قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سی_و_هفتم مینا و مهدی برای پیدا کردن خانه همراه پدرشان به شاهین شهر رفتند ب
#من_میترا_نیستم
#قسمت_سی_و_هشتم
در خانه جدید یک اتاق کوچک داشتیم که مادرم وسایلش را آنجا گذاشته بود و اتاق او بود.
زینب مینا را که بیشتر حوصله حرف زدن داشت آنجا می برد و با دقت به خاطراتش گوش میکرد و همه حرفها را جمله به جمله در دفترش مینوشت.
زینب در خانه یا میخواند یا مینوشت یا کار میکرد اصلاً اهل بیکار نشستن نبود چند تا دفتر یادداشت داشت.
از کلاسهای قرآن قبل از جنگ تا کلاس های اخلاق و نهجالبلاغه در شهر رامهرمز و سخنرانی های امام و خطبههای نماز جمعه، همه را در دفتر مینوشت.
خیلی وقت ها هم خاطراتش را می نوشت اما به ما نمیداد بخوانیم برنامه خودسازی آقای مطهر را هم جدول بندی کرده بود و بعد از دوسال مو به مو انجام می داد.
هر دوشنبه و پنجشنبه روزه می گرفت غذای ساده می خورد ساده می پوشید و به مرگ فکر میکرد.
بعضی وقت ها چیزهای را برای ما تعریف میکرد یا میخواند گاهی هم هیچ نمی گفت.
به مهری و مینا می گفت شما که تو جبهه این از خدا خواستین که شهید بشین؟ تا حالا از خدا طلب شهادت کردین؟ بعد از اینکه این سوال را می پرسید خودش ادامه می داد: البته اگه آدم برای رضای خدا کار کنه توی رختخوابم بمیره شهیده.
با اینکه تحمل دوری از زینب را نداشتم ولی وقتی شوقش را برای رفتن به آبادان و کمک به مجروحان می دیدم حاضر بودم مینا مهری او را با خودشان ببرند.
اما آن ها و همینطور مهران مخالف بودند و زینب را بچه میدانستند در حالی که زینب اصلا بچه نبود و همیشه هم در کارهای خوب جلوتر از آنها بود.
بعد از برگشتن بچهها به آبادان باز ما تنها شدیم زینب در دبیرستان فعالیتش را از سر گرفت.
به جامعه زنان و بسیج میرفت بعضی از کلاسها را با شهلا میرفتند در مدرسه از همان ماههای اول گروه سرود و تئاتر تشکیل داد گروه تئاتر زینب، گروه سرود زینب و...
از زمان بچگی اش بامن روضه می آمد و برای حضرت زینب و امام حسین گریه میکرد حس و حال و حرف هایش به سنش نمیخورد.
یک شب به من گفت: مامان من دوست دارم مثل حضرت زهرا تو جوونی بمیرم دوست ندارم که پیر بشم و بمیرم یا انقدر زنده بمونم که زندگیم پر از گناه بشه.
ادامه دارد...
ـ🍃🍀🍃🍀
ـ🍀🍃🍀 ﷽
ـ🍃🍀
ـ🍀
#سه_مشکل_سه_راه_حل_قرآنی👌🏻
#مشکل_اول :
اگر مبتلا به شهوت شدى...
✅ #راه_حل👇🏻👇🏻
در نمازت تجدید نظر كن حتما دچار سهل انگارى در نماز شده اى...
دلیل آیه👇🏻👇🏻
✨فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ...
ﺑﻌﺪﻫﺎ، ﻧﺴﻞﻫﺎﻳﻲ ﺑﻲﻟﻴﺎﻗﺖ ﺑﻪﺟﺎﻳﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺿﺎﻳﻊ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺳﻴﺮ ﺷﻬﻮﺕﺭﺍﻧﻲ ﺷﺪﻧﺪ.
🌴59/مریم🌴
#مشکل_دوم :
اگر احساس بدبختى و عدم توفیق كردى...
✅ #راه_حل 👇🏻👇🏻
در رابطه ات با مادرت تجدید نظر كن...
دلیل آیه👇🏻👇🏻
✨وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا
ﻛﺎﺭی ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭم ﺧﻮﺵﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺯﻭﺭﮔﻮ ﻭ ﭘﻨﺪﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻧﺒﺎﺷﻢ.
🌴32/مریم🌴
#مشکل_سوم
اگر احساس تنگى و سخت شدن زندگى كردى
✅ #راه_حل👇🏻👇🏻
رابطه ات با قرآن را درست كن...
دلیل آیه👇🏻👇🏻
✨وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا...
ﻭ ﻫﺮﻛﻪ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﻭ ﻧﺎم ﻣﻦ ﺭﻭﮔﺮﺩﺍﻥ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭ ﺳﺨﺘﻲ ﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
🌴124/طه🌴
❄️✨🌸✨❄️✨🌸✨❄️
#پندانه💭
💟الگوی زیبایی برای دیگران باش"
سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد
💟از ایمان سخن نگو!
بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کند.
💟از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
💟از عبادت برایش نگو!
بگذار آن را جلوی چشمش ببیند.
💟از اخلاق برایش نگو!
بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد.
💟از تعهد برایش نگو!
بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرد.
☘"بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند"☘
#نکات_آموزشی_حفظ_قرآن_کریم
#توصیه_های_مهم_آموزشی
🍀🌺 فضیلت حفظ قرآن به حدی است که شفاعت حافظان کلام الله مورد اجابت قرار میگیرد. 🌺🍀
🔰پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در اینباره فرمودهاند:
❇️“مَنْ قَرَءَ الْقُرآنَ حَتّی یسْتَظْهِرَهُ وَ یحْفَظَهُ اَدْخَلَهُ اللهُ الْجَنَّةَ وَ شَفَعَّهُ فی عَشْرَةٍ مِنْ أَهْلِ بَیتِهِ کلِّهِمْ قَدْ وَجَبَبَتْ لَهُمُ النّارُ.”
