ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺧﯽ میگذاشت. ﻣﺎﺭﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽآمد، ﺷﯿﺮ را میخورد ﻭ سکهاﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ میانداخت.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ. ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ بکشد ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ. ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ را ﮐﺮﺩ. ﻭﻟﯽ ﻣﺎﺭ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪ و ﭘﺴﺮ را نیش زد و ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺩ.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﯽﭘﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﻗﺪﯾﻢ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻣﺎﺭ ﺷﯿﺮ را ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﮑﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺩیگر ﺑﺮﺍیم ﺷﯿﺮ ﻧﯿﺎور، ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﮒ ﭘﺴﺮﺕ را فراموش میکنی و ﻧﻪ ﻣﻦ ﺩﻡ ﺑﺮﯾﺪﻩام را.»
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺯﺧﻢ ﮐﻬﻨﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﻮﺩ ...
با ما همراه باشید😊
@goranketabzedegi
🔷️🔷️🔷️
🔷️🔷️
🔷️
#تمرکز_گم_گشته
🔹️ حتما دیدیم بعضی افراد برای اینکه بخوابند جای راحت و آرام و بی سر وصدا و... باید براشون فراهم باشه
ولی افرادی هستند که روی سنگ هم خوابشون میبره..
⚠️ دقت کنیم..
ما هم میتونیم به جای اینکه همیشه دنبال جای ساکت و راحت برای انجام برنامه هامون باشیم روی تمرکزمون کار کنیم که در صورت نبودن فضای دلخواه ، بازهم از برنامه مون عقب نیفتیم و کیفیت کار حفظ بشه..
همیشه همه چیز اونطور که ما دوست داریم نیست...!!
🔷️
🔷️🔷️
🔷️🔷️🔷️
#ذکر_مبارک
مصحف آموزشي تفسير و مفاهيم قرآن کريم
• منبع برای آموزش کوتاه مدت تفسیر قرآن کریم در یک سال
• منبع آموزشی برای آموزش تفسیر و مفاهیم قرآن کریم به حافظان قرآن
قدم های کوچیک درسی😌🚪
⏰هر روز 5 دقیقه زودتر از دیروز از خواب بیدار شو
📚هرروز 5 تا تست بیشتر از روز قبل بزن
⏰هرروز 15 دقیقه بیشتر از روز قبل درس بخون
📚هرروز15دقیقه کمتر از دیروز توفضای مجازی باش
⏰هرشب 5 دقیقه زودترازشب قبل به رختخواب برو
•هرروز فقط یه قدم کوچیک بردار و نتیجشو آخر ماه ببین، لازم نیست کارهای سنگین و سختی رو انجام بدی فقط اجازه بده "زنجیره ی عادت" در تو نمایان بشه
--------📚📚📝📖📙📔📕📗--------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# ولادت حضرت زینب(س)/ روز پرستار
مسابقه طرح #اسوه
به همین مناسبت فرخنده
قابل توجه عزیزانی که نامشان همنام حضرت زینب س میباشد جهت شرکت در طرح اسوه
نام
نام خانوادگی
سن
استان
خود را به آیدی ما ارسال فرمایند
@Mohmmad1364
زمان شرکت تا ساعت ۱۲ شب روز پنج شنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۱
توجه !! بامعرفی و اطلاع به اعضای خانواده و دوستان در نشر این مسابقه ما رو همراهی فرمایید
#مناسبتی
پنج قورباغه در یک برکه زندگی می کردند،
یک قورباغه تصمیم گرفت بپرد. . .
- سؤال: «چه تعداد قورباغه باقی می ماند؟»
- جواب: «پنج عدد!»
- «چرا؟»
- «چون تصمیم گرفتن، انجام دادن نیست.»
| نکته:👌
تفاوت برنده با بازنده در عمل و بی عملی است.
هرگاه کسی طرحی را ارائه کند، می بینید
که ده نفری قبل از او به این طرح فکر کرده اند،
#اما فقط به آن فکر کرده اند.
#عاقلان_را_اشارهای_کافیست
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
💠| یــادت باشد #Part_11 ایام نامزدی خداحافظی های ما داخل حیاط خانه به اندازه ی یک ساعت طول میکشی
💠 یــادت باشد
@Part_12
با هم خودمانی تر شده بودیم. دوست داشتم به سلیقه خودم برایش لباس بخرم.
