. @goranketabzedegi📚
4_5922491323994079360.mp3
2.35M
۱ ✨ 🎤استاد محمد شجاعی قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی 📚 عضویت👇 👇 @goranketabzedegi
راه‌های نفوذشیطان و وسوسه کردن انسان: گاهی شیطان از طریق ترساندن، انسان را فریب می دهد؛ شیطان شما را از تهیدستی می ترساند . «اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ»بقره۲۶۸ گاهی شیطان از طریق زیبا جلوه دادن، انسان را فریب می دهد؛ شیطان اعمالشان را برای آنها آراسته . «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ اَعْمالَهُمْ»نمل۲۴ گاهی شیطان از طریق وعده های توخالی و دروغ، انسان را فریب می دهد؛ شیطان وعده شان می دهد و آنها را به دام آرزوها می افکند، ولی شیطان جز فریب وعده نمی دهد. «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنّیٖهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ اِلّا غُرُورًا»نساء۱۲۰ گاهی شیطان از طریق دشمنی و کینه(بین مردم)، انسان ها را فریب می دهد؛ جز این نیست که شیطان می خواهد میان شما دشمنی و کینه افکند.... «اِنَّما یُریٖدُ الشَّیْطانُ اَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ....»مائده۹۱ 💥💥💥💥 قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی 📚 عضویت👇 👇 @goranketabzedegi
❖✨﷽✨❖ 💠💠 طرف تو زندگیش هر خلافی که بگی کرده... از هیچ خلافی کوتاهی نکرده... 💠اونوقت توقّع داره وقتی می‌خواد ازدواج کنه، یه آدم چشم و گوش بسته، و آفتاب مهتاب ندیده، قسمتش بشه... یه دسته گل💐، یه آدمِ همــه چی تموم... خوب نمیشه عزیزم... 😊☺️ توقّع زیادی داری... 💠 اون آقا پسری که خدای نکرده، با دخترهای نامحرم رفیقه، منتظر باشه که موقعِ ازدواج، یه خانومی👰 گیرش بیاد که قبلاً با پسرهای دیگه رفیق بوده... 👈 دختر خانوم‌ها هم همینطور... این حرف قرآنه: 🕋 الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ ۚ 🌷زنان خبیث و ناپاک، از آنِ مردان خبیث و ناپاکند! و مردان خبیث و ناپاک نیز متعلّق به زنان خبیث و ناپاک هستند.. ((سوره نور آیه ۲۶)) ♻️اصلاً این فقط برای ازدواج نیست که، این یه قانون کلّی تو عالم هست. این یکی از اون فرمولهای خدایی هست پس: پاک باشیم ... ✴️ تا دوستانی پاک پیدا کنیم. ✴️ تا ازدواج موفق و پاکی داشته باشیم. ✴️ تا فرزندان پاکی داشته باشیم. ✴️ تا شغل‌های پاک و مناسبی سر راهمون سبز بشه. ✴️ تا افکاری پاک و زیبا نصیبمون بشه. ✴️ پاکیها رو به سمت خودمون جذب کنیم. 🔔 اگر تو این دنیا پاک زندگی کنیم، مطمئن باش قیامت هم با پاکان و خوبان همنشین هستیم. @goranketabzedegi📚
مشكل كمبود زمان نيست... نداشتن مسير است... و گرنه همه ما 24 ساعت در شبانه روز وقت داريم @goranketabzedegi📚
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
. #قسمت_هجدهم . #رفافت_مقدمه_شباهت . . .پرونده ها رو بهش تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بود
. . . . اخر هفته‌ شد و خواستگارها اومدن و من از اطاقم میشنیدم که با بابا دارن سلام و احوال میپرسی میکنن😒 مامانم بعد چند دیقه صدام کرد 😐 . چادرم رو مرتب کردم و با بی میلی سینی چای رو گرفتم و رفتم به سمت پذیرایی😞 . . تا پامو گذاشتم بیرون مامانش شروع کرد به تعریف و تمجید از قد و بالای من😐 . به به عروس گلم😊 . فدای قدو بالاش بشم😊 . این چایی خوردن داره ازدست عروس آدم😊 . فک نمیکردم پسرم همچین سلیقه ای داشته باشه 😀 . . داشت حرصم میگرفت و تو دلم گفتم به همین خیال باش😒 . . وقتی جلو خواستگاره رسیدم اصلا بهش نگاه نکردم😑 . دیدم چایی رو برداشت و گفت ممنونم ریحانه خانم😊 . نمیدونم چرا ولی صدای سید تو گوشم اومد😲 . تنم یه لحظه بی حس شد و دستام لرزید😟قلبم داشت از جاش کنده میشد😯.تو یه لحظه کلی فکر از تو ذهنم رد شد😊 . نمیدونم چرا سرم رو نمیتونستم بالا بگیرم😔اصلا مگه میشه سید اومده باشه خواستگاری؟!😯 . نگاه به دستش کردم دیدم انگشتر زهرا رو هم نداره دیگه😊 . اروم سرم رو بالا اوردم که ببینمش😐😰 . . دیدم عهههه احسانه...