eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. حضرت بنت الحسن علیهما السلام تذکر: مطالبی که در رابطه با ایشان بیان شده است را در کتب تاریخی نیافتیم. آنچه که به ما رسیده است از طریق نقل شفاهی می باشد. حضرت فاطمه صغری علیهاالسلام به لقب (شریفه ) مشهور هستند و در حله مدفون میباشند. بنابر آنچه که از قدیم اهالی شهر حله، سینه به سینه از گذشتگان خود نقل میکنند، این بانو بعد از گذراندن ایام اسارت و تحمل مصائب آن، با اسراء اهلبیت علیهم السلام به کربلا بازگشته و بعد از مراجعت کاروان از کربلا به طرف مدینه، دو روز بعد از اربعین بر اثر تازیانه ها و شدت مصائب به شهادت رسیده و در حله دفن شدند. و همچنین آمده ایشان بیستم یا بیست دوم محرم در مسیر شام وقتی براثر خستگی و مصائب روی زمین افتادند ،زیر پای ناقه سواری که با عمد بر روی ایشان با ناقه رفت به شهادت رسیدند. شیعیان در این سالها معجزات خارق العاده ای مثل شفای بیماریهای صعب العلاج را از صاحب این حرم دیده اند. بنحوی که حضرت شریفه خاتون سلام الله علیها رابه "دکتور آل الله" و "طبیبة معلولین" لقب داده اند. حرم ایشان در تمامی ایام سال مملو از زائران دلباخته است. در این شهر مرسوم است که بعد از توسل و گرفتن حاجت، به عنوان عرض تشکر ازین بانوی جلیل القدر با نصب متنهای مختلفی بر در و دیوار حرم از حضرت سپاسگذاری میکنند. هم اکنون، از فاصله ی زیادی قبل از حرم مطهر ایشان، بسیاری از این تشکرات بر در و دیوارها مشاهده میشود. جالب اینکه در بین امامزادگان‌کشور عراق بیشترین موقوفه و نذورات را این حرم داشته است که نشان می دهد چقدر حاجتمند را پاسخ داده است ..................... علیهماالسلام شریفه ای که شرف داده ای شرافت را کریمه ای که بها داده ای کرامت را قرار بوده که حلّه ، مدینه ای باشد که وا کنی تو در آن باب استجابت را نوشته اند به دیوارهای مرقد تو کریم زاده ،کریمانه داده حاجت را چقدر نذر و نیاز و چقدر موقوفه میان حلّه، عَلَم کرده ای سخاوت را فلج‌ کنار ضریح تو پا شده ،باید گرفت از مطبت ،فضل خرق عادت را شبیه قاسم اگر زیر دست و پا رفتی گمان کنم که عسل ،خوانده ای شهادت را میان درد ،چه زیبا نموده ای تفسیر برای حضرت ایّوب، صبر و طاقت را به لطف حجب و حیا ،دور ماندی از انظار کشیده ای به رخ کوفیان،نجابت را میان سلسله ها کم نشد جلالت تو که ارث برده ای از مجتبی صلابت را برای تو که عزیز دل حسن بودی چگونه شرح دهم محنت اسارت را بگو نداشته ای زیوری به همراهت دمی که وصف کنم درد عصر غارت را کنار فاطمه ها در مسیر شام بلا چشیده ای همه دم تلخی جسارت را برای کشتن تو پای ناقه لازم نیست که دیده ای به سر نی، سر امامت را ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. متن روضه اربعین امام حسین علیه السلام ـ ناشناس کاروان اربعین سه روز کنار قبر ابی عبدالله عزاداری کردند ، امام سجاد دید اگر این زن و بچه بیشتر بمانند  هلاک می شوند . دستور داد بار شتران را ببندند از کربلا به طرف مدینه حرکت کنند وقتی بارها را بستند ، آماده حرکت شدند همه با ناله و فریاد جهت وداع کنار قبر امام حسین (ع) جمع شدند ، سکینه قبر  بابا را در آغوش گرفت ، گریه  می کند صدا زد :  اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً                 بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ای زمین کربلا ! بدنی را در تو به ودیعه گذاردیم ، که بدون غسل و کفن مدفون شد . اَلا یا کربلا