درج ولایت؛ احادیث منظوم علوی.pdf
680.4K
«درج ولایت»
(چهل رباعی برگرفته از احادیث امیر بیان، حضرت مولا امیرالمومنین صلواتالله علیه)
این اثر، با همدلی و همکاری اساتید ارجمند آقایان:
دکتر محسن تیموری
و استاد عینیپور
به زبان فارسی و انگلیسی ترجمه شده است.
این اثر، به میمنت زادروز #امیرالمؤمنین به شما علویمرامان تقدیم میشود.
امید است،
در معرفی و دفاع از مکتب علوی بیش از همیشه، سهیم باشید.
#زباعی_علوی
#احادیث_منظوم
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
.
#امیرالمؤمنین
🟤 دلجویی امیرالمؤمنین از کودکان یتیم
روزی علی بن ابیطالب علیهالسلام متوجه شد زنی در کوچه مشک آبی را به زحمت به دوش میکشد. مشک را از زن گرفت و برایش به خانه برد.
در طول راه از حالش جویا شد. زن گفت: علی شوهرم را به جبهه فرستاد و او را کشت. اکنون چند بچه یتیم دارم و چون تنگدستم، به ناچار برای مردم کار میکنم.
وقتی به در خانهی زن رسیدند، امام مشک را به او تحویل داد و به خانه رفت. شب را با اضطراب و ناراحتی به صبح رساند. صبح که شد، کیسهای برداشت، آن را از غذا پر کرد و به طرف خانهی زن به راه افتاد. بعضی از یارانش خواستند به او کمک کنند ولی او فرمود: «روز قیامت چه کسی حاضر است بار مرا بکشد؟»
وقتی به خانهی زن رسید، در زد و فرمود: «من همان بنده خدا هستم که دیروز در بردن مشک کمکت کردم. برای بچههایت غذا آوردهام.»
زن در را باز کرد و گفت: خدا از تو راضی شود و خودش میان من و علی بن ابیطالب قضاوت کند.
حضرت وارد شد و فرمود: «من دوست دارم ثوابی به دست بیاورم. تو یا نان بپز یا بچه ها را آرام کن.»
زن جواب داد: من با پختن نان آشناترم. تو بچهها را سرگرم کن تا من نان بپزم.
امام گوشت پخت و زن هم نان پخت. امام در دهان بچه ها گوشت و خرما گذاشت و فرمود: «پس سعی کن علی بن ابیطالب را حلال کنی.»
سپس کنار آتش تنور آمد و صورتش را نزدیک برد و فرمود: «یا علی، حرارت آتش را بچش! این کیفر آن کسی است که حق بیوه زنان و یتیمان را ضایع کند.»
در این هنگام زن دیگری که امام را میشناخت وارد شد و با دیدن این صحنه به زن صاحبخانه گفت: وای بر تو! این امیرالمؤمنین علی است.
زن با دستپاچگی نزد امام آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین، از کاری که کردم، بسیار خجالت میکشم.
امام فرمود: «نخیر. من باید به دلیلی کوتاهیای که در حقت داشتم، از تو خجالت بکشم.»
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۱، ص ۵۲
#امام_علی
#فضائل_امام_علی
#مداحی_عالمانه
.
#امیرالمؤمنین علیه_السلام
#فیش_منبر
#13رجب
◻️ [جلسهی دوم]
#ایام_ولادت_امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
۱۵ بهمن ۱۴۰۱شمسی
👈🏼 فیش منبرهای #رجب1444
👈🏼 ولادت مولانا و سرورمان، امیرمؤمنان صلواتاللهعلیه
📚 مطالب مطرح شده:
۷. مدح امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
۸. خلقت نوری رسولخدا و علیمرتضی صلیاللهعلیهماوآلهما
۹. طنت واحد محمد و علی صلیاللهعلیهماوآلهما
۱۰. خبری غیبی از حضرت ابوطالب در تولد فرزند عبدالله علیهمالسلام
۱۱. سيراب شدن از زبان رسولخاتم صلیاللهعلیهوآله
#مطالبنابدرمنبر
.
