eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
79 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 موقع دعا کردن،برای خدا تعیین تکلیف نکنید! ✍ در سوره قصص، به بخشی از داستان حضرت موسی اشاره شده که: 🌸حضرت موسی، تنهایِ تنها، با ترس و خوف از شهر فرار میکنه در حالی که ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثه‌ای بود. 🔵وقتی به شهر مَدیَن میرسه، یه گوشه تنها میشینه و دعا میکنه که: پروردگارا، به هر خیری که تو بر من نازل کنی، محتاجم! 🌼این دعای حضرت موسی، یک شاهکاره،اصلاً کلاسِ آموزش دعاست. ✔ با اینکه فراری بود، نگفت جا میخوام. ✔ با اینکه گرسنه بود، نگفت غذا میخوام. ✔ با اینکه بیکس و تنها بود، نگفت خانواده و زن و زندگی و... میخوام. 🔴دقّت کنیم! 🌸حضرت موسی، احتیاجاتش رو برای خدا لیست نمیکنه. نمیگه فلان چیز رو میخوام، فلان چیز رو نمیخوام. اصلاً به ذهنش جهت نمیده. با کلماتش خودش رو محدود نمیکنه. 🌿بلکه فضایِ دعا رو باز میگذاره، تا هر خیری، از هر کجا و هر زمان، و به هر مقدار و کیفیت، بر او بباره. حضرت موسی در نهایتِ تواضع رفتار میکنه: ✔ به خدا دستور نمیده. ✔ برای خدا تعیین تکلیف نمیکنه. ✔ بلکه در برابرِ خدا، یک پذیرش تام میشه. چون خوب میدونه که، این خداست که صلاحِ کارش رو بهتر از خودش میدونه. 💚خدایی که خودش خیر است، و جز خیر از او صادر نمیشه. ✅️ جالبه که در همین سوره، دنباله‌ی داستان می‌بینیم که، توی همین شهری که موسی غریب هست، خدا همه چیز بهش میده: 🌴شغل، مسکن، همسر و... ✍امّا قرآن کریم در داستانِ حضرت یوسف می‌فرماید، وقتی حضرت یوسف به خواسته‌ی زلیخا تن نداد و زلیخا او را تهدید به زندان کرد 🌺 حضرت یوسف گفت: «پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است، از آنچه اینها مرا به سوی آن می‌خوانند.» خدا هم بر اساس دعای خودش زندان رو براش رقم زد. ✅️ امّا حضرت موسی برای خدا مصداقی تعیین نکرد،خدا هم همه چیز بهش داد.... @goranketabzedegi
🔵 چقد زیبا هستند وعدهای الهی...!!! 🍃﴿لَئِن شَكَرتُم﴾﴿لَأَزيــدَنَّـكُــم﴾ 👆اگر سپاس گذاری کنید،قطعا (نعمت)خودرا برشما می افزایم 🍃﴿فَاذكُــروني﴾﴿أَذكُــــركُــــم﴾ 👆من را یاد کنید تا شما را یاد کنم 🍃﴿ادعـــونــي﴾﴿أَستَجِب لَكُم﴾ 👆من را بخوانید تا شما را اجابت میکنم ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎
انسان‌های موفق شب های خود را چگونه می‌گذرانند؟ 1)زود به تختخواب بروید و زود بیدار شوید و منظم کنید سیکل بیدار و خواب را (هر روز و شب در یک زمان) 2)وسایل الکترونیکی را یک ساعت قبل از خواب کنار بگذارید و به جای آن کتاب بخوانید و یا با خانواده وقت بگذرانید و یا به عبادت بپردازید. 3)هر شب به کارهای خود فکر کنید و آن ها را ارزیابی کنید ✅ 4)برنامه‌ی روز بعد خود را بنویسید نوشته ها معجزه میکنند بنویسید تا اتفاق بیفتد کسانی که اهل ثبت هستند بی شک موفقند @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوره آموزش درست‌خوانی و روان‌خوانی قرآن کریم درس دوم کسب مهارت در تلفظ واو استاد علی قاسمی @goranketabzedegi