نُودِعکِ رُوحاً                لِاَحمَدَ وَ الوصِیِّ مَعَ الاَمِینا ۱ ای کربلا کسی را در تو به یادگار نهادیم که او روح احمد و وصی اوست . نقل می کنند : حضرت رباب آمد خدمت امام سجاد ، گفت : آقا من خواهش از شما دارم آقا به من اجازه بده کربلا بمانم آخر نمی توانم قبر حسین را تنها بگذارم ،حسین زهرا کسی را ندارد ، آنهایی که می گویند : رباب یک سال ماند شب و روز برای مصائب حسین گریه می کرد  روزها می آمد در برابر آفتاب می نشست، زیر سایه نمی رفت هر چه می گفتند : اجازه بدهید سایبان درست کنیم زیر سایبان گریه کنید . می گفت : آخر من دیدم بدن حسین زیر آفتاب بود ۲ ۱٫ نظری منفرد ، قصه کربلا ، ص ۵۳۱ . ۲٫ سوگنامه آل محمد ، ص ۵۰۰ ، قصه کربلا ، ص۵۴۷ ، کامل بن اثیر ۴/۸۸  . ************* .......... ✅امام سجاد(ع) با دست مبارک خود آنهایی را که برای استقبال از کاروان کربلا آمده بودند، ساکت کرد و آن‌گاه چنین خطبه خواندند :  📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ مالِكِ‏ يَوْمِ الدِّينِ‏ بَارِئِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ الَّذِي بَعُدَ فَارْتَفَعَ فِي السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ قَرُبَ‏ فَشَهِدَ النَّجْوَى نَحْمَدُهُ عَلَى عَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ فَجَائِعِ الدُّهُورِ وَ أَلَمِ الْفَجَائِعِ وَ مَضَاضَةِ اللَّوَاذِعِ وَ جَلِيلِ الرُّزْءِ وَ عَظِيمِ الْمَصَائِبِ الْفَاظِعَةِ الْكَاظَّةِ الْفَادِحَةِ الْجَائِحَةِ. ....... ♦️سپاس خداوندی راست که پرودگار دو جهان است و فرمانروای روز جزا و آفریننده همه مخلوقات. خداوندی که عقل‌ها قدرت درکش را ندارند، و رازهای پنهان، نزد او آشکار است. خداوند را به خاطر سختی‌های روزگار و داغ‌های دردناک و مصیبتهای بزرگ و سخت و اندوه آوری که به ما رسید، سپاس می‌گزارم.  حمد خدای را که ما را با مصیبت‌های بزرگ و حادثه بزرگی که در اسلام واقع شد، آزمود. ای مردم، اباعبدالله(ع) و عترت او کشته شدند و زنانش اسیر، و سر مقدس او را بالای نیزه در شهرها گرداندند، و این مصیبتی است که نظیر و مانندی ندارد. ♦️ای مردم! پس از این مصیبت، کدام یک از مردان شما دلشاد خواهد بود؟ کدام دلی است که از غم و اندوه خالی بماند و کدام چشمی که از ریختن اشک خودداری کند؟ در صورتی که هفت آسمان بر او گریستند و ارکان آسمان‌ها به خروش آمد، زمین نالید و درختان و ماهیان و امواج دریاها و فرشتگان مقرب و همه اهل آسمان‌ها در این مصیبت عزادار شدند.  ای مردم! کدام دلی است که از کشته شدن حسین(ع) نشکند؟ کدام چشمی که بر او نگرید و کدام گوشی که بتواند این مصیبت بزرگ را که بر اسلام وارد شده است، بشنود و کر نشود؟  ای مردم! ما را پراکنده ساختند و از شهرهای خود دور کردند، گویا اهل ترکستان یا کابل باشیم! بی آنکه مرتکب جرم و گناهی شده یا تغییری در دین اسلام داده باشیم. چنین برخوردی را از گذشتگان به یاد نداریم و این جز بدعت چیز دیگری نیست.  به خدا قسم اگر پیغمبر اکر به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می‌داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند کاری بکنند. انالله و اناالیه راجعون. مصیبت ما چه بزرگ و دردناک و سوزاننده و سخت و تلخ و دشوار بود. از خدای متعال خواهانیم که در برابر این مصائب به ما اجر و رحمت عطا فرماید؛ زیرا او قادر و انتقام‌ گیرنده است.(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۴ .
