.
📋 مولانا یا حیدر، سَیِّدُنا یا حیدر
#رجزخوانی #زجز #امام_علی
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مولانا یا حیدر، سَیِّدُنا یا حیدر
شمشیر اسلام و، شیر خدا یا حیدر
شور ما یا حیدر، عشق ما یا حیدر
زمزمهی هر روزه، منتظرا یا حیدر
یا اهل العالم! عالم صاحب داره
یا اهل العالم! حیدر نائب داره
یا اهل العالم! مولای ما مهدی
نشونهای از مولامون علی بن ابیطالب داره
شوکت حیدر داره، صولت حیدر داره
عزت و قدرت و دولت و مکنت و هیبت حیدر داره
« لبیک یا حیدر، لبیک یا مهدی»
تابنده یا حیدر، طوفنده یا حیدر
رو پیشونی داریم، سربنده یا حیدر
بال و پر یا حیدر، بالاتر یا حیدر
بهترین نقشِ روی، انگشتر یا حیدر
یا اهل العالم! عالم دست زهراست
یا اهل العالم! زهرا مادر ماست
یا اهل العالم! مولای ما مهدی
میگه توی عالم تنها علی ابن ابیطالب مولاست
صورت حیدر داره، سیرت حیدر داره
عفت و حرمت و همت و غیرت و جرأت حیدر داره
« لبیک یا حیدر، لبیک یا مهدی»
پاینده یا حیدر، آینده یا حیدر
ذکر لبهای هر، رزمنده یا حیدر
فتح خون یا حیدر، ذکری چون یا حیدر
میشه رمز جنگِ، با صهیون یا حیدر
ایها الصهیون! ماییم نسل خیبر
ایها الصهیون! ماییم صدها لشکر
ایها الصهیون! ما مرده پیکاریم
سلاح رزم این میدان ضربات شمشیر حیدر
دستِ یدالله داریم، ما ولی الله داریم
قدرت و عزت و جرأت داریم چون اسدالله داریم
«لبیک یا حیدر، لبیک یا مهدی»
*شاعر: #حمید_رمی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
📋 عاشق فقط به دیده گریان دلش خوش است
#مناجات
حاج سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است
هجران زده به حال پریشان دلش خوش است
عشق است هرچه را بپسندی برای من
دلدادهات به غربت و هجران دلش خوش است
گفتی بسوز در غم من، اِی به روی چشم
دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است
با فقرِ محض آمدنم عیب و نقص نیست
وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است
محتاج یک نگاه کریمانهی توأم
قحطی زده به قطرهی باران دلش خوش است
در پشت در نشستن من بیدلیل نیست
سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است
با دست مهربان خودت لقمهای بگیر
خیلی گدا به لقمهای از نان دلش خوش است
اینجا بساط شاه و گدا فرق میکند
اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است
گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت
بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است
میگفت عاشقی که زیارت نرفته بود
تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است
وقتی دلت گرفت فقط فَابْکِ لِلْحُسَيْنِ
نوکر به روضهی شَه عطشان دلش خوش است
ای شهریار نیزه نشین آیهای بخوان
دردانهات به آیهی قرآن دلش خوش است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋انَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً
#امام_حسین
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرجایی سوال میپرسیدن در این مسیر اسارت به امام سجاد میگفتند:« شما کی هستید»؟!
فقط یه جمله جواب میداد؛ صدا میزد: « انَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً». یعنی من فرزند اون آقایی هستم که با قتل صبر کُشتنش؛ یعنی من فرزند اون آقایی هستم که یواش یواش کشتنش. یعنی بابای من و توو گودال نیزهدار با نیزه میزد؛ شمشیردار با شمشیر میزد.
امام باقر فرمودند:« با پنج حَربه جَدّ غریب ما رو کشتن».
نیزهدار با نیزه میزد؛ شمشیردار با شمشیر میزد؛ بعضی از پیرمردا با چوب و عصا میزدن؛ بعضیا سنگ جمع کردن، با سنگ جد غریب ما رو میزدن. ولی دستهی پنجم هیچی گیرشون نیومد دور گودال حلقه زدن، انقدر ناسزا به جَدّ ما گفتن...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
📋 بمیرد زینبت مادر، چرا از درد مینالی؟!
#حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بمیرد زینبت مادر، چرا از درد مینالی؟!
گذشته چند ماه اما کماکان ناخوش احوالی
چنان گیسوی من احوال بازویت پریشان است
نزن موی مرا شانه، ندارد هیچ اشکالی
چه معنا دارد این که در جوانی قد کمان باشی؟!
چه معنا دارد اصلا این علامات کهنسالی؟!
شنیدم که شبانه رفتهای تا خانهی انصار
شنیدم که دلت خون شد از ایمانهای پوشالی
طلوعت را مگیر اینقدر از شام سرای ما
تمام روز میبندی چرا بر صورتت شالی؟!
