.
#خروج_کاروان_از_مکه
⚫️ جدم به من امر کرده است
عبدالله بن عباس و عبيدالله بن زبير آمدند و مانع رفتن حضرت شدند. حضرت فرمود: «جدم به من امر كرده، بايد امر او را اطاعت كنم و بروم.» ابن عباس گفت: واحسيناه.
بعد عبدالله بن عمر آمد و گفت: شما با اهل ضلال صلح كنيد كه قتل و قتال نباشد. پس فرمود: «ای اباعبدالرحمن! آيا جريان يحيی بن زكريا را میدانی؟ بنی اسرائيل از طلوع فجر تا غروب آفتاب هفتاد پيغمبر را به قتل رساندند و باز رفتند در بازار نشستند و به تجارت مشغول شدند مثل اين كه هيچ كاری نكردهاند. بعد خدا از آنها انتقام گرفت. پس بپرهيز ای اباعبدالرحمن، اينها كمک نمیكنند و بیوفا هستند.»
و بدینگونه بود که امام حسین علیهالسلام و ۱۹ تن از آل ابیطالب و ۸ تن موالی و حرم و خانواده پيامبر صلی الله عليه و آله از مکه به سوی کوفه و کربلا شدند و حركت اين كاروان پرهياهو بويژه در موقع جدايی از خويشان و بستگان در چنين روزی كه هوشياران جهان آن روز به مكه آمدند و برای هر يک فاميلهایی است. جدايی اينها در چنين روزی بسيار دشوار بوده است.
📚منبع
اعيان الشيعه، سید محسن امین عاملی، ج ۳، ص ۲۵۶
سيرة الحسين(ع)، سید جعفر مرتضی عاملی، ص ۱۷۷
#روز_ترویه
#امام_حسین
#از_مکه_تا_کربلا
#یوم_الترویه
#مداحی_عالمانه
...........
🟠 کشتهشدن در داخل مکه
حسین بن علی(ع) به عبدالله بن زبیر فرمود:
«به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکه کشته شوم، برای من دوست داشتنیتر است تا آنکه به اندازه یک وجب در داخل مکه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر من به لانهای از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آنچه را از من میخواهند، به دست آورند.»
📚منبع
الحدائق الناضره، یوسف بحرانی، ج۱۳، ص۳۶۴
.