eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
82 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
👌چهار ناظر حاضر بر زندگی انسان : هرلحظه و هرزمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند! ❶⇦ ناظر اول〖خــدا〗 است! 🌸 ألَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؛ ‏آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند؟ 📚"سوره مبارکه آیه 14" ❷⇦ ناظر دوم〖ملائک مقرب خدا〗 هستند 🌸الله تعالی میفرماید : ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید؛ از شما حرکتی سر نمیزند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند! 📚"سوره مبارکه آیه 18" ❸⇦ سومین ناظر 〖زمین〗 است 🌸خداوند در قران کریم میفرماید : یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند. 📚"سوره مبارکه آیه 4" ❹⇦ چهارمین ناظر.اعضاء و جوارح خود ما〗 می‌باشند! 🌸الله سبحان میفرماید : تکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ در آنروز دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند. 📚 "سوره مبارکه آیه 65" 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماه رمضان در زمان قاجار کارگران نصف روز کار میکردند و اجرت تمام روز را دریافت میکردند.... اگر خبر روزه خواری شخصی به اهالی منزلی می رسید، آن ها توسط اهالی خانه طرد می شدند تا با وساطت بزرگی توبه داده شوند و دوباره به عضویت خانواده درآیند... کتاب شرح زندگانی من تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار عبداللّٰه مستوفی قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
اطلاعیه ... مسابقه تلفنی 📞ضیافت ویژه ایام ماه مبارک رمضان 1402 شرایط مسابقه ... 🟢مرحله اول ✍️ ارسال کلمه ضیافت + نام ... نام خانوادگی ... سن ... میزان تحصیلات ... استان ... شماره تماس ... ارسال مشخصات به آیدی زیر🌈 @Mohmmad1364 🟢 مرحله دوم ✍️ ساعت تماس شما در ساعت مقرر با هماهنگی مشخص خواهد شد و شما به ۵ سوال تستی ❎ ما پاسخ خواهید داد ⭕ سوالات مسابقه اطلاعات قرآنی و احکام شرعی میباشد هر سوال ۱ امتیاز .... حداقل کسب امتیاز برای شرکت در قرعه کشی ۴ امتیاز میباشد 🌈 شرکت برای عموم در هر سنی آزاد است عزیزانی که بالاترین امتیاز رو کسب کنند بر اساس قرعه کشی جوایزی تقدیم خواهد شد ✔ جایزه فرهنگی داریم 😎.... 🎁 و قرعه کشی هم خواهیم داشت بین همه شرکت کنندگان همراه با جوایز نقدی ➕زمان ثبت نام و شرکت در مسابقه ضیافت تا عید سعید فطر ادامه دارد...🌙 قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴بعضی حفاظ مرور را بدون لب زدن و بی صدا انجام می دهند که در این صورت حافظه سمعی و کلامی وحرکتی کنار گذاشته می شود. 🌵تمرکز پایین می اید. 🌴تجوید وصوت ولحن تضعیف می شود. کیفیت مطلوب حفظ پایین می اید. 🌵پس حفظ را با پرده متوسط صوتی تلاوت کنیم واز مزایای ان برخوردار شویم. قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
*بسم الله الرحمن الرحیم* *30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود ندارد، فقط کافيست روی لینک بزنید.* *این هم هدیه ما به شما برای ماه نزول قرآن، از دعای خیرتان ما را فراموش نفرمائید.* *جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO* *جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ* *جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF* *جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3* *جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3* *جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs* *جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC* *جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o* *جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu* *جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH* *جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y* *جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby* *جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ* *جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA* *جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM* *جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG* *جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz* *جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc* *جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95* *جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc* *جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO* *جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP* *جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm* *جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5* *جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf* *جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2* *جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno* *جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai* *جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF* *جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc* *30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود ندارد، فقط کافيست روی لینک بزنید.