eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1236891073.mp3
5.6M
🌸 (ص) 🌸 (ع) 🌸 (ع) 💐دوباره صحن چشای عاشق 🎤 👏 دوباره صحن چشای عاشق شده دریایی دریایی دریایی دوباره قلبو دل مجننونم شده زهرایی زهرایی زهرایی دوباره امشب شب میلادو شب رؤیایی رؤیایی رؤیایی از آسمونا دوباره ستاره میباره آمنه توی دامنش چه دلبری داره ماه ربیع رسیده و بهار خوبی هاست ماه خوشی شیعه ی حیدر کراره تو عشق ولی اللهی مولایی مولایی مولایی آقا تو رسول اللهی مولایی مولایی مولایی **** قناری امشب ز شوق و شادی غزل میخونه میخونه میخونه سحاب رحمت رسیده بازم شب بارونه بارونه بارونه شب میلاد امام صادق دلم مجنونه مجنونه مجنونه عزیز زهرا صاحب این دلِ شیدامه مدینه و صحن و حرم همیشه رویامه سال دیگه توی بقیع بپا میشه جشنی خدا میدونه همه آرزوی دنیامه صحن و بارِگاه میسازیم یا مولا یا مولا یا مولا ایوون طلا میسازیم یا مولا یا مولا یا مولا توعشق عشق ولی اللهی مولایی آقا تو رسول اللهی مولایی **** تموم دنیا اینو میدونن علی آقامه آقامه آقامه فقط یک گوشه نگاه حیدر همه دنیامه دنیامه دنیامه حالا که زهرا برام مادر شد علی بابامه بابامه بابامه دوریِ از صحن نجف شده عذابِ من تو محشرم با علیه حساب کتاب من نکیر و منکر که میآن میون قبر اونجا هرچی میپرسن یاعلی میشه جواب من یا حیدر روی لبهامه آقامه آقامه آقامه درمون همه دردامه آقامه آقامه آقامه https://eitaa.com/emame3vom/68907
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔷🔶 ؟! 👈🏼 در عصر شیخ مفید‌ (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)، یکی از علمای بزرگ مکتب خلفا، در بغداد مجلس درسی داشت، و به نام خوانده می‌شد. روزی قاضی عبدالجبّار در مجلس درس خود نشسته بود، شاگردانش از سنّی و شیعه حاضر بودند، در آن روز شیخ مفید‌ نیز به آن مجلس وارد شد و دم در نشست، قاضی تا آن روز شیخ مفید را ندیده بود، ولی وصفش را شنیده بود. 🔻 پس از لحظه‌ای، شیخ مفید به قاضی رو کرد و گفت: «آیا اجازه می‌دهی، در حضور این دانشمندان، سؤالی از شما ‌کنم؟» بپرس. شیخ مفید: این حدیثی که شیعیان روایت می‌‌کنند که پیامبر‌ اکرم (صلّی‌ الله علیه وآله) در صحرای غدیر، درباره حضرت علی‌ (علیه‌السّلام) فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ: هر کس که من مولای اویم، پس علی‌ مولای اوست». آیا این حدیث صحیح است و یا این‌که شیعه آن را به دروغ ساخته است؟ این روایت،صحیح است. شیخ مفید: منظور از کلمه «مولی» در این روایت چیست؟ منظور، آقائی و اولویّت است. 🔻 شیخ مفید: اگر چنین است پس طبق فرموده پیامبر‌ـ صلّی‌ الله علیه وآله ـ،‌ علی‌ـ علیه‌السّلام ـ آقائی و اولویّت بر دیگران دارد، بنابراین، این همه اختلاف و دشمنی‌ها بین شیعه و سنّی برای چیست؟ 