#امیرالمؤمنین علیه_السلام میکنی
#فیش_منبر
#13رجب
◻️ [جلسهی سوم]
#ایام_ولادت_امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
۱۶ بهمن ۱۴۰۱شمسی
👈🏼 فیش منبرهای #رجب1444
👈🏼 ولادت مولانا و سرورمان، امیرمؤمنان صلواتاللهعلیه
📚 مطالب مطرح شده:
۱۲. مدح امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
۱۳. خواندنِ کتب انبیای پیشین در لحظهی تولد
۱۴. اجماع شیعه در ایمان حضرت ابوطالب علیهالسلام
۱۵. مدت حیات امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
#مطالبنابدرمنبر
.
ولادت #امیرالمؤمنین علیه السلام
#تحلیل_مداحی
#استاد_حاج_محمود_کریمی
توسط👇
#دکتر_محمد_فراهانی 🎤
💠استفاده از نغمات جدید
گاهی ممکن است ما تمام اعیاد را با نغمه ای خاص در دستگاه های آواز اداره کنیم و همین باعث یکنواختی در کار ما شود ، در این جلسه استاد کریمی از نغمه جدیدی نسبت به نغمات خود استفاده کردند که نوعی ایجاد تنوع بود .
💠تناسب نغمه و محتوا
با اینکه حاج آقای کریمی نغمه ای شاد و حماسی انتخاب کرده بودند اما در شبی که خطاب به حضرت گفته می شد
(( حضرت مشکل گشا )) ایشان لحن خود را متناسب با آن تغییر دادند و از لحن دارای تضرّع و حُزن عاطفی استفاده نمودند .
💠استفاده از قالب مناسب
قالب شعری منتخب ایشان ترکیب بند بود که هر بند قافیه ای جداگانه دارد و یا یک بیت مُصرَّع (( بیتی که دو مصراع آن با هم ، هم قافیه هستند )) ، به هم متصل می شدند که (( بیت ترجیع )) نام دارد .
این قالب جزء سه قالبی است که برای اعیاد بسیار مناسب است چون دارای تنوع قافیه است .
💠هنر بدن
یکی از شاخص ترین هنرهای فیزیکی که در خواندن ایشان مشاهده شد (( زانو زدن )) هنگام خواندن بیت ترجیع
(( عالمی پشت سرت السابقون السابقون / زنده ام با وعده اِنّا اِلیه راجِعون )) بود .
اینجا با این حرکت و برگشتن به سمت دکور پشت منبر ، مستمع را چنان به وجد آورد که همه با کف زدن و فریاد
(( یا علی )) این وجد را ابراز کردند .
نکته اول : معمولا شعرا بالاترین شور محتوایی خود را در ابیات ترجیع بند قرار می دهند و مداح باید به روشی از قبیل روش حاج محمود کریمی آن را بخواند ، که مستمع به وجد بیاید و با صلوات و یا ذکر و . . . شور و حال خود را ابراز کند .
نکته دوم : اشعاری را انتخاب کنید که ابیات اینگونه داشته باشد و از قبل آن ها را مشخص کنید .
💠تنوع پرده های صدا :
حاج محمود کریمی در این مجلس بارها پرده ی صدای خود را بالا و پائین بردند ، مخصوصا بعد از اوج معمولا فرود داشتند و اگر اینگونه نباشد خواندن یکنواخت می شود .
نکته : اوج و فرود باید با توجه به محتوا انجام شود ، مثلا محتوای حماسی متناسب اوج و محتوای عاطفی متناسب با فرود است .
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
.👇👇
.