. 📜پاداش همراهی خوب حارث بن كعت مي‌گويد: فاطمه دختر علي بن ابي طالب عليه السلام به من گفت: به خواهرم زينب عليها السلام گفتم: اين مرد شامي كه از شام به همراه ما آمد، شرائط خدمت را نيكو بجاي آورد، بجاست كه او را صلتي و يا پاداشي دهيم زينب سلام الله عليها گفت: بخدا سوگند چيزي نداريم كه به او هديه كنيم بجز همين زيورها! گفتم همين‌ها را به او خواهيم داد! فاطمه دختر علي عليه السلام مي‌گويد: من دست بند و بازوبند خود را بيرون آوردم و خواهرم نيز چنين كرد! و آنها را براي آن مرد شامي فرستاديم و عذر خواسته و براي او پيغام فرستاديم كه اين پاداش همراهي خوب تو با ما استآن مرد شامي زيورهاي ما را بازپس فرستاد و گفت: اگر من براي دنيا هم اين خدمت را كرده بودم پاداشي كمتر از اين سزاوار من بود، ولي بخدا سوگند كه آنچه كرده‌ام براي خشنودي خدا بوده و به پاس خويشاوندي شما با رسول خدا بوده است 👆با اين روايت دلها روانه ى كربلا شد ، جا دارد اينجا اشاره كنيم به زمان غارت خيمه ها راوى مي كويد : پس از آنكه امام عليه السلام را شهيد كردند، سپاه كوفه دست به تاراج و غارتگري اموال و خيام حرم زدند و خيمه‌ها را آتش زدند و براي ربودن اشياء و زيور آلات زنان حرم از يكديگر سبقت مي‌گرفتند، دختران زهرا در حالي كه خسته و فرسوده و غارت شده بودند و انگشتر از دستشان بيرون آورده، و گوشواره‌ها از گوششان كشيده و خلخال از پايشان درآورده بودند از شر آنها پا به فرار گذاشته و در اطراف بيابان صدايشان به گريه بلند بود، مردي كه مي‌خواست گوشواره های ‌ام كلثوم را بربايد با كشيدن آنها لاله‌ی گوشش را پاره كرد . مرد ديگري آمد خلخال پاي فاطمه دختر امام را بربايد، در حالي كه خلخال را بيرون آورد گريه مي‌كرد، فاطمه از او پرسيد: چرا گريه می‌كنی؟ جواب داد: چگونه گريه نكنم و حال آنكه من زيور آلات دختر پيغمبر خدا (ص) را غارت مي‌كنم؟! فاطمه به او گفت: دست از من بردار و غارت مكن! آن مرد گفت: مي‌ترسم ديگري بيايد آن را ببرد منابع📚 ١- قصه ى كربلا علی نظرى منفرد صفحه ٥٣٥ تاريخ طبري ٢٣٣ / ٥ ٢- ترجمه مقتل مرحوم مقرم صفحات ٧٥٢ . ✅شیخ طوسی می نویسد : پس از واقعه ی کربلا، ابراهیم‌ بن ‌طلحه در مدینه به استقبال امام سجاد(ع) آمد و از ایشان درباره‌ پیروز میدان کربلا ‌پرسید. آن حضرت(ع) در جواب فرمود : 📋《إذَا أرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأذِّنْ ثُمَّ أقِم!》 ♦️اگر می‌خواهی بدانی چه کسی پیروز شد، موقع نماز، اذان و اقامه بگو! (کنایه از این‌که بر پاماندن اسلام و مظاهر دین مانند نماز، دلیل بر پیروزی واقعی نهضت امام حسین(ع) است).(۱) چون پیشتر مغیره بن شعبه به معاویه گفته بود : 📋《قَدْ بَلَغْتَ سِنّاً فَلَوْ بَسَطْتَ خَيْراً، وَ أَظْهَرْتَ عَدْلاً فَإِنَّكَ قَدْ كَبِرْتَ وَ لَوْ نَظَرْتَ إِلَى إِخْوَتِكَ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، فَوَصَلْتَ أَرْحَامَهُمْ، فَوَ اَللَّهِ مَا عِنْدَهُمْ اَلْيَوْمَ شَيْءٌ تَخَافُهُ》 ♦️تو به آرزوهايت كه می خواستی، رسيدی، اكنون به عدالت رفتار كن و در حق بني هاشم خوبي كن و مطمئن باش كه خطري تو را تهديد نمي كند و اين رويه باعث می شود كه نام نيكی از تو در تاريخ باقی بماند. معاویه در پاسخ گفت : 📋《هَيْهَاتَ مَلَكَ أَخُو تَيْمٍ فَعَدَلَ وَ فَعَلَ مَا فَعَلَ، فَوَ اَللَّهِ مَا عَدَا أَنْ هَلَكَ فَهَلَكَ ذِكْرُهُ، إِلاَّ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ أَبُو بَكْرٍ، ثُمَّ قَالَ فِي عُمَرَ وَ عُثْمَانَ مِثْلَ ذَلِكَ》 ♦️هيهات! هيهات! به چه نامي اميد داشته باشم كه از من باقي بماند، ابو بكر و عمر رفتند، امروز چه مقدار از آنان نام برده مي شود؟ سپس گفت : 📋《وَ إِنْ أَخَا بَنِي هَاشِمٍ يُصَاحُ بِهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ : أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ فَأَيُّ عَمَلٍ يَبْقَى بَعْدَ هَذَا؟ لاَ أُمَّ لَكَ، لاَ وَ اَللَّهِ إِلاَّ دَفْناً دَفْناً!》 ♦️اما نام پيامبر(ص) را مي بيني كه روزي پنج مرتبه در ماذنه ها برده مي شود! اي بيچاره! بعد از نام پيامبر(ص) چه عملي و چه نامي باقي مي ماند؟ نه! به خدا سوگند! مگر آنكه اين نام محمد(ص) دفن شود!!(۲) 📚منابع: ۱)امالی شیخ طوسی، ص۶۷۷ ۲)إثبات الهداة شیخ حُر عاملی، ج۳، ص۳۵۳ .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. 🔆 آموزش فرهنگ جهاد و شهادت طلبی در زیارت عاشورا 👌زیارت عاشورا زیارتی مجاهد پرور است که با ایجاد