org.crcis.quran.apk
47.73M
🌟⭐️🌟 ⭐️🌟 🌟 🌹قرآن کریم کامل، قرآن صوتی، قرآن آفلاین، قرآن عثمان طه قرآن 15 خطی، قرآن تجویدی، قرآن موضوعی، ختم قرآن ✅120 ترجمه به زبانهای مختلف دنیا ✅260 تفسير شیعی و سنی ✅22 قاری برتر جهان اسلام : احمد دباغ حذیفی علی عبد الرحمن خلیل حصری، سعد الغامدي، سعود شريم شاطری ابوبکر، شحات محمد انور عباس امام جمعه، عبدالباسط عبدالرحمن سدیس، عبدالله مطرود ماهر المعیقلی محمد ایوب محمد جبريل محمد حسین سعیدیان مشاري الراشد العفاسی، مصطفی اسماعیل معتز آقایی، منشاوی، کریم منصوری، یاسر الدوسري 🔰ترتیل، تحدیر، تحقیق ✅ترجمه گویای قرآن با صدای علی همت مومیوند و اسماعیل قادرپناه نسخه بروز: cafebazaar.ir/app/?id=org.crcis.quran&ref=share •┈┈••✾☘️﷽☘️✾••┈┈•
سنتی تاریخی بوده و مخصوص مسلمونا نبوده ✅ مادر حضرت مریم بچشو نذر خدا کرد ✴️إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا (آل عمران35) ✅قرآن میگه حتی بت پرستا هم نذر میکردن ✴️وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُوا هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَٰذَا لِشُرَكَائِنَا (انعام136) 👈بت پرستا از دام و محصولات کشاورزی که خدا میرویاند مقداری رو برای خدا و مقداری رو برای بت ها قرار میدادن.... @goranketabzedegi
✅گویند : صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت. نمازگزاران ، همه او را شناختند ؛ پس ، از او خواستند ڪه پس از نماز ، بر منبر رود و پند گوید. 🌷 پذیرفت نماز جماعت تمام شد. چشم ‏ها همه به سوى او بود. مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست. 🔅بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه خطاب به جماعت گفت :مردم! هر کس از شما ڪه مى ‏داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد ، برخیزد! ڪسى برنخاست. 🌷 گفت :حالا هر ڪس از شما ڪه خود را آماده مرگ ڪرده است ، برخیزد !باز ڪسى برنخاست. 🌿گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید ؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ روش حفظ موضوعی (1) : 👨‍🎓 در اینجا به شکل ابتدایی و به ساده‌ترین روش شروع به آموزش و حفظ قرآن می‌کنیم . ⬅️ واژه : واژه یا کلماتی که در زبان فارسی و عربی مشترک هستند را ابتدا سعی می‌کنیم پیدا کنیم . 👈 مانند نور ، قلم ، زیتون و …حال حفظ قرآن را از یک واژه شروع می‌کنیم . 🚫 توجه داشته باشید گاهی اوقات برای کودکان حفظ حتی یک واژه نیز بسیار می‌تواند شیرین باشد . ⬅️ ترکیب : پس از واژه سعی کنید ترکیب را به کودکان آموزش دهید . 👈 به‌طور مثال الحمدالله ، استغفرالله 🚫 (ما این نوع کلمات را بسیار در زندگی به کار می‌بریم .) ⬅️ پیام قرآنی : در قرآن حدود ۳۵۰۰ نوع از این پیام‌ها وجود دارد ، پیام‌هایی که بسیار پرمعنا و هدایت‌گر می‌باشند . 👈 مانند : واستعینوا بالصبر والصلوه ، ان الله یحب المحسنین ، وبالوالدین احساناً. ☝️این پست را برای دوستان خود ارسال کنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ♦️ از روخوانی و صوت و لحن تا حفظ قرآن کریم همراه‌تان هستیم.
