eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
82 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
❓سوال:اسامی بهشت را نام ببرید ؟ 😯🤔🤔🤔 ✅جواب:برای بهشت نام های متعدّدی در قرآن آمده است . برخی از این نام ها ، به این شرح است : 1⃣دارالآخرة ; این واژه ، نُه مرتبه در قرآن تکرار شده است . 2⃣دارالسّلام (انعام ، ۱۲۷ ; یونس ، ۲۵) ; 3⃣دارالمتّقین (نحل ، ۳۰) 4⃣دارالقرار (غافر ، ۳۹) 5⃣دارالمقامة (فاطر ، ۳۵) 6⃣جنَّت ; این نام ، نزدیک به هفتاد مرتبه در قرآن تکرار شده است . 🏝🏔برخی دیگر از نام های بهشت ، جنّات عدن ، جنّات المأوی ، جنّة الخلد ، جنّات الفردوس ، جنّات النّعیم ، جنّة عالیة است . @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
🍓#من_میترا_نیستم 🍓 #قسمت_چهل_و_ششم شهلا یک دفعه یاد مدیر مدرسه شان افتاد. خانم کچویی مدیر دبیرست
کنار بوته گل رز مثل مجسمه بی حرکت ایستاده بودم. مادرم به حیاط آمد و گفت کبرا ننه اونجا نایست هواسرده بیاد توی خونه شهلا و شهرام طاقت ناراحتی تو رو ندارن. نمی‌توانستم آرام باشم دلم برای شهلا شهرام می سوخت آنها هم نگران حال خواهرشان بودند. بی هوا به آشپزخانه رفتم انگار رفتن من به آشپزخانه عادت همیشگی شده بود کابینت ها از تمیزی برق می زدند. بغض گلویم را گرفت زینب روز قبل تمام کابینت‌ها را اسکاچ و تاید کشیده بود. دستم را به کابینت ها کشیدم و بی اختیار زدم زیر گریه گریه ای از ته وجودم. دیروز به زینب گفتم: زینب مامان خیلی تو تمیز کردن خونه کمکم کردی دو ساله برای عید چیزی نخریدی یه چیزی رو که دوست داری بگو تا برات بخرم به خاطر دل من یه چیزی بخر. هر مادری دلش میخواد دخترش قشنگ بپوشه قشنگ بگرده. مامان تو چی دوست داری؟ زینب گفت مامان به من اجازه بده جمعه اول سال به نماز جمعه برم. گفتم مادر ای کاش مثل همه دخترا کفشی، کیفی، لباسی، میخریدی و به خودت می رسیدی من که با نماز جمعه رفتن تو مخالفتی ندارم هر وقت دلت خواست نمازجمعه برو ولی دل مادرت را هم خوش کن صدای گریه ام بلند شد شهلا و شهرام به آشپزخانه آمدند و خودشان را در بغلم انداختن با این که آن شب به خاطر سال تحویل غذای مفصلی درست کرده بودم قابلمه ها دست نخورده روی اجاق گاز ماند هیچکدام شام نخوردیم. باید کاری می‌کردم نمی‌توانستیم دست روی دست بگذاریم. به فکرم رسید که به کلانتری بروم اما همیشه توی سرمان کرده بودند که خانواده آبرومند هیچ وقت پایش به کلانتری باز نمی‌شود. ۴ تایی از خانه بیرون زدیم و در کوچه و خیابان های شاهین شهر به دنبال زینب گشتیم شهرام کلاس چهارم دبستان بود جلوی ما می‌ دوید و هر دختر چادری را که میدید فریاد میزد مامان اوناهاش اون دختره زینبه. ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
__꧂🌼🍃჻ 🌸🦋꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌺_____ 🍃჻ 🌼🍃 🌹سه بیت، سه نگاه، سه برداشت... وقتی موسی با بنی‌اسرائیل در صحرای سینا بود،خطاب به خداوند در کوه طور می گويد: اَرَنی : خود را به من نشان بده خداوند ميفرمايد: لن ترانی : هرگز مرا نخواهی دید! برداشت سعدی 🤔 چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی" برداشت حافظ 🥰 چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی" برداشت مولوي ☺️ ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی سه بیت ، سه نگاه 👀 ، سه برداشت : مثل سعدی ، عاقلانه 🤔 مثل حافظ ، عاشقانه 🥰 مثل مولوي، عارفانه ☺️ نتيجه 👇🏻 به تعداد افراد نگاه متفاوت ، تفسير متفاوت، و عملكردهاي متفاوت وجود دارد. هرگز بدي و خوبي بجز در نگاه ما وجود ندارد من و تو با دستهاي خود دنيايمان را به هر رنگي بخواهيم ترسيم ميكنيم. بياييم باهم از امروز ، زيباترين برداشت ها را از دنياي اطرافمان داشته باشيم... __꧂🌼🍃჻ 🌸🦋꧁꯭꯭꯭꯭꯭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☁ ﷽ ☁ ☁ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ 🕊 ┊ ┊ 🌸 ┊ 🕊 🌸 ❤️ ...خداوند شما را بخشید؛ اکنون آنچه برای شما میسّر است قرآن بخوانید...مزمل۲۰ _꧂🌸🍃 ჻ 🌸🦋꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸___ 🍃჻🌸🍃
میدونستین هلند زادگاه اصلی گل لاله نیست؟! در واقع برای اولین بار در قرن ١۶ میلادی این گل دوست داشتنی و زیبا به هلند برده شده است و زادگاه اصلی آن کشور ایران و آسیای مرکزی می باشد. 🌷 بدانیم 😉
