eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
78 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
گرم‌ترین خانه، خانه‌ای ست که در آن "مردِ خانه" محترم شمرده شود و "زنِ خانه" محبوب باشد، فقط همین ... مرد تشنه احترام است و زن عاشق محبت است...! ‌
❓سوال:اسامی بهشت را نام ببرید ؟ 😯🤔🤔🤔 ✅جواب:برای بهشت نام های متعدّدی در قرآن آمده است . برخی از این نام ها ، به این شرح است : 1⃣دارالآخرة ; این واژه ، نُه مرتبه در قرآن تکرار شده است . 2⃣دارالسّلام (انعام ، ۱۲۷ ; یونس ، ۲۵) ; 3⃣دارالمتّقین (نحل ، ۳۰) 4⃣دارالقرار (غافر ، ۳۹) 5⃣دارالمقامة (فاطر ، ۳۵) 6⃣جنَّت ; این نام ، نزدیک به هفتاد مرتبه در قرآن تکرار شده است . 🏝🏔برخی دیگر از نام های بهشت ، جنّات عدن ، جنّات المأوی ، جنّة الخلد ، جنّات الفردوس ، جنّات النّعیم ، جنّة عالیة است . @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
🍓#من_میترا_نیستم 🍓 #قسمت_چهل_و_ششم شهلا یک دفعه یاد مدیر مدرسه شان افتاد. خانم کچویی مدیر دبیرست
کنار بوته گل رز مثل مجسمه بی حرکت ایستاده بودم. مادرم به حیاط آمد و گفت کبرا ننه اونجا نایست هواسرده بیاد توی خونه شهلا و شهرام طاقت ناراحتی تو رو ندارن. نمی‌توانستم آرام باشم دلم برای شهلا شهرام می سوخت آنها هم نگران حال خواهرشان بودند. بی هوا به آشپزخانه رفتم انگار رفتن من به آشپزخانه عادت همیشگی شده بود کابینت ها از تمیزی برق می زدند. بغض گلویم را گرفت زینب روز قبل تمام کابینت‌ها را اسکاچ و تاید کشیده بود. دستم را به کابینت ها کشیدم و بی اختیار زدم زیر گریه گریه ای از ته وجودم. دیروز به زینب گفتم: زینب مامان خیلی تو تمیز کردن خونه کمکم کردی دو ساله برای عید چیزی نخریدی یه چیزی رو که دوست داری بگو تا برات بخرم به خاطر دل من یه چیزی بخر. هر مادری دلش میخواد دخترش قشنگ بپوشه قشنگ بگرده. مامان تو چی دوست داری؟ زینب گفت مامان به من اجازه بده جمعه اول سال به نماز جمعه برم. گفتم مادر ای کاش مثل همه دخترا کفشی، کیفی، لباسی، میخریدی و به خودت می رسیدی من که با نماز جمعه رفتن تو مخالفتی ندارم هر وقت دلت خواست نمازجمعه برو ولی دل مادرت را هم خوش کن صدای گریه ام بلند شد شهلا و شهرام به آشپزخانه آمدند و خودشان را در بغلم انداختن با این که آن شب به خاطر سال تحویل غذای مفصلی درست کرده بودم قابلمه ها دست نخورده روی اجاق گاز ماند هیچکدام شام نخوردیم. باید کاری می‌کردم نمی‌توانستیم دست روی دست بگذاریم. به فکرم رسید که به کلانتری بروم اما همیشه توی سرمان کرده بودند که خانواده آبرومند هیچ وقت پایش به کلانتری باز نمی‌شود. ۴ تایی از خانه بیرون زدیم و در کوچه و خیابان های شاهین شهر به دنبال زینب گشتیم شهرام کلاس چهارم دبستان بود جلوی ما می‌ دوید و هر دختر چادری را که میدید فریاد میزد مامان اوناهاش اون دختره زینبه. ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
__꧂🌼🍃჻ 🌸🦋꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌺_____ 🍃჻ 🌼🍃 🌹سه بیت، سه نگاه، سه برداشت... وقتی موسی با بنی‌اسرائیل در صحرای سینا بود،خطاب به خداوند در کوه طور می گويد: اَرَنی : خود را به من نشان بده خداوند ميفرمايد: لن ترانی : هرگز مرا نخواهی دید! برداشت سعدی 🤔 چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی" برداشت حافظ 🥰 چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی" برداشت مولوي ☺️ ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی سه بیت ، سه نگاه 👀 ، سه برداشت : مثل سعدی ، عاقلانه 🤔 مثل حافظ ، عاشقانه 🥰 مثل مولوي، عارفانه ☺️ نتيجه 👇🏻 به تعداد افراد نگاه متفاوت ، تفسير متفاوت، و عملكردهاي متفاوت وجود دارد. هرگز بدي و خوبي بجز در نگاه ما وجود ندارد من و تو با دستهاي خود دنيايمان را به هر رنگي بخواهيم ترسيم ميكنيم. بياييم باهم از امروز ، زيباترين برداشت ها را از دنياي اطرافمان داشته باشيم... __꧂🌼🍃჻ 🌸🦋꧁꯭꯭꯭꯭꯭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☁ ﷽ ☁ ☁ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ 🕊 ┊ ┊ 🌸 ┊ 🕊 🌸 ❤️ ...خداوند شما را بخشید؛ اکنون آنچه برای شما میسّر است قرآن بخوانید...مزمل۲۰ _꧂🌸🍃 ჻ 🌸🦋꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸___ 🍃჻🌸🍃
میدونستین هلند زادگاه اصلی گل لاله نیست؟! در واقع برای اولین بار در قرن ١۶ میلادی این گل دوست داشتنی و زیبا به هلند برده شده است و زادگاه اصلی آن کشور ایران و آسیای مرکزی می باشد. 🌷 بدانیم 😉
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
مسابقه پیامک هفتگی (قرار #معنوی) ۱۴۰۱/۱۰/۰۷ سوال مسابقه⁉️ كدام گزينه درباره‌ی قنوت نماز جمعه صح
⁉️⁉️ جواب سوال پیامکی گزینه 3 برگزیده مسابقه 0911****844 برگزیده محترم جهت دریافت هدیه با آیدی ما در ارتباط باشید @Mohmmad1364
💐 🔻حاج آقا محرابیان 🔻رهایی از دوزخ
خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد. خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نارضایتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره 9 گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم چِن ، می‌شود... می‌شود یک نمره به من ارفاق کنید؟ خانم چِن با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟! این ممکن نیست. من طبق جواب‌هایی که در برگۀ امتحانت نوشته‌ای به تو نمره داده‌ام. او اضافه کرد: نگران نباش. من که نمی‌خواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمرۀ بهتری بگیری. پسر با صدایی که نشان می‌داد خیلی ترسیده گفت: اما مادرم کتکم می‌زند. خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک می‌کرد که می‌خواهند بچه‌هایشان بهترین نمره‌ها را کسب کنند و موفق باشند؛ از طرفی نمی‌توانست در برابر بچه‌های بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود. او می‌دانست که کتک خوردن بچه‌ها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمی‌کند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آن‌ها را از تحصیل بازدارد. 💁‍♂ نمی‌دانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت می‌کند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت.☺️☺️ نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس می‌لرزید و به گریه هم افتاده بود. عاقبت رو به پسرک کرد و گفت: ببین!، این پیشنهادم را قبول می‌کنی یا نه؟ من به ورقه‌ات یک نمره «ارفاق» نمی‌کنم. فقط می‌توانم یک نمره به تو «قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی 2برابر آن را، یعنی2نمره، به من پس بدهی. خوب است؟ پسرک با شادی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی 2نمره‌ به شما پس می‌دهم. او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت. از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس می‌خواند. تا این که در امتحان بعد نمرۀ بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزه‌ای داده شد. از پسِ آن «درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد. او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف می‌کند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده می‌شود. زیرا می‌داند که نمره‌ای که خانم معلم آن روز به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد. 🍃 آن پسرک جوان اکنون جزو ده ثروتمند دنیاست... او " لی کا- شینگ " رییس بزرگترین کمپانی عرضه کننده محصولات بهداشتی و آرایشی به سراسر جهان است! مراقب تاثیر تصمیماتمان بر سرنوشت افراد باشیم...! 🔰🔰🔰🔰 📚 @goranketabzedegi
🐬روزی که به دنیا آمدی و یک شدی نپرسیدی که چگونه نفس بکشم؟ راه بروم؟ یا چگونه حرف بزنم؟ هرچیزی یکی بعد از آمد. پس چرا حالا نمیتوانی به زندگی اعتماد کنی؟ روزی از راه رسید و تو یک انسان جوان شدی و عشق شروع به در تو کرد و روزی تو پیر خواهی شد زندگی به ناپدید شدن میکند روزی مرگ خواهد آمد و این چرخه کامل میشود. پس چرا تو همیشه سعی در کردن داری؟ آرام و رها باش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ا🌱❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
حفظ قرآن کریم سرشار از برکات معنوی است ، مواردی از آن را تقدیم محضرتان خواهیم کرد. 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 ☘ 🌸 آثار و برکات معنوی حفظ قرآن کریم 💠۱_هم نشينی با فرشتگان 💠۲_ايمنی از عذاب الهی 💠۳_مشمول آمرزش الهی 💠۴_پذيرفته شدن شفاعتشان 💠۵_صاحب بالاترين درجات بهشت 💠۶_گرامیترین بندگان نزد خدا بعداز انبیاءو علما 💠۷_از دنیا رفتن حافظ قرآن شبیه انبیاءست 💠۸_خروج از قبورشان شبیه انبیاءست 💠۹_محشور شدنشان شبیه انبیاءست 💠۱۰_راه رفتن بر روی پل صراط در معیت انبیاء 💠۱۱_دريافت پاداش انبياء 💠۱۲_سرشناسان اهل بهشت 🌸 ☘ 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_چهل_و_هفتم کنار بوته گل رز مثل مجسمه بی حرکت ایستاده بودم. مادرم به حیاط آ
خیابان ها خلوت بود شب اول سال نو بود و خانواده‌ها خوش و خرم کنار هم بودند. افرادی کمی در خیابان ها رفت و آمد می‌کردند در تاریکی شب یک دفعه تصور کردم که زینب از دور به طرف ما می آید اما این فقط یک تصور بود یک سراب. دخترم قبل از اذان مغرب لباسهای قدیمی اش را پوشید و روسری سرمه ای رنگش را سرکرد و چادرش را تنگ به صورتش گرفت. همین طور که در خیابان‌های تاریک می رفتیم به مادرم گفتم مامان یادته زینب که یه سالش بود دست کرد توی کاسه و چشم های گوسفند را خورد؟ شهرام با تعجب پرسید زینب چشم گوسفند خورد؟ مادرم رو به شهرام کرد و گفت یادش بخیر جمعه بود من اومده بودم خونه شما. همه ما توی حیاط دور هم نشسته بودیم بابات کله پاچه خریده بود اونم چه کله پاچه خوشمزه ای زینب یک سالش بود توی گهواره خوابیده بود همه پای سفره کله پاچه می‌خوردیم. مامانت چشمای گوسفند رو توی کاسه کوچکی گذاشت تا بخوره من بهش سفارش کرده بودم که چشم گوسفند بخوره چون خیلی خواص داشت. من وسط حرف مادرم پریدم و گفتم کاسه را زیر گهواره زینب گذاشتم برگشتم که چشم‌ها را بردارم ولی کاسه خالی بود. شهرام گفت مامان چشمات چی شده بود زینب اونا رو خورد؟ زینب که خوابیده بود. تازه بچه یه ساله که چشم گوسفند نمیخوره. من گفتم: زینب از خواب بیدار شده بود و دست کرده بود توی کاسه و دوتا چشم را برداشته و خورده بود دور تا دور دهنش هم کثیف شده بود. ادامه دارد....
