✨﷽✨ ✍ یکی بود، یکی نابود! برخی کارها هست، آدم رو هلاک و نابود می‌کنه. برای بودن و شخصیت داشتن و نابود نشدن باید از این کارها دوری کنیم. 🔻حالا چند تا از کارهایی که آدم رو، شخصیتش رو و آخرتشو نابود می‌کنه رو بر اساس روایات ببینیم: ▫️حسادت ▫️دروغ ▫️مشورت نکردن ▫️کینه ▫️مقابل حق ایستادن ▫️و به دنبال ریاست بودن (به ناحق) 🔰 "دَعِ الحَسَدَ و الكِذبَ و الحِقدَ؛ فإنَّهُنَّ ثَلاثَةٌ تَشينُ الدِّينَ و تُهلِكُ الرّجُلَ" "مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ" "مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ" "مَنْ طَلَبَ الرِّئَاسَةَ هَلَک" @goranketabzedegi

❤️ نه بخل بورزید و ... نه دیگران را در هنگام انفاق کردن، به بخل ورزیدن تشویق کنید. 📖 سوره حدید آیه ۲۴ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ @goranketabzedegi

#انگیزشی (اراده کنید) 🍃هرکــس تصمیــم بگیــرد قــرآن را حفــظ کنــد، حتمــا حافظ قرآن میشود. 🍃حرفهــای دلسرد کننده دیگران و وسوسه های شــیطانی نبایــد در او تأثیــر بگــذارد. آزمایــش كنیــد، خیلــی روشــن اســت کــه بــا یــک برنامه ریــزی، همــه میتواننــد توفیــق حفــظ پیــدا کننــد. 🍃هرکــس بتوانــد یــک آیــه کوچــک حفــظ کنــد، میتوانــد آیــه کوچــک دیگــری حفـظ کنـد. 🍃هرکـس بتوانـد یـک خـط حفـظ کنـد، قطعـا میتواند آیه کوچک دیگری حفظ کند. 🍃هرکس بتواند یک صفحه حفظ کند ، بدون تردید حفظ صفحات دیگر هم برای او ناممکن نخواهد بود. 🍃هر کس بتواند یک جزء‌ را حفظ کند، یقینا توان حفظ اجزاء دیگر را هم دارد. @goranketabzedegi

#مهارت_های_معلمی 🔰نکاتی درباره گفتگو با فراگیران ✔️بگو: در فرصت مناسب با هم صحبت میکنیم. ❌نگو: الآن گرفتارم. ✔️بگو: حالا تجربه به دست آوردی! ❌نگو: شکست خوردی! ✔️بگو: گویا مناسب نیست. ❌نگو: به‌هیچ دردی نمی‌خوره. ✔️بگو: شاد و پر انرژی باشی، خدا قوت. ❌نگو: خسته نباشی. ✔️بگو: خیلی آسان نیست. ❌نگو: دشوار و سخت است. ✔️بگو: برای درس بیشتر وقت بگذار! ❌نگو: آخه چرا درس نمی‌خونی؟ ✔️بگو: این کار برای تو مناسب نیست. ❌نگو: تو به درد این کار نمی‌خوری. ✔️بگو: فردا پدر یا مادر از طرف من دعوت‌اند به آموزشگاه. ❌نگو: مامان یا بابات را بگو بیان کارشون دارم. ✔️بگو: من روی آیندهٔ تو خیلی حساب باز کرده‌ام. ❌نگو: اینجوری که تو درس می‌خونی به هیچ‌جا نمی‌رسی! بگو: ... ؟🌱 نگو: ... ؟🌱

نوحه ◼️◾️▪️ یافاطمه من عقده دل وا نکردم .... سلیم موذن زاده اردبیلی 🎤 پیشنهاد دانلود #مناسبتی قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74 @goranketabzedegi 1712

