4_5848237030277910230.mp3
40.97M
📆 چهارشنبه ۹ فروردین ماه ۱۴۰۲
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین شریفیان
.
#شور
#امام_حسین (ع)
#آخر_مجلس
برا تاریکیِ قبرم
برا وحشتِ قیامت
به تو محتاجم حسین
برا عاقبت بخریم
برا لحظه ی شهادت
به تو محتاجم حسین
به تو محتاجم حسین جان
به تو که خیلی کریمی
همه میرن تو می مونی
تو رفیقم از قدیمی..
یا رفیق من لا رفیق له
آبرو داری کن برای من
یا شفیق من لا شفیق له
امضا کن برگِ کربلای من
حسین آقام..
همه میرن تو میمونی برام..
برا اون وقتیکه من رو
می ذارن میون تابوت
به تو محتاجم حسین
برا وقتیکه تو قبرم
میمونم من مات و مبهوت
به تو محتاجم حسین
منو یادت نره آقا
توی لحظه های آخر
بیا بالا سرم آقا
که نَباشه تنها نوکر..
یا حبیب من لا حبیب له
جان زهرا دست مرا بگیر
یا طبیب من لا طبیب له
جون من رو تو کربلا بگیر
حسین آقام..
من از شما یه کربلا میخوام..
حسین آقام..
همه میرن تو میمونی برام..
برا لحظه ی غریبیت
برا لحظه های آخر
به تو گریونم حسین
برا خشکی لب تو..
برا زخمای رو پیکر
به تو گریونم حسین
بمیرم واسه غریبیت
که نداشتی یار و یاور
تو رو کشتن لبِ تشنه..
به دلیلِ بغضِ حیدر
یا ذبیح العطشانْ بکربلا
با لب تشنه دست و پا زدی
یا قتیل العریانْ بکربلا
خواهر و از نیزه صدا زدی
حسین آقام..
به رأسِ رویِ نیزه اَت سلام..
حسین آقام..
همه میرن تو میمونی برام..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شور_امام_حسین
👇👇
سبک شور مولا علی (ع).mp3
9.3M
برا تاریکی قبرم
برا وحشت قیامت
به تو محتاجم حسین...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍ 🎤
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✅ شرح دعای روز نهم 👇👇👇 رحمت خداوند از واژگان مهم قرآني و روايي است كه سخنان زيادي پيرامون آن گفته
.
.
💢↶ شرح دعای روز نهم
✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره
【اَلّلهُمَّ اجْعَلْ لی فيهِ نَصيباً
مِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ】
خدايا من را از رحمت واسعه خودت
نصيب گردان
⤵️ برای استجابت اين دعا بايد چه كنيم؟
بايد به زير دستمان کمک کنيم
اگر وضع مالی كسی خوب است
برای دختران دم بخت مستمند جهاز تهيه كند
در اين صورت دعا دربارہ او مستجاب
میشود و اگر زلزله شود زير آوار نمیماند
چون رحمت خدا شامل حال او شدہ است
【وَاهْدِنی فيهِ لِبَراهينِکَ السّاطِعَةِ】
خدايا من را هدايت كن به ادله روشن خودت
◽️خدا دليلهای روشنی دارد كه
ما را به آن ادله روشن هدايت میكند
هر ظالمی كه به جزای اعمالش میرسد
عبرتی است برای ما، آدم با ديدن اين
عبرتها میتواند خداشناس شود
【وَخُذْ بِناصِيتی اِلی مَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ】
من را به سمت موجبات خوشنودی
و رضايت خودت ببر
از من راضی باش هر چند كه بد كردم
و عمرم را به بطالت مصرف كردم
حالا آمدهام
و من را به سمت رضايت خودت ببر
از من خشنود شو
و رضايت جامع داشته باش
بايد تمام عيبها را از خود دور كنم
و با غيبت نكردن، حلال كردن مال و ...
