گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #شب_نهم_محرم ✅شمر بن ذی الجوشن به همراه امان نامه از طرف عبیدالله بن زیاد به سوی اردوگاه امام حس
.
✅همانطور که گفته شد، بعد از دستور عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد از طرفی برای اینکه فرماندهی سپاه را از دست ندهد و از طرفی هم استانداری ری را هم برای خود تضمین کند، فورا در صدد اطاعت دستور عبیدالله بن زیاد بر آمد.
او در عصر روز نهم محرم سپاه خود را آماده جنگ نمود و فرمان آماده باش داد و حتی خطاب به آنان برای تحریک سربازانش گفت :
📋《یَا خَیْلَ اللّهِ! اِرْكَبِی وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِرِی》
♦️ای لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت می دهم!
در این هنگام؛ وقتی خبر آمادگی دشمن برای حمله به سپاه امام حسین(ع) رسید، ایشان برادرش قمر بنی هاشم حضرت عباس(ع) را فراخواند و به ایشان فرمود :
📋《اِرْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ! يَا أَخِي! اِرْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى غُدْوَةٍ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا اَلْعَشِيَّةَ، لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اَللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي كُنْتُ أُحِبُّ اَلصَّلاَةَ لَهُ وَ تِلاَوَةَ كِتَابِهِ وَ كَثْرَةَ اَلدُّعَاءِ وَ اَلاِسْتِغْفَارَ》
♦️ای عبّاس! جانم به فدايت! برادر جان!
سوار شو با آنها ملاقات كن نزدشان برو و اگر مىتوانى كارشان را تا صبح فردا به عقب بينداز و آنها را امشب از ما دور كن، تا كه شايد امشب به درگاه پروردگارمان نماز بگذاريم و او را بخوانيم و از او طلب مغفرت بكنيم!
خدا مىداند كه من نماز به درگاهش و تلاوت كتابش و دعا و استغفار زياد را دوست مىدارم.
حضرت عباس(ع) نیز چنین کرد و پیغام امام حسین(ع) را برای فرماندهی دشمن رساند و آنان نیز بعد از مشورت با هم پذیرفتند.(۱)
اما دشمن در این روز محاصره خود را شدت بخشید.
امام صادق(علیه السلام) ضمن روایتی فرمودند :
📋《تَاسُوعَا یَوْمٌ حُوصِرَ فِیهِ الْحُسَیْنُ(ع) وَ أَصْحَابُهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِکَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَیْهِ خَیْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَیْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَیْلِ وَ کَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِیهِ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَیْقَنُوا أَنْ لَا یَأْتِیَ الْحُسَیْنَ(ع) نَاصِرٌ وَ لَا یُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِیبُ》
♦️تاسوعا روزى است كه امام حسين(ع) و يارانش در كربلا محاصره شدند و آن روز لشكريان شام گِرد هم آمدند و عرصه را به آن حضرت(ع) سخت گرفتند.
ابن مرجانه و عمر بن سعد لعنهم الله به انبوه لشكر خود خوشحال شدند.
در آن روز امام(ع) و يارانش را ضعیف نمودند و يقين كردند كه هيچ يار و ياورى بر امام(ع) نخواهد آمد و مردم عراق ایشان را يارى نخواهند كرد.
پدرم فداى آن ضعیفشدهٔ غریب!(۲)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷
۲)الکافی شیخ کلینی، ج۴، ص۱۴۷
#اسنادالمصائب
.
.
شباهت های امام حسین و #حضرت_عباس
🔹🔷《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَا اَبٰاعَبْدِاللهِ الحُسَینِ(ع)》🔷🔹
✅طبق نقل مقاتل، شهادت حضرت عباس(ع) در برخی موارد، مشابه شهادت امام حسین(ع) بود.
1⃣هر دو توسط دشمن تیر باران شدند، به نوعی که بدن آنان مانند خارپشت شد.
