🗓 به مناسبت ۱ اردیبهشت، روز بزرگداشت سعدی
🔰 عبادت به جز خدمت خلق…
🔹 برخی از انسان ها به جای آنکه کارهای خود را منطبق بر قرآن و روایات کنند؛ بر اشعار و ضرب المثل ها منطبق می کنند.
📍 بسیاری از اشعار و ضرب المثل های ما خوب و عالیست؛ اما برخی از آنها به هر دلیلی از جمله خاطر مبالغه در شعر، با آیات و روایات ما سازگاری ندارد.
⏺ از آن جمله می توان به این مصرع از شعر اشاره کرد ” عبادت به جز خدمت خلق نیست “
❌ این اشتباه است، بله، یکی از مهم ترین مصادیق عبادت، خدمت به خلق است
‼️ زمانی که به بعضی از کسبه و یا … می گوییم چرا به مسجد نمی آیید فورا این مصرع را می خوانند ” عبادت به جز خدمت خلق نیست ” یعنی ما داریم به مردم خدمت می کنیم که این مهم تر از نماز است!!!
📖 داستان:
✨ امام باقر علیه السلام فرمود:
🔹 در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله یکى از مؤمنین به نام سعد بسیار در فقر و نادارى بسر مى برد و همیشه در نماز جماعت، ملازم رسول خدا بود و هرگز نمازش ترک نمى شد. غریبى و تهیدستى او رسول خدا را سخت ناراحت مى کرد…
🔹 خداوند وقتى که رسولش را اینگونه غمگین یافت، جبرئیل را به سوى او فرستاد. جبرئیل که دو درهم همراهش بود، به حضور رسول خدا آمد و عرض کرد: اى رسول خدا، خداوند اندوه تو را به خاطر سعد دریافت، این دو درهم را به سعد بده و به او دستور بده که با آن تجارت کند.
✨ پیامبر آن دو درهم را به سعد داد و به او فرمود: با این دو درهم تجارت کن و روزى خدا را بدست بیاور.
🔹 سعد برخاست و کمر همت بست و به تجارت مشغول شد، به قدرى آن دو درهم برکت داشت که هر کالایى با آن مى خرید سود فراوان مى کرد، دنیا به او رو آورد و اموال و ثروتش زیاد گردید، و تجارتش رونق بسیار گرفت. در کنار مسجد، محلى را براى کسب و کار خود انتخاب کرد و به خرید و فروش، مشغول گردید.
🔹 کم کم رسول خدا دید وقت نماز اعلام شده ولى هنوز سعد سرگرم خرید و فروش است، نه وضو گرفته و نه براى نماز آماده مى شود. پیامبر وقتى او را به این وضع دید، به او فرمود:
✨ «اى سعد! دنیا تو را از نماز بازداشت.»
♻️ او در پاسخ چنین توجیه کرد و گفت: «چه کار کنم؟ ثروتم را تلف کنم؟دارم به مردم خدمت می کنم، به این مرد متاعى فروخته ام، مى خواهم پولش را بستانم و از این مرد متاعى خریده ام مى خواهم قیمتش را بپردازم. (آیا با این وضع مى توانم در نماز شرکت کنم؟).»
🔹 پیامبر ناراحت و غمگین شد. جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرض کرد : آن دو درهم را که به او قرض داده بودى از او بگیر که در این صورت، وضع او به حالت اول بر مى گردد.
✨ رسول خدا به سعد فرمود: آیا نمى خواهى دو درهم مرا بدهى؟
♻️ سعد گفت: بجاى آن دویست درهم مى دهم.
✨ پیامبر فرمود: همان دو درهم مرا بده،
🔹 سعد دو درهم آن حضرت را داد. از آن پس دنیا به سعد پشت کرد و تمام اموالش کم کم از دستش رفت و زندگیش به حالت اول بازگشت.
