.
#امامت
#معرفه_الامام
🔻امام رضا سلام الله علیه فرمود:
اَلْإِمَامُ اَلْبَدْرُ اَلْمُنِيرُ وَ اَلسِّرَاجُ اَلزَّاهِرُ وَ اَلنُّورُ اَلسَّاطِعُ وَ اَلنَّجْمُ اَلْهَادِي فِي غَيَاهِبِ اَلدُّجَى
امام مانند ماه درخشان و مانند چراغی پر نور است.
امام نوری است که شعاع آن همه عالم را فرا گرفته است و ستاره ای هدایتگر در شب های ظلمانی است برای کسی که راه را گم کرده.
📚الکافی ، ج ۱ ، ص ۱۹۸
............
#امام_کاظم
👈یکی از ویژگیهایی که از شخصیت مقدس امام موسی بن جعفر گزارش شده است عشق به عبادت است.
➖وقتی كه هارون الرشید ،امام موسی بن جعفر(ع)را در قعر زندانهای تاریك و نمور زندانی نمود، و احساس كرد كه جای خلوتی برای ابراز عشق و محبت به معبود خود یافته، دست به آسمان برداشته، عاشقانه عرضه داشت:
از دعاهای امام در گوشه ی زندان این دعا بود: «اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ؛ خداوندا! تو می دانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می گویم.(۲)
➖المناقب می نویسد: «كان الذكرُ الحكیمِ رفیقُ الامامِ فی خَلَواتِه، و صاحِبُهُ فی وَحشَتِه وكان یَتلوه بِاِمعانٍ و َ تَدَبُّرٍ و كان مِن اَحسنِ الناسِ صوتاً به، فاذا قَرَا یَحزَن و یَبكی السامعون لتلاوته» قرآن حكیم یار تنهاییهای امام و مونس وحشتش بود، همیشه قرآن را با دقت و تدبر تلاوت مینمود، و دارای زیباترین صوت قرآنی بود. هرگاه قرآن میخواند، شنوندگان به خاطر تلاوتش محزون میشدند و گریه میكردند.
➖یکی از دستورات امام به شیعیان عبارت است از این که بخشی از ساعات شبانه روز را به عبادت اختصاص دهند؛
✔️حدیث
إِجْتَهِدُوا فی أَنْ یكُونَ زَمانُكُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاْخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یعَرِّفُونَكُمْ عُیوبَكُمْ وَیخَلِّصُونَ لَكُمْ فِی الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِكُمْ فی غَیرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَی الثَّلاثِ ساعات»(۳)
بکوشید که اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد:
۱. قسمتى براى مناجات با خدا،
۲.قسمتى براى تهیّه معاش
۳.قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیبهاى شما را به شما می فهمانند و در دل به شما اخلاص مى ورزند،
۴.و قسمتى را هم در آن خلوت می کنید براى درک لذّت هاى حلال و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید.
💠داستان
هارون الرشید، برای شكنجه و یا تحقیر نمودن آن حضرت در دید مردم، فاحشهای رقاصه و زیبا را به بهانه خدمتكاری نزد ایشان فرستاد و از طرفی غلامی را گمارد كه مواظب اوضاع باشد. وقتی كنیز را به محضر آن حضرت آوردند، فرمود: من نیازی به كنیز و خدمتكار ندارم؛ لذا او را برگردانید. هارون الرشید از این كار ناراحت شد و گفت: ما با اجازه او، وی را زندانی نكرده ایم تا كنیز را نیز با اجازه او به آنجا بفرستیم و بعد دوباره دستور داد كنیز را به زندان برگردانند...
مدتی گذشت. غلام، گزارش داد كه كنیز نیز به سجده افتاده و پیوسته و مرتب در سجده میگوید: «قدوس قدوس سبحانك سبحانك سبحانك..» هارون گفت: موسی بن جعفر وی را سحر كرده است!! او را با سرعت نزد من آورید. وقتی كنیز را نزد او بردند، دیدند از خوف خدا میلرزد و مرتب به آسمان نگاه میكند؛ آن گاه مشغول نماز گشت. هارون پرسید: چرا چنین میكنی، این چه حالی است كه در پیش گرفته ای؟
كنیز گفت: من داستان بسیار عجیبی دارم، و آن این است كه وقتی محضر امام كاظم(ع)شرفیاب شدم، او مرتب مشغول نماز و دعا بود. سرانجام به وی عرض كردم:ای مولا و سید من! آیا كاری دارید كه من آن را انجام دهم؟ فرمود: من با تو كاری ندارم. عرض كردم: مامور به خدمت شما میباشم. فرمود: اینها چه بد فكر میكنند. ناگهان متوجه باغ بزرگی شدم كه ابتدا و انتهای آن پایانی نداشت؛ این باغ با فرشهای زیبا و پرارزش مفروش شده بود، و كنیزان و حوریانی زیبا در آن صف كشیده بودند، و در دستهای خود ظرفهای آب و طشت برای شستن دستهای آن حضرت آماده ساخته بودند، از آن به بعد به سجده افتادم تا لحظهای كه غلام به بالین من آمد. هارون گفت: شاید این قضایا را در خواب دیده ای؟ كنیز گفت: به خدا قسم همه اینها را قبل از اینكه به سجده روم با چشمان خود دیدم و سجدهام برای سپاس از آنها بود. هارون دستور داد از او مراقبت نمایند كه این حرفها را به كسی نگوید. آن كنیز دوباره به سجده افتاد و مشغول نماز شد. همیشه كارش این بود و مرتب میگفت: عبدصالح نیز چنین میكرد و من در عالم واقع دیدم كه آن كنیزان مرا خطاب كردند كه از حضور امام كاظم(ع)دور باشم و به من گفتند كه ما برای خدمت امام موسی بن جعفر برتر و مناسبتر هستیم.
.