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سیزدهم زینب بعضی از روزهای گرم تابستان پیش مادر بزرگش می‌رفت و خانه او می
من در آن سال به خاطر هوای شرجی آبادان دچار آسم شده بودم. مدتی که مرتب مریض میشدم زینب خیلی غصه مرا می‌خورد. آرزویش این بود که برایم تخت بخرد و پرستار بگیرد. به من می‌گفت: بزرگ بشم نمیزارم تو زحمت بکشی یه نفر رو میارم تا کارا رو انجام بده. مهرداد مدتی با رادیو نفت آبادان کار می‌کرد و مرتب در خانه تمرین نمایش داشت نقش اول یکی از نمایش ها پهلوان اکبر بود. زینب نقش مادر پهلوان اکبر را بازی می‌کرد در نمایش سربداران هم او نقش مورخ را داشت. آنها در خانه لباس نمایش می پوشیدند و با هم تمرین می کردند. من هم می نشستم و نمایش آنها را با عشق نگاه می‌کردم. مهرداد و زینب به شعر هم علاقه داشتند مهرداد شعر می گفت و زینب گوش می کرد. مهرداد از زنهای لااُبالی و سبک بدش می‌آمد و همیشه به دخترها برای رفتارشان تذکر می‌داد. اگر دخترها با دامن یا پیراهن بیرون می‌رفتند حتماً جوراب ضخیم پایشان می کردند وگرنه مهران آنها را بیرون نمی برد. زینب به برادرها و خواهرهایش واقعا علاقه داشت گاهی با آن دست های لاغر و کوچکش لباس های مهران و جوراب های مهرداد را می شست. دلش می خواست به شکلی محبت خودش را به همه نشان بدهد. شروع دوباره 🌸 روزها آرام می گذشت. سرم به خانه و زندگی هم گرم بود همین که بچه‌ها در کنارم بودند احساس خوشبختی میکردم چیز دیگری از زندگی نمی خواستم. بابای مهران و کارگرهای شرکت نفت از شاه بدشان می‌آمد آبادان در دست انگلیسی ها و خارجی ها بود آنها در بهترین محله ها و خانه ها زندگی می کردند و برای خودشان آقایی می‌کردند. بعد از انقلاب من و بچه ها طرفدار انقلاب و امام شدیم وقتی آدم پَستی مثل شاه که خیلی از جوان‌های مخالفش را شکنجه کرده بود از کشور رفت و یک سید نورانی مثل امام رهبر ما شد چرا ما از او حمایت نکنیم. من مرتب می نشستم و به سخنرانی های امام گوش می کردم انگار از زبان ما حرف می زد و درد دل ما را می‌گفت. وقتی شنیدم چه بلاهایی سر خانواده رضایی آوردن و ساواک چگونه مخالفان شاه را شکنجه کرده بود تمام وجودم نفرت شد. از بچگی که کربلا رفتم و گودال قتلگاه را دیدم همیشه پیش خودم می گفتم اگر من زمان امام حسین زنده بودم حتما امام حسین و حضرت زینب را یاری می کردم. ولی هیچ وقت پیش یزید که طلا و جواهر داشت و مردم را با پول می خرید نمی‌رفتم. با شروع انقلاب فرصتی پیش آمد که من و بچه هایم به سفر امام حسین به پیوندیم و من از این بابت خدا را شکر می کردم. مهران در همه راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد ولی شرط کرد که اگر دخترها می‌خواهند راهپیمایی بیایند باید چادر بپوشند زینب دو سال قبل از انقلاب با حجاب شده بود اما مینا و مهری و شهلا هنوز حجاب نداشتند. من دوتا از چادرهای خودم را برای مینا و کوتاه کردم همه ما با هم به تظاهرات می رفتیم شهرام را هم با خودمان می بردیم خانه ما نزدیک مسجد قدس بود مردم آنجا جمع می‌شدند و راهپیمایی از آنجا شروع می شد. مینا و زینب در راهپیمایی مراقب شهرام بودند زینب دختر بی تفاوتی نبود با اینکه از همه دخترها کوچک تر بود در هر کاری کمک می‌کرد. ما در همه راهپیمایی‌ های زمان انقلاب شرکت می‌کردیم زندگی ما شکل دیگری شده بود تا انقلاب نبود سرمان در زندگی خودمان بود ولی بعد از انقلاب نسبت به همه چیز احساس مسئولیت داشتیم. مسجد قدس پایگاه فعالیت بچه‌ها شده بود دخترها نماز های