📚 منبع: وسائل الشیعه، جلد ۱۲، صفحات ۲۹۷- ۲۹۸، با کمی تلخیص
💠 #منبرک
شنیدی میگن
ما نمک خورده ایم
از قدیم مرسوم بود اگه کسی نون و نمک کسی رو میخورد دیگه نه بهش آسیبی میزد و نه خیانتی میکرد
و وقتی کسی قصد داشت به کسی آسیبی بزنه هیچ وقت مهمون سفرش نمیشد
بخاطر همین وقتی مهمونای حضرت ابراهیم از غذا نخوردن
✴️فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُم (هود70)
حضرت ابراهیم ترس ورش داشت که نکنه میخوان بهش آسیب بزنن
✴️وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً (هود70)
https://eitaa.com/goranketabzedegi
🚩#آرامش_در_زندگی
اي كاش ياد بگيريم که:
1 _ با احمق بحث نکنيم و بگذاريم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.
2 _ با وقیح جدل نکنيم ، چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحمان را تباه میکند.
3 _ از حسود دوری کنيم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنيم باز هم از ما بیزار خواهد بود.
4 _ تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق نداريم ترجیح دهيم.
ﭼﯿﺰهایی ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ فرهنگ ( Japan ﮊﺍﭘﻦ ) ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ:
_ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻣﻌﻠﻤﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ۱۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﺴﻠﯽ ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﺣﺮﯾﺺ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ.
_اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ، ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ .
_ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﯿﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ ﺩﺭ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﺷﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ ... ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
_ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﻗﻄﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﻔﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﺳﺖ. ﻣﺴﻮﻟﯿﻦ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ، ﺑﺎﺑﺖ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ، ﻫﺮ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
_ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺻﺮﻑ ﻏﺬﺍ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
_ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪﻥ ﻏﺬﺍ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺁﻥ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﭙﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ؟ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ، ﺁﯾﻨﺪﻩ ی ژاپن ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﮊﺍﭘﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ , ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ...
📚
@goranketabzedegi
☺️☺️ آیه های زیبا
🌸👇باهم ببینیم:
🌐💠⚜⚜💠🌐
💠⇦آنگاه که تنها شدی و در جستجوی یک تکیهگاه مطمئن هستی، بر من توکل نما
🌴 نمل/79 🌴
💠⇦آنگاه که نومیدی بر جانت پنجه افکنده و رها نمیشوی، به من امیدوار باش
🌴 زمر/53 🌴
💠⇦آنگاه که سرمست زندگانی و مغرور به آن شدی، به یاد قیامت باش
🌴 فاطر/5 🌴
💠⇦آنگاه که در پی تعالی و کمال هستی، نیتت را پاک و الهی کن
🌴 فاطر/29-30 🌴
💠⇦آنگاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد، به یاد من باش که من همواره به یاد تو هستم
🌴 بقره/152 🌴
