✨﷽✨
💠 #خاطرات_استادقرائتی
يڪروز در منزل ديدم خانم دستگيره هاى زيادى دوخته ڪه با آن ظرف هاى داغ غذا را بر مى دارند
ڪه دستشان نسوزد، آنها را برداشته و به جلسه درس براى جايزه آوردم . وقتى خواستم جايزه بدهم به طرف گفتم :
يڪى از اين سه مورد جايزه را انتخاب ڪن :
1⃣ يڪ دوره تفسير الميزان ڪه 20 جلد است.
2⃣ مقدارى پول .
3⃣ چيزى ڪه به آتش و گرماى دنيا نسوزى .
گفت : مورد سوّم . من هم دستگيره ها را بيرون آورده به او دادم .
😂😊همه خنديدند.
😊😂😊😂
❤️ داستان کوتاه
روزي روزگاري سنگ شکن فقیري بود که زیرآفتاب و باران، روزگار را به خرد کردن سنگ هاي کنار جاده می گذرانید. روزي با خود گفت:"آه!اگر می توانستم ثروتمند شوم،آن وقت می توانستم استراحت کنم."
فرشته اي در آسمان پرسه می زد. صدایش را شنید و به او گفت:" آرزویت اجابت باد"همین طور هم شد. سنگ شکن فقیر ناگهان خود را در قصري زیبا یافت که تعداد زیادي خدمتکار به اوخدمت می کردند.
حالا می توانست هرچقدر که می خواست استراحت کند. اما روزي آمد که سنگ شکن به این فکر افتاد که تا نگاهی به آسمان بیندازد. آن وقت چیزي را دید که هرگزبه عمرش ندیده بود:خورشید را! آهی کشید و گفت:"آه! اگر می توانستم خورشید شوم، دیگر این همه خدمتکار موي دماغم نبودند!" این بار هم فرشته ي مهربان خواست او را خوشحال کند.
به او گفت:"خواسته ات اجابت باد!"اما وقتی آن مرد خورشید شد، ابري از برابر او گذشت و درخشش او را تیره و تار کرد. با خود فکر کرد:" اي کاش ابر بودم! ابر از خورشید هم نیرومندتر است!"اما این خواسته اش هم که اجابت شد، باد وزید و ابر را در آسمان پراکند."دلم می خواهد باد باشم که هر چیزي را با خود می برد.
" فرشته با کمال میل خواسته اش را اجابت کرد. اما به باد بی پروا و خشمگین که تبدیل شد، به کوه برخورد که در مقابل باد هم تکان نخورد. کوه که شد، متوجه شد که کسی با کلنگ پایه اش را خرد می کند. گفت:" کاش می توانستم آن کسی باشم که کوه ها را خرد می کند."
فرشته براي آخرین بار خواسته اش را اجابت کرد. چنین شد که سنگ شکن دوباره خود را کنار جاده و در همان قالب پیشین کارگر ساده اي که بود ، یافت و دیگر پس از آن زبان به شکوه نگشود.
#نکات_حفظی
💢 مباحثه کردن و تحویل دادن حفظیات ، بهترین گزینه برای تقویت محفوظات است و حتما بعد از حفظ به یک نفر حفظ تان را تحویل دهید و برای او از حفظ بخوانید .
🔗 تحقیقات و تجربه نشان داده است که ۶۰ درصد محفوظات با مباحثه کردن مسلط می شود.
100 مرتیه حدیث #کساء ب نیت هدایت و باز شدن گره زندگی بنده خدایی
جهت شرکت در پویش قرائت حدیث کساء تعداد قرائت خود را ب آیدی ما ارسال فرمایید ✍👇
@Mohmmad1364
زمان شرکت در طرح تا عید غدیر خم📶
همراه با هدیه✍
✨﷽✨
﴿لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ﴾
«دار السلام» به معنای آن محلی است كه در آن هيچ آفتی از قبيل مرگ، مرض و فقر و هيچ عدم و فقدانی ديگر و هيچ غم و اندوهی وارد شدگان به آن محل را تهديد نمیكند، و چنين محلی همان بهشت موعود است.
آری، اوليای خدا در همين دنيا هم وعده بهشت و دار السلام را كه خداوند به آنان داده احساس میكنند، يعنی دنيا هم برای آنان دار السلام است.
برای اينكه اينگونه افراد كسی را جز خداوند مالك نمیدانند، و در نتيجه مالك چيزی نيستند تا بترسند روزی از دستشان برود و يا از فقدان و از دست دادنش اندوهگين شوند، هم چنان كه خدای تعالی در حقشان فرموده:« أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّـهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»
و در فكر هيچ چيزی جز پروردگار خود نيستند، و زندگیشان همه در خلوت با او میگذرد، به همين جهت ايشان در همين دنيا هم كه هستند در دار السلاماند، و خداوند ولی ايشان است و آنان را در مسير زندگی به نور هدايت سير میدهد، همان نوری كه از دلهايشان تابيده چشم عبرت بينشان را روشن ساخته است.
📚ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد۷، صفحه۴۷۶
🗳 رأی دادن کافی نیست، همدیگر را به رأی دادن تواصی کنید...
🔹آیتالله حائری شیرازی: بعضی فکر میکنند همینکه در انتخابات شرکت کردند، رسالتشان انجام شده است. قرآن خلاف این را میگوید. چرا؟ چون قرآن میگوید: «ان الانسان لفی خسر، الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر». میگوید ایمان و عمل صالح، انسان را از خسران نجات میدهد، اما نه به تنهایی!
🔹رأی دادن، مثل ایمان و عمل صالح است. اما «تواصوا بالحق» هم لازم است.
رأی دادن لازم است، اما کافی نیست.
🔹اگر کسی خانوادۀ خودش را توصیه به شرکت در انتخابات نکند، همسایههای خودش را توصیه نکند، دوستان خودش را توصیه نکند و برای این کار تبلیغ نکند، طبق آیه قرآن از جملۀ زیانکاران است.
🔹هم آن کسی که شرکت نکند و هم آن کسی که شرکت بکند و تبلیغ نکند، زیانکار هستند.
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
نگران حرف مردم نباش🍃🌼
خدا...
#پرونده_ای_ را
که
مردم مینویسند🍃🌼
نمی خواند...🍃🌼
🤍
🤔چیستان قرآنی🤔۳
❓کدام پیامبر خداوند او را صد سال میراند و بعد او را زنده کرد؟
✅جواب : حضرت عُزَیر (بقره۲۵۹)
✳ خرجت زیاد شده، اجاره کمتر بده!
📌 خانهی خشتی و ساده شيخ که از پدرش به ارث برده بود در خيابان مولوی کوچه سياهها(شهيد منتظری) قرارداشت. وی تا پايان عمر در همين خانهی محقر زيست. نكتهی جالب اين است که چندين سال بعد، جناب شيخ يكی از اتاقهای منزلش را به يك راننده تاکسی، به نام «مشهدی يدالله»، ماهيانه بيست تومان اجاره داد، تا اين که همسر راننده وضع حمل کرد و دختری به دنيا آورد، که مرحوم شيخ نامش را «معصومه» گذاشت. هنگامی که در گوش نوزاد اذان و اقامه گفت، يك دو تومانی پر قنادقش گذاشت و فرمود: «آقا يدالله! حالا خرجت زياد شده! از اين ماه به جای بيست تومان، هيجده تومان بدهيد.»
📚 برگرفته از کتاب #کیمیای_محبت؛ زندگينامهی مرحوم #شيخ_رجبعلی_خياط
┄┅┅❅💠❅┅┅┄