#امیرالمؤمنین
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#اول_مجلس
#آخر_مجلس
آخر مجلس همیشه خواندن از مولا خوش است
وصف اوصاف علی عالی اعلا خوش است
آن که دارد بر لبش مدح امیرالمؤمنین
هم در این دنیا و هم در عالم عقبیٰ خوش است
شیعه را بین خوشی های دو دنیا بی گمان
مدح حیدر گوشه ی ایوان طلا تنها خوش است
در کنار مدح حیدر هست اصل واجبی
هر تولّایی کنار لعنت ِاعداء خوش است
آن که دارد دشمنی با غاصب حقّ علی
وقت ترس ِدیگران در محشر فردا خوش است
بین لذّتهای های عقبا هم برای ما فقط
مجلس لعن عدو در جنّة المأویٰ خوش است
نه فقط در عالم پایین، تبرّا بهر ما
بلکه بهر عرشیان در عالم بالا خوش است
از چه می گویند از جنگ و ستیز این و آن
بین دشمن های ما درگیری و دعوا خوش است
لعن می گوییم و قصد ماست تعجیل فرج
دیدن روز ظهور یوسف زهرا خوش است
نه برای شیعیان، بلکه برای جن و انس
انتقام از قاتل صدیّقه ی کبریٰ خوش است
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✍
#امام_زمان
.
فضائل امیرالمومنین علیهالسلام.mp3
8.1M
🎧 #بشنوید
🔅 فضائل #امیرالمؤمنین صلواتالله علیه
🔅 حجتالاسلام حنیفی
.
#امیرالمؤمنین
💠حکایت
«اَصْبغ بن نُباته» مى گويد: هنگامى كه مردم با على(ع)به عنوان خليفه رسول خدا بيعت كردند. آن حضرت، عمامه رسول خدا را به سر بسته بود و لباس او را بر تن نموده بود. در مسجد از منبر بالا رفت و (ايستاده) پس از حمد و ثنا، مردم را موعظه و نصيحت كرد، سپس نشست و انگشتان دو دست خود را داخل هم گذارد و به زير ناف نهاد، آنگاه فرمود:
«سَلُونِى قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِى فَاِنَّ عِنْدِى عِلْمُ الاَوَّلِينَ وَالاَّخَرِينَ ...»
«از من بپرسيد قبل از آنكه مرا نيابيدچرا كه علم پيشينيان و آيندگان، نزد من است. بدانيد سوگند به خدا! اگر بستر خلافت برايم گسترده شودبا پيروان تورات، طبق تورات و با پيروان انجيل، طبق انجيل و با پيروان زبور، طبق زبور، و با پيروان قرآن طبق قرآن ، حكم مى كنم به گونه اى كه (اگر) هريك از اين كتابها، به سخن درآيد بگويد: «پروردگارا! على مطابق قضاوت تو، قضاوت كرد»، سوگند به خدا! من به قرآن و معانى بلند پايه آن از همه آگاهتر هستم و اگر يك آيه از قرآن نبود قطعا شما را به آنچه تا روز قيامت ، پديد مى آيد، آگاه مى كردم.»
۲. حدیث سفینه
حدیث سفینه بنابر نقل ابوذر غفاری از پیامبر(ص)، این چنین است: «إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ » جز این نیست که مَثَل اهل بیت من در میان شما مثل کشتی نوح است، هر کس به این کشتی داخل شود نجات مییابد، و هر کس جا بماند، غرق میشود.
۳. حدیث مع الحق
«عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یدورُ مَعَهُ حَیثُما دارَ». على با حق است و حق با على. حق بر مدار او مى گردد.