۱)در مورد امام حسین(ع) آمده است؛
در روز عاشورا که امام حسین(ع) تنها مشغول جنگ کردن بود، دستور تیر باران حضرت(ص) را دادند.
📋《وَ رَمَوُهُ بِالنِبَالِ.. لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ(ع) بِالْجِرَاحِ وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ》
♦️او را تير باران می کردند، و هنگامی که بر امام حسین(ع) جراحات بسیاری وارد گردید، همانند خارپشت شد.(۱)
۲)در مورد حضرت عباس(ع) نیز آمده است؛
📋《وَ اَحَاطُوا بِهِ مِن کُلِّ جَانِبِِ فَحَارَبَهُم مُحَارِبَةَ الاَبطَالِ فَاَخَذُوا يَرمُونَهُ بِالنِّبَالِ مِن کُلِّ جَانِبِِ حَتَّی صَارَ دَرعُهُ کَالقُنفُذِ مِن کَثرَةِ السِّهَامِ》
♦️دشمن سر راه او قرار گرفت و مانع از رسيدن عباس(ع) نزد امام حسين(ع) شد و او را محاصره کردند.
عباس(ع) هم با قهرمانانی که نامدار بودند و از خيل دشمنان محسوب مي شدند، درگير شد. دشمنان دسته جمعی او را تيرباران کردند به حدی که زره او مانند خارپشت شد.(۲)
2⃣هر دو از شدّت جراحات، از روی مرکب به روی زمین افتادند!
۱)در مورد امام حسین(ع) آمده است؛
📋《طَعَنَهُ صَالِحُ بْنُ وَهْبٍ الْمُرِّیُّ عَلَى خَاصِرَتِهِ طَعْنَةً فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ(ع) عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ》
♦️ملعونى به نام صالح بن وهب ضربتى سخت با نیزه بر ران مبارک امام حسین(ع) زد که امام حسین(ع) به سبب آن ضربت، از روى اسب با گونه راست مبارک بر زمین افتاد.(۳)
۲)در مورد حضرت عباس(ع) آمده است؛
هنگامی که ملعونی از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارک حضرت عباس(ع) کوبید.
📋《فَانقَلَبَ عَن فَرَسِهِ》
♦️سپس عباس(ع) از بالاى اسب خود، به روی زمين افتاد.(۴)
اما فرقی که بین فعل (سَقَطَ) و (اِنقَلَبَ) هست، این است که (سَقَطَ) به معنای افتادن می باشد، اما (اِنقَلَبَ) به معنای واژگون شدن است.
و این تعبیر شاید به خاطر این باشد که عباس(ع) دست در بدن نداشت و از افتادن ایشان، به این عبارت تعبیر شده است.
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت
نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت
بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
👤مُقبل کاشانی
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۵۰
۲)مناهج البكاء حويزی، ص۱۴۰
۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۵۰
۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۱
#اسنادالمصائب
.
.
5⃣عَلَم #حضرت_عباس_علیه_السلام در شام، یزید را به تعجب واداشت!
🎙گفته شده است که؛
《هنگامی که وسایل غارت شده کربلا را به شام نزد یزید بردند، در میان آنها پرچم بزرگی بود، یزید و حاضران در مجلس دیدند همه پرچم سوراخ و صدمه دیده، ولی دستگیره آن سالم است.
یزید پرسید :
این پرچم را چه کسی حمل می کرد؟
گفته شد :
عباس بن علی(ع)!
یزید از روی تعجب و تجلیل از آن پرچم سه بار برخاست و نشست و گفت :
《اُنظُرُوا اِلی هذَا العَلَم فَاِنَّهُ لَم یَسلَم مِنَ الطَّعنِ وَالضَّربِ اِلّا مِقبَضَ الیَدِ الَّتی تَحمِلُهُ》
به این پرچم بنگرید، که بر اثر صدمات نیزه و زدن شمشیر، جایی از آن سالم نمانده جز دستگیره آن که پرچمدار آن را با دست حمل می کرده است.