🔻 قاضی گفت: ای برادر! این حدیث (غدیر) روایت (و مطلب نقل شده) است، ولی خلافت ابوبکر، «درایت» و امری مسلّم است، و آدم عاقل، به خاطر روایتی، درایت را ترک نمی‌کند!! 🔻 شیخ مفید: شما درباره این حدیث چه می‌گویید که پیامبر‌ اکرم (صلّی‌ الله علیه وآله)، در شأن حضرت علی‌ (علیه‌السّلام) فرمودند: «یَا عَلیُّ حَرْبُك حَرْبِی وَسِلْمُك سِلمِی»، ای علی! جنگ تو،‌ جنگ من است، و صلح تو،‌ صلح من است. این حدیث،‌ صحیح است. شیخ مفید: بنابراین آنان‌که جنگ جَمَل را به راه انداختند مانند طلحه و زبیر و عایشه و...و با علی ـ علیه السّلام ـ جنگیدند، طبق حدیث فوق و اعتراف شما به صحّت آن، باید (با شخص رسول خدا‌ـ صلّی‌ اللّه علیه وآله ـ جنگیده باشند) و کافر باشند. ای برادر! آن‌ها (طلحه و زبیر و ...) توبه کردند. 🔻 شیخ مفید: جنگ جمل، درایت و قطعی است، ولی در این‌که پدید آورندگان جنگ، توبه کرده‌اند، روایت و شنیدنی است، و به گفته تو نباید درایت را فدای روایت کرد، و مرد عاقل به خاطر روایت، درایت را ترک نمی‌کند! 🔻 قاضی، در پاسخ این سؤال فرومانده، پس از ساعتی درنگ ، سرش را بلند کرد و گفت : «تو کیستی؟» گفت من خادم شما محمّد‌‌‌بن محمّد‌بن نعمان هستم. قاضی همان‌دم برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر جای خود نشانید... 📚 مجالس المؤمنین، ج۱ ص۲۰۰_۲۰۱ (مجلس پنجم) 🔆 .
400-07-28 rafiee tafsir 207 baghareh dar ertebat ba laylatolmabit - vahdat beyn moslemin~1.mp3
7.77M
🔖منبر کامل 🔖 💠 وحدت میان مسلمین💠 ‼️ مهرماه ۱۴۰۰ 🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
1_36327580.mp3
8.72M
🔖منبر کامل 🔖 🎙استاد 🔸موضوع: چهارده نکته کلیدی درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صلی الله علیه و آله 🔸حجم: 8.3 مگابایت
. ما دوتا شاخه‌ایم از یه درخت باغبونِ همیشه‌مون یکیه یه کمی بینمون تفاوت هست ولی در اصل، ریشه‌مون یکیه دشمنامون تبربه‌دست، دارن بین ما اختلاف میندازن چون که از وحدت ما می‌ترسن بینمون هی شکاف میندازن می‌فرستن کلاغ‌هاشونو روو دوتا شاخه قارقار کنن هی تفاوت‌هامونو جار بزنن ما رو به تفرقه دچار کنن ریشه‌ی اون درخت اسلامه من و تو اون دو شاخه‌ایم رفیق! ما توی اصل و ریشه مشترکیم اختلاف من و تو نیست عمیق تا حالا از خودت نپرسیدی این همه تفرقه به سود کیه؟ هرکجا بین ما تنش افتاد اونی که پشت پرده بوده کیه؟ قوم شیطان‌صفت قسم خوردن دین پیغمبرو شکست بدن اگه غافل بشیم می‌بازیم دشمنامون زیاد و متّحدن پس بیا ای برادر خوبم! تا باهم متحد بشیم و قوی متمسک به ریسمان خدا متعهد به سیره‌ی نبوی .