حق طلبی ، حق مداری فضیلت بزرگی محسوب می شود و امام علی به درستی امام حق طلبان ، امام به حق و امام عدالت گستران در همه عالم است و جرج جرداق مسیحی به درستی او را آهنگ دلنشین عدالت می نامد. و در این خصوص کتاب می نویسد؛ «الامام علی صوت العداله الانسانیه»
۴. سبقت در اسلام در غربت دین
پیشگامی در اسلام آنهم در زمانی که اکثریت از دین فراری هستند فضیلت بزرگی محسوب می شود . دین داری در زمانی که جو دینی در جامعه غلبه دارد امتیاز بزرگی محسوب نمی شود اما دین داری در زمان غربت دین امتیاز بزرگی محسوب می شود احادیثی معتبر سبقت حضرت امیر در دین را مورد تاکید قرار داده است؛
«يَا عَلِيُّ أَنْتَ أَوَّلُ اَلْمُسْلِمِينَ إِسْلاَماً وَ أَوَّلُ اَلْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً». ای علی تو اولین نفر مسلمان ها هستی و اولین مومنان هستی.
«سُبّاقُ الاُمَمِ ثلاثةٌ لَم يَكفُرُوا بِاللّه ِ طَرفَةَ عَينٍ : عليُّ بنُ أبي طالبٍ ، و صاحِبُ ياسِينَ ، و مُؤمنُ آلِ فِرعَونَ ، فهُمُ الصِّدِّيقُونَ و عَلِيٌّ أفضَلُهُم ».
پيشتازان امّتها سه نفرند ، كه آنى به خدا كفر نورزيدند : على بن ابى طالب ، صاحب ياسين ، و مؤمن آل فرعون . اينان همان صدّيقانند و على برترين آنهاست.
💠داستان
هنگامی که علی (ع) زمام امور خلافت را در کوفه در دست داشت و اموال بسیار از بیت المال در اختیار آن حضرت بود، روزی برادرش عقیل، به محضرش آمد و گفت: «مقروض هستم و از ادای آن عاجز می باشم، قرض مرا ادا کن .» علی (ع) فرمود: «قرض تو چه اندازه است؟» عقیل گفت: صد هزار درهم . علی (ع) فرمود: «سوگند به خدا آنقدر ندارم که بتوانم قرض تو را ادا کنم، صبر کن تا جیره شخص من برسد، تا آخرین حد توان، به تو کمک می کنم . . .»
عقیل گفت: بیت المال در اختیار تو است، آیا با این حال، مرا به جیره خود وعده می دهی؟ مگر جیره تو چه اندازه است؟ اگر همه آن را هم به من بدهی، دردی را دوا نمی کند . علی (ع) به او فرمود: ای برادر! هر کدام از من و تو نسبت به بیت المال به منزله یک نفر هستیم - در این هنگام علی (ع) با برادرش در طبقه بالای دارالاماره که مشرف به بازار کوفه بود، گفتگو می کردند - علی (ع) به عقیل فرمود: اگر گفتار من تو را قانع نمی کند، به کنار این صندوق ها که در بازار پیدا است و پول های تاجران در میانشان ست برو، و آنها را بشکن و از پول آنها بردار .» عقیل عرض کرد: ای امیرمؤمنان! آیا به من امر می کنی که صندوق های عده ای را که توکل به خدا نموده و مقداری پول اندوخته اند را بشکنم؟ علی (ع) فرمود: آیا تو به من دستور می دهی که در بیت المال را که از آن مسلمانان است بگشایم، با این که توکل به خدا نموده و آن را بسته اند؟ و اگر می خواهی، شمشیرت را بردار، من نیز شمشیرم را برمی دارم و با هم به شهر «حیره » می رویم; در آنجا، بازرگانان ثروتمند زیاد هستند، به خانه یکی از آنها یورش می بریم و مالش را غارت می کنیم.
عقیل عرض کرد: آیا دزدی کنم؟ علی (ع) فرمود: اگر از مال یک نفر دزدی کنی، بهتر از آن است که از اموال همه مسلمانان دزدی کنی، چرا که بیت المال ، مال همه مسلمین است ...
.
.