سالم ماندن دستگیره پرچم، نشان از آن دارد که پرچمدار تمام ضربات نیزه و شمشیر را که بر دستش وارد می شده تحمل می کرده ولی پرچم را رها نساخته است .
آنگاه یزید گفت :
《اَبَیتَ اللَّعنَ یا عَبّاسُ هکَذا یُکونُ وَفاءُ الاَخِ لِاَخیهِ》
لعن و ناسزا را از خودت دور ساختی ای عباس!
و ناسزا زیبنده تو نیست، که این چنین است رسم و معنای وفاداری برادر نسبت به برادرش!》
👤پاسخ :
این نقل نیز همانند موارد فوق، در هیچ منبع معتبری ذکر نشده است و فقط در برخی از کتاب های معمولی و متاخر و غیر معتبر آمده است که مدرک و منبعی هم برای آن ارائه نکرده اند.(۱)(۲)
📚منبع :
۱)الوقائع و الحوادث ملبوبی، ج۳، ص۳۸
۲)سوگنامه آل محمد(ص) اشتهاردی، ص۳۰۰
#اسنادالمصائب
.
.
1⃣ #حضرت_عباس_علیه_السلام در جنگ صفین مبارزه کرد!
🎙گفته شده است که؛
《در جنگ صفین حضرت عباس(ع) نقابی به صورت زد و از لشکر امام علی(ع) بیرون آمد و طلب مبارز کرد.
اصحاب معاویه از مبارزه ی با او ترسیدند.
معاویه به مردی شجاع که او را (ابن شعثاء) می گفتند، فرمان داد به مبارزه ی این جوان برود.
ابن شعثاء گفت :
اهل شام مرا با ده هزار سوار برابر می دانند، اجازه بده! من هفت پسر دارم، یکی را می فرستم تا او را به قتل رساند.
هفت پسر یکی بعد از دیگری رفتند و کشته شدند و دست آخر ابن شعثاء خود به میدان آمد، جوان مبارز به او حمله کرد و او را نیز نقش بر زمین ساخت.
دیگر از لشکر معاویه کسی جرأت نکرد به تنهایی قدم به میدان گذارد.
امیرالمونین(ع) به عباس(ع) فرمودند :
بس است پسرم برگرد!
تمام لشگر گفتند :
یا علی(ع) بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین(ع) فرمودند :
نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم و ذخیره برای حسین(ع) است!》
✍پاسخ :
در شجاعت و دلاوری های حضرت عباس(ع) شک و تردیدی نیست و برخی منابع نیز، حضور ایشان را در «جنگ صفین» تایید می کنند.
مثل موفق بن احمد خوارزمی(متوفی سال ۵۶۸ق) در کتاب خود حضور ایشان را تایید می کند.(۱)
اما این داستان با این تفصیلات اینچنینی و جنگ با فردی مجهول به نام «ابوشعثاء» و هفت پسر او، سند معتبر و متقنی ندارد و فقط در برخی کتب غیر معتبر و متاخر از جمله «کبریت احمر مرحوم بیرجندی» آمده است.(۲)
همچنین مرحوم سید محسن امین درباره حضرت عباس(ع) می نویسد :
📋«وَ حَضَرَ بَعضَ الحُرُوبِ، فَلَم يَأذَن لَهُ أَبُوهُ فِي النِّزَالِ»
♦️عباس(ع) برخی از نبردها را در زمان خلافت امام علی(ع) درک کرد، اما امام علی(ع) به او اجازه حضور در میدان نبرد را نمی داد.(۳)
📚منابع :
۱)کبریت احمر بیرجندی، ص۳۸۵
۲)المناقب خوارزمی، ص۲۲۸
۳)اعیان الشیعه امین، ج۷، ص۴۲۹
#اسنادالمصائب
.
.
3⃣ #حضرت_عباس_علیه_السلام در روز عاشورا مانع برگرداندن جنازه خود به خیمه ها شد!