شان را در مسجد می خواندند مخصوصاً در ماه رمضان آنها نماز مغرب و عشا را به جماعت میخواندند و بعد به خانه می آمدند من در ماه رمضان سفره افطار را آماده می‌کردم و منتظر می نشستم تا بچه‌ها برای افطار از راه برسند مهران شب و روز در مسجد بود و در همان جا زندگی می کرد. به بچه هایم افتخار می کردم ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد،ﻗﻄﻌﺎً میمیرد. ✅ﭼﻪ در درﯾﺎ،ﭼﻪ در روﯾﺎ ✅چه در دروغ، ﭼﻪ درﮔﻨﺎﻩ ✅چه در جهل، چه در انکار ✅چه در حسد،چه دربخل ✅چه در کینه، چه درانتقام ✅مواظب باشیم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ✅
✅حکایت زمانی که نجار پیری بازنشستگی خود را اعلام کرد صاحب کارش ناراحت شد وسعی کرد او را منصرف کند! اما نجار تصمیمش را گرفته بود… سرانجام صاحبکار درحالی که با تأسف بااین درخواست موافقت میکرد، ازاو خواست تا بعنوان آخرین کار ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.. نجار نیز چون دلش چندان به این کارراضی نبود به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد وبا بی دقتی به ساختن خانه مشغول شد وکار را تمام کرد. زمان تحویل کلید،صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری! نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد، درواقع اگر او میدانست که خودش قرار است دراین خانه ساکن شود لوازم ومصالح بهتری برای ساخت آن بکار میبرد وتمام دقت خود رامیکرد "این داستان زندگی ماست" گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هرروز میسازیم نداریم، پس در اثر یک اتفاق میفهمیم که مجبوریم درهمین ساخته ها زندگی کنیم، اما فرصتها از دست میروند و گاهی شاید، بازسازی آنچه ساخته ایم ممکن نباشد.. شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشوند. @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 نوای دل انگیز استاد منشاوی 💖 💛تلاوت آیه ۱۱ سوره مبارکه لقمان 🎙قاری: 😍 این پست را برای دوستان خود ارسال کنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @goranketabzedegi
✅ی عده به مقامی رسیدن که ملائک باهاشون حرف زدن و اونا هم صداشونو شنیدن 🔸حضرت 👈1⃣بار📜هود70 🔹همسر حضرت ابراهیم1⃣بار📜هود72 🔸حضرت 👈1⃣بار هود77 🔹حضرت 👈3⃣بار 📜آل عمران42و 45 ومریم 19 🔸حضرت 👈1⃣بار📜آل عمران39 🔹پیغمبر خاتم👈 تعداد خیلی زیاده شمارشش سخته @goranketabzedegi حرف زدن ملائکه با انسان خیلی عجیب نیست چون همیشه و برای همه اتفاق میفته اما اینکه من بتونم صداشونو بشنوم خیلی حرفه
🔴 قابل تامل مغازه‌دار‌ محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند. سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است. کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به ناهار و نماز میرود و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند. بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لوله‌ها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است. کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد! استاد دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر میاد و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام میکند جالب‌تر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را به نام خودش چاپ میکند. دانشجو پول میدهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود. پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمی‌کند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود. همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پست‌های روشنفکری را لایک میکنند. همه هم در ستایش از نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند. جامعه با من و تو، ما میشود، قبل از دیگران به خودمان برسیم. @goranketabzedegi