🔔 ⚠️ خیلی مراقب باشیم که تمام اعمال ما تاثیر مستقیم در روح و روان ما دارد ❌ و بسرعت پرده می کشند روی چشم بصیرت مان! ⭕️ آنوقت است که کلاهمان پس معرکه است و تشخیص نمی دهیم حق و باطل را در غبار فتنه ها! 👇👇👇👇👇 🌴 آیه 46 سوره حج 🌴 🕋 أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ ⚡️ترجمه: آيا آنان در زمين سير نكردند تا دل‌هايى داشته باشند كه با آن حقيقت را درك كنند، يا گوش‌هايى كه با آن حقيقت را بشنوند؟ البتّه چشم‌هاى آنان كور نيست، لكن دل‌هايى كه در سينه دارند نابينا است. @goranketabzedegi
🔰اسباب تبدیل به 💠 روایت داریم پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: چهار چیز سیئات را تبدیل به حسنات می‌کند: «أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَکَانَ مِنْ قَرْنِهِ إلَی قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَها اللهُ حَسَناتٍ» 1⃣ «الصِّدْقُ» راست گفتن. خدا از انسان راستگو خوشش می‌آید؛ چون خدا خودش مظهر صدق است، مظهر سلام است، مظهر امنیت است. 2⃣ «وَالحَیاءُ» شرم. اگر کسی حیا داشته باشد خداوند گناهانش را می‌بخشد و سیئاتش را از بین می‌برد و به جای آن حسناتش را می‌نویسد. 3⃣ «وَحُسْنُ‌الخُلْق» خوش اخلاقی. انسان دلش می‌سوزد برای کسانی که نمازشان، روزه‌شان، کمک کردن‌شان، دینشان خوب است؛ اما با زن و بچه‌شان خیلی بد اخلاقند و بد برخورد می‌کنند. این اخلاق بدشان به آن اعمال خوبشان لطمه مي‌زند، 4⃣ «وَالشُّکر» شکر نعمات را به جا آوردن؛ یکی از مواردی که اصل جبران در آن است. @goranketabzedegi
🚫 در اسلام دروغ سفید و سیاه ممنوع دروغگو ایمان به خدا ندارد إِنَّمٰا يَفْتَرِي اَلْكَذِبَ اَلَّذِين👈 َ لاٰ يُؤْمِنُونَ بِآيٰاتِ اَللّٰهِ وَ أُولٰئِكَ هُمُ اَلْكٰاذِبُونَ (١٠٥)نحل آيه 77 سوره توبه مى‏خوانيم: فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى‏ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ اعمال آنها نفاقى در دلهايشان تا روز قيامت ايجاد كرد، به خاطر اينكه عهد خدا را شكستند و به خاطر اينكه دروغ مى‏گفتند". ✍✍✍ ✍🏽دروغ سفید چیست؟ دروغ سفید دروغهایی است که برای آسیب به دیگران گفته نمی شوند. برای اغراق و خود بزرگ بینی و کم نیاوردن پیش دیگران گفته می شود. پاول اکمن می گوید: «من دروغهای سیاه را بخشودنی می دانم ....اما دروغ سفید نابخشودنی است. این دروغ انسانها را به پرتگاه نابودی می برد». ما با دروغ سفید دیگران را فریب نمیدهیم بلکه «خود» را «فریب» میدهیم. به اندازه ای که تصویر بیرونی ما با واقعیت درونی ما تفاوت دارد، دچار تعارض و اضطراب و تنش می شویم. به همان اندازه وادار می شویم در مواجهه با دیگران نقاب بر چهره بزنیم و به همان اندازه از تحقق برنامه های توسعه تواناییهای فردی خویش، جا می