🎙گفته شده است که؛
《در روز عاشورا بعد از اینکه حضرت عباس(ع) بر زمین افتاد، امام حسین(ع) خواست طبق معمول، جنازه او را به خیمه ها برگرداند.
امام حضرت عباس(ع) به دو دلیل مانع شد و گفت :
«يَا اَخِي! بِحَقِّ جَدِّکَ رَسولِ اللهِ(ص) اَن لَاتَحمِلنِي وَ دَعنِي فِي مَکَانِي هَذَا!
لَانِّي مُستَحِِ مِن اِبنَتِکَ سَکِينَةِِ وَ قَد وَعَدتُها بِالمَاءِ وَ لَم آتِهَا بِهِ
وَ الثَّانِي اَنَا کَبشُ کَتِيبَتِکَ وَ مَجمَعُ عَدَدِکَ فِاذَا رَأوُنِي اَصحَابُک وَ انَا مَقتُولُ فَلَرُبَّمَا يَقِّلُ عَزمُهُم وَ يَزِلُّ صَبرَهُم»
برادرم، تو را به حق جدت رسول خدا(ص) مرا با خود مبر و همين جا رهايم کن!
زيرا من از دخترت سکينه خجالت مي کشم چرا که به او وعده ی آب داده بودم، ولی نتوانستم برايش آب ببرم!
ديگر اينکه من سردار سپاه تو و عامل انسجام افراد تو هستم، اگر يارانت مرا کشته ببينند، اراده ی آنان سست شده و صبرشان از کف مي رود.》
👤پاسخ :
از این نقل در کتب معتبر و متقدمین ذکری به میان نیامده است.
ولی این نقل در کتابهای غیر معتبر مانند کتاب اسرار الشهادات فاضل دربندی(متوفی سال ۱۲۸۵ ق) آمده است.
مرحوم محدث نوری این کتاب را یکی از منابع ضعیف، نسخه بدون سر و ته، مجهول و پر از دروغی میداند که سید عربِ روضهخوانی برای کسب تأیید نزد عالمان نجف آورده و سپس به دست دربندی میرسد.
نسخهای که به گفته محدث نوری، از کثرت اشتمال بر اکاذیب واضحه و اخبار واهیه احتمال نمیرود که از مؤلفات عالمی باشد.(۲)
سخن محدث نوری را بسیاری از عالمان دیگر تأیید کردهاند و بسیاری از نقلهای نادرس و غیر قابل باور کتاب را به عنوان گواه ارائه کردهاند.
از این میان میتوان به میرزا محمد تنکابنی که می گوید :
اخبار غیر معتبره در این کتاب (اسرار الشهادت) بسیار و ضعاف بلکه اخباری که مظنون، کذب آنها است بلکه گویا بعضی از آنها قطعی الکذب باشند و این مایه کسر قدر آن کتاب گردید.(۳)
شاگرد فاضل دربندی، محدث نوری می گوید :
کار به آنجا رسید که مخالفان در کتب خود نوشتهاند که؛
شیعه بیت کذب است و اگر کسی منکر شود، کافی است ایشان را برای اثبات این دعوی، آوردن کتاب اسرار الشهادة را به میدان آورد.(۴)
شیخ ذبیحالله محلاتی می گوید :
فاضل دربندی در اسرار الشهادة خبر طولانی راجع به عطش سکینه و آب آوردن بریر و پاره شدن مشک و ریختن آب نقل کرده است.
حقیر چون به کلی اعتماد بر آن کتاب ندارم فلذا عنان قلم از نقل آن باز کشیدم.(۵)
میرزا محمدعلی مدرس تبریزی می گوید :
به حکم انصاف، این کتاب او بلکه دیگر تألیفاتی که در موضوع مقتل نگارش داده همانا در اثر آن همه محبت مفرط که داشته است حاوی غث و سمین بوده است.(۶)
و استاد علامه شهید مرتضی مطهری در این باره اشاره می کند :
در شصت، هفتاد سال پیش مرحوم ملا آقای دربندی پیدا شد؛ تمام حرفهای روضة الشهداء را به اضافه چیزهای دیگری پیدا کرد و همه را یک جا جمع کرد و کتابی نوشت به نام أسرار الشهادة!
