eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.1هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔷🔶 👈🏼👈🏼 ، در کتاب: [تألیف ۱۲۷۸ق] می‌نویسد: نُقِلَ عن عن قال: رجعتُ من الطواف مع جماعة من الأبرار فأطرق علینا السُرّاقُ قریبَ الدمشق؛ یعنی نقل شده از عبدالکمال از عبدالصالح هروی می‌گفت که: وقتی با جماعتی از ابرار از طواف کعبه برگشته بودیم، در نزدیکی شام از راهزنان نافرجام بر سر ما ریختند. فَنَهَبوا أموالَنا وقَتَلوا جُلَّنا؛ پس اموال را به‌غارت بردند و بزرگان ما را کشتند. وإنّی فررتُ وکان معی مَقتَل أحمد ابن حنبل فرأیتُ غاراً فی جانب الجبل فقَرِبْتُ إلیها وکنتُ فی غایة الحزن والغمّ؛ یعنی آنگاه من فرار کردم و مقتل احمدبن‌حنبل با من بود. پس در آن‌وقت در دامنۀ کوه غاری را مشاهده نمودم، پس به‌آن غار رفتم و در نهایت حزن و غم و ألم بودم. ➖ فقلتُ فی نفسی: أفُكُّ المقتلَ وأقرأه وأبکی علی مصائب آل الرسول وإخوانهم؛ پس با خود گفتم که: این مقتل را می‌گشایم و می‌خوانم و گریه می‌نمایم بر مصیبت‌های اولاد رسول و برادرانش. ففککتُه وقرئتُه فرفعتُ صوتی بالبکاء فسمعتُ صوتاً مرتفعةً حزینةً محرقة من وراء الغار؛ پس آن کتاب را گشودم و او را می‌خواندم و صدای خود را به گریه بلند نمودم، پس ناگاه صدایی بلندیی و محزونی با سوزوگدار از عقب غار شنودم. ➖ فقلتُ: صاحبُ هذا الصوت من صواحبی. فمشیتُ فی أَثَرِه فرأیتُ رجلاً مهیباً عجیباً یبکی؛ پس با خودم گفتم که: صاحب این صدا از مصاحبان من است. پس از عقب آن صدا رفتم، پس شخصی مهیبی با هیئت عجیبی مشاهده کردم و دیدم که گریه می‌کند. وهو یقول: یا حسین، لیتنی کنتُ تراباً ولم أرك کما رأیتُك. و می‌گوید: ای حسین، ای کاش خاک می‌شدم و تو را به آن‌حالت نمی‌دیدم، چنانکه مشاهده کردم. ➖ فغلب علیّ الخوفُ وقلتُ: یاعبدالله، من أنت؟ قال: أنا زعفر الجنّیّ. پس خوف بر من غلبه کرده، گفتم: ای بندۀ خدا، تو کیستی؟ گفت: منم . وقلتُ: یا عبدالصالح، ما تفعل هنا؟ گفتم: ای بندۀ صالح، در این مکان چه می‌کنی؟ قال: عاهدتُ الله من یوم قَتْلِ سیّدی الحسین أنْ لا أشْبَعَ ولا أروی أبداً وأبکی علیه وأحضُرَ فی کلّ مجلسٍ یُقِیمُ مصیبتَه إلی أنْ أدرکنی الموتُ؛ گفت: با خدا تعاهد کرده‌ام از روز شهادت آقایم حسین علیه‌السلام، به‌اینکه نه سیر شوم و نه بسیار بیاشامم در هیچ وقت، و گریه نمایم بر آن‌جناب و حاضر شوم در مجلس عزای او، تا اینکه اجل مرا درک نماید. 📚 وسیله الفردوس، حسین بن عبدالرزاق تبریزی، نسخه خطی به‌شماره ۸۲۷ کتابخانه مرعشی قم، ص۴۵۲ .