اول صبح به حمید پیام دادم که زود تر بیاید تا برویم بازار و برایش لباس بخریم .
تاریخ ارسال پیامک روی گوشی که افتاد، دلم غنج رفت. امروز روز وعدهٔ ما برای محضر و خواندن عقد دائم بود؛ روز دهم آبان، ماه مصادف با میلاد امام هادی (ﷺ). دل توی دلم نبود. عاقد گفته بود ساعت چهار بعد از ظهر محضر باشیم که نفر اول عقد ما را بخواند.
حمید برای ناهار خانهٔ ما بود هول هولکی ماکارونی را خوردیم و از خانه بیرون زدیم. سوار پیکان مدل هفتاد به سمت بازار راه افتادیم.
وقت زیادی نداشتیم. باید زودتر بر میگشتیم تا به قرار محضر برسیم. نمیخواستم مثل سری قبل خانواده ها وعاقد معطل بمانند. حمید کت داشت. برایش یک پیراهن سفید با خط های قهوه ای و یک شلوار خریدیم.چون هوا کم کم داشت سرد می شد،ژاکت بافتنی هم خریدیم. تا نزدیک ساعت سه ونیم بازار بودیم. خیلی دیر شده بود. حمید من را به خانه رساند تا به همراه خانواده خودم بیایم و خودش هم دنبال پدر ومادرش برود.
جلوی در خانه که رسیدیم، از روی عجله ای که داشت ماشین را دقیقاً کنار جدول پارک کرد. داشتم با حمید صحبت می کردم که غافل از همه جا، موقع پیاده شدن یکراست داخل جوی آب افتادم! صدای خنده اش بلند شد وگفت:"ای ول دست فرمون. حال کردی عجب راننده ای هستم.
برات شومآخری پارک کردم !"ツ
#•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
ادامه دارد.....
# هر روز یڪ آیہ
🔮يَا أَيُّهَا الَّــذِينَ آمَنُوا اتَّــقُوا اللَّهَ وَقُـولُوا قَوْلًا سَدِيدًا🔮
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا بترسيد و سخن درست بگوييد.
سوره مبارڪہ احـزاب | آیہ ۷۰
تقواسـت که انسان را به اخلاص می رساند و با اخلاص درهای حکمت نیز بر قلب گشوده میشود.
«شهید آویـنے»
ســــــــلامـــ
💌الهــــے که آغاز روزتون با نگاه پر ز مهــــر مهدے موعـود «عج» شروع بشه💌
🌺با ما همـــراه باشـــــید🌺
تقوا در دنیای مجازی
یادت باشد⚠️
فضای مجازی شاید مجازی باشد
امـا
هر کلیکش در پروندهی اعمال؛
حقیقی ثبت میشود...
مگذار فضای مجازی
فضای معنوی دلت را خراب کند...❌
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مىگرفت و او آن را به یکى از بقالىهای شهر مىفروخت.
آن زن کرهها را به صورت توپهای یک کیلویى درمیآورد.
روزى مرد بقال به اندازهی کرهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
نتیجهی این تصمیم، به شدّت او را عصبی کرد.
اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. 😡
روز بعد با عصبانیت به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمىخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مىفروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. 😡
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازو نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم.
تمام این کرهها با اندازهای که خودت تعیین کرده بودی به تو فروخته شده است! 😐
⛔️نمازگزاران این صفات را ندارند⛔️
ﺇِﻥَّ ﺍﻟْﺈِﻧﺴَﺎﻥَ ﺧُﻠِﻖَ ﻫَﻠُﻮﻋﺎً * ﺇِﺫَﺍ ﻣَﺴَّﻪُ ﺍﻟﺸَّﺮُّ ﺟَﺰُﻭﻋﺎً * ﻭَﺇِﺫَﺍ ﻣَﺴَّﻪُ ﺍﻟْﺨَﻴْﺮُ ﻣَﻨُﻮﻋﺎً * إِلَّا #الْمُصَلِّينَ
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
1⃣ حرص 📛
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺣﺮﻳﺺ ﻭ ﺑﻲ ﺗﺎﺏ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ (معارج١٩)
2⃣ بی تابی و اضطراب 📛
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا
ﭼﻮﻥ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﺳﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺎﺏ ﺍﺳﺖ (معارج٢٠)
3⃣ بخل 📛
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا إِلَّا #الْمُصَلِّينَ
ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺧﻴﺮ ﻭ ﺧﻮﺷﻲ [ ﻭ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺭﻓﺎﻫﻲ ] ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﺳﺪ ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺨﻴﻞ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.مگر #نماز_گزاران(معارج٢١و۲۲)
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
اکثر نوزادان با چشمان آبی متولد می شوند؛دلیل آن کمبود "ملانین" بدن آنهاست.اما بعدها با در معرض نور قرار گرفتن و تولید ملانین بیشتر در بدن رنگ پوست و چشمانشان به تیرگی(سیاه و یا قهوه ای) می رود.