واقعاً مطالب این کتاب انسان را وادار میکند که به اسلام بگرید.
گفتنی است بسیاری از تحلیلهای نویسنده کتاب برای قابل پذیرش کردن گزارشهایی است که به سادگی قابل قبول نیستند.(۷)
📋اما در مورد شهادت حضرت عباس(ع) دو نقل است که در هیچ یک، این مطلب بالا نیامده است.
اینکه امام(ع) خودش را بالای سر عباس(ع) رسانده باشد، وبین آنها مکالمه ای این چنینی صورت گرفته باشد، از آن هم ذکری به میان نیامده است.
📚منابع :
۱)اسرار الشهادات فاضل دربندی، ج۲، ص۳۸۵
۲)لولو و مرجان محدث نوری، ص۲۵۱
۳)قصص العلماء تنکابنی، ص۱۰۸
۴)لؤلؤ و مرجان محدث نوری، ص۲۸۹
۵)ریاحین الشریعة محلاتی، ج۳، ص۲۷۲
۶)ریحانة الأدب مدرسی، ج۲، ص۲۱۷
۷)حماسه حسینی شهید مطهری، ج۱، صص۵۵ - ۱۰۶
#اسنادالمصائب
.
.
4⃣گفتگوی #حضرت_عباس_علیه_السلام با زهیر بن قین در شب عاشوراء!
🎙گفته شده است که؛
《در روز عاشورا، حضرت عباس(س) سوار بر اسب، در اطراف خیمه ها می گشت و نگهبانی می داد، و مراقب بود تا دشمن جلو خیمه ها نیاید.
در این هنگام، زهیر بن قین، یکی از یاران با وفای امام حسین(ع)، نزد آن حضرت(ع) آمد و عرض کرد :
اینک، من آمده ام، تا تو را به یاد وصیت پدرت امیرمؤمنان، علی(ع) بیندازم!
عباس(ع) از سخنان زهیر استقبال نمود و از مرکب فرود آمد.
زهیر گفت :
امیرمؤمنان(ع)، هنگامی که خواست با مادرت ام البنین(س) ازدواج کند، از برادرش عقیل که نسب شناس بود، تقاضا کرد، تا زنی از خاندان بزرگ و شجاع عرب را برایش برگزیند، تا از او پسری جنگجو و تک سوار پدید آید، و این، نبود مگر برای این که آن فرزند، حامی و ایثارگر و فداکار برادرش حسین(ع) باشد.
بنابراین، ای عباس! پدرت، تو را برای چنین روزی روز عاشورا خواسته است، مبادا تو در این روز کوتاهی کنی!
غیرت حضرت عباس(ع)، با شنیدن سخنان زهیر، به جوش آمد، و چنان پا در رکاب اسب زد، که تسمه ی رکاب، پاره شد.
آن گاه، خطاب به زهیر فرمود :
ای زهیر! آیا تو با این گفتار، می خواهی به من جرأت بدهی؟!
سوگند به خدای بزرگ! که من، هرگز دست از حمایت برادرم حسین(ع)، برنمی دارم، و در حمایت از او، لحظه ای درنگ نخواهم نمود!
به خدا قسم! من، فداکاری خود را برای تو، به گونه ای ابراز کنم، که تو، هرگز نظیر آن را ندیده باشی!
سپس قمر بنی هاشم(ع)، به سوی دشمن کافر، چون شیری غضبناک حمله ور شد، آن گونه که گویی، شمشیری از آتش است که در نیزار، افتاده است و گروه گروه از دشمنان را به هلاکت می رساند!》
👤پاسخ :
1⃣اینکه امیرالمؤمنین امام علی(ع) به برادرشان عقیل که آگاه به انساب عرب بود، سفارش این چنینی کرده باشد، صحت دارد.