✨﷽✨ 🌑 ﺁﺛﺎﺭ ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ ﮔﻨﺎﻩ ‏« ﻇَﻬَﺮَ ﺍﻟْﻔَﺴﺎﺩُ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺒَﺮِّ ﻭَ ﺍﻟْﺒَﺤْﺮِ ﺑِﻤﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ ﺍَﻳْﺪِﻱ ﺍﻟﻨّﺎ ﺱ ‏( ﺭﻭﻡ، 41 ‏)‏» ‏( ﻓﺴﺎﺩ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺻﺤﺮﺍﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﯾﺎﻫﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ‏) 🔅ﺍﺛﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺍﻧﺴﺎﻥ ﻇﺎﻫﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ، ﮔﻨﺎﻩﺍﻧﺴﺎﻧﯽ 1️⃣ﺩﺭ ﻣﺤﯿﻄﺶ ﻫﻢ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، 2️⃣ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، 3️⃣ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺛﺮﺩﺍﺭﺩ، 4️⃣ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭﺯﺭﺍﻋﺖ ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ، 5️⃣ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽﺩﺭ ﺟﻮّ هوا ﺍﺛﺮ ﺩﺍﺭﺩ . 6️⃣ﺩﺭ ﻧﺴﻠﺘﺎﻥ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﮔﻨﺎﻩ ، ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺛﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺧﻠﻮﺗﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ. 🌕علامه طباطبائی: ⬅️هر پر کاهی که در ته چاهی حرکت می کند ، موج بر می دارد وتا به آسمانها اثر دارد. ⬅️برگی که از درخت ، بر زمین می افتد ، در عالم تاثیر گذار است ؛ چطور فکر می کنید ،گناه کردن در عالم ، بی اثر باشد ⁉️ @goranketabzedegi

#اصول_حفظ #شروع_حفظ #روش_حفظ 💠 اصیل‌ترین، پایدارترین، شیرین‌ترین و بدون تکلف‌ترین روش حفظ قرآن‌کریم 👤 اگر استاد مرحوم سید مهدی فاطمیان بپرسید 👇 👨‍🎓 حفظ قرآن‌ چگونه است و چگونه قرآن حفظ کنیم ⁉️ می‌فرمودند : 📖 بخوانید تا حفظ شوید. 📢 قرآن را باید آن‌قدر خواند تا حفظ شویم. 👈 خود قرآن نیز می‌فرماید 💠 «فاقرءوا ما تیسر من القرآن» یعنی هرچقدر برای شما میسر است، قرآن بخوانید. 👨‍🎓کسی که مکرر و با توجه قرآن می‌خواند، ناگزیر آن را حفظ خواهد کرد، مانند بسیاری از ادعیه یا متون دیگر که به هر دلیلی و با تکرار حفظ کرده‌ایم. 🧐بسیاری از ما نمی‌دانیم چه زمانی یا چگونه سوره مبارکه حمد را حفظ کرده‌ایم ⁉️ 💠 این سوره را هم از این روش حفظ شده‌ایم. قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74 @goranketabzedegi 1717

#مطالب_زیبای_آیات #تلنگر «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» 🔰سیاست شیطان گام به گام است 👈«خُطُواتِ»سوره مبارکه بقره ۱۶۸🔰 1️⃣ مرحلهٔ اوّل؛ اِلقای وسوسه است 👈 «فَوَسْوَسَ اِلَیْهِ»سوره مبارکه طهٰ۱۲۰ 2️⃣ مرحلهٔ دوّم؛ تماس می گیرد 👈«مَسَّهُمْ طائِفٌ»سوره مبارکه اعراف۲۰۱ 3️⃣ مرحلهٔ سوّم؛ در قلب فرو می رود👈«فیٖ صُدُورِ النّاسِ»سوره مبارکه ناس۵ 4️⃣مرحلهٔ چهارم؛ در روح می ماند👈«فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»سوره مبارکه زخرف۳۶ 5️⃣مرحلهٔ پنجم؛ انسان را عضو حزب خود قرار می دهد👈«حِزْبُ الشَّیْطانِ»سوره مبارکه مجادله۱۹ 6️⃣مرحلهٔ ششم؛ سرپرست انسان می شود👈«وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا»سوره مبارکه نساء۱۱۹ 7️⃣مرحلهٔ هفتم؛ خود انسان یک شیطان می شود👈«شَیاطیٖنَ الْاِنْسِ....»سوره مبارکه انعام۱۱۲ قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74 @goranketabzedegi 1717