. 🔆 یک نکته دیگری که در زیارت عاشورا می توانیم به آن اشاره کنیم سرمایه ی معنوی مؤمنین هست. سرمایه کی هست⁉️ محبت و موالات محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) هست که این خودش از بزرگترین سرمایه های معنوی مؤمن و به نوعی سرمایه ی عشـق و محبت به پیـامبر و ‌آل او هست. ☝️عشق به اهل بیت در حکم عامل پیوندی💞 بین رسالت و امامت است و نیروی تحرک آفرین حرکت به سوی خداست که انسان را برای پذیرش ولایت پیشوایان دین آماده می کند و او را محبوب خدا قرار می‌دهد. لذا باید توجه بکنیم اگر کسی ولایت اهل بیت را به نحو احسن داشته باشد می تواند در مسیر محبت به خدا💚 و عشق به خدا گام بردارد. 👈واژه موالات برگرفته از کلید واژه ولایت است📚 و بر محبت ورزی و عشق کامل به آل الله و امام‌ حسین و در دوران فعلی به امام زمان (ع) دلالت دارد. قبول ولا یعنی در تمام امور زعامت اهل بیت دلالت دارد. همانطوری که در خطبه غدیر پیامبر اشاره کرد ✨«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ»✨ زعامت سیاسی و مقام امامت و خلافت امیـرالمومنین (ع) در تمـام شئونات را شامل می شود. ⭕️این واژه محبت و ولایت در زیارت عاشورا سه بار تکرار شده👇 1⃣۰ «یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللَّهِ.. تا به اینجا می رسد .. بِمُوالاتِکَ» 2⃣۰ «وَ اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ» 3⃣۰ «بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ» ✅موالات و دوستی با امام حسین بهترین و سریع ترین عامل قرب به خدا و سایر پیشوایان دینی است. 💠در زندگی انسان عملا باید نشان بدهد که چقدر دوستدار ابا عبدالله الحسین (ع) است، چقدر دوستدار💕 اهل بیت است. اگر کسی عاشق امام حسین است و دوست دارد محبت امام حسین را در زندگی خودش داشته باشد، باید در عمل همچون یاران 👥 امام حسین باشد که همانطوری که ولایت امام حسین را پذیرفتند تا پای جان هم از امام خودشان⚔ دفاع کردند و آن موقع هست می توانیم بگوییم آنها همانطوری که محبت به امام حسین را در زندگی خودشان در عمل نشان دادند، پیش خدا هم تقرب خاصی دارند. 👌لذا زائر وقتی در زیارت عاشورا با این نگاه «بِمُوالاتِکَ» اشاره می کند یعنی عملا محبت به امام حسین✨ را دارد انجام می‌دهد که تمرین کند محبت به خدا را در خودش داشته باشد. امروزه هم ما نسبت به امام زمان باید همین نگاه را داشته باشیم✅، تمرین کنیم امام زمان را دوست داشته باشیم، تمرین به ترک گناه کنیم، تمرین به عمل صالح کنیم، تمرین به این بکنیم که بتوانیم اعمال و رفتارهای صالح انجام بدهیم، عمل صالح و عمل نیک آن هم با نگاه الهی و خدایی.  🎤 استاد نصوری، معاونت ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت قم .
. 🔆 ظلم ستیزی در زیارت عاشورا.. 🔹ظلم و‌ عدالت دو واژه بین المللی و دو مفهوم انسانی است که فهم آن برای همه ی انسانها در هر قشری از اعتقاداتی قرار بگیرند در انسان وجود دارد. ✅خداوند فطرت انسانها را طوری آفریده که دوستدار عدالت هستند و از ظلم بدشان می آید. زیارت عاشورا در واقع چکیده ای از فرهنگ عدالت محوری تشیع و بر عنصر ظلم ستیزی💥 و مبارزه با همه ی مصادیق ظلم تأکید دارد. و لعن و برائت جویی انسانهای عدالت جو و حق طلب را متوجه انسانهای شرور و ستمگران تاریخی می‌کند. تلاش می کنیم در زیارت عاشورا به این نکته برسیم با حفظ روحیه ظلم ستیزی پرچم مبارزه 🎌 با جبهه ستمگران را همواره بر افراشته نگه بداریم. 📜در زیارت عاشورا عنصر ظلم با عنوان اصلی ترین جرم منافقین و ظالمین مطرح شده و معرفی اشخاص و شخصیت های ظالم تاریخ در کنار معرفی جبهه ی مدافعان مکتب حق به تشریح جنایات ظالمان پرداخته.💥 🔸می توانیم در زیارت عاشورا این نکته را داشته باشیم که یک منشور ظلم ستیزی برای همه ی ما در 🌀تمام اعصار هست. وقتی در زیارت عاشورا می خوانیم «یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللَّهِ» تا به اینجا می رسیم «وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْر عَلَیْکُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَی اللّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ». ☝️در همین محور اصلی بخش پایانی زیارت عاشورا وقتی نگاه می کنیم می‌بینیم با لعن و ‌نفرین ستمگران و ظالمین به حزب آنها می پردازیم «اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ»🍁 در تأیید همین معنا می‌توانیم به کلام سیدالشهداء در آخرین ساعات عمر شریف آن حضرت تمسک بکنیم که ایشان دشمنان خودش را انسانهای دون صفتی معرفی کرده که نه تنها دینداری و باور به معاد را زیر پا گذاشتن، که از مرز انسانیت و آزادگی نیز تجاوز❌ نمودن. ⚜حضرت هنگامی که سپاهیان عمر سعد قصد تعرض به خیام حرم ایشان را داشتن خطاب به آنها گفت؛ ای پیروان آل ابوسفیان! اگر دین ندارید و از معاد و‌ روز آخرت نمی ترسید پس در دنیایتان آزاده باشید.⚠️ 👌ان شاءالله که بتوانیم روحیه ظلم ستیزی را داشته باشیم و همیشه مدافع عدالت و در مقابل ظلم بایستیم. 🎤 استاد نصوری، معاونت ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت قم .