ابن عنبه(متوفای سال ۸۲۸ق) می نویسد :
امام علی(ع) خطاب به عقیل فرمود :
《اُنظُر اِلَىَّ اِمرَأَةً قَد وَلَدَتهَا الفُحُولَةُ مِن العَرَبِ لِأَتَزَوَّجَهَا فَتَلِدُ لِي غُلَامَاً فَارِسَاً》
برای من زنی را در نظر بگیر و پیدا کن که از نسل بزرگان عرب باشد که من او را به ازدواج خویش در بیاورم و برای من پسری شجاع و سوار کار به دنیا بیاورد.
که عقیل، فاطمه کلابیّه را به امام(ع) معرفی کرد و گفت :
《تَزَوَّجْ اُمَّ البَنِینَ الْکَلابیَّةَ، فَإِنَّهُ لَیسَ فِی الْعَرَبِ أَشْجَعُ مِن آبَائِهَا》
با امّ البنین ازدواج کن که در عرب از اجداد او شجاع تر نیست.(۱)
2⃣اما این مکالمه ی زهیر با حضرت عباس(س) در روز عاشوراء، در کتب معتبر و مقاتل نقلی از آن به میان نیامده است.
3⃣در این دیدار آمده است که، بعد از تمام شدن سخن زهیر حضرت عباس(س) عازم میدان شد.
در حالی که در مقاتل آمده است که تا زمانی که غیر بنی هاشم در کربلا حضور داشتند، بنی هاشم پا به میدان نبرد نگذاشتند.
پس چگونه ممکن است که زهیر زنده باشد و عباس(ع) عازم میدان شود و بجنگد؟!!
4⃣این چه جریانی بود که زهیر عثمانی مذهب، از انگیزه ازدواج امام علی(ع) با ام البنین(س) آگاه بوده، ولی عباس(ع) از آن بی اطلاع بود؟
داستانسرای این قصه، با تلفیق آن با یک نقل تاریخی، سعی در صحیح جلوه دادن آن داشته است!
📚منابع :
۱)عمدة الطالب ابن عنبه، ص۳۵۷
#اسنادالمصائب #حضرت_عباس
.
.
🔆 شباهتهای امام حسین و قرآن
1️⃣ قرآن، در بین کتب آسمانی «سید الکلام» است، امام حسین علیهالسلام، نیز در بین شهدا «سیدالشهداء» است.
2️⃣ قرآن دارای مقام شفاعت است: «نِعْمَ الشّفیعُ الْقرآن»؛ «قرآن چه خوب شفیعی است» امام حسین علیهالسلام نیز از مقام شفاعت بهرهمند است: «أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ»؛ «خدایا، شفاعت حسین را روزیم کن».
3️⃣ قرآن نور است: «نُورًا مُبینًا»؛ «نور آشکار» امام حسین علیهالسلام نیز نور میباشد: «كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ»؛ «شما نوری در صلبهای عالی مرتبه هستید».
4️⃣ قرآن امر به معروف و نهی از منکر میکند: «فَالْقُرآنُ آمِرٌ وَ زاجِرٌ»؛ «قرآن امر کننده و نهی کننده است» امام حسین علیهالسلام نیز فرمود: «هدف من از رفتن به کربلا، امر به معروف و نهی از منکر است».
5️⃣ قرآن، عظیم است: «الْقُرْآن الْعَظیم»؛ «قرآن بزرگ مرتبه» در زیارت ناحیه مقدسه امام حسین علیهالسلام را با عنوان «عظیم السوابق» زیارت میکنیم؛ یعنی دارای سوابقِ باعظمت و ارزشمند.
6️⃣ در قرآن هیچ انحرافی وجود ندارد: «غَیرَ ذی عِوَجٍ»؛ «بدون هیچ گونه کجی و انحراف است» در زیارت امام حسین علیهالسلام نیز میخوانیم: «لحظهای از جوانب حق به سوی باطل نگرایید».