#من_میترا_نیستم 🌻 🌹مادر شهید 🌹 #قسمت_دوم🍁 بعد از آن اگر بچه ها یا مادرم اشتباهی او را میترا صدا می کردند، زینب جواب نمی داد. آنها هم مجبور می شدند اسم جدیدش را صدا کنند. من اسم میترا را خیلی زود از یاد بردم انگار که از روز اول اسمش زینب بود. همیشه آرزویم بود که کربلا را به خانه‌ام بیاورم و اسم تک تک بچه هایم بوی کربلا بدهد. اما اختیاری از خودم نداشتم به خاطر خوشحالی مادرم و رضایت شوهرم دَم نمی زدم و حرف هایم را در دلم می ریختم. زینب کاری کرد که من سال ها آرزویش را داشتم. با عشق او را زینب صدا می کردم. بلند صدایش می زدم، تا اسمش در خانه بپیچد. جعفر و مادر هم مثل بقیه تسلیم خواسته او شدند. بین اسم های اصیل ایرانیِ بقیه بچه ها، اسم زینب بلند شد و روی همه آنها سایه انداخت. زینب یک بار دیگر من را به کربلا گره زد. ☘نذر کرده☘ من نذر کرده امام حسین(ع) بودم و همه هستی ام را از او داشتم. اگر لطف و مرحمت امام حسین نبود مادرم تا همیشه آرزوی بچه دار شدن به دلش می ماند و کبری پا به این دنیا نمی گذاشت. من تنها فرزند مادرم بودم که او با نذر و نیاز از امام حسین(ع) گرفت مادرم مال یکی از روستاهای شهرکرد بود قسمتش این بود که در بچه سالی ازدواج کند و برای زندگی به آبادان بیاید. اما صاحب اولاد نشد. به قدر امکانات آن روز دوا و درمان کرد ولی اثری نداشت. وقتی از همه کس و همه جا ناامید شد به امام حسین (ع) توسل کرد و از او خواست که دامنش را سبز کند. دعایش برای مادر شدن، مستجاب شد اما خیلی زود شوهرش را از دست داد. من در شکمش بودم که پدرم از دنیا رفت. بیچاره مادرم نمی‌دانست از بچه دار شدن از خوشحال باشد، یا از بیوه شدنش ناراحت. او زن جوانی بود که کس و کار درستی نداشت. سال‌ها از روستا و فامیلش دور شده بود و با مرگ همسرش یک دختر بدون پدر هم روی دستش ماند. مدتی بعد از مرگ پدرم، با مردی به نام «درویش قشقایی» ازدواج کرد. درویش قبلاً زن داشت با دو پسر. هر دو پسرش در اثر مریضی از دنیا رفتند زنش هم از غصه مرگ بچه ها، به روستای آبا و اجدادی اش که دور از آبادان بود برگشت. نمی‌توانم به درویش «نابابایی» بگویم او مرد خیلی خوبی بود و واقعا در حق من پدری کرد. وقتی بچه بودم در خانه دو اتاقه شرکت نفت، در جمشیدآباد زندگی می‌کردیم. و همیشه دهه اول محرم روضه داشتیم. مادرم می گفت:کبری این مجلس مال توئه خودت برو مهمونات رو دعوت کن. خیلی کوچک بودم. در خانه همسایه ها را می‌زدم و با آنها می‌گفتم روضه داریم. مادرم دیوارها را سیاه‌پوش می‌کرد. زن ها دور هم دایره می‌گرفتند و سینه می‌زدند. به خاطر نذر مادرم تمام محرم و صفر لباس سیاه می پوشیدم. در همان دهه اول برای سلامتی من آش نذری درست می کرد و به در و همسایه می داد. همیشه دِلهره سلامتی ام را داشت و خیلی به من وابسته بود. مادرم عاشق بچه بود و دلش میخواست بچه های زیادی داشته باشد. اما خداوند بیشتر از یک اولاد به او نداد آن هم با نذر و نیاز. من از بچگی عاشق و دلداده امام حسین و حضرت زینب بودم زندگی ام، از پیش از تولد به آنها گِره خورده بود. انگار به دنیا آمدن من، ونفس کشیدنم به امام حسین(ع) و کربلا بند بود. ادامه دارد...