مانیم.... راهکار : با واقعیت کنار بیایم و بفهیم که نظر دیگران در زندگی ما هیچ تاثیری ندارد... وزن ، سن ، قد ، تحصیلات ، مدرک ، نسب خانواده ، ارتباط فامیلی ، پست ، مقام ، ثروت ، اموال و.. هیچکدام دارائی و فضیلت نیست در مقابل اینها سلامتی ، درک فردی ، شعور اجتماعی ، فضائل اخلاقی ، جامعه دوستان ، جایگاه فردی و اجتماعی بدون وابستگی ، نهایتا چقدر آرامش داری مهم است. بیایید قرار بگذاریم هیچوقت دروغ سفید نگوییم! 📚 @goranketabzedegi
✅ یک نکته از قرآن ✍استاد قرائتی: صورت‌گری انسان در رحم مادر، تنها بدست اوست. «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ»؛ حالا که صورت‌بندی‌ها به دست خداست، یکدیگر را به خاطر شکل و قیافه سرزنش نکنیم. «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ» 📚آیه ۶ سوره آل عمران ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥@goranketabzedegi
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔷روش_مرور_محفوظات 👈برای مرور محفوظات،بهترین حالت این هست که اصلا مراجعه به قرآن نداشته باشیم...❌ اینکه قبل از مرور چشم خوانی👀 کنیم و یا ترتیل🎧گوش بدهیم،همه ی اینها برای حفظ شماآسیب و آفت هست. علت چیه؟ 🔸وقتی شما قبل از مرور،مراجعه به قرآن و.. داشته باشید،این محفوظات در حافظه_کوتاه‌مدت شما ثبت می شود و بنابراین مرور بعد از آن با اتکا به حافظه_کوتاه‌مدت و با کمترین اشکال انجام می شود ،ولی یکی دو روز دیگر این صفحات از حافظه کوتاه مدت شما پاک می شود،چرا ،،چون عمق ندارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @goranketabzedegi
🔴با کلمه زیبای «نمی‌دانم» آشنا شوید 🔹روزی امتحان جامعه‌شناسی ملل داشتیم. 🔸استاد سر کلاس آمد. فقط یک سوال داد و رفت: مادر یعقوب لیث صفار از چه نظر در تاریخ معروف است؟ 🔹از هر که پرسیدم نمی‌دانست. تقلب آزاد بود چون ممتحنی نبود اما به‌راستی کسی نمی‌دانست. 🔸همه دو ساعت نوشتیم؛ از صفات برجسته این مادر، از شمشیرزنی او، از آشپزی برای سربازان، از برپاکردن خیمه‌ها در جنگ، از عبادت‌های او و... 🔹استاد بعد از دو ساعت آمد و ورقه‌ها را جمع کرد و رفت. 🔸تیرماه برای جواب آزمون امتحان تاریخ ملل رفتیم. روی تابلو مقابل اسامی همه با خط درشت نوشته شده بود: «مردود». 🔹برای اعتراض به ورقه، به سالن دانشسرا رفتیم. 🔸استاد آمد و گفت: فردی اعتراض دارد؟ 🔹همه گفتند: آری. 🔸گفت: خب چرا پاسخ صحیح را ننوشتید؟ 🔹پرسیدیم: پاسخ صحیح چه بود استاد؟ 🔸گفت: در هیچ کتاب تاریخی‌ای نامی از مادر یعقوب لیث صفار برده نشده. پاسخ صحیح «نمی‌دانم» بود. 🔹همه پنج صفحه نوشته بودید اما فردی شهامت نداشت بنویسد: نمی‌دانم. 🔸کسی که همه‌چیز می‌داند ناآگاه است. بروید با کلمه زیبای «نمی‌دانم» آشنا شوید، زیرا فرداروز گرفتار نادانی خود خواهید شد.