#شور_حضرت_علی #امیرالمؤمنین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خلیفه گفتی
رضی الله و برا سقیفه گفتی
جدی گفتی یا بازم لطیفه گفتی؟
یاللعجب
عفیفه گفتی
ام مؤمنین به اون ضعیفه گفتی
جدی گفتی یا بازم لطیفه گفتی؟
یاللعجب
خندهداره ولی ،حقیقت اینه که
اون خلیفه ی دروغی همیشه پا به فرار بود
حتی وقتی که گفت ،من مسلمون شدم
حقه بازی بود عقیدهاش نبود و فقط شعار بود
بز کوهی کجا، شیر خیبر کجا
پای غزوهها فقط امضای تیغ ذوالفقار بود
مسند نشین علیه
تو گزینهها همیشه بهترین علیه
مثل میثم سر من یه روز بره روی دار
باز میگم فقط امیر مومنین علیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفتی مسیرِ
مکتب اهل سقیفه بینظیره
دوباره نگی که خندمون میگیره
یاللعجب
گفتی دلیره
اونی که جنگ احد رو کوهها میره
دوباره نگی که خندمو میگیره
یا للعجب
برو تاریخ بخون،خلیفت گفته که
بی علی نمیتونست یه لحظه هم دووم بیاره
همه عمرت اگه ،توی سجده باشی
نمازت بی حب مولا واسه ما فرقی نداره
میاد اون روزی که ،آقامون میرسه
جسد اون دوتا رو از دل خاکها در میاره
فرمانروا علیه
اون که سلطنت داره تو قلب ما علیه
اعتقادمون اینه آره علی خدا نیست
ولی خب زیباترین اسم خدا علیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محمد_جواد_امامی✍
#برائتی
.👇
.
#امیرالمؤمنین
ترجمه و شرح خطبه 84 نهج البلاغه: نکوهش عمرو عاص
ترجمه : فیض الاسلام مکارم شیرازی
سخنى از آن حضرت (ع) درباره عمرو بن عاص:
در شگفتم از پسر نابغه. به شاميان مى گويد كه من بسيار مزاح مى كنم و مردى شوخ طبعم و اهل لعب و بازيچه ام. اين سخنى است باطل و گناه آلود كه عمرو بر زبان آورده.
بدانيد، كه بدترين گفتار دروغ است و او مى گويد و دروغ مى گويد. وعده مى دهد و خلاف مى كند، اگر چيزى از او خواهند، خسّت مى ورزد و اگر خود چيزى خواهد، به اصرار و سوگند، مى ستاند و اگر پيمانى بندد در آن خيانت كند و حق خويشاوندى به جاى نياورد. چون جنگ فرا رسد، به زبان، بسى امر و نهى كند تا خود را دلير جلوه دهد، و اين تا زمانى است كه شمشيرها از نيام برنيامده و چون شمشيرها از نيام برآمد، بزرگترين نيرنگ او اين است كه عورت خود بگشايد.
به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از هر بازيچه و مزاحى باز مى دارد و از ياد بردن آخرت، عمرو را نگذارد كه سخن حق بر زبان آورد. عمرو با معاويه بيعت نكرد، مگر آن گاه كه معاويه شرط كرد كه در آتيه او را پاداشى دهد. آرى، معاويه او را رشوتى اندك داد و عمرو در برابر آن از دين خويش دست كشيد.
..............
#شرح
شايستگى هاى امام علی(عليه السلام) به حدّى روشن بود که هيچ کس نمى توانست انگشت انکار بر آن بگذارد; به همين دليل، طبق مَثَل معروف «أَلْغَريِقُ يَتَشَبَّثُ بِکُلِّ حَشِيش» به اين بهانه هاى واهى (علی بسيار مزاح مى كند و مردى شوخ طبع و اهل لعب و بازيچه است) متشبّث مى شدند.