. ۱ خانواده داغدیده وقتی اومدی کنار بدن بی جان.....سالم بود،تونستی بوسه بر سر و صورتش بزنی نه،اما بمیرم نمیدونم تو یه نصفه روز چه بر سر امام حسین اوردند که حتی خواهر نتونست برادر و بشناسه میخواد بدن برادر و ببوسه خم شد هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید بوسیدم آن جایی که پیغمبر نبوسید حیدر نبوسید،زهرا نبوسید حتی نسیم صحرا نبوسید حرف آخرم اینجا یه رسمیه که صورت سمت راست و میزارن به خاک اما بمیرم بنی اسد دیدن امام سجاد تو قبر دیر کرده گفتن نکنه که جان داده یه نگاه کردند دیدن آقا داره بوسه بر حلقوم بریده پدر میزنه آی حسییییییییین الحق که بما درس وفاداد حسین هرچیز که داشت بی ریا داد حسین یعنی که تأملی کنید ای یاران آن هستی خود زکف چرا داد حسین .
. ۲ ✍ هر بابایی از دنیا بره برای خانواده و فرزندان چند جا هست که خیلی بهشون سخت میگذره ، من به دو جا اشاره میکنم .. کدوم لحظه ؟ اون لحظه ایی که بابا رو بردن بیمارستان و برای سلامتی بابا دست به دعا شدند ، به امید اینکه بابا به سلامت برگرده خونه اما دکترها جواب رد بدن بچه ها ناامبد بیان خونه ، میگن این لحظه خیلی به بچه ها سخت میگذره ، اما یه جای دیگه که همین جا وصل روضه منه ، کجا ؟ اون زمانی که مردم میان پیکر بی جان بابا رو تشییع میکنن ، با احترام میام بدن و غسل میدن ، با احترام میان پیکر بی جان پدر دلسوز و زحمت کش شما رو به داخل قبر میزارن ، بچه ها وقتی از مراسم خاکسپاری بر میگردن خونه ، اون لحظه به جای خالی بابا نگاه کنن دلها میسوزه ، دوروز قبل هم تو مدینه همین اتفاق افتاد ، یه تشییع جنازه تو مدینه و یه تشییع جنازه تو تهران پایتخت ، اما مراسم شما کجا و مراسم مدینه کجا ؟ من نمیدونم حرف آخر پدر شما چی بوده ؟ یا همسر در غم نشسته یا فرزندان داغدیده موقع وداع با بدن بی جان بابا چی گفتن ، اما یه چند بیت از وداع امام علی رو براتون میگم تا این دلهاتون تسکین بگیره ، ،میگن وقتی خبر شهادت بی بی حضرت زهرارو به مردم مدینه دادند ، همه مردم مدینه جمع شدن در خونه امام علی خبر از مولا امیرالمومنین رسید که مردم مدینه تشییع جنازه فاطمه به تاخیر افتاد ، همه مردم مدینه رفتند ، اما سلمان میگه داشتم برای فاطمه نماز نافله میخوندم ، دیدم نیمه های شب در خانه به صدا در آمد ، خدایا کیه ؟ میگه در و باز کردم دیدم حسنین اومدند، صدا می زنند عموسلمان بیا بریم برای تشییع جنازه مادرمون میگه اومدم برای تشییع جنازه فاطمه جنازه ایی که همه انبیا به قربانش چه شد که هفت نفر شبانه میبردند هفت نفر زیر تابوت کوثر پیغمبر و گرفتن ، عجب پیکر فاطمه (س) رو تشییع کردند ، آخه خود حضرت فاطمه وصیت کرده علی جان دلم نمیخواد اونایی که منه فاطمه رو آزار دادند زیر تابوت منو بگیرن ، طبق وصیت حضرت زهرا ، بدن رو شبانه اوردند به خاک سپرد ن ، کنار قبر زهرا نشست و به پهنای صورت اشک میریخت .