🎇💫🎇💫🎇💫🎇💫🎇💫 سوره بقره این سوره در «مدینه» نازل شده و 286 آیه است محتوا و فضیلت سوره بقره: جامعیت این سوره از نظر اصول اعتقادی اسلام و بسیاری از مسائل عملی (عبادی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی) قابل انکار نیست. چه اینکه در این سوره: 1- بحثهائی پیرامون توحید و شناسائی خدا مخصوصا از طریق مطالعه اسرار آفرینش آمده است. 2- بحثهائی در زمینه معاد و زندگی پس از مرگ، مخصوصا مثالهای حسّی آن مانند داستان ابراهیم و زنده شدن مرغها و داستان عزیر 3- بحثهائی در زمینه اعجاز قرآن و اهمیت این کتاب آسمانی. 4- بحثهائی بسیار مفصل در باره یهود و منافقان و موضع‌گیریهای خاص آنها در برابر اسلام و قرآن، و انواع کارشکنیهای آنان در این رابطه. 5- بحثهائی در زمینه تاریخ پیامبران بزرگ مخصوصا ابراهیم و موسی علیهما السّلام. 6- بحثهائی در زمینه احکام مختلف اسلامی از جمله نماز، روزه، جهاد، حجّ و تغییر قبله، ازدواج و طلاق، احکام تجارت، و قسمت مهمی از احکام ربا و مخصوصا بحثهائی در زمینه انفاق در راه خدا، و همچنین مسأله قصاص و تحریم قسمتی از گوشتهای حرام و قمار و شراب و بخشی از احکام وصیّت و مانند آن. در فضیلت این سوره از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله پرسیدند: «کدامیک از سوره‌های قرآن برتر است؟ فرمود: سوره بقره، عرض کردند کدام آیه از آیات سوره بقره افضل است؟ فرمود: «آیة الکرسی». 🎇💫🎇💫🎇💫🎇💫🎇💫
هنگام هر سختى و مشكلى بگو: «لا حول و لا قوّة إلاّ باللّه العلىّ العظيم»، تو را كفايت مى كند. [ علیه السلام ] 📚 ميزان الحكمه ج۲ ص۶۸ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
📌یکی از دربانان معاویه اموال زیادی داشت اما صاحب فرزند نمیشد 🌸روزی خدمت امام حسن مجتبی «علیه السلام» اومد و از ایشان تقاضای ذکری کرد که صاحب اولاد شود 🌺حضرت فرمود زیاد استغفار کن. 🔸آن مرد مُدام استغفار میکرد تا اینکه خدای متعال به او ده فرزند داد. 🔰خبر به معاویه رسید به دربان گفت: چرا از حسن مجتبی نپرسیدی این ذکر را از کجا آورده 🔹اتفاقا وقتی امام نزد معاویه آمد ، دربان از ایشان منبع ذکر را پرسید!! ✅امام فرمود مگر سوره ی هود را نخوانده ای که فرمود 👇 وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ.... وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمَْ(52) استغفار کنید تا خدا قوتتان را افزایش دهد یا سوره ی نوح را که فرمود: 👇 وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا(12) استغفار کنید.... تا خدا شما را با مال و فرزند یاری رساند ✴️پس گناه باعث بلا و سختی و ترک گناه و توبه موجب زیادی رزق خواهد بود 📚 منهج الصادقین
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_چهل_و_هشتم خیابان ها خلوت بود شب اول سال نو بود و خانواده‌ها خوش و خرم کنار
شهلا و شهرام زدن زیر خنده، من با صدای بغض کرده گفتم اون روز خیلی خندیدیم. شهلا گفت مامان پس قشنگی چشمای زینب واسه خوردن چشم گوسفنده؟ گفتم: چشم های زینب وقتی به دنیا اومد قشنگ بود اما انگاری بعد خوردن چشمای گوسفند درشت تر و قشنگ‌تر شد. دوباره اشکم سرازیر شد شهلا و شهرام و مادرم هم گریه می‌کردند. بعد از ساعتی چرخیدن در خیابان ها باز دلم راضی نشد به کلانتری بروم تا آن شب هیچ وقت پای ما به کلانتری و این جور جاها باز نشده بود. مادرم گفت کبرا بیا برگردیم خونه شاید خداخواهی زینب برگشته باشه. چهارتایی به خانه برگشتیم همه جا ساکت و تاریک بود. تازه وارد خانه شده بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد. جیغ زدم: «دخترم اومد زینب برگشت». همه با هم خوشحال و سراسیمه به طرف درِ حیاط دویدیم. شهرام در حیاط را باز کرد وجیهه مظفری پشت در بود وجیهه دوست زینب و یکی از جنگ زده های آبادانی بود. دختری سبزه رو و قد بلند. شهلا آن شب به وجیهه زنگ نزده بود اما وجیهه از طریق یکی از دوستای مشترکشان با زینب خبر گم شدن او را شنیده بود و به خانه ما آمد. وجیهه خیلی ناراحت و نگران شده بود و می‌گفت باید برای پیدا کردن زینب به بیمارستان های اصفهان سر بزنیم زینب بعضی وقتا برای عیادت مجروحان جنگی به بیمارستان میره یکی دو بار خودم با اون رفتم.
❤️ نترسید! من با شما هستم. (همه چیز را) می‌شنوم و می‌بینم 📖 سوره طه آیه ۴۶ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