🌺 #میلاد_امام_حسین
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #عوامل_مؤثر_در_روضه #تأثیر_کلام #تأثیر_نفس #حاج_منصور_ارضی می فرمایند:⬇️ انتقال علم به مراتب
.
#عوامل_مؤثر_در_مجلس
#بررسی_جوانب_مجلس
از عوامل مؤثر در مجلس که گاهی کمتر به چشم می آید موارد جنبی موجود در مجلس، از جمله هوا، اشیاء اطراف منبر، محل استقرار مداح، سیستم صوتی و... می باشد؛ که در این قسمت از بحث بدان می پردازیم.
#هوا 🔻
درموقع خواندن، برای مداح به اندازه حنجره ومطلب اكسيژن لازم است. تمام فصاحت و بلاغت و زيبايي خواندن نمی تواند جمعيتي را تحت تأثير قرار دهد كه در اتاق از هواي نامناسب، دچار ناراحتي شده است. گرما و یا سرمای بیش از حد می تواند عامل حواس پرتی و کلافگی مستمع شود؛ فلذا سیستم گرمایشی و سرمایشی و تهویه مناسب، از ملزوات مکان برگزاری هیأت است.
#اشياء_اطراف_منبر 🔻
از گذاشتن اشيائي که جلب توجه منفي مي کند در اطراف محل نشستن خود بپرهيزيد. از قرار دادن پارچ و ليوان و ... روي ميز جلو و اطراف خود بپرهيزيد. وضع ايده آل براي يك مداح آن است كه اسباب واشياء و هر چيزي كه توجه شنونده را به خود جلب می كند در اطرافش نباشد.
#محل_اسقرار_مداح 🔻🔻
در محل استقرار مداح بهتر است كسي غير از او ديده نشود. شنوندگان نمی توانند و يا نمی خواهند از نگاه كردن به اشياء متحرك خودداري كنند. مداح بايد از حركاتي مثل؛ بازي كردن با انگشتان دست، ور رفتن با دكمه لباس، جواب دادن پیام کوتاه و در كل انجام دادن حركات عصبي و اضطراب آميز خودداري كند. بايد در صورت امكان طوري ترتيب نشستن شنوندگان را داده شود كه توجه آنها به كساني كه دير آمده اند و در حال وارد شدن هستند، جلب نشود. بهتر است دوستان مداح در كنار او قرار نگيرند؛ زيرا ممكن است وضع و حالت نشستن خود را تغيير دهند و یا با او یا با یکدیگر صحبت کنند و حواس مستمعين به سوي آنها منعطف شود.
#سيستم_صوتی🔈
از نظر صوت، بهتر است صداي مداح بر جمع غالب باشد و خود او صدايش را كاملا بشنود. لذا براي اينكه مستمع از صداي زياد آزرده نشود، بهتر است باند اكو در جايي قرار داده شود كه صدا بيشتر از ديگران به خود مداح برسد. ونيز با افزایش تعداد باندها این امکان به وجود بیاید كه صدابه صورت مساوي درتمام مجلس تقسيم شود، و با حجم ولوم کم تمام مجلس تحت پوشش صوت قرار بگیرد.
#آموزش_مداحی_دکتر_محمد_فراهانی
.
D1738017T15770234(Web).mp3
9.38M
🎙حجت الاسلام میر باقری
🌷 فرصت ماه شعبان ، رسیدن به شفاعت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ..اما باید به نعمتهای ظاهری و باطنی توجه کنیم.
مهمترین نعمت هم ، نعمت ولایت است.