💠⇦آنگاه که روحت تشنه نیایش و راز و نیاز است، آهسته مرا بخوان
🌴 اعراف/55 🌴
💠⇦آنگاه که شیطان همواره در پی وسوسه توست، به من پناه ببر
🌴 مومنون/97 🌴
💠⇦آنگاه که لغزشها روحت را آزرده ساخت، درِ توبه به روی تو باز است
🌴 قصص/67 🌴
📚
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
اعضای محترم کانال قرآن کتاب زندگی 🌹 پیامی از جنس #نور ♻️ ⁉️⁉️از دستاورد های یک ماه بندگی چه فوایدی
باسلام و خداقوت
پاسخ مسابقه پیامی از جنس نور👇👇👇👇👇👇
یکماه کلاسِ آموزشیِ اخلاقِ الهی وانسانی به پایان رسید..دراین ماه آموزش دیدیم دروغ نگیم؛حرام نخوریم؛انسان دوست باشیم..کم بخوریم وکم بنوشیم و مدام ذکر بگیم و روز چهارشنبه ۲۲ فروردین رو به میمنت این کلاس آموزشی؛جشنی بنام فطرگرفتیم..خوشابسعادت اوناییکه با اومدن عیدفطر تونستند سرشونو بالا بگیرند و کارنامه ی قبولیشونو به رخ فرشته ها بکشن..امیدکه زلالیِ دلامون و سوغاتیهای گران قیمتی که در این ماه بدست آوردیم رو در ماههای بعدهم بتونیم حفظ کنیم البته با تمرین و تکرار..من تو ماه رمضان علاوه بر فضیلتهای اخلاقی که عرض کردم براین باور رسیدم که هرگز وهیچوقت از رحمت الهی ناامیدنشم چون واااااقعا و به حقیقت؛خدا؛وسطِ باغچه ی غمهامون؛کلی گلهای زیبا و دیدنی میکاره
فاطمه داداشی.مرند
#نکات_آموزشی_حفظ_قرآن_کریم
#والدین_قرآنی
#خانواده_قرآنی
#فرزندان_قرآنی
#کودکان_قرآنی
✅ ۸ توصیه کاربردی برای انس کودکان با قرآن ؛
3️⃣ کی پخش کنیم؟
✍️ هیچ وقت وسط بازیِ هیجانی بچهها، اقدام به پخش قرآن نکنید. هم شان قرآن باید محفوظ بماند و هم اینکه ریتم تلاوت و همراهی آن با هیجانات کودکانه، ممکن است کلافگی به بچهها بدهد. وقتی آرامند، وقتی داریم غذا میخوریم، وقتی کم کم چشمانشان گرم خواب میشود. اینها را رصد کنید. اوقات آرامش بچه ها وقت مناسبی است.
4️⃣ با کی ارتباط بگیریم؟
✍️ جلسات قرآن معمولا جدی هستند و از سر و صدای بچهها جلوگیری میکنند و دائم تذکر سکوت میدهند. شاید این گونه جلسات برای سنین کم مناسب نباشد. دنبال یک جلسۀ سادۀ خودمانی بگردید. بالاخره در شهرتان یک جایی هست که بچهها با انرژی هستند و در جلسۀ قرآن هم آرام و قرار ندارند، اما مربی قرآن صبوری میکند و همراه بازی و مسابقه، با بچهها قرآن کار میکند. این وظیفۀ والدین است که همانطورکه برای درد جسمی، بهترین طبیب را مییابند، برای آموزشهای دینی هم بهترین فضاها را پیدا کنند.
💠بخش اول💠
#کلاسداری_حفظ
🔹هر جلسه علاوه بر پرسش از تکلیف مرور، یک سؤال هم از کل محفوظات شاگردانتان بپرسید تا تسلط و اعتماد به نفسشان افزایش پیدا کند.
✨﷽✨
#مناظره
💠جواب دندان شکن استاد قرائتی به وهابی
یک ﻭﻫﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﻘﯿﻊ ﺑﻪ آقای قرائتی ﮔﻔﺖ:
ﭼﺮﺍ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﺣﺴﻦ و حسین ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟!
در حالی که ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﮎ شده اند!
آنگاه خودکاری را ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ زمین، ﻭ صدا زد:
ﺍﯼ ﺣﺴﻦ! ﺍﯼ ﺯﯾﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ! ای ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ! آن
قلم را به من بدهید!
بعد گفت: دیدی که پاسخ ندادند!
ﭘﺲ ﺍینها ﻣﺮﺩه اند و ﻫﯿﭻ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﻧﺪﺍﺭند!
آقای قرائتی خودکار را گرفت و دوباره انداخت
ﺯﻣﯿﻦ و گفت: ﯾﺎ الله! ﻗﻠﻢ ﺭا ﺑﻪ من ﺑﺪﻩ!
بعد رو به وهابی کرد و گفت: ﺩﯾﺪﯼ که
ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺩ!
پس با منطق تو ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻣﺮﺩﻩ است!
مگر ﻫﺮ که ﺯﻧﺪﻩ است ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻮﮐﺮ ﺗﻮ ﺑﺎشد؟!