✨تفسیر نور✨ 💠منتخب تفسیر صفحه 15 قرآن کریم 📖 آیه 94 سوره مبارکه بقره ✳ 94 - بنى‌اسرائيل، ادّعاهاى دروغين و خيال پردازى‌هاى فراوان داشتند كه برخى از آنها عبارت بود از: 👨‍👩‍👦 ما فرزندان و محبوبان خدا هستيم. «نحن ابناء اللّه و احبّائه» 🚪 كسى وارد بهشت نمى‌شود مگر آنكه يهودى و يا نصرانى باشد. «قالوا لن يدخل الجنّه الاّ من كان هوداً او نصارى» 📆 آتش دوزخ، جز چند روزى به ما اصابت نمى‌كند. «لن تمسّنا النّار الاّ ايّاما معدودة» اين آيه، همه‌ى اين بافته‌هاى خيالى وموهومات فكرى آنها را ردّ كرده و مى‌فرمايد: اگر اين ادّعاهاى شما درست باشد و به اين حرف‌ها ايمان داشته باشيد، ديگر نبايد از مرگ بترسيد واز آن فرار كنيد، بلكه بايد آرزوى مرگ كنيد تا به بهشت وارد شود! 🛤 اولياى خدا، نه تنها از مرگ نمى‌ترسند، بلكه اشتياق به مرگ نيز دارند. همانگونه كه حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: «واللَّه لابن ابى‌طالب آنس بالموت من الطفل بثدى امّه» يعنى به خدا سوگند علاقه فرزند ابوطالب به مرگ، از علاقه طفل شيرخوار به سينه مادرش بيشتر است. ⚰ آرى، بايد بگونه‌اى زندگى كنيم كه هر لحظه آماده مرگ باشيم. 1️⃣ در برابر خيالات و موهومات، با صراحت برخورد كنيد. 👈🏻 «قل» 2️⃣ دامنه‌ى انحصار ونژادپرستى، تا قيامت كشيده مى‌شود! 👈🏻 «لكم الدار الاخرة خالصة...» 3️⃣ وجدان، بهترين قاضى است. 👈🏻 «إن كانت... فتمنّوا الموت» 4️⃣ آمادگى براى مرگ، نشانه‌ى ايمان واقعى و صادقانه است. 👈🏻 «فتمنّوا الموت ان كنتم صادقين» 😍 این پست را برای دوستان خود ارسال کنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوره آموزش درست‌خوانی و روان‌خوانی قرآن کریم درس سوم کسب مهارت در خواندن حروف دارای کسره استاد علی قاسمی @goranketabzedegi
🔺 کسی که می خواهد کاری را انجام دهد راهش را پیدا می کند و کسی که نمی خواهد کاری را انجام دهد بهانه اش را ! @goranketabzedegi
﷽ زمانــ رفتنی است با زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند✍️ باحضور اساتید و حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاداست گروه آموزشی رایگان برای حافظان قرآن داریم📖 قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74 @goranketabzedegi
✨مباحثه رمز موفقیت شما ست✨ انواع مباحثه در شرایط مختلف کاربردی های مختلف دارد: مثلا⬅️ ❇️مباحثه ی پنج آیه پنج آیه یا ده آیه ده آیه: برای وقتی که تعداد مباحثه کننده ها بیش از دو نفر باشه و نفر سومی هم هست و هم بحث نداره و البته فایده اش اینه که با شماره آیات مضرب پنج هم بیشتر مسلط میشوند و چون تعدادشون سه نفر شده و اگر صفحه ای بخونن میزان تلاوتشون کمتر میشه و یا دیرتر نوبت شون میشه این نوع مباحثه میتونه مفید باشه ❇️مباحثه ی سوره ای: این نوع مباحثه برای سوره های کوتاه مثل جزء سی کاربرد داره و البته برای قرآن آموزی که تشخیص اینکه سؤال از کدوم سوره است هم مفیده و همچنین بچه ها میتونن اگر سوره ای که ضعیف هستند رو انتخاب و برای همدیگه تلاوت کنند. ❇️مباحثه ی زمانی: این مباحثه رو وقتی که هم بحث ها در یک سطح نیستند بخاطر جلوگیری از اتلاف وقت حافظ قوی تر