خدایا همه ی نعمتها از توست و من این نعمتها رو بخودم نسبت نمیدهم
با اتصال به امام میشود بخدا رسید.. خدایا رشته های تعلقی که ما رو از تو دور میکنه قطع کن. ونگذار من همچنان دنیا طلب بمانم
خدایا نفع و ضرر من دست توست ... باب معنویات و توجه به ولی خود را به روی ما باز کن
برخی توفیقات در زمان های خاصی به آدم دادا میشود... مثل شب جمعه ، مثل ایام رحب، شعبان ، رمضان
پیامبر در شعبان، به عبادت و روزه مشغول بودند و ماهم باید به این سنت عامل باشیم ... تا به برکت رسول اکرم ، ماهم در معرض شفاعت حضرت قرار بگیریم. و باب ولایت حضرت بروی ما باز شود و در نتیجه شفاعت حضرت ،از این راه بسوی خدا برویم. و اینچنین عاملی، به مقام رضوان میرسه و مرضی خدا میشه
#صلوات_شعبانیه
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
🎙حجت الاسلام میر باقری 🌷 فرصت ماه شعبان ، رسیدن به شفاعت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) نِعْمَةَ اللَّ
.
#اهلبیت
فقیر اوست که قلبش تهی ز مهر شماست
گرفتم آنکه جهان پر ز سیم و زر دارد
.
#غزل
#امام_سجاد علیه السلام (صحیفه سجادیه)
خانم مرضیه عاطفی ✍
➖➖➖
مشکل گشای عالم و آدم؛ صحیفه
قرآنی از آیاتِ مستحکم؛ صحیفه
هر واژه اقیانوسی از عرفان و حکمت
دریا تر از، جاری تر از زمزم؛ صحیفه
با ظلمتِ عصیان رسیدم خسته هر بار
با نور خود بُرد از وجودم غم؛ صحیفه
«يَا مَنْ تُحَلُّ»١ شد سپر وقتِ بلایا
زد آب را بر آتش ِ ماتم؛ صحیفه
دردِ مرا «سَهِّل لنا عَفوک»٢ شفا داد
بر زخم دل، شد بهترین مرهم؛ صحیفه
خواندم «فَاقْبِضْنی»٣ بگیر از بنده جان را
جان داد اما بر تنم کم کم؛ صحیفه
«وَاجْعَل یَقینی»۴ اعتقادم را جلا داد
آرامشی آورد در قلبم؛ صحیفه
گفتم زمین خوردم خدا «مَولایَ اِرْحَم»۵
با اشک خواندم زیر لب نم نم؛ صحیفه
دلتنگِ دیدارند مثل من دمادم
هم ندبه هم نهج البلاغه هم صحیفه
من مطمئنم در نمازِ مغربش هست
ذکرِ قنوتِ منجیِ عالم؛ صحیفه
تا زودتر امضا شود صبحِ ظهورش
باید شود ذکر لبم هردم؛ صحیفه!
🌱
١. يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكارِهِ(دعای٧)
ای آنکه گره گرفتاریهای سخت فقط به وسیله او بازگردد
٢. سَهِّل لنا عفوک بِمَنِّک، و اَجِرْنا مِن عذابِک بتجاوُزِک(دعای١٠)
الهی؛ بر ما منت گذار و بخششت را بر ما آسان فرما، و با گذشت خود، ما را از کیفرت رهایی بخش
٣. اِذا کان عُمری مَرْتَعَاً لِلشَّیطانِ فاقْبِضْنی اِلیک قَبْلَ اَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ الی(دعای٢٠)
الهی؛ آنگاه که عمرم چراگاه شیطان شود، پیش از آنکه دشمنیِ سخت تو به من رو آورد، یا خشم تو محکم و پایدار گردد، جانم را بگیر.
۴. بَلِّغ بایمانی اَکمَل الایمانَ واجْعَل یقینی افضل الیقین(دعای٢٠)
خدایا؛ ایمانم را به کاملترین درجه ایمان برسان و یقینم را بهترین یقین قرار ده.
۵. مَولایَ اِرْحَم کَبْوَتی لحرِّ وَ جْمعی وَ زَلَّةِ قَدَمی(دعای۵٣)
ای سرور من، با صورت به زمین خوردنم و بر لغزش گامهایم رحم کن.
➖➖➖
.