* *این هم هدیه ما به شما برای ماه نزول قرآن، از دعای خیرتان ما را فراموش نفرمائید.* ┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈ دوستانی که فایل صوتی عادی رو میخوان میتونن ازین فایل استفاده کنند قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷تلات سوره حمد و آیات ابتدایی سوره بقره/مالزی 1992 🎙جواد فروغی 🌹هدیه محضر مبارک امام زمان ‏ عجّل الله تعالی فرجه الشریف. •┈┈••✾••┈┈• قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
📚 درويشی به دهی رسيد. جمعی كدخدايان را ديد آنجا نشسته، گفت: مرا چيزی بدهيد و گرنه با اين ده همان كنم كه با آن ده ديگر كردم. ايشان بترسيدند؛ گفتند مبادا كه ساحری باشد كه از او خرابی به ده ما رسد.آنچه خواست بدادند. بعد از آن از وی پرسيدند كه با آن ده چه كردی؟ گفت: آنجا سوال كردم،هیچ به من ندادند، به اينجا آمدم، اگر شما نيز چيزی نمی ‌داديد این ده را رها می کردم و به ده ديگر می رفتم...!😐😏 قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
🥀اوصاف قرآن در قرآن🥀 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘ 1⃣نور و روشنگر❤️ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﻧﻮﺭ ﻭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ .(مائده ١٥) 2⃣بهترین سخن❤️ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا ﺧﺪﺍ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ، ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ [ ﺁﻳﺎﺗﺶ ﺩﺭ ﻧﻈﻢ ، ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ، ﻓﺼﺎﺣﺖ ، ﺑﻠﺎﻏﺖ ﻭ ﻋﻤﻖ ﻣﺤﺘﻮﺍ ]ﺷﺒﻴﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺍﺳﺖ.(زمر٢٣) 3⃣برترین موعظه ❤️ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﭘﻨﺪ ﻭﻣﻮﻋﻈﻪ ﺍﻱ ﺁﻣﺪﻩ (یونس٥٧) 4⃣ شفا ❤️ وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻣﺎﻳﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻭﺭﺣﻤﺖ ﺍﺳﺖ.(اسراء ٨٢) 5⃣جدا کننده حق از باطل❤️ تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﻛﺖ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﻜﻪ ﻓﺮﻗﺎﻥ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺟﺪﺍ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺣﻖ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻞ ﺍﺳﺖ ] ﺑﻪ ﺗﺪﺭﻳﺞ ﺑﺮ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ.(فرقان١) 6⃣مایه هدایت پرهیزکاران ❤️ ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﺩﺭﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﻴﭻ ﺷﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﺳﺮﺍﺳﺮﺵ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﺍﻥْ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍﺳﺖ .(بقره ٢) 🌸 قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
کاربران گرامی 🔹 در روزهای اخیر، پیام‌هایی مبنی بر مشاهده یا دریافت «سود سهام عدالت» و نظایر آن در گروه‌ها و کانال‌ها منتشر شده است 🔸 اغلب این پیام‌ها با هدف کلاهبرداری صادر شده و در آن‌ها یک لینک وب قرار دارد که با کلیک بر روی آن، اطلاعات شخصی شما به سرقت رفته یا یک برنامه مخرب برای نصب به شما معرفی می‌شود ⚠️ برای حفظ امنیت اطلاعات خود: ❌ هرگز بر روی لینک‌های وب که در گروه‌ها و کانال‌ها منتشر شده کلیک نکنید هیچ برنامه‌ای را از سایت‌ها، صفحات وب،‌ گروه‌ها و کانال‌ها دانلود یا نصب نکنید هرگز اطلاعات شخصی، شماره تماس و اطلاعات کارت بانکی خود را در صفحاتی که نسبت به اصالت آن‌ها یقین ندارید وارد نکنید ✅ در صورت مواجه شدن با پیام‌های فریبنده و مشکوک، آن‌ها را با به هیچ وجه باز نکنید. «لطفا این پیام را در گروه‌ها و کانال‌های خود بازنشر کنید» قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
دانلود قلم قرآنی هُدی.apk
13.76M
فعال کردن قلم قرآنی هُدی در گوشی موبایل فایل زو دانلود کنید و سپس نصبش کنید برنامه «قلم قرآنی هُدی» رو از فایل بالا نصب کنید و از قرائت قرآن با صفحه عثمان طه با صوت ۳۰ قاری بین المللی و ترجمه گویا لذت ببرید علاوه بر اون از تفسیر المیزان، نمونه، نور، و تفسیر روائی برهان هم میتونید استفاده کنید ۲۰ ساعت از شاهکارهای قرائت مجلسی عبدالباسط و دیگران ترجمه گویای سه بُعدی نیز همواره مورد استقبال و رضایت کاربران بوده است قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚 لینک عضویت 🔰 @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
♥️⃟📚بـــدون تــو هـــرگـــز♥️⃟📚 #قســمــت_هجــدهمـــ ...کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم ...