😡😐 . داشت حرصم میگرفت از اینکه چرا ول کن نبود😡 . یه خواهش میکنم سردی بهش گفتم و رفتم نشستم 😑 . بعد چند دقیقه بابا گفت خوب دخترم اقا احسان رو راهنمایی کن برین تو اطاق حرفاتونو بزنین . با بی میلی بلند شدم و راه رو بهش نشون دادم😑 . هر دوتا روی تخت نشستیم و سکوت😐😐 . -اهم اهم...شما نمیخواید چیزی بگید ریحانه خانم؟!☺ . -نه...شما حرفاتونو بزنین.😑اگه حرفای من براتون مهم بود که الان اینجا نبودید😐 . -حرفات برام مهم بود ولی خودت برام مهم تر بودی که الان اینجام ☺ ولی معمولا دختر خانم ها میپرسن و اقا پسر باید جواب بده . -خوب این چیزها رو بلدینا...معلومه تجربه هم دارین😐 . -نه.اختیار داری ولی خوب چیز واضحیه☺ . به هر حال من سوالی به ذهنم نمیاد😑 . و چند دقیقه دیگه سکوت😐😐 . . -راستی میخواستم بگم از وقتی چادر میزاری چه قدر با کمال شدی😊 البته نمیخوام نظری درباره پوششت بدما چون بدون چادر هم زیبا بودی و اصلا به نظر من پوششت رو چه الان و چه بعد ازدواج فقط به خودت مربوطه و باید خودت انتخاب کنی . . -از ژست روشنفکری و حرف زدناش حالم بهم میخورد و به زور سر تکون میدادم😐 تو ذهنم میگفتم الان اگه سید جای این نشسته بود چی میشد😊 . یه نیم ساعت گذشت و من همچنان چیزی نگفتم و ایشون از خلقت کائنات تا دلیل افزایش قیمت دلار تو بازار ازاد حرف زد و اخر سر گفتم: اگه حرفهاتون تموم شد بریم بیرون😐 . لعنت به شكست عشقى 😔‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌ 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🎯 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@goranketabzedegi📚
🔍 🦋 💌لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ 📿چشم ها او را در نمی یابد ولی او چشم ها را در می یابد و او لطیف و آگاه است 🌸سوره انعام ،آیه ۱۰۳🌸 اى برتر از خيال و قياس و گمان و وهم‌ و از آنچه گفته‌اند و شنيديم و خوانده‌ايم‌ مجلس تمام گشت و به آخر رسيد عمر ما همچنان در اوّل وصف تو مانده‌ايم‌ 🎯
💐 علاقه وافر شهیدان حمید و مهدی باکری به یکدیگر زبانزد عام وخاص بود 💐 حمید باکری همان کسی بود که آقا مهدی باکری راضی نشد جنازه اش را برگرداند و برای همیشه ماند. 💐 و این به آن جهت بود که باید حتی در برگرداندن جنازه مطهر شهدا باید رعایت می شد وآقامهدی گفت یا پیکر همه شهدا رامی آورید یا حمیدهم نه 👌 و اینچنین بود که نام بر فراز آسمان ها شنیده می شود... @goranketabzedegi📚
🔷مسابقه به این صورت هست که شما پی دی اف کتاب( پرتویی از اسرار نماز) رو بخونید و به سوالاتی که طراحی شده پاسخ بدید. 📌جواب سوالارو به آیدی ما ارسال فرمایید و برنده ی ما باشید .🤩 🎁همراه با جوایز نفیس به یک نفر از برندگان بسته اینترنتی تعلق می‌گیرد. ❌⏳مهلت شرکت در مسابقه : از امروز(26بهمن تا 3 اسفند) 🎯
مسابقه نماز ۶.pdf
525.1K
مسابقه نماز Pdf پرتویی از اسرار نماز
، یک درس الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ [ ﺁﺗﺸﻲ ] ﻛﻪ ﺑﺮ ﺩﻝ ﻫﺎ ﺑﺮﺁﻳﺪ ﻭ ﭼﻴﺮﻩ ﺷﻮﺩ. (همزه/٧) 🔹🔸🔹 🔻 این آتش‌های دنیا اول از بیرون است، بعد به درون سرایت می‌كند. آن‌جا (آخرت) شعله‌ای است كه اول از درون می‌جوشد «نَارُ اللهِ الْمُوقَدَةُ ٭ التِی تَطلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ» حالا اگر خانه‌ی كسی آتش گرفت، می‌تواند بیرون برود نجات پیدا كند، لباس كسی آتش گرفت می‌تواند بیرون بیاورد، بدن كسی آتش گرفت می‌تواند بمیرد و آرام بشود چون بعد از مرگ دیگر سوخت‌و‌سوزی نیست اما «چه سازم به خاری كه در دل نشیند» اگر آتش از دل برآمد خب كجا فرار بكند؟! این «نَارُ اللهِ الْمُوقَدَةُ ٭ التِی تَطلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَةِ» همان جریان نفاق، همان جریان كفر، همان عقیده‌ بد، همان نیت زشت و این‌هاست. آیت الله درس اخلاق ۹۰/۰۷/۱۴ @goranketabzedegi📚
... سلام مظهر یڪتاے لیسَ الّا هو سلام حضرت خورشید ، ماهِ یوسف رو مقام عصمت تان اِنّما یٌریدٌ اللہ قسم بہ اَشهد ان لا الهَ الا هٌو.... 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi
✨امام رضا(ع)✨ «ايمـان» چهار ركن است: ۱- توكل كردن بر خداوند عزوجل ۲- راضى بودن به قضاى او ۳- تسليم دربرابر فرمان خدا ۴- و واگذارى كارها به خدا 📚ميزان الحكمه ج۱ ص۴۴۹ قرآن کتاب زندگی 📚 @goranketabzedegi