اين دعا دربارهام مستجاب شود
↫◄ تا مردم از ما راضی نشوند
خدا از ما راضی نمیشود
【بِمَحَبَّتِکَ يا اَمَلَ الْمُشْتاقينَ】
اين دعاها را دربارہ من مستجاب كن
به حق دوستی خودت ای آروزی مشتاقان
◽️اينطور میگوئیم چون خدا
نسبت به ما دوستی دارد
و خدا صد برابر محبت والدين
به اولاد ما را دوست دارد
روايت است كه دوستی صد درجه دارد
که ۹۹ بخش آن مخصوص خدا است
و یک درجه آن بين مخلوقات تقسيم شدہ
و خدا در همان یک بخش نيز سهم دارد
✨خدايا اين دعاها را به محبت خودت
دربارہ ما مستجاب كن
#شرح_دعای_روز_نهم_ماه_رمضان
.
روز نهم.Mp3
7.36M
💠 #شرح_دعای_روز_نهم_ماه_رمضان
🔸 مرحوم استاد مجتهدی تهرانی
.
|⇦•از درد غربت داشت كوثر...
#روضهوتوسل به حضرت خدیجه سلام الله علیه اجراشده#شب_دهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی
●━━━━━━───────
*بدون مقدمه روضه بخونم، دلاتون رو از همین جا ببرید شِعبِ ابی طالب، خیلی سوت و کورِ مثل قبرستانِ بقیع، قبر خانوم حضرت خدیجه سلام الله علیها تو همون شعب ابی طالب زیرِ آفتابه، تصور کن شعب ابی طالب پیغمبر در محاصره است، اینقدر سخت شده بود بر پیغمبر که از گرسنگی بعضی وقت ها یه هسته ی خرما رو چند نفر توی دهان میگذاشتن، حضرت خدیجه هر چه داشت رو فدای پیغمبر کرد، روزای آخر زیر یه چادر مریض احوال افتاده توی بستر، پیغمبر باید بره بیرون مراقبت از مسلمان ها بکنه، بار و فشارِ همه ی ماجرا رویِ دوشِ پیغمبرِ، اینقدر پیغمبر رو اذیت می کردن، هر وقت می اومد خانه خدیجه ی کبری یه جوری ازش استقبال می کرد پیغمبر همه ی غصه هاش از دلش می رفت، هر روز راه طولانی غارِ حرا رو برای بردن غذا برا پیغمبر طی می کرد، حالا این خانوم توی بستر بیماری افتاده، توی همون حال هر وقت پیغمبر رو میبینه خنده روی لبش میاد، پیغمبر شرمنده میشه، سرش پایین میاد...
این روزای آخر دیگه حال خانوم خراب شد، خانومی که همه ی ثروتش رو داده، حالا میخواد جون بده یه کفن نداره با خودش ببره...*
از دردِ غربت داشت كوثر گريه ميكرد
زهرا به روي قبر مادر گريه ميكرد
خاك مزار مادرش را ميگرفت و
با دست خود ميريخت بر سر گريه ميكرد
ياد گذشته ياد آينده برايِ
اين مادر و دختر، پيمبر گريه ميكرد
گرم تماشاي عزاداري آنها
يك گوشه اي آرام حيدر گريه ميكرد
تكرار شد اين قِصه اما در دلِ شب
اين بار زينب زار و مضطر گريه ميكرد
بر روي قبر مخفي مادر به يادِ
آن شعله ها و ياس پرپر گريه ميكرد
* چقدر این شبِ آخر هی صدا میزنه: اُمِّ سلمه! بعد از من برا دخترم مادری کن، اُمِّ سلمه! دختر شبِ عروسی نیاز به مادر داره، اُمِّ سلمه! یادت نره زهرایِ منو...
اون شبِ عروسی پیغمبر فرمود: همه برن فقط علی و فاطمه بمونن، وارد حجره شد، دستِ علی رو گذاشت تو دستِ زهرا، یهو دید اُمِّ سلمه داره نگاه میکنه، صدا زد: اُمِّ سلمه! نشنیدی گفتم همه برن؟ صدا زد: آخه من به خدیجه قول دادم، میگن تا اسم خدیجه اومد پیغمبر گریه کرد، فرمود: خدا رحمت کنه خدیجه رو...