. "نذر زن ارمنی و شفاي فرزندش  عالم رباني حضرت آيت‏الله حاج سيد احمد موسوي نجفي فرمودند: چند سال پيش از يکي از خيابانهاي تهران رد مي‏شدم، که ناگهان به طور غير عادي به سمت يک مغازه کشيده، و وارد آن مغازه شدم، مغازه‏ متعلق به يک عتيقه فروش بود. اما چيزي را متوجه نشدم. تا سه روز اين قضيه تکرار شد، بعد از سه روز به صاحب مغازه گفتم: آقا شما چه چيزي داري؟ چه سر و سرّي داري؟ که مرا به اينجا کشيده‏اي!؟     در جواب سؤالم گفت: حاج آقا شما مسلمان، شيعه و سيد چه سر و سرّي من ارمني با شما دارم؟ بنده ارمني هستم و نامم هم موسي است.   خلاصه، بعد از اينکه با هم مقداري آشنا شديم گفت: فقط برايت بگويم من شفا يافته‏ي آقاي شما شيعيانم و قضيه‏ي خود را اينگونه تعريف کرد: من بچه ده ساله‏اي بودم که در محله‏اي از محلات تهران زندگي مي‏کردم. يکروز براي بازي با بچه‏هاي هم محلي‏ام بيرون رفتيم. مادر يکي از همبازي‏هايم، تا مرا ديد با عصبانيت تمام مرا مورد خطاب و عتاب قرار داد که: يهودي، ارمني، برو ببينم، مثلا تو نجس هستي و با دستش محکم به سينه من زد به طوري که ناخودآگاه از بلندي ايوان که در کنارم بود، به پائين پرتاب شدم. پايم خيلي درد گرفت. با زحمت فراوان خودم را به منزل رساندم و از ترس پدر و مادرم خوابيدم. نصف شب خيلي اذيت شدم و متوجه اين معنا نبودم که پايم شکسته شده است، با ناله و فرياد من خانواده‏ام متوجه شدند و مرا به بيمارستان منتقل کردند. بعد از مدتي پزشکان به اين نتيجه رسيدند که پايم بايد قطع شود، مادرم به من گفت: روي تخت دراز کشيده و بيهوش بودي، يک نفر از همراهان يکي از بيماران مقداري شيريني آورد و داد من هم گرفتم ولي ترسيدم که بگويم من ارمني هستم فقط گفتم: مال چيست؟   گفت: مگر نمي‏داني امشب شب ميلاد قمر بني‏هاشم ابوالفضل العباس (عليه‏السلام) است. تا اين نام را شنيدم، دلم شکست و نذر کردم که اگر اين بچه شفا پيدا کند. ابوالفضل (عليه‏السلام) را احترام نمايم. مادرم در کنار من بيدار بود و او اين نذر را کرده بود. در همان حال من در خواب ديدم، يک آقاي خوش سيما، و بلند قد، تشريف آورد و به من گفت: بلند شو!  من خيال کردم از پزشکان بيمارستان است. گفتم: آقا من نمي‏توانم بلند شوم. مي‏خواهند پايم را قطع کنند. گفت: بلند شو و دست مرا گرفت و کشيد و پرتاب کرد. يکوقت خودم را پايين تخت وسط اتاق ديدم. مادرم خيال کرده بود که ديوانه شده‏ام و داد و فرياد مي‏کرد که ناگهان متوجه شدند که من روي پاهاي خود مي‏دوم و راه مي‏روم. و خلاصه به عنايت و نظر (عليه‏السلام) من خوب شدم. و الان براي تشکر از آن جناب همه ساله در ايام تولد اينجا را چراغاني مي‏کنم. شيريني مي‏دهم و خلاصه در منزل و مغازه جشن و سرور برگزار مي‏کنم شايد علت اينکه شما به اينجا آمديد و رغبت نشان داديد همين باشد.    منبع : شاه شمشاد قدان (سيري در زندگاني و کرامات حضرت اباالفضل العباس) ، سيد محمد حسيني ، هنارس ،چاپ دوم پاییز 1384 صص69تا71 .