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
🔊🔊🔊 نظر سنجی کانال قرآن کتاب زندگی در سال1402🎲 اعضای محترم کانال #قرآن کتاب زندگی🔸🔸🔸 نظرات شم
برگزیدگان نظرسنجی کانال قرآن کتاب زندگی
⭐️محمد سجاد محمدی
⭐️ زهرا ابراهیمی
جهت دریافت هدیه ب آیدی ما مراجعه فرمایید
❣ #تدبر_در_قرآن
📢 اینجا اگر توشهای ذخیره نکنیم، فردای محشر، برای یک قطره آب هم باید به التماس و زاری بیفتیم پیش بهشتیها!
🌴 سوره اعراف 🌴
🕋 و َنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ َ«50»
⚡️ترجمه:
و دوزخیان، بهشتیان را ندا کنند که از آب یا از آنچه خدا به شما روزى داده، بر ما نیز عطا کنید، بهشتیان در پاسخ گویند: همانا خدا اینها را بر کافران حرام کرده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 #درس_اخـــلاق
#پناه_من | آیات ۴۲ تا ۴۷ سوره مدثر
🔥چرا جهنمی شُدید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
جمله ی فوق العاده و نابِ آزمایش شده :
«تو به اندازه ی نیمه ی خالیِ خودت میسوزی؛
خودتو لبریز از آگاهی، دانش و مهارت نگه دار.»
فیلم رو ببین تا خوب متوجه بشی...👌🌱
🌸🍃🌸🍃
سقراط با مردی به سفر رفت. به شهری رسیدند که در آن شهر مراسم عروسی بود. رسم بود که در آن شهر هر کس از خانه عروسی میگذشت، هدیهای میداد.
سقراط هدیهای داد ولی آن مرد نداد و جور او را سقراط کشید.
به شهر دیگری رسیدند، پیرمردی خانهاش سوخته و بیپناه بود سقراط سکهای به او داد آن مرد هم داد.
سقراط گفت: سعی کن به خوشیهای مردم هم خوش باشی، سعی نکن وقتی بدبختی مردم را دیدی خوش باشی و احساس کنی خوشبخت هستی و به شکرانهی خوشبختی خود به آنها هدیه دهی. شادی فقط شاد کردن انسانهای غمگین نیست. انسانهای شاد هم به بخشش شادی از سوی همنوعان خود نیاز دارند.
#نکات_آموزشی_حفظ_قرآن_کریم
#والدین_قرآنی
#خانواده_قرآنی
#فرزندان_قرآنی
#کودکان_قرآنی
✅ ۸ توصیه کاربردی برای انس کودکان با قرآن ؛
3️⃣ کی پخش کنیم؟
✍️ هیچ وقت وسط بازیِ هیجانی بچهها، اقدام به پخش قرآن نکنید. هم شان قرآن باید محفوظ بماند و هم اینکه ریتم تلاوت و همراهی آن با هیجانات کودکانه، ممکن است کلافگی به بچهها بدهد. وقتی آرامند، وقتی داریم غذا میخوریم، وقتی کم کم چشمانشان گرم خواب میشود. اینها را رصد کنید. اوقات آرامش بچه ها وقت مناسبی است.
4️⃣ با کی ارتباط بگیریم؟
✍️ جلسات قرآن معمولا جدی هستند و از سر و صدای بچهها جلوگیری میکنند و دائم تذکر سکوت میدهند. شاید این گونه جلسات برای سنین کم مناسب نباشد. دنبال یک جلسۀ سادۀ خودمانی بگردید. بالاخره در شهرتان یک جایی هست که بچهها با انرژی هستند و در جلسۀ قرآن هم آرام و قرار ندارند، اما مربی قرآن صبوری میکند و همراه بازی و مسابقه، با بچهها قرآن کار میکند. این وظیفۀ والدین است که همانطورکه برای درد جسمی، بهترین طبیب را مییابند، برای آموزشهای دینی هم بهترین فضاها را پیدا کنند.
ادامه دارد...👈👈👈
•┈┈••✾••┈┈•
بهتر است بدانیم👇
۱- در مورد موضوعی که درست متوجه نشدهایم قضاوت نکنیم.
۲- هیچ وقت به کسی که غم سنگینی دارد نگوییم"می دانم چه حالی داری" چون واقعا نمی دانیم.