. ۳ ✍ چند روزه صدای نازنین ......رو نشنیدید الان چند روزه خنده های زیبای .....رو ندیدید میخوام بگم صفای خانه پدر و مادرن-اگه یکیشون نباشن اون خونه صفا نداره خوشی نداره آی مردم بخدا ما هم روزای خوشی داشتیم کنار (پدر-مادر)اما این آرزو ....روزه توی دلم مونده که یکبار فقط یکبار صورت نازنین ......رو ببوسم .یا حسین...نمیدونم لحظه های اخر کیا بودند کنار .....اون لحظه های آخر صدا میزنه میگه بگید همسرم بیاد دخترم بیاد پسرم بیاد فرزندانم بیان برا بار آخر صورت نازنینشون رو ببینم .نمیدونم لحظه های آخر چه سفارشی کرد اما شاید یکی از حرفای .....این بوده جان شما و جان عزیزان من ،در کنار هم باشید ،خانواده داغدیده......یادتونه اون لحظه های آخر داشتند سنگهای لحد رو میزاشتند گفتی بزارید یبار دیگه صورت نازنین .....رو ببوسم .ای خدا باورم نمیشه دیگه من........ندارم .
. روضه حضرت علی اکبر خدا بچه هاتون رو براتون نگه داره،پسر بچه هرچی رشد میکته قدم برمیداره،تو زندگی موفقیت کسب میکنه بابا به خودش می باله،هی نگاه به قد وبالای بچش میکنه به رفیقاش میگه پسر منه،الحمدلله اول اینکه نوکر حسینِ،هم درس خوب میخونه،هم احترام مارو داره،بالاخره عصای پیریمونه.... آی جوونا! من امروز بهتون میگم: خیلی هواستون به باباهاتون باشه،بابا مریضم باشه باید دورش بگردی،هرکی رو میبینه میگه پسره منه ها،اون چیزی که بابا رو نگه میداره قرص و محکم راه رفتن پسرشه،میخوام یه خورده روضه ی بابا براتون بخونم،هواست باشه یه وقت زود جوابشو ندی،هواست باشه یه وقت دلشو نشکنی،هواست باشه یه وقت نه نیاری براش،دلش میشکنه به روش نمیاره،یه شبایی دلشو شکستی بلند صحبت کردی گفتی من خودم میدونم،اما همچین که خوابیدی خبر نداری بابا میاد نصفه شب بالاسرت،صورتت و میبوسه میگه: خدا هوا بچمو داشته باش،من ازش راضیم جوونی کرد به من اینجور گفت،صبح بلند میشی خبر نداری بابات چیکار کرده، باز با همون اخلاق از کنارش رد میشی،امروز جوونا بیاید جان علی اکبر یه کاری بکنیم،اکه مَردیین بیاین امشب یه کاری بکنیم،رفتیم خونه جلو همه بیوفتید به دست و پای بابا.... یه وقت دیدن از خیمه ها هی حسین زمین میخوره بلند میشه،هی میگه "ولدی علی"...من یه جمله روضه میخوام بگم،خدانکنه بابایی نفس نفس بزنه،هی میگفت: علی!پسرم! تا حالا نشده جواب باباتو ندی عزیزم....* دست و پایی بزن و آهی بکش ای رفته ز هوش *همه براش "وَ اِن یَکاد" میخوندن موقع رفتن،اما داشت برمیگشت اینطوری بود "اِرباً اِربا"گفت:بابا بلند شو ببین لشگر داره به من میخنده... آی پدری که داغ جوان دیدی مادری که داغ اولاد دیدی ببخشید منو بچه رو بغل گرفت دلش آروم نشد،عاقبت صورت رو صورت علی گذاشت،یه وقت حس کرد یه دستی اومد رو شونش،برگشت نگاه کرد دید خواهرش زینبِ،داداش بلند شو خدا صبرت بده...یه وقت صدا زد گفت: علی! بلند شو ببین عمه ات اومده وسط میدون،کسی قد وبالای زینب رو تا حالا ندیده.... بهترین لحظه برای یه بابا،اون لحظه ای که جوونش جلوش راه میره،بدترین لحظه برای یه بابا اون لحظه ای که جوونش جلو چند نفر زمین بخوره،بدتر از اون لحظه،لحظه ای است که یه بابا کتک خوردن بچش رو ببینه . .
. روضه حضرت علی اکبربرا خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم به آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. | دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین با خودش را روی بدن مادر انداخت. یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد. علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین لب دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا».۱ .