mahsa amini 01.mp3
827.6K
مهسا امینی ۵۰ میلیون جستجو خورده در گوگل ولی حاج قاسم طی همه ی سالهای فعالیت و شهادت و بعد از آن ، تنها ۱۲ میلیون جستجو خورده... این نشانه ی طراحی دشمن است 🎙گزیده ای از صحبت های بسیار مهم و متفاوت استاد درباره ماجرای و رویدادهای اخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ✅شیخ مفید می نویسد : 📋《فَمَكَثَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ مَوْعُوكاً ثُمَّ خَرَجَ إِلَى اَلْمَسْجِدِ مَعْصُوبَ اَلرَّأْسِ مُعْتَمِداً عَلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) بِيُمْنَى يَدَيْهِ وَ عَلَى اَلْفَضْلِ بْنِ اَلْعَبَّاسِ بِالْيَدِ اَلْأُخْرَى حَتَّى صَعِدَ اَلْمِنْبَرَ فَجَلَسَ عَلَيْهِ》 ♦️حضرت(ص) سه روز ديگر با كسالت و ناتوانى شديد در منزل بود. آنگاه در حالى كه سر خود را بسته بود و از طرف راست به امام على(عليه السّلام) و از سمت چپ به فضل بن عباس تكيه كرد به مسجد آمدند و بر بالای منبر جلوس کردند. سپس فرمودند : 📋《مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! قَدْ حَانَ مِنِّي خُفُوفٌ مِنْ بَيْنِ أَظْهُرِكُمْ فَمَنْ كَانَ لَهُ عِنْدِي عِدَةٌ فَلْيَأْتِنِي أُعْطِهِ إِيَّاهَا وَ مَنْ كَانَ لَهُ عَلَيَّ دَيْنٌ فَلْيُخْبِرْنِي بِهِ! مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! لَيْسَ بَيْنَ اَللَّهِ وَ بَيْنَ أَحَدٍ شَيْءٌ يُعْطِيهِ بِهِ خَيْراً أَوْ يَصْرِفُ بِهِ عَنْهُ شَرّاً إِلاَّ اَلْعَمَلُ! أَيُّهَا اَلنَّاسُ! لاَ يَدَّعِي مُدَّعٍ وَ لاَ يَتَمَنَّى مُتَمَنٍّ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ لاَ يُنْجِي إِلاَّ عَمَلٌ مَعَ رَحْمَةٍ وَ لَوْ عَصَيْتُ لَهَوَيْتُ》 ♦️اى گروه مردم! آن زمانی که من از ميان شما بروم، نزدیک شده است. پس هر كه امانتى و وعدۀ پيش من دارد بيايد تا من به او بدهم و هر كه به من وامی داده، مرا آگاه كند. اى گروه مردم! ميان خدا و ميان هر يك از بندگان چيزى كه به واسطۀ آن نيكى به او رساند يا بدى از او دور كند نيست جز عمل و كردار[يعنى كردار است كه باعث رساندن خير يا دورى كردن شر مى‌شود.] اى گروه مردم! [بيهوده و بدون كردار نيك] كسى ادعاى رستگارى نكند و آرزوى نجات نداشته باشد. سوگند بدان كه مرا به حقيقت به پيامبرى فرستاده رهائى ندهد كسى را جز كردار يا رحمت پروردگار، و اگر من[كه پيامبر خدا و حبيب اويم] نافرمانيش مى‌كردم هر آينه به دوزخ مى‌ افتادم. سپس فرمود : 📋《اَللَّهُمَّ هَلْ بَلَّغْتُ؟》 ♦️پروردگارا! آيا رساندم؟[آنچه بايد بگويم تبليغ كردم؟] سپس؛ 📋《نَزَلَ فَصَلَّى بِالنَّاسِ صَلاَةً خَفِيفَةً وَ دَخَلَ بَيْتَهُ وَ كَانَ إِذْ ذَاكَ فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهَا فَأَقَامَ بِهِ يَوْماً أَوْ يَوْمَيْنِ》 ♦️سپس از منبر پایین آمدند و نمازى خفيف با مردم خوانده و به خانه آمدند و آن هنگام در خانۀ «ام سلمة» بود.(۱) پس يك روز يا دو روز در خانۀ ام سلمة بودند. 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۰ .