♥️⃟📚بـدون تـو هـرگــز♥️⃟📚 هر سفارت خونه برای سبقت از دیگری ... پیشنهاد بزرگ تر و وسوسه انگیزتری می داد ... ولی زینب ... محکم ایستاد ... به هیچ عنوان قصدخروج از ایران رو نداشت ... اما خواست خدا ... در مسیر دیگه ای رقم خورده بود ... چیزی که هرگز گمان نمی کردیم . علی اومد به خوابم ... بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین... –ازت درخواستی دارم ... می دونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته ... به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه... تو تنها کسی هستی که می تونی راضیش کنی ...با صدای زنگ ساعت از خواب پریدم ... خیلی جا خورده بودم... و فراموشش کردم ...فکر کردم یه خواب همین طوریه ... پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود ...چند شب گذشت ... علی دوباره اومد ... اما این بار خیلی ناراحت... –هانیه جان ... چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟ ... به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه ...خیلی دلم سوخت... –اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو ... من نمی تونم ... زینب بوی تو رو میده ... نمی تونم ازش دل بکنم و جدا بشم ... برام سخته ...با حالت عجیبی بهم نگاه کرد... –هانیه جان ... باور کن مسیر زینب، هزاران بار سخت تره ... اگر اون دنیا شفاعت من رو می خوای ... راضی به رضای خدا باش ...گریه ام گرفت ... ازش قول محکم گرفتم ...هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم ... دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود ...همه این سال ها دلتنگی و سختی رو ... بودن با زینب برام آسون کرده بود ...حدود ساعت یازده از بیمارستان برگشت ... رفتم دم در استقبالش... –سلام دختر گلم ... خسته نباشی ...با خنده، خودش رو انداخت توی بغلم... –دیگه از خستگی گذشته ... چنان جنازه ام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمی خورم ... یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم ...رفتم براش شربت بیارم ... یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد... –مامان گلم ... چرا اینقدر گرفته است؟ ...ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم ... یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم ... همه چیزش عین علی بود... –از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس می کنن؟... خندید... –تا نگی چی شده ولت نمی کنم... بغض گلوم رو گرفت... –زینب ... سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟... دست هاش شل شد و من رو ول کرد... چرخیدم سمتش ... صورتش بهم ریخته بود... –چرا اینطوری شدی؟ ...سریع به خودش اومد ... خندید و با همون شیطنت، پارچ و لیوان رو از دستم گرفت... –ای بابا ... از کی تا حالا بزرگ تر واسه کوچیک تر شربت میاره ... شما بشین بانوی من، که من برات شربت بیارم خستگیت در بره ... از صبح تا حالا زحمت کشیدی ...رفت سمت گاز... –راستی اگه کاری مونده بگو انجام بدم ... برنامه نهار چیه؟... بقیه اش با من ...دیگه صد در صد مطمئن شدم یه خبری هست ... هنوز نمی تونست مثل پدرش با زیرکی، موضوع حرف رو عوض کنه ... شایدم من خیلی پیر و دنیا دیده شده بودم ...- خیلی جای بدیه؟... –کجا؟... –سومین کشوری که بهت پیشنهاد بورسیه داده... –نه ... شایدم ... نمی دونم ...دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم... –توی چشم های من نگاه کن و درست جوابم رو بده ... این جواب های بریده بریده جواب من نیست ...چشم هاش دو دو زد ... انگار منتظر یه تکان کوچیک بود که اشکش سرازیر بشه ... اصلا نمی فهمیدم چه خبره... –زینب؟ ... چرا اینطوری شدی؟ ... من که ...پرید وسط حرفم ... دونه های درشت اشک از چشمش سرازیر شد... –به اون آقای محترمی که اومده سراغت بگو ... همون حرفی که بار اول گفتم ... تا برنگردی من هیچ جا نمیرم ... نه سومیش، نه چهارمیش ... نه اولیش ... تا برنگردی من هیچ جا نمیرم ...اینو گفت و دستش رو از توی دستم کشید بیرون ... اون رفت توی اتاق ... من، کیش و مات ... وسط آشپزخونه... تازه می فهمیدم چرا علی گفت ... من تنها کسی هستم که می تونه زینب رو به رفتن راضی کنه ... اشک توی چشم هام حلقه زد ... پارچ رو برداشتم و گذاشتم توی یخچال ... دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم... –بی انصاف ... خودت از پس دخترت برنیومدی ... من رو انداختی جلو؟ ... چطور راضیش کنم وقتی خودم دلم نمی خواد بره؟... برای اذان از اتاق اومد بیرون که وضو بگیره ... دنبالش راه افتادم سمت دستشویی ... پشت در ایستادم تا اومد بیرون... زل زدم توی چشم هاش ... با حالت ملتمسانه ای بهم نگاه کرد ... التماس می کرد حرفت رو نگو ... چشم هام رو بستم و یه نفس عمیق کشیدم... –یادته 9 سالت بود تب کردی... سرش رو انداخت پایین ... منتظر جوابش نشدم... ادامه دارد...