#ای_کاش_با_همدیگر_مهربان_باشیم
دو برادر با هم در مزرعه خود كار می كردند كه یكی از آنها #ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود . #شب كه میشد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند
یك روز #برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من #مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او #خانواده بزرگی را اداره می كند
بنابراین نیمه شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه روی #محصول برادرش ریخت
در همین حال برادر دیگر با خودش فكر میكرد و میگفت درست نیست كه ما همه چیز را #نصف كنیم . من سر و #سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود
بنابراین او نیز شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و #مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت
سالها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا #ذخیره گندمشان با یكدیگر مساوی است. تا آن كه یك شب دو #برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند
آنها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را #زمین گذاشتند و یكدیگر را در #آغوش گرفتند
❄ لطفا مطالب را با لینک کانال منتشر کنید
📚
@goranketabzedegi
#ای_کاش_با_همدیگر_مهربان_باشیم
دو برادر با هم در مزرعه خود كار می كردند كه یكی از آنها #ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود . #شب كه میشد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند
یك روز #برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من #مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او #خانواده بزرگی را اداره می كند
بنابراین نیمه شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه روی #محصول برادرش ریخت
در همین حال برادر دیگر با خودش فكر میكرد و میگفت درست نیست كه ما همه چیز را #نصف كنیم . من سر و #سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود
بنابراین او نیز شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و #مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت
سالها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا #ذخیره گندمشان با یكدیگر مساوی است. تا آن كه یك شب دو #برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند
آنها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را #زمین گذاشتند و یكدیگر را در #آغوش گرفتند
❄ لطفا مطالب را با لینک کانال منتشر کنید
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
📶
@goranketabzedegi
#ای_کاش_با_همدیگر_مهربان_باشیم
دو برادر با هم در مزرعه خود كار می كردند كه یكی از آنها #ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود . #شب كه میشد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند
یك روز #برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من #مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او #خانواده بزرگی را اداره می كند
بنابراین نیمه شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه روی #محصول برادرش ریخت
در همین حال برادر دیگر با خودش فكر میكرد و میگفت درست نیست كه ما همه چیز را #نصف كنیم . من سر و #سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود
بنابراین او نیز شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و #مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت
سالها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا #ذخیره گندمشان با یكدیگر مساوی است. تا آن كه یك شب دو #برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند
آنها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را #زمین گذاشتند و یكدیگر را در #آغوش گرفتند
❄ لطفا مطالب را با لینک کانال منتشر کنید
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
📶
@goranketabzedegi
🌸🍃﷽🌸🍃
#آیههایعشق 📿📖
▒ وَقَالَ مُوسَىٰ إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ ▒
و #موسی (به بنی اسرائیل) گفت: «اگر #شما و همه #مردم روی #زمین کافر شوید، (به #خدا_زیانی نمیرسد؛ چرا که) #خداوند، #بینیاز و #شایسته_ستایش است!»
سوره ابراهیم آیه ۸ 🍂
@goranketabzedegi
#ای_کاش_با_همدیگر_مهربان_باشیم
دو برادر با هم در مزرعه خود كار می كردند كه یكی از آنها #ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود . #شب كه میشد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند
یك روز #برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من #مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او #خانواده بزرگی را اداره می كند
بنابراین نیمه شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه روی #محصول برادرش ریخت
در همین حال برادر دیگر با خودش فكر میكرد و میگفت درست نیست كه ما همه چیز را #نصف كنیم . من سر و #سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود
بنابراین او نیز شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و #مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت
سالها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا #ذخیره گندمشان با یكدیگر مساوی است. تا آن كه یك شب دو #برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند
آنها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را #زمین گذاشتند و یكدیگر را در #آغوش گرفتند
@goranketabzedegi
🌿✍🏻
داستانی بسی جالب درباره زمین گرد است🪐
◇◇پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد.
او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست.
پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد.
آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را سرزنش میکردند پدر بزرگ فقط اشک میریخت و هیچ نمیگفت.
یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی میکرد. پدر روبه او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!◇◇
یادمان بماند که:
"زمین گرد است..."
#گرد
#زمین
@goranketabzedegi
ضرب المثل زمین گرده کنایه از چیست؟🦋💙
۱- کنایه از این است که هر عملی عکس العملی دارد؛ انسان اگر خوبی کند خوبی می بیند و اگر بدی کند، بدی می بیند. درواقع هرکسی بازتاب عمل خودش را می بیند.
۲- زمین گرد است؛ یعنی اگر در نقطه ای از آن چاله ای کَندیم، برمیگردد و خودمان در آن می افتیم و گرفتار میشویم.
بدخواهی های دیگران اول از همه خودشان را گرفتار می کند.
۳- بیشتر مواقع این ضرب المثل را کسانی که مورد ظلم واقع می شوند بکار می برند. و با گفتن این حرف به کسی که ظلم کرده می فهمانند که حتما تاوان ستمگری هایش را خواهد داد.
۴- مثلا؛ فلانی خیلی پیش سر من حرف های ناروایی زد و آبرویم را برد. زمین گرد است! خیال نکند که اگر آبروی کسی را ببرد می تواند به خوبی و خوشی زندگی کند. حتما تاوان این کارهایش را خواهد داد.
۵- به طور کلی این ضرب المثل را برای کسی به کار می برند که دیگران را مورد آزار و اذیت قرار می دهد و هیچ ابایی از این کار ندارد. با گفتن این ضرب المثل یعنی فکر نکن همیشه انقدر خوش و خرم هستی! نوبت تو هم خواهد رسید! چوب خدا صدا ندارد!
#زمین