. ✅حضرت رسول اکرم(ص) بعد از واقعه «غدیر» که اعلام جانشینی امام علی(ع) را به صورت شفاها انجام داده بود، لازم بود یک بار دیگر جانشینی ایشان را، این بار به صورت مکتوب تصریح کند، تا در کنار ادله شفاهی یعنی غدیر، دلیلی محکم بر جانشینی مولا امیرالمومنین(ع) باشد. هنگامی که حضرت رسول اکرم(ص) در آن مجلس به هوش آمدند، به کسانی که در آن مجلس بودند، نگاه كردند و فرمودند : 📋《اِئْتُونِي بِدَوَاةٍ وَ كَتِفٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لاَ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً》 ♦️دواتى و كتفى براى من بياوريد تا براى شما چيزى بنويسم كه پس از من هرگز گمراه نشويد. [کتف استخوان پهنى است كه در شانۀ حيوانات چهار پا است و زمانهاى سابق كه كاغذ نبوده یا کم بوده، براى نوشتن از آنها استفاده مي كردند.] حضرت(ص) اين سخن را فرمودند و دوباره از هوش رفتند. پس برخى از آنان كه در آن مجلس بودند، برخاستند كه به دنبال دوات و كتف بروند، در این هنگام، عمر بن خطاب گفت : 📋《اِرْجِعْ فَإِنَّهُ يَهْجُرُ》 ♦️بازگرد! زيرا كه اين مرد هذيان می گويد.(۱) در نقلی دیگر آمده که؛ وقتی عمر این صحنه و درخواست رسول اکرم(ص) را دید، در آن حال عمر سراسیمه جلو آمد و با گفتن کلمات معناداری مانع آوردن آوردن قلم و دوات برای رسول اکرم(ص) شد و گفت: 📋《إِنَّ النَبیَّ(ص) قَد غَلَبَ عَلَیهِ الْوَجَعُ وَ عِنْدَنَا کِتَابُ اللهِ حَسْبُنَا فَاخْتَلَفُوا وَ کَثُرَ اللَّغَطُ》 ♦️بیماری بر پیامبر(ع) غلبه کرده است. کتاب خدا در میان ما است و همان کافی است. و در ادامه گفت: 📋《إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُرَ》 ♦️این مرد هذیان می گوید!(۲) پس آن مرد بازگشت و از آوردن کتف و قلم منصرف شد. آنان كه در آن مجلس حاضر بودند از اين كار پشيمان شدند كه چرا در آوردن دوات و كتف كوتاهى كردند و يك ديگر را سرزنش مي كردند و گفتند : 📋《إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ! لَقَدْ أَشْفَقْنَا مِنْ خِلاَفِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)!》 ♦️انا لله و انا الیه راجعون! هر آينه از مخالفت كردن با رسول خدا(ص) می ترسيم.(۳) و طبق نقلی؛ 📋《و مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ قَرِّبُوا یَکْتُبْ لَکُمُ النَّبِیّ(ص) کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ، وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَا قَالَ عُمَر!》 ♦️تعدادی از آنان می گفتند که کاغذ و قلم بیاورید تا رسول اکرم(ص) کتابت کنند و بعضی از آنان نیز گفتار عمر را تکرار کردند. در این هنگام رسول خدا(ع) صورت مبارک از آنها برگرداندند و فرمودند : 📋《قُومُوُا عَنِّی!》 ♦️برخیزید! نزاع و سروصدا نزد من جایز نیست. سپس همگی رفتند!(۴) پس مردمان از نزد آن حضرت(ص) برخاستند و تنها عباس عموى آن حضرت(ص) با پسرش فضل و على بن ابى طالب(ع) و خانوادۀ او ماندند. عباس عرض كرد : اى رسول خدا(ص)! اگر اين كار خلافت و زمامدارى پس از شما در ما خاندان به جاى ماند، هم اكنون ما را بدان بشارت ده و آگاهمان فرما و اگر ميدانى كه ديگران بر ما چيره می شوند، در بارۀ ما دستورى فرما يا سفارشى کن! حضرت(ص) فرمود : 📋《أَنْتُمُ اَلْمُسْتَضْعَفُونَ مِنْ بَعْدِي》 ♦️شما پس از من از درماندگان و ناتوانان خواهيد بود! حضرت(ص) اين را فرمود و دیگر چیزی نفرمود‌. پس آنان نيز در حالی که می گريستند، برخاستند و رفتند.(۵) بعدها ابن عباس از آن روز با این جملات «یَوْمُ الْخَمیس وَ ما یَوْمُ الخَمیسِ!» همواره از آن روز، روز مصیبت یاد می کرد‌.(۶) 📜حدیث «قرطاس» در منابع اهل سنت نقل شده است از جمله در صحیح بخاری(۷) و صحیح مسلم(۸) که حدود هفده مرتبه با نقل های متفاوت در این دو صحیح ذکر شده است، که به صورت تواتر معنوی دارد. و همچنین علمای شیعه نیز، آن را نقل کرده اند، از جمله؛ سُلیم بن قیس(از تابعین) در کتاب خود(۹) که مرحوم طبرسی در «الاحتجاج»(۱۰) و مجلسی در «بحارالانوار»(۱۱) این حدیث را از او نقل کرده اند. مرحوم شیخ مفید در کتب «أوائل المقالات»(۱۲) و «الارشاد»(۱۳) و «الامالی»(۱۴) مرحوم ابن شهر آشوب در «مناقب آل ابی طالب(ع)»(۱۵) مرحوم سید بن طاووس در «سعد السُعود»(۱۶) و «کشف المحجّه»(۱۷) و «الطرائف»(۱۸) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۲ ۲)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۹۳ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۰ ۴)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۶، ص۲۷۷/ انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۵۶۲ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۰ ۶)صحیح بخاری، ج۴، ص۳۱ ۷)صحیح بخاری، ج۶، ص۱۲ ۸)صحیح مسلم، ج۳، ص ۱۲۵ ۹)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۹۴ ۱۰)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۲۳ ۱۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۱ ،ص۴۲۵ ۱۲)اوائل المقالات شیخ مفید، ص۴۰۶ ۱۳)الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۴ ۱۴)الأمالی شیخ مفید، ص۳۶ ۱۵)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۰۳ ۱۶)سعد السُعود ابن طاووس، ص۲۶۶ ۱۷)المحجّة ابن طاووس، ص۶۵ ۱۸)الطرائف ابن طاووس، ص۴۳۲ 📚 .