🌍
#بدانیم
ارائه الگوی عملی فضیلت
🔰 علامه جعفری رحمة الله... :
روزی از کلاس درس خارج شدم و خسته بودم. دانشجویی سوالی کرد.
من برخی اوقات وقتی که خسته بودم، عذرخواهی می کردم و جواب را به وقت دیگری موکول می نمودم؛ ولی آن روز چون دیدم مساله ی حیاتی دارد با این که بسیار خسته بودم، همان جا روی موزاییک نشستم و به سوال او گوش دادم و با تحمل پاسخ دادم.
این رفتار استاد به قدری اثر مثبتی داشت که مرحوم استاد فرمودند:
این دانشجو برایم نوشته بود که: «آن نشستن شما بر روی موزاییک، شلاقی بر اسب من بود که پس از بیست سال هنوز می دود، من این نامه را نگه داشتم»
📚برشی از کتاب نقش تربیتی اساتید در مدارس علمیه، ص۲۱۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نظرت آیا نباید این استاد قرآن رو گاز گازش بکنی 😍😍😍
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 دلیل اصلی گرایش نوجوانها به غرب!
🔻 میدانیم مشکلات نوجوانان ما در سن ۱۲_۱۳ سالگی از کجا آب میخورد؟
از بدو تولد، وقتی در خانه میشنود نوشابه فقط کوکاکولا و پپسی! زمزم بوی خاک میدهد! پدر نوشابه میخورد و با ناراحتی میگوید: «این چه بود؟! کوکا نیست؟!»
🔴 ظاهراً فقط سلیقه نوشابه خوردن است، اما باطنا داریم القاء میکنیم: «اَه به ایرانی!»
🔹 یا کفش کتانی میخریم، بی اختیار میگوییم: «آدم کتونی اسکیچرز میپوشد، احساس میکند روی هوا راه میرود! اصلا کمردرد نمیگیری!».
♨️ با این سخن ناخودآگاه داریم به فرزندمان القاء میکنیم کالای خارجی مرغوبتر است.
🔹 بعضی میگویند: «خب! واقعیتی است که کتانی اسکیچرز بهتر از کتانی ایرانی است.» ممکن است این درست باشد.
ولی این را میتوان با بیان دیگری گفت که، آنهایی که صد سال ما را استعمار کردند و همه دارایی ما را به تاراج بردند، باید هم بتوانند بهتر از ما کفش بسازند. اما من کفش کشور خودم را میپوشم و اسکیچرز هم به پا نمیکنم.
❓اما چه استدلالی برای نوجوان خود بیاوریم؟
با این استدلال که با هزینه ۵ کتانی ایرانی، حتی یک کفش اسکیچرز هم نمیتوانی بخری و یک کتانی اسکیچرز به اندازه ۵ تا کتانی ایرانی برایت کار نمیکند.
"خانم دکتر لواف "
#استاد_لواف
#تربیت_فرزند #تربیت_نوجوان #تربیت_کودک #گرایش_نوجوانهابه_غرب #استعمار #کالای_ایرانی
✍انسان سه گونه میمیرد:
🔴مرگ روح
🔴مرگ وجدان
🔴مرگ جسم
👈مرگ روح یعنی :
شکستن وقار و غرور یک انسان به
دست دیگری...
👈مرگ وجدان :
یعنی استفاده از انسانها برای
مقاصد شخصی بدون هیچ گونه
پشیمانی و ترحمی...
👈مرگ جسم :
یعنی ایستادن نفس و تپش قلب...