دختر اون موقعی که میخواد مادر بشه خیلی به مادرش احتیاج داره، خانوم خدیجه! کجا بودی اون موقعی که...*
وقتي كه خون تازه از مسمار ميريخت
انگار بر حالِ علي در گريه ميكرد
صيادها با تازيانه حمله كردند
كوچه قفس بود و كبوتر گريه ميكرد
#شاعر علی صالحی
*این هایی که اومدن دَرِ خونه رو شکستن خیلی هاشون سر سفره ی خدیجه نشسته بودن، ای کاش اگه به خاطر علی نرفتید برا خاطر خدیجه در رو نمی شکستید...
وقتی خدیجه فاطمه رو میخواد به دنیا بیاره، همه ی زن های قریش خدیجه رو تنها گذاشتن...*
وقتی که زنهای قریشی تنها گذاشتن تو رو مادر
مونسِ تنهاییت شدم من تا خاطرت نشه مُکَّدر
*زهرا از توی بطنِ مادر با مادرش خدیجه صحبت می کرد، میگفت: مادر غصه نخور خودم کنارت هستم... اما حالا زهرا داره میگه: مادر! بیا ببین حالِ من چطوره...*
مسافر من ولی حرفاش از دوری و هجرونه
مسافر من ولی حرفاش دلم رو میلرزونه
مسافر من ولی برام روضه میخونه
*مادر! من آرومت میکردم، اما این بچه ببین چه جوری من رو میریزه بهم، چی میگه مگه؟ روضه میخونه: "یُومّاه! اَنَا المَظلوم ، یُومّاه! اَنَا العُریان، یُومّاه! اَنَا الغَریب، یُومّاه! اَنَا العَطشان" مادر! من تشنه هستم...
یه جای دیگه هم فاطمه داره با مادرش خدیجه حرف میزنه، میگه مادر یادت میاد:..*
وقت ولادتِ من اومد، هودجی روی فرش
چهار تا بانو که رسیدن، برای یاریِ تو از عرش
*وقتی زنها قریش نیومدن برای زایمان خدیجه، خدا به پیغمبرش فرمود: نگران خدیجه نباشی، موقع زایمان چهار تا بانوی بزرگ از بهشت اومدن کمک حالِ خدیجه...
فاطمه میگه: مادر یادت میاد؟ حالا بیا ببین همون بانوها دوباره اومدن، اما کجا؟ کی؟...*
باز هم اومدن ولی اینبار کنار رأسِ بی سرن با من
باز هم اومدن ولی اینبار دورِ تنورن با من
باز هم اومدن ولی اینبار سینه میزنن با من
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#حضرت_خدیجه
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_حضرت_خدیجه
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
rasouli-roze_10.mp3
4.76M
|⇦•از درد غربت داشت كوثر...
#روضهوتوسل به حضرت خدیجه سلام الله علیه اجراشده#شب_دهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی
روضه و توسل به اُم المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی
از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد خاک مزار مادرش را میگرفت و با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد *شبِ رحلتِ اُم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها .. امشب مادرمون فاطمه چه حالی داشت بمیرم برات بی بی جانم ..* یاد گذشته یاد آینده برای این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد *زهرای مرضیه یه طرف گریه میکرد رسول خدا از یه طرف .. یا رسول الله .. سال ها بعد از رحلت خانم خدیجه کبری حضرت گریه می کرد .. تو هم امشب برا این خانم گریه کن .. اُم سلمه بعد از جناب خدیجه والامقام ترین و شریف ترین همسرِ پیغمبرِ .. خیلی باوفا بود .. ام سلمه میگه هر وقت اسم خدیجه رو میبردیم «فَلَمَّا ذَكَرْنَا خَدِیجَةَ بَكَى رَسُولُ اللَّهِ ..» پیغمبر گریه می کرد بعد میفرمود : «ثُمَّ قَالَ خَدِیجَةُ وَ أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ» (1) کجا کسی مثه خدیجه میشه ..! «صَدَّقَتْنِی حِینَ كَذَّبَنِی النَّاسُ» وقتی همه منو تکذیب کردن خدیجه منو تصدیق کرد .. «وَ وَازَرَتْنِی عَلَى دِینِ اللَّهِ» در راهِ دین خدا منو یاری کرد .. «وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا» و با مالِ خودش کمک کرد به اسلام .. بعد پیغمبر فرمود خدا به من فرمان داده خدیجه رو به بهشتِ برین بشارت بدم .. اینطور بود پیغمبر با خدیجه سلام الله علیها .. امشب همه گریه میکردن ..