. ✅شیخ مفید می نویسد : امام علی(ع) در محضر رسول اکرم(ص) بود که، حضرت(ص) رو كردند به امام على(ع) و فرمودند : 📋《يَا أَخِي تَقْبَلُ وَصِيَّتِي وَ تُنْجِزُ عِدَتِي وَ تَقْضِي عَنِّي دَيْنِي وَ تَقُومُ بِأَمْرِ أَهْلِي مِنْ بَعْدِي؟》 ♦️اى برادر! آيا تو مى‌ پذيرى که به وصيت من و وعده‌هاى من وفا كنى و دين مرا ادا كنى‌؟ آيا پس از من به كار خاندان من رسيدگى خواهى كرد؟ امیرالمومنین(ع) عرض كرد : بلى اى رسول خدا(ص)! سپس حضرت(ص) فرمود : 📋《اُدْنُ مِنِّي فَدَنَا مِنْهُ فَضَمَّهُ إِلَيْهِ ثُمَّ نَزَعَ خَاتَمَهُ مِنْ يَدِهِ》 ♦️پس نزديك من بيا و امام(ع) پيش رفت و حضرت(ص) او را به خود چسبانید و انگشترى خويش را از دستش بيرون آورد و فرمود : 📋《 هَذَا فَضَعْهُ فِي يَدِكَ وَ دَعَا بِسَيْفِهِ وَ دِرْعِهِ وَ جَمِيعِ لاَمَتِهِ فَدَفَعَ ذَلِكَ إِلَيْهِ وَ اِلْتَمَسَ عِصَابَةً كَانَ يَشُدُّهَا عَلَى بَطْنِهِ إِذَا لَبِسَ سِلاَحَهُ وَ خَرَجَ إِلَى اَلْحَرْبِ فَجِيءَ بِهَا إِلَيْهِ فَدَفَعَهَا إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع)》 ♦️اين را بگير و به دست خود كن. سپس شمشير و زره و همۀ لباس جنگ خود را خواسته و به او داد و دستمالى را كه هنگام جنگ به شكم خود مى‌بست، آن را نيز خواسته و وقتی آن را آوردند به أمير المؤمنين(ع) داد و به او فرمود : 📋《اِمْضِ عَلَى اِسْمِ اَللَّهِ إِلَى مَنْزِلِكَ》 ♦️با نام خدا به خانۀ خويش باز گرد.(۱) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۵ 📚
. مرکبِ مخدرات حسینی بود پس از کربلا در سال ٦١ هجری و بازگشت اسیران به مدینه، و هنگامی که عبدالله بن زبیر در مکه مردم را به برکنار کردن یزید و قیام به خونخواهی امام حسین(ع) می شوراند و خبرش به اهل مدینه رسید، حضرت زینب(س) نیز شروع کرد به خواندن مردم مدینه به قیام برای خونخواهی امام حسین(ع) [و اجرای عدالت]، که با مقابلۀ والی مدینه مواجه و موجب بپا شدن آشوب و غائله‌ای بین حضرت و والی شد و اختلافات بالا گرفت. والی مدینه عَمرو بن سعید بن عاص أشدق اموی، نامه‌ای به یزید نوشت و او را از اوضاع مدینه آگاه و پیشنهاد تبعید حضرت از مدینه را مطرح کرد. یزید نیز با دستور جدایی حضرت(س) از مردم، با این پیشنهاد موافقت کرد. أشدق دستور داد به صورت علنی به حضرت(س) ابلاغ شود که از مدینه بیرون رود به هر جایی که مایل است! حضرت(س) نپذیرفت و فرمود : «خدا می داند چه بر ما گذشت؛ بهترینمان کشته شد، و ما را به دنبال خود کشاندند آنچنان که حیوانات را بدنبال خود می کشانند! و بر پالان و بار و بنۀ شترها بار شدیم! به خدا سوگند خارج نخواهیم شد حتی اگر خونمان ریخته شود!»