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
مسابقه پیامک هفتگی (قرار #معنوی) ۱۴۰۱/۱۰/۰۷ سوال مسابقه⁉️ كدام گزينه درباره‌ی قنوت نماز جمعه صح
⁉️⁉️ جواب سوال پیامکی گزینه 3 برگزیده مسابقه 0911****844 برگزیده محترم جهت دریافت هدیه با آیدی ما در ارتباط باشید @Mohmmad1364
💐 🔻حاج آقا محرابیان 🔻رهایی از دوزخ
خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد. خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نارضایتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره 9 گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم چِن ، می‌شود... می‌شود یک نمره به من ارفاق کنید؟ خانم چِن با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟! این ممکن نیست. من طبق جواب‌هایی که در برگۀ امتحانت نوشته‌ای به تو نمره داده‌ام. او اضافه کرد: نگران نباش. من که نمی‌خواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمرۀ بهتری بگیری. پسر با صدایی که نشان می‌داد خیلی ترسیده گفت: اما مادرم کتکم می‌زند. خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک می‌کرد که می‌خواهند بچه‌هایشان بهترین نمره‌ها را کسب کنند و موفق باشند؛ از طرفی نمی‌توانست در برابر بچه‌های بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود. او می‌دانست که کتک خوردن بچه‌ها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمی‌کند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آن‌ها را از تحصیل بازدارد. 💁‍♂ نمی‌دانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت می‌کند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت.☺️☺️ نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس می‌لرزید و به گریه هم افتاده بود. عاقبت رو به پسرک کرد و گفت: ببین!، این پیشنهادم را قبول می‌کنی یا نه؟ من به ورقه‌ات یک نمره «ارفاق» نمی‌کنم. فقط می‌توانم یک نمره به تو «قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی 2برابر آن را، یعنی2نمره، به من پس بدهی. خوب است؟ پسرک با شادی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی 2نمره‌ به شما پس می‌دهم. او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت. از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس می‌خواند. تا این که در امتحان بعد نمرۀ بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزه‌ای داده شد. از پسِ آن «درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد. او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف می‌کند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده می‌شود. زیرا می‌داند که نمره‌ای که خانم معلم آن روز به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد. 🍃 آن پسرک جوان اکنون جزو ده ثروتمند دنیاست... او " لی کا- شینگ " رییس بزرگترین کمپانی عرضه کننده محصولات بهداشتی و آرایشی به سراسر جهان است! مراقب تاثیر تصمیماتمان بر سرنوشت افراد باشیم...! 🔰🔰🔰🔰 📚 @goranketabzedegi
🐬روزی که به دنیا آمدی و یک شدی نپرسیدی که چگونه نفس بکشم؟ راه بروم؟ یا چگونه حرف بزنم؟ هرچیزی یکی بعد از آمد. پس چرا حالا نمیتوانی به زندگی اعتماد کنی؟ روزی از راه رسید و تو یک انسان جوان شدی و عشق شروع به در تو کرد و روزی تو پیر خواهی شد زندگی به ناپدید شدن میکند روزی مرگ خواهد آمد و این چرخه کامل میشود. پس چرا تو همیشه سعی در کردن داری؟ آرام و رها باش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ا🌱❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
حفظ قرآن کریم سرشار از برکات معنوی است ، مواردی از آن را تقدیم محضرتان خواهیم کرد. 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 ☘ 🌸 آثار و برکات معنوی حفظ قرآن کریم 💠۱_هم نشينی با فرشتگان 💠۲_ايمنی از عذاب الهی 💠۳_مشمول آمرزش الهی 💠۴_پذيرفته شدن شفاعتشان 💠۵_صاحب بالاترين درجات بهشت 💠۶_گرامیترین بندگان نزد خدا بعداز انبیاءو علما 💠۷_از دنیا رفتن حافظ قرآن شبیه انبیاءست 💠۸_خروج از قبورشان شبیه انبیاءست 💠۹_محشور شدنشان شبیه انبیاءست 💠۱۰_راه رفتن بر روی پل صراط در معیت انبیاء 💠۱۱_دريافت پاداش انبياء 💠۱۲_سرشناسان اهل بهشت 🌸 ☘ 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