* گرم تماشای عزاداری آنها یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد *ولایتِ امیرالمومنینُ پذیرفته بود این بی بی .. رسول خدا به خدیجه سلام الله علیها فرمود: «یَا خَدِیجَةُ هَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاکِ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُهُمْ بَعْدِی ..» (2) خدیجه، همسرِ عزیزم .. این علی مولای تو و مولایِ همۀ مومنینِ .. امام مسلمین و مومنین بعد از منِ رسولِ خداست .. بعد بی بی فرمود: «صَدَقْتَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بَایَعْتُهُ عَلَى مَا قُلْتَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكَ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً عَلِیماً» بی بی هموز زمانِ امامتِ مولا رو درک نکرده بود بعد از پیغمبر زنده نبود ولی به امیرالمومنین ایمان آورد .. ای وای بر اونایی که بیعت کردن ولی بیعتشون با علی رو شکستن ..* تکرار شد این قِصه اما در دل شب این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد بر روی قبر مخفی مادر به یادِ آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد وقتی که خون تازه از مسمار میریخت انگار بر حال علی در گریه میکرد دست خدا را دست بسته میکشیدند زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد صیادها با تازیانه حمله کردند کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد یک روز هم زینب به زیر تازیانه در قتلگه پیش برادر گریه میکرد وقتی که طفلان بین آتش میدویدند بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد
شاعر : #علی_صالحی منابع: 1)مناقب خوارزمى، ص 342- 354 شماره 364 2)مجلسى، بحار الأنوار ؛ ج۱۸ ؛ ص۲۳۳
#وفات_حضرت_خدیجه
#روضه_حضرت_خدیجه
.
1. صحبت های مقدماتی.mp3
946.1K
قسمت اول :
#وفات_حضرت_خدیجه
( سلام الله علیها )
#صحبت_های_مقدماتی
#استاد_حیدرزاده
شب وفات ، اُمُّ المومنین ، حضرت خدیجه ( سلام الله علیها )است ، امیدوار هستیم خداوند ، با نابودی آل سعود ، روزی ما کند ، یک چنین شبی هم ، مکه مُکرمه ، کنار شِعب ابیطالب ، قبور مطهر خاندان رسالت ، مخصوصا اُمُّ المومنین حضرت خدیجه ( سلام الله علیها ) را زیارت کنیم ، نثار روح این مادر ، نثار روح همسرش خاتم الانبیاء (ص) ، و نثار روح دخترش حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) ، و نثار روح دامادش امیرالمومنین ، علی ابن ابیطالب ( علیه السلام ) ، و فرزندانشان ، #صلواتی عنایت بفرمائید ...
4/3/1397
بیت مرحوم آیت الله بروجردی
(رحمه الله علیه)
https://eitaa.com/javdafshani
4. جز نوای عشق.mp3
7.06M
قسمت چهارم :
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا
اُمَّ فاطِمَةُ الزَّهرا
#مدح_حضرت_خدیجه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
جز نوای عشق
هرگز نیست شوری در سرش
او که سرتا پا شده
محو صفات دلبرش
شد مسلمانِ نگاهِ
رحمتً لِلعالمین
قبل از آنیکه بخواند
آیه ای پیغمبرش ..
شأن او بنگر
سلام از ذات حق می آورَد
تا که از معراج می آید
به خانه همسرش ..
هرچه زن های عرب
زخم زبانش میزدند ؟
بیشتر از قبل ها میشد
به احمد باورش ..
میرود اسلام
تا اوجِ آن زمان که میشود
ثروت بانو و
تیغ مرتضی بال و پرش ..
اَشهدُ اَنَّ علی را گفته
چون قبل از غدیر
اُسوه ی عالَم
شد ایمانِ ولایت محورش
پاک تر از او نبوده
پس خدا میخواسته
پرورش یابَد
درآغوشِ خدیجه کوثرش
مادرِ زهراست اُم المومنین
شاعر بگو :
کوری چشمِ تمامِ دشمنانِ ابترش
تا قیامت
زیر دِینِ مادری هستیم که
مادری کرده
برای اهلِ عالم دخترش ...
شاعر : #احمد_جواد_نوآبادی✍
.