چه کسى است که بتواند مزاح هاى لطيف و خالى از هرگونه باطل و خلاف و افراط و زياده روى را انکار کند؟ و چه کسى است که بتواند جدّى بودن على(عليه السلام) را در سخنان و نامه ها و کلمات قصارش، ناديده بگيرد؟! او از همه جدّى تر بود و در مديريّت، اراده اى آهنين داشت; هر چند، گاهى براى زدودن گرد و غبار غم و اندوه از دل دوستان، از لطفِ سخن و مزاح لطيف استفاده مى کرد; کارى که در زندگى پيشواى او، يعنى پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) کاملاً نمايان است.
.
مولا میفرمایند من همواره مرگ را در مقابل چشم خود مى بينم. چرا که قانونى است براى همه خلائق و هيچ تاريخى براى آن تعيين نشده و استثنايى در آن راه ندارد و نيز مى دانم مرگ، پايان همه لذّات و همه سرگرمى هاست! من هرگز آن را فراموش نمى کنم و صبح و شام به ياد آن هستم.
آيا ممکن است مثل منى، با اين وصف، سرگرم بازى ها و شوخى ها شود و در هوا و هوس غرق گردد؟ غير ممکن است.
.
در منابع اسلامى از مزاح گاهى به عنوان يک فضيلت و گاه به عنوان يک صفت رذيله ياد شده است.
روشن است که اين دو گروه از روايات، کمترين منافاتى با يکديگر ندارند; چرا که گروه اوّل، از اصل مزاح سخن مى گويد و گروه دوم از افراط و بى بند و بارى در آن; يا به تعبير ديگر: گروه اوّل ناظر به مزاح هاى سنجيده و خالى از هر گونه غرض و مرض و آزار و کينه توزى است و گروه دوّم، ناظر به مزاح هاى آلوده به گناه است. شاهد اين سخن حديثى است که از رسول اللّه(صلى الله عليه وآله) نقل شده است; فرمود: «إِنِّي أَمْزَحُ وَ لاَأَقُولُ إِلاَّ حَقًّا; من مزاح مى کنم، ولى جز حق نمى گويم»
.
#امام_علی #امیرالمؤمنین
♻️ پس اگر خاموش ماندم بر من ببخشایید
ابو علی همدانی میگوید: “عبدالرحمن بن ابی لیلی نزد امیرالمؤمنین(ع) رفت و عرضه داشت ای امیرمؤمنان! من چیزی از تو میپرسم تا پاسخی از تو دریافت دارم و منتظر بودیم که امر [خلافت] خود چیزی بگویی ولی سخنی به زبان نیاوردی. آیا از امر خود سخنی به ما نمیگویی؟ آیا [کناره گیری از خلافت] پیمانی از سوی پیامبر خدا بود یا چیزی مشاهده کردی [که خلافت را رها نمودی؟] همانا ما سخنان فراوانی درباره تو گفتهایم.
محکمترین آنها سخنانیاست که از جانب تو بیان داشتهایم و از تو شنیدهایم. ما میگوییم:
اگر پس از پیامبر خدا(ص) خلافت به شما واگذار شود هیچ کس در آن با شما به ستیزه بر نمیخیزد.
به خدا قسم نمیدانم اگر درباره این مسأله از من سؤال شود چه پاسخ گویم. آیا گمان کنم که آن جماعت از تو به خلافت سزاوارتر بودند؟ اگر این چنین میگویی پس فرستاده خدا تو را پس از حجة الوداع به چه چیزی منصوب کرد و گفت: «ای مردم! هر که من مولای اویم علی مولای اوست.» و اگر بگویی که تو از آنان بر خلافت سزاوارتر بودی پس چرا ولایت آنان را بپذیریم؟!
