eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
Kashani-14020525-KodamHussain03-09-Hkashani_Com.mp3
41.63M
📋 جلسه نهم فصل سوم "کدام حسین علیه السلام؟ کدام کربلا؟" 📆 دوشنبه بیست و پنجم مردادماه ۱۴۰۲ بنی امیه از سقیفه ریشه ی انحراف رو بنا کردن و یزید محصول آن طرز فکر انحرافی بود و لذا امام حسین بدنبال زدن ریشه ی انحرافات و تحریفات بود و دعوای شخصی با عبیدالله و یزید نداشت. (مثلی لایبایع )حضرت فرمود مِثلِ منی با یزید بیعت نخواهد کرد(اگرچه اکثریت جامعه بیعت کرده باشند) بنی امیه مسیر تمسک به اهلبیت رو مسدود کردن ... لذا فهم مردم از اهلبیت و امام تغییر کرد و دیگه احساس نیاز به اوامر و نواهی امام نداشتن، توجه به "لن تضلوا ابدا" نداشتن و گمراه شدن.لذا بجای تبعیت از امام، مخالفت کردند. اما با روی کار آمدن یزید و تخلفات آشکارش، امام فرصت روشنگری بیشتر و عمومی تری پیدا کرد. مردم هم وقتی خلاف شرعِ آشکار یزید را می دیدند و می شنیدند که عبدالله عمر ها هم ،از یزید حمایت میکنند ، از دین گریزان میشدند و این فرصت مناسبی بود که امام روشنگری کنند.
. السلام علیک یا ثارالله پای کار حسین می مانیم با شه عالمین می مانیم با علمدار کربلا هستیم خادم زینبین می مانیم با دلیری و غیرت عباس در مسیر حسین می مانیم تا قیامت به روضه های غمش همه در شور و شین می مانیم مُهجه ی قلب زینب کبری با تو نور دو عین می مانیم در بهشت محبت تو حسین تا ابد زیر دِین می مانیم ما به عشق تو در ره علی و یار پیر خمین می مانیم ✍ انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم .
▪️امام رضا(ع) ▪️قدم قدم داره دلم... 👇
▪️سینه زنی امام حسین ع ▪️دوای هر دردی... ▪️ 👇
علیه_السلام ◾️ [جلسه‌ی سی‌ام _ شب‌سی‌ام ‌محرم] تیر ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 دهه‌ی سوم_ ماه‌محرم الحرام ۱۴۰۲شمسی 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه گفتم به دوست از چه نهانی ز دیده‌ام ۲. دشمنی بنی‌امیه لع با مسأله حق‌پرستی و خداوند متعال _ آیه ۱۹ سوره‌ی حج _ روایات آیه ۱۹ حج ۳‌. ریشه‌های دشمنی بنی‌اُمیه با بنی‌هاشم ۴‌. رفتار بنی‌اُمیه در زمانِ حکومتِ امیرمؤمنان علی علیه‌السلام _ در جنگ جمل ۵. کشتار شیعیان امیرمؤمنان علی علیه‌السلام 👇
علیه_السلام ◾️ [جلسه‌ی سی‌‌ویکم _ شب‌ اول ‌صفر] مرداد ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 دهه‌ی اول_ ماه‌ صفر المظفر ۱۴۰۲شمسی 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه شبی به گوشه‌ی کاشانه‌ات پناهم ده ۲. شیوه‌های دشمنیِ بنی‌اُمیه با اهل‌بیت علیهم‌السلام _ مطاعنِ معاویه لعين _ مطاعنِ یزید ملعون ۳. اسارتِ اهل‌بیت علیهم‌السلام _ ورود به شام _ نام اسیران ِ زن در کربلا از بنی‌هاشم _ نام مردان اسیر در کربلا _ مسیر حرکت (ورود به کوفه) _ مسیر حرکت (ورود به شام) 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. عصر عاشورا که دشمنان براى غارت به خیمه ها ریختند، در درون خیمه ها مجموعا ۲۳ کودک از اهل بیت علیه السلام را یافتند. به عمر سعد گزارش دادند که این ۲۳ کودک ، بر اثر شدت تشنگى در خطر مرگ هستند. عمر سعد اجازه داد به آنها آب بدهند. وقتى که نوبت به حضرت رقیه علیه السلام رسید آن حضرت ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوى قتلگاه حرکت کردیکى از سپاهیان دشمن پرسید: کجا مى روى ؟ حضرت رقیه علیه السلام فرمود: (سلام الله علیها) بابایم تشنه بود. مى خواهم او را پیدا کنم و برایش آب ببرم (سلام الله علیها)او گفت : آب را خودت بخور. پدرت را با لب تشنه شهید کردند.حضرت رقیه علیها السلام در حالی که گریه مى کرد، فرمود: پس من هم آب نمى آشامم. 🔹 نیز در کتاب مفاتیح الغیب ابن جوزى آمده است 🔹 که صالح بن عبدالله مى گوید موقعى که خیمه ها را آتش زدند و اهل بیت علیهم السلام رو به فرار نهادند، دخترى کوچک به نظرم آمد که گوشه جامه اش آتش گرفته ، سراسیمه مى گریست و به اطراف مى دوید و اشک مى ریخت . مرا به حالت او رحم آمد. به نزد او تاختم تا آتش جامه اش را فرو نشانم . همین که صداى سم اسب مرا شنید اضطرابش بیشتر شد. گفتم : اى دختر، قصد آزارت ندارم . بناچار با ترس ایستاد. از اسب پیاده شدم و آتش جامه اش را خاموش ‍ نمودم و او را دلدارى دادم . یکمرتبه فرمود: اى مرد، لبهایم از شدت عطش ‍ کبود شده ، یک جرعه آب به من بده . از شنیدن این کلام رقتى تمام به من دست داده ظرفى پر از آب به او دادم . آب را گرفت و آهى کشید و آهسته رو به راه نهاد. پرسیدم : عزم کجا دارى ؟ فرمود خواهر کوچکترى دارم که از من تشنه تر است . گفتم مترس ، زمان منع آب گذشت ، شما بنوشید گفت : اى مرد سوالى دارم ، بابایم حسین علیه السلام تشنه بود ، آیا آبش دادند یا نه ! گفتم : اى دختر نه والله ، تا دم آخر مى فرمود(اسقونى شربه من الماء) مى فرمود: یک شربت آب به من بدهید، ولى کسى او را آبش نداد بلکه جوابش را هم ندادندوقتى که آن دختر این سخن را از من شنید، آب رانیاشامید،بعضى ازبزرگان مى گوینداسم اوحضرت رقیه خاتون علیه السلام بوده است . ✅حضرت رقیه علیها السلام شیخ على فلسفى ص ۱۳ . بانوان خاندان نبوّت بعد از واقعه ی عاشورا شهادت پدران را از دخترانشان پنهان می‌کردند و به آنها می‌گفتند که پدران شما به سفر رفته‌اند. پ امام حسین علیه السلام دختر کوچک چهارساله ای داشت ، شبی از خواب بیدار شد و گفت: پدرم حسین کجاست؟ همین الآن او را در خواب دیدم که بسیار مضطرب و هراسان بود. فَلَمَّا سَمِعَتْ النِّسْوَةُ ذَلِکَ بَکَیْنَ وَ... إِرْتَفَعَ الْعَوِیلُ / وقتی بانوان حرم سخنان او را شنیدند، گریستند. صدای آه و ناله در آن فضا پیچید. فَأَمَرَ بِأَنْ یَذْهَبُوا بِرَأْسِ أَبیِهَا إِلَیْهَا / یزید دستور داد تا سر پدرش را برای او ببرند. فَأَتَوْاهُ بِالرَّأْسِ الشَّرِیفَةِ وَ جَعَلُوهُ فِي حُجْرِهَا فَقَالَتْ / سر شریف پدر را آوردند و در آغوش دختر گذاشتند. مَاهَذَا؟ / دختر پرسید: قَالُوا: رَأْسُ أَبیِکِ! / در جواب گفتند: سر پدر توست! یَا أَبَتَاهْ! مَنْ ذَالّذِي خَضَبَکَ بِدِمَائِکَ؟ / پدر جان! چه کسی محاسنت را به خون خضاب کرده است؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ ذَالّذِي قَطَعَ وَرِیدَکَ؟/ پدر جان! چه کسی رگ های گردنت را بریده است؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ ذَالّذِي أَیْتَمَنِي عَلَی صِغَرِ سِنِّي؟ / پدر جان! چه کسی مرا در این کودکی یتیم کرد؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ بَقِیَ بَعْدَکَ نَرْجُوهُ؟ / پدر جان! چه کسی بعد از تو ماند تا امیدمان به او باشد؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ لِلْیَتِیمَهةِ حَتَّی تَکْبُرَ؟ / پدر جان! چه کسی سرپرست این دختر یتیمت هست تا بزرگ شود؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ لِلنِّسَاءِ الْحَاسِراتِ؟ / پدر جان! چه کسی حامی این بانوان بدون پوشش است؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ لِلْاَرَامِلِ الْمَسْبِیَّاتِ؟ / پدر جان! چه کسی فریادرس این بیوه گان اسیر است؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ لِلْعُیُونِ البَاکِیَاتِ؟ / پدر جان! چه کسی بر این چشم های اشک‌بار ترحّم می‌کند؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ لِلضَّایِعَاتِ الْغَریبَاتِ؟ / پدر جان! چه کسی این گمشدگان غریب را پناه می‌دهد؟ یَا أَبَتَاهْ! مَنْ بَعْدُکَ؟ وَاخَیبَتَاهْ مِنْ بَعْدِکَ! وَاغُرْبَتَاهْ! / پدر جان! بعد از تو چه کسی مانده ؟ وای بر ناامیدی بعد از تو ! ای وای از غربت و تنهایی! یَا أَبَتَاهْ! لَیْتَنِي لَکَ الْفِدَاءُ! / پدر جان! ای کاش قربانی تو می‌شدم! یَا أَبَتَاهْ! لَیْتَنِي قَبْلَ هَذَا الْیَوْمِ عُمْیَاءٌ! / پدر جان! ای کاش قبل از این کور بودم. 📚کتاب چهل منزل با حسین(ع) .
. اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز 7 ماه صفر ♦️سند اول: «تثبیت الامامة» قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده کتاب « تثبیت الامامة»تالیف «سید قاسم بن ابراهیم الرسی» است که در سال 246 وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. گفتنی است وی از روات احادیث هم بوده است و بدون واسطه از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت نقل میکرده است. وی در کتاب خویش چنین آورده است. «الامام الحسن علیه السلام ابوه الامام امیرالمومنین علی علیه السلام، امه فاطمه الزهراء سلام الله علیها، ولادته: ولد فی المدینه لیلة النصف من شهر رمضان فی السنة الثالثة للهجره، القابه: التقی، الزکی، السبط، وفاته: توفی فی السابع من شهر صفر سنة خمسین من الهجرة» ♦️سند دوم: قول شهید اول یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر واقع شده است، شهید اول (متوفای 786) می باشند ایشان در کتاب شریف «دروس» می فرمایند: الامام، الزکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة ... و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین من الهجرة.[1] ♦️سند سوم :«مرحوم کفعمی» یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف «مصباح» می باشد ایشان در این کتاب چنین می فرماید: » ولد فی یوم  الثلاثاء  منتصف شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة و توفی یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة خمسین من الهجرة.[2] ♦️سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب «وصول الاخبار الی اصول الاخبار» می باشد وی که متوفای سال 984 هجری است در کتاب خویش میفرماید: « هو الامام الزکی ابومحمد سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة مسموما فی المدینة یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة تسع او ثمان و اربعین و قیل سنة خمسین من الهجره عن سبع و اربعین سنة.[3] .