۳- هر وقت فرصت کردیم دست فرزندمان را در دست بگیریم، به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به ما نخواهد داد.
۴- فروتن باشیم، پیش از آنکه ما به دنیا بیاییم خیلی از کارها انجام شده بود.
#حال_خوب
#احکام_قرآنی
🔥 سوزاندن قرآن هایی که ورق ورق شده و قابل استفاده نیست، جایز نیست و باید دفن کرد.
(مطابق فتوای آیات عظام خامنه ای، فاضل، مکارم، تبریزی)
📖 برای از بین بردن اوراق قرآن هایی که فرسوده شده یا کاغذهایی که در آن ها اسماء متبرکه وجود دارد میتوان:
📍با رعایت احترام آن ها را در جای مناسبی دفن کرد.
📍با رعایت احترام آن ها را در نهر آب روان ریخت تا به مرور از بین بروند.
📍با رعایت احترام توسط کارگاه های کاغذسازی تغییر شکل یابند.
📚گزیده ای از احکام شرعی و احکام قرآنی، ص٨۴
تا زدستت می رسد شو کارگر.mp3
3.36M
حاج آقا محرابیان
تا زدستت می رسد شو کارگر
اعضای محترم کانال قرآن کتاب زندگی 🌹
پیامی از جنس #نور ♻️
⁉️⁉️از دستاورد های یک ماه بندگی چه فوایدی نصیب شما شد ؟ ــ
⁉️و چیکار کنیم تا این حس و حال بندگی همیشه در زندگی روزمره ما قرار بگیره؟؟
به ما بگویید 🎤🎤
@Mohmmad1364
به شرکت کنندگان محترم به قید قرعه کشی جوایزی اهداء خواهد شد🔰
حرف های معنوی شما جهت استفاده عزیزان در کانال درج خواهد شد✅
زمان شرکت در طرح تا #15 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
🌺ویژگیهای زن در قرآن🌺
1⃣مایه آرامش ❤️
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً
ﻭ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﻲ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻳﺎﺑﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ(روم ٢١)
2⃣موجب ادامه نسل❤️
نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ
ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻛﺸﺘﺰﺍﺭ ﺷﻤﺎﻳﻨﺪ ، ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺠﺎ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﺪ ﺑﻪ ﻛﺸﺘﺰﺍﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻳﻴﺪ . ﻭ [ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﺴﻠﻲ ﭘﺎﻙ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﺻﺎﻟﺢ] ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺳﺘﻴﺪ .(بقره ٢٢٣)
3⃣نقش مادری و نیکی کردن به او❤️
وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ
ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺷﺪ ،ﺳﺴﺘﻲ ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺳﺴﺘﻲ [ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺳﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ ]ﻭ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﻓﺘﻨﺶ [ ﺍﺯ ﺷﻴﺮ ] ﺩﺭ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﻱ ﻛﻦ (لقمان١٤)
#اجتماعی #زن #مادر
🌷🌷🌴🌴🌷🌷
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
❤ بسم رب الشهدا ❤ #داستان_عاشقانه_مذهبی #قسمت_هجدهم #بازگشت_کوتاه_امین 💕وقتی امین رسید واقعاً امین
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#قسمت_نوزدهم
#عاشورای_متفاوت
قرار بود پدر و مادرم برای تاسوعا و عاشورا به شهرستان بروند. دلم نمیخواست با آنها بروم.
🔸 به پدرم گفتم «شوهرم قول داده عاشورا بر گردد...»
🔹بابا گفت «اگر بیاید خودم قول میدهم حتی اگر خودم هم نیایم، تو را با اتوبوس یا هواپیما بفرستم»
🔸گفتم «اگر بیاید چند ساعت تنها بماند چه؟» مادرم واسطه شد و گفت «قول میدهم به محض اینکه خبر بدهد، تو را به تهران میرسانیم. حتی قبل از رسیدن او تو را به آنجا میرسانیم.» به اعتبار حرف بابا و مامان قبول کردم که بروم.
✳مراسم تاسوعا به اتمام رسیده بود. شب عاشورا دیگر آرام و قرار نداشتم.