دو ماه و نیم، دلتنگِ لب خندان تو بودم
شنیدم پیش اسما خنده کردی، جای من خالی
همان میخی که بر در کوفت بابا کار دستش داد
امان از تیزی میخ و امان از این بداقبالی
پرت سرخ و رخت زرد و تبت پایین نمیآید
نمانده از جراحاتت برای دخترت حالی
*شاعر: #محمدجواد_شیرازی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 ایستادم به روی پنجهی پایم اما
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آخه صدا زد:« اسماء! من نگرانم؛ وقتی بدنم و رو تخته میگذارن میخوان ببرن میترسم حجم بدنم مشخص بشه، نامحرم ببیند. یه وقت اسماء صدا زد:« بیبی جان! ما در شهرمون، در دیارمون یه تابوتهایی میسازن دیواره داره. بدن و داخلش میگذارن؛ از اطرافش بدن مشخص نیست. بیبی یه خندهای کرد، صدا زد:« اسماء! میشه یکی از این تابوتا رو به علی بگی برام بسازه»؟!
تصور کن وسط حیاط خونه امیرالمومنین داره تابوت میسازه؛ بچهها هی میان سوال میپرسند:« بابا! این چیه؟! برای کی داری این تابوت و میسازی»؟!
موقع تشییع شد، امیرالمومنین یه نگاهی کرد به دور و برش؛ دید کسی نیست کمک علی کنه. حالا میخواد زیر تابوت و بگیره؛ صدا زد:« حسنم! بدو برو سلمان و خبر کن؛ سلمان بیاد کمک علی».
سلمان میگه:« توو خونه نشستهم؛ دیدم توو دل شب در خونه رو میزنند، تا در و باز کردم دیدم حسن سر به دیوار گذاشته. سلمان بدو بیا! مادرم و میخوایم ببریم. سلمان میگه:« بدو بدو رسیدم خونهی علی دیدم عجب اوضاعیه! حسین یه طرف، زینب یه طرف، امیرالمومنینم یه طرف؛ یه تابوتم وسط حیاط خونهست». دوتایی با علی آروم آروم زیر تابوت و گرفتیم، امیرالمومنین توو دهنهی در خونه صدا زد:« بچهها! اگه میخواین دنبال تابوت بیاین یه شرط داره؛ یه وقت کسی ناله نزنه؟! یه وقت کسی بلند بلند گریه نکنه؟! مادر سفارش کرده کسی نباید بفهمه».
همهی بچهها دنبال تابوت مادر راه افتادن؛ به عزت و شرف لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰه. امیرالمومنین آروم آروم داره میخونه، بقیه هم آروم آروم دارن زمزمه میکنند:« محمد است رسول و علی ولی الله». اما یه مرتبه سلمان میگه: یه مرتبه یه نقطه از کوچه که رسیدیم، دیدم امام حسن رو زمین نشست؛ دستاش و رو سرش گذاشت. شروع کرد داد بزنه، ناله بزنه زیر بغلاش و گرفتن؛ حسن جان! مگه به بابات قول ندادی ناله نزنی؟! صدا زد:« سلمان! دست به دل حسن نگذار، اون چیزی که من با چشمام توو این کوچه دیدم هیشکی ندیده»...
ایستادم به روی پنجهی پایم اما
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
شب آخر دست دختر کفنا رو میده مادر
می خونه ذکر مصیبت برای حسین بیسر
لااقل اینجا مدینه بدن این خانم و تشییع کردن، به خاک سپردن. اما دلا بسوزه برای اون آقایی که هی پردهی خیمه رو بالا میزد؛ صدا میزد:« عمه جان! اینا کشتههای خودشون و همه رو خاک کردن. ولی نگاه کن بابام و همینجوری برهنه رها کردن و رفتن...
تشییعم کردن، ده نفر سوار بر مرکب شدن اون نانجیب صدا زد:« مَن ینتَدِبُ لِلحُسَینِ» اینقدر با سُّم مرکب رو این بدنا...
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#تابوت 👇
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/10155
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
aali - <unknown>.mp3
23.63M
🔰ویژه برنامه شهدای خدمت
🔶 سخنرانی
🎙حجت الاسلام #مسعود_عالی
🗓 جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۲
#رئیسی_بهشتی_شد
#شهدای_خدمت
obodatian - <unknown>.mp3
37.35M
🔰ویژه برنامه شهدای خدمت
🔶 روایتگری
🎙حاج #سید_احمد_عبودتیان
🗓 جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳
#رئیسی_بهشتی_شد
#شهدای_خدمت
km_20240518_1080p_60f_20240530_034414.mp3
5.89M
﷽
#روضه_امام_رضا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴گریز انتظار😭
انتظار کشیدنِ اباصلت دم در مجلس
انتظار کشیدن خانوم زینب دم خیمه
🔴گریز کبودی
کبودی پیکر و صورت امام رضا با زهر
کبودی صورت حضرت زهرا(س)
🔴گریز پهلو
دست به پهلو امام رضا در کوچه
پهلوگرفتن مادرش حضرت زهرا(س)
🔴گریز دستوپا (یتململ)
بخود پیچیدن امام رضا در هجره
دستوپا زدن اباعبدالله(ع) در گودال
🔴گریز سر پدر
سر پدر در دامن پسر ،جواد (ع)
سر پدر در دامن دختر ، رقیه(س)
.
روضه خوان : #علـی_حاجیـان_فر 🎤