امیرمؤمنان(ع) فرمود: «ای عبدالرحمن! همانا خداوند بلندمرتبه پیامبرش را از دنیا برد در حالی که در آن روز به مردم از این پیراهنم سزاوارتر بودم و من با پیامبر خدا پیمانی داشتم که اگر مرا خوار ساختید [و همراهیام نکردید] به درگاه خدا به بندگی اقرار نمایم. [و سخنی بر زبان نیاورم تا دین خدا حفظ شود]»
«همانا اولین چیزی که پس از رحلت پیامبر(ص) از ما گرفته شد باطل ساختن حق ما در خمس بود.
پس هنگامیکه امر ما کوچک شمردهشد بزرگان قریش در ما طمع کردند و من بر مردم حقّی داشتم که اگر آن را به من بازپس میدادند و از آن در میگذشتند آن را میپذیرفتم و آن را به انجام میرساندم و آن تا زمانی مشخّص بود و مانند مردی بودم که تا زمانی معیّن بر مردم حقی دارد.»
پس اگر مال او را به موقع به او بدهند آن را بازپس میگیرد و بر آن مال ایشان را سپاس میگوید و اگر پرداخت آن را به تأخیر بیندازند بدون شکرگزاری آن را دریافت میدارد و مانند مردی بودم که آسانگیر است در حالی که نزد مردم شخصی سختگیر به شمار میآید. همانا هدایت به کمی مردمی که به آن میگروند شناخته میشود.»
«پس اگر خاموش ماندم بر من ببخشایید. همانا اگر مسألهای برایتان پیش آمد که به پاسخ نیاز داشتید به شما پاسخ میگویم. پس تا زمانی که با شما کاری ندارم مرا فرو گذارید و شما نیز با من کاری نداشته باشید.»
پس عبدالرحمن گفت: ای امیرمؤمنان به جانت سوگند تو همان گونهای که شاعر گفتهاست؛ به جانم سوگند هرکس را که در خواب بودهاست بیدار کردی و به هرکس که دو گوش دارد[حقیقت را] شنواندی.
📚منبع
امالی، شیخ طوسی، ج۱، ص۲۴
#فضائل_امام_علی
#مداحی_عالمانه
.
.
#فضائل_امام_علی #امیرالمؤمنین
✅ سخن ابن عباس در مورد فضائل حضرت علی(ع)
سعید بن مسیّب میگوید: شنیدم مردی از ابن عباس درباره علی بن ابی طالب علیهالسّلام میپرسد. پس ابن عباس به او گفت: «همانا علی بن ابی طالب به دو قبله نماز خواند و دوبار بیعت کرد و هیچ گاه بت نپرستید و از تیرهای قرعه (که نوعی قمار بود) بهره نبرد و شراب ننوشید. بر فطرت مسلمانی ولادت یافت و حتی یک چشم بر همزدنی به خدا شرک نورزید.»
پس مرد گفت: من در این باره از تو نپرسیدم. از آن میپرسم که شمشیرش را با تکبّر بر دوش گرفت و با قبایل حاشیهنشین عرب روبرو شد و با آنان به جنگ پرداخت تا همگی را به قتل رساند. سپس به نهروان آمد و در حالیکه همه مسلمان بودند آنها را تا به آخر به قتل رساند.
پس ابن عباس به او گفت: «در نظر تو علم علی بالاتر است یا علم من؟» مرد گفت: اگر در نظر من علم علی بالاتر بود از تو نمیپرسیدم. راوی گوید: ابن عباس خشمگین شد و خشمش فزونی یافت. سپس گفت:
«مادرت به عزایت بنشیند! علی علیهالسّلام به من [دانش] آموخت و دانشش از رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله بود و خدا فرستادهاش را از بالای عرش بیاموخت پس دانش پیامبر(ص) از سوی خداست و دانش علی(ع) از سوی پیامبر(ص) و دانش من از دانش علی(ع) است و دانش تمامی یاران محمّد(ص) در برابر دانش علی(ع) مانند قطرهای در برابر هفت دریاست.»
📚منبع
امالی، شیخ طوسی، ج۱، ص ۳۱
#امام_علی
#مداحی_عالمانه
.