داشتم اخبار را تماشا میکردم که با پدرم تماس گرفتند. نمیدانم چرا با هر صدای زنگ تلفن منتظر خبر بدی بودم.
پدرم بدون اینکه چهرهاش تغییر کند گفت «نه. من شهرستانم.» تمام مکالمات بابا همینقدر بود اما با گریه و فریاد گفتم «بابا کی با شما تماس گرفت؟»با اینکه اصلاً دلم نمیخواستم فکرهایی که به ذهنم میرسد را قبول کنم اما قلب و دلم میگفت که امین شهید شده.
🍃بابا گفت «هیچکس نبود.»
نمیدانم به بابا نگفته بودند یا میخواست از من پنهان کند که عادی صحبت میکرد تا من شک نکنم. واقعاً هم اگر میفهمیدم شرایط خیلی بدتر میشد مخصوصاً اینکه تا رسیدن به تهران مسیر طولانی را داشتیم.
🌟در سایت مدافعین حرم، خبری مبنی بر شهادت دو نفر از سپاه انصار دیده میشد.
با خودم میگفتم آن شجاعت و جسارتی که همسر من داشت مطمئناً اگر قرار بود یک نفر جان خودش را فدا کند، او حتماً امین است. به پدر این حرفها را زدم.
🔹بابا میگفت «نه دخترم. مگر امین به تو قول نداده بود که به خط مقدم نمیرود؟ امین مسئول است شهید نمیشود.»
🔸به بابا گفتم«این تلفن درباره شوهر من بود؟»
🔹گفت «اسمی از شوهر تو نیاورد...»
شماره تماس را دیدم. شماره اداره امین بود! گریه کردم.
🔹بابا گفت «در رابطه با کار خودم بود. وقتی کیفم را دزد برد، مدارکی در آن بوده. حالا که مدارک پیدا شده با شماره چک و ... شماره تماسم را پیدا کردند و تماس گرفتند.
چرا فکر میکنی در مورد شوهر تو است؟» حرفها را باور نمیکردم...
✔به پدرشوهرم زنگ زدم گفتم دو نفر از سپاه انصار شهید شدند فکر کنم یکی از آنها امین است. پدر شوهرم هنوز مطمئن نبود.
او هم چیزهایی شنیده بود اما امیدوار بود امین زخمی شده باشد....
👈با ما همراه باشید..
نمی دانستم در کجا مشغول به کار است، تا اینکه یک روز سر چهارراه منتظر تاکسی بودم، همین دوست ما جلو آمد و سوار کرد. کمی با هم حال و احوال کردیم، اما متوجه شدم چند شیشه مشروبات الکلی روی صندلی عقب ماشین قرار دارد، می خواستم سوال کنم که اینها چیست اما بدون اینکه حرفی بزنم پیاده شدم و از او خداحافظی کردم.
یکی دو سال بعد، یکی از پیرمردهای مسجد به سراغ من آمد و گفت: فلانی را می شناسی همان که تا چند سال قبل مسجد می آمد و در بسیج فعال بود.
گفتم بله او را می شناختم، اما دو سالی هست از او خبر ندارم. پیر مرد گفت دوست شما از دختر من خواستگاری کرده و نظر شما برای من مهم است. من شما را خیلی قبول دارم، یاد آن روز و بسته های مشروب افتادم و گفتم: از من چیزی نپرس، خودت تحقیق کن. من یک مورد از او دیدم که ... اصلا ول کن. برو از کس دیگری تحقیق کن.
همین حرف من کافی بود که جواب خواستگاری را منفی اعلام کنند. این ازدواج به هم خورد. من چند ماه بعد و در آن سوی هستی و موقع بررسی اعمالم، متوجه اصل ماجرا شدم. این دوست من در قسمت اطلاعات نیروی انتظامی مشغول بود و
را از یک متهم گرفته بودند و در مسیر رفتن به مقر نیروی انتظامی بوده. ولی این جمله من سرنوشت او را تغییر داد........
#کتاب_تقاص
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
#بریده_کتاب