👈هر فردی که به خواندن قرآن اصرار کند تا آن را حفظ شود، به اذن پروردگار به بهشت وارد خواهد شد و خداوند شفاعت او را برای ۱۰ فرد از خانواده وی حتی اگر جهنم برآنها واجب شده باشد، خواهد پذیرفت.
📚مجمع البيان، جلد اول، صفحه ۴۵
🌹#مقدمات_حفظ_قرآن_کریم
🌹#یازده_راهکار_اصولی_پیشرفت_در_حفظ_قرآن_کریم
9. آنچه را که حفظ کرده اید، مرور کنید
✔️حافظ قرآن کریم نباید تصور کند که چون آن را حفظ کرده، همیشه در ذهن خواهد داشت.
✔️حافظ قرآن کریم باید دائماً آن را تکرارکند وگرنه به سرعت از خاطرش خواهد رفت.
✔️اگرمرور بصورت منظم و اصولی تکرار شود حافظ قرآن کریم می تواند مطمئن باشد که همیشه آنچه را به خاطر سپرده در ذهن خود خواهد داشت.
👈 ادامه دارد... 👈👈👈
👈 منتظر نکته بعدی باشید...👈
•┈┈••✾••┈┈•
۱۵ مورد از کمهزینهترین لذتهای دنیا:
۱- گاهی به تماشای طلوع و غروب آفتاب بنشینیم.
۲ - سعی کنیم بیشتر بخندیم.
۳- تلاش کنیم کمتر گله کنیم.
۴ - به کسی که دوستش داریم عشق بدهیم.
۵ - گاهی هدیههایی که گرفتهایم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم.
۶ - بیشتر از خدا تشکر کنیم و با او حرف بزنیم.
۷ - لبخند بزنیم.
۸- هر از گاهی نفس عمیق بکشیم.
۹- لذت عطسه کردن را حس کنیم.
۱۰- قدر این که پایمان نشکسته است را بدانیم.
۱۱- زمزمه کنیم و آواز بخوانیم.
۱۲- سعی کنیم با حداقل یک ویژگی منحصربهفرد با بقیه فرق داشته باشیم.
۱۳- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
۱۴- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
۱۵- برای انجام کارهایی که ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامهریزی کنیم!
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سی_و_هشتم در خانه جدید یک اتاق کوچک داشتیم که مادرم وسایلش را آنجا گذاشته
#من_میترا_نیستم
#قسمت_سی_و_نهم
بعد از چند ماه هنوز به جوّ شاهین شهر عادت نکرده بودیم هر هفته شبهای جمعه من و مادرم و بچهها برای دعای کمیل به گلزار شهدای اصفهان میرفتیم.
مرتب سر قبر حمید یوسفیان می رفتیم و مادر حمید را میدیدیم آنها هنوز در محله دستگرد بودند از وقتی به اصفهان رفته بودیم قد زینب خیلی بلند شده بود.
چادرش را تنگ می گرفت کفش کتانی پایش میکرد و تند تند راه میرفت دبیرستان زینب از خانه فاصله داشت من هر ماه مبلغی پول بابت کرایه ماشین به او می دادم که با تاکسی رفت و آمد کند.
اما زینب پیاده به مدرسه میرفت و با پولش برای مجروحان کتاب میخرید و هفته ای یکی دو بار به بیمارستان «عیسی بن مریم» میرفت.
کتابها را به مجروحان هدیه می کرد چند بار هم با مجروحان مصاحبه کرد و نوار مصاحبه را سرصف مدرسه برای دانش آموزان پخش کرد تا آنها هم بفهمند که مجروحان و رزمنده ها از آنها چه توقعی دارند.
خصوصاً سفارش مجروحان را درباره حجاب پخش میکرد آرزویم شده بود که زینب با پولهایش چیزی برای خودش بخرد. وقتی زینب را برای خرید لباس به بازار می بردم ساده ترین و ارزان ترین لباس و کیف و کفش را انتخاب میکرد.
خرید کردن برای زینب همیشه آسان ترین کار بود. اولین مغازه ساده ترین چیز را انتخاب میکرد و میخرید.
هر وقت می گفتم چه غذایی درست کنم می گفت :هر چیزی که ساده تره و درست کردنش برای شما راحت تره.
✨﷽✨
💠 خوشحالی درقیامت 💠
‼️ در قیامت بعضی خندان و بعضی گریانند. قرآن می فرماید: «وجوهٌ یَومئذٍ مُسفرّة ضاحِکةٌ مُستبشرة و وجوهٌ یومئذٍ علیها غَبَرة ترهقها قترة اولئک هم الکَفرةُ الفجرة» (عبس، 38 _ 42) چهره هایى در آن روز درخشانند، خندانند و شادانند و چهره هایى در آن روز غبارآلودند، در سیاهى فرو رفته اند، اینان کافران و فاجرانند.
امام رضا مى فرماید: «مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ یوْمَ الْقِیامَهِ» (کافی، ج 2 ، ص 200) ؛ اگر مسلمانى را خوشحال کنید، روز قیامت خدا شما را خوشحال مى کند.
حدیث داریم: روز قیامت شادى نزد شما مى آید. به او مى گویید: «چه کسى هستی؟» مى گوید: «من آن شادى هستم که شما در دنیا، فلانى را شاد کردى.» آن عمل تو را در اینجا نجات مى دهد و فرشته نجات تو مى شود.
📚 کتاب خنده و گریه