دردناکترین مرگ ها، مرگ روح است
وحشتناک ترین مرگ ها، مرگ وجدان
و آسان ترین مرگ ها مرگ جسم!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
💠 یــادت باشد @Part_12 با هم خودمانی تر شده بودیم. دوست داشتم به سلیقه خودم برایش لباس بخرم. اول
💠یــادت باشد
#Part_13
دوران شیرین نامزدی ما به روزهای سرد پاییز و زمستان خورده بود. لحظات دلنشینی بود .تنها اشکال از این بود که روزها خیلی کوتاه بود. سرمای هوا هم باعث میشود بیشتر خانه باشیم تا اینکه بخواهیم بیرون برویم .فردای روز عقدمان حمید را برای شام دعوت کرده بودیم. تازه شروع کرده بودم به سرخ کردن کوکو ها که زنگ خانه به صدا در آمد. حدس میزدم که امروز هم مثل روزهای قبل حمید خیلی زود به خانه ما بیاید. از روزی که محرم شده بودیم هر بار ناهار یا شام دعوتش کرده بودیم .زود تر می آمد .دوست داشت خودش هم کاری بکند .
این طور نبود که دقیقاً وقت ناهار یا شام بیاید .بعد از سلام و احوال پرسی با بقیه، همراه من به آشپز خانه امد و گفت:《 به به... ببین چه کرده سرآشپز !》گفتم:《 نه بابا ! زحمت کوکوها رو مامان کشیده من فقط می خوام سرخشون کنم. 》روغن که حسابی داغ شد شروع کردم به سرخ کردن کوکوها.
حمید گفت :« اگه کمکی از دست من بر میاد بگو » گفتم :« مرغ پاک کردن بلدی ؟» بابا چنتا مرغ گرفته ، میخوام پاک کنم .» کمی روی صندلی جابجا شد و گفت :« دوست دارم یاد بگیرم و کمک حالت باشم.» خندیدم و گفتم :« معلومه تو خونه ای که کد با نویی مثل عمه من باشه و دختر عمه ها همه کارها رو انجام بدن ، شما پسر ها نباید هم از خونه داری سر رشته ای داشته باشین.» گفت :« این طور ها هم نیست فرزانه خانوم . باز من پیش بقیه آقایون یه پا آشپز حساب میشم. وقت هایی که میرم سنبل آباد ، من آشپزی میکنم. برادرهام به شوخی بهم میگن یانگوم! »
صحبت با حمید حواسم را پرت کرده بود . موقع سرخ کردن کوکوها روغن روی دستم پاچید . تا حمید دید دستم سوخته ، گفت :« بیا بشین روی صندلی . بقیه اش رو من سرخ میکنم باید سری بعد برات دستکش ساق بلند بخرم که روغن روی دستت نریزه.»
روی صندلی نشستم و گفتم :« پس تا تو حواست به کوکوها هست ، من مرغ هارو پاک کنم. توهم نگاه کن یاد بگیر که وقتی رفتیم خونه خودمون توی پاک کردن مرغ ها کمکم کنی. » بخاطر اینکه علاقه داشت در امور خانه کمک حالم باشد،سریع صندلی گذاشت و کنار من نشست . دوربین موبایلش را روشن کرد و گفت :« فیلم برداری میکنم چون میخواهم دقیق یاد بگیرم و چیزی از قلم نیفته! » گفتم :« از دست تو حمید!»
شروع کردم به پاک کردن مرغ ها وسط کار توضیح میدادم . اول اینجا رو برش میدیم. حواسمون باشه که پوست مرغ رو اینطوری باید جدا کنیم. این قسمت به درد بال کبابی میخوره و ......»
#•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
ادامه دارد......
✨﷽✨
🔴پنجگروه کهشیطان در آنها نفوذ نمیکند
✍امام صادق(ع) فرمود: شیطان میگوید نسبت به پنج نفر هیچ راه نفوذی ندارم ولى دیگران در چنگ من هستند:
1⃣کسى که با صدق نیت به خدا پناه ببرد و در همه کارهایش به خدا توکل کند،
2⃣و کسى که در شبانه روز به صورت فراوان تسبیح خدا را بگوید،
3⃣و کسى که براى برادر مؤمنش آنچه را بپسندد که براى خود مىپسندد،
4⃣و کسى که هنگام مصیبت بى تابى نکند
5⃣و کسى که خشنود باشد به آنچه خداوند براى او قسمت فرموده و دیگر غم روزى خویش نخورد.
ذکرهایی برای دوری شیطان و( لاحول والا قوه الا بالله العلی العظیم ،صلوات، و استغفرالله ربی واتوب الیه )
📚 الخصال، جلد 1، صفحه 285