میتونن استفاده کنند تا دیگه حفاظ قوی بهانه ای برای هم بحث شدن با حافظ ضعیف رو نداشته باشند. همچنین برای حفاظی که سرعت تلاوتشون خیلی پائین هست پیشنهاد بدیم تا از این مباحثه استفاده کنند تا بتونند در یک رقابت سالم تشویق بشن و سرعت تلاوت شون بالاتر بره . در این مباحثه هرکس حفظ قوی تری داره بهره ی بیشتری میبره. ❇️روش تپقی: این روش باعث ایجاد نشاط میشه البته نباید همیشه استفاده شود چون استفاده ی زیاد ازین روش سبب کاهش انگیزه قرآن آموزان ضعیف میشه. اما کاربردش برای حفاظ چیه؟ حافظان میتوانند مقطع مباحثه رو به دو گونه مباحثه کنند: اون قسمتی را که احساس میکنند خیلی مسلط شدند برای افزایش تمرکز و ایجاد رقابت از روش مباحثه تپقی بهره ببرند و مابقی محفوظات رو با روش های دیگری مثل صفحه ای و تکمیلی و.. مباحثه کنند. ❇️مباحثه ی سر آیات و سر صفحه و پائین صفحه: برای حافظ هایی که در انتقال آیات یا انتقال صفحات مشکل دارند علاوه بر مباحثه ی مقطع مورد نظر بصورت صفحه ای یا تکمیلی میتونن ازین روش هم بهره ببرند .البته برای حافظان قوی هم یه نوع چالش عالی محسوب میشه. ❇️مباحثه ی پرسشی: برای همه ی حفاظ بالاخص افرادی که تشخیص سؤالات حفظی و اینکه از کدام سوره یا جز و صفحه پرسش شده براشون سخته بسیار مفیده. و همچنین برای آزمون و مسابقات قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74 @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای توبہ امروز و فردا نکن‼️ از کجا معلوم این نَفَسی که الان میکشي جزو نَفَس هایِ آخر نباشه⁉️ 🔸خیلیا بـبخیال بودن و یهو غافلگیر شدن. قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74 @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_چهاردهم من در آن سال به خاطر هوای شرجی آبادان دچار آسم شده بودم. مدتی که م
انگار کربلا برپا شده بود من و بچه هایم کنار اهل بیت بودیم. زینب فعالیت های انقلابی اش را در مدرسه راهنمایی شهرزادِ آبادان شروع کرد. روزنامه دیواری می‌نوشت سر صف قرآن می خواند با کمونیست ها و مجاهدین خلق جر و بحث می‌کرد و سر صف شعرهای انقلابی و دکلمه می خواند. چند بار با دخترهای گروهکی مدرسه درگیر شد و حتی یکی دو بار زینب را کتک زدند. مینا و مهری در دبیرستان سپهر درس می خواندند بعد از انقلاب اسم دبیرستان شان به صدیقه رضایی تغییر کرد. آنها دبیرستانی و چند سال بزرگتر از زینب بودند .به همین خاطر آزادی بیشتری داشتند. من تا قبل از انقلاب اجازه نمی‌دادم دختر ها تنها جایی بروند زمستان‌ها برای مینا و مهری سرویس می گرفتم که مدرسه بروند شهلا و زینب را هم خودم یا پسرها می‌بردیم و می‌آوردیم. قبل از انقلاب به جامعه و به محیط اطراف اعتماد نداشتم همیشه به دخترها سفارش می‌کردم که مراقب خودشان باشند و با نامحرم حرف نزنند امام که آمد همه چیز عوض شد. از بابت جامعه خیالم راحت شد دیگر جلوی بچه‌ها را نمی گرفتم دلم می خواست بچه ها به راه خدا بروند و خدمت کنند. چندتا از دانشجوهای دانشکده نفت آبادان به اسم علی زارع و علی غریبی و آقای مطهر در دبیرستان سپهر کلاس تفسیر قران سیاسی و اخلاق گذاشتند. مینا و مهری به این کلاس ها می رفتند آنها به کلاس اخلاق آقای مطهر علاقه بیشتری داشتند. آقای مطهر برای آنها حرف های قشنگی می‌زد و کاری کرده بود که بچه‌ها دنبال برنامه‌های خود سازی بروند. زینب آن زمان در دوره راهنمایی درس می‌خواند از مینا خواست که همه درس ها و حرف های آقای مطهر را کلمه به کلمه برایش بگوید. ادامه دارد...