eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
633 ویدیو
855 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 📋گریه نکن بابا حالت میشه بدتر (ع) ............................................. .(بند اول). گریه نکن بابا حالت میشه بدتر خیسه چشات خشکه لبات ای آیه‌ی کوثر الآن برات میگیرم آب نخواب علی اصغر الآن دیگه میرسیم میدون طاقت بیار شایدم که بباره بارون طاقت بیار چند قدمِ دیگه بابا جون طاقت بیار اینا با تو کاری ندارن شاید برا تو آب بیارن مرهم روی دلم بزارن .(بند دوم). فکرش برام سخته که جای آب دادن رو دست من گریه هاتو با تیر جواب دادن پرپر زدی خندیدن و منو عذاب دادن با این حنجر پاره پاره چیکار کنم نمونده واسم راه چاره چیکار کنم فکرت راحتم نمیزاره چیکار کنم از داغ این گلوی پُر خون حیرون شدم تو این بیابون خیلی پریشونم پریشون .(بند سوم). هر جوری بود بابا جسمتو پوشوندم با دست و پای بی رمق واست نماز خوندم قبر کوچیک داغ بزرگ بدجوری سوزوندم خوابیدی چه خواب شیرینی بخواب علی دیگه خواب بد نمی‌بینی بخواب علی تو قلبمه داغ سنگینی بخواب علی چه خون دلهایی که خوردم تا که تورو به خاک سپردم کاشکی منم باهات میمردم شعر : سبک : ، ............................................. .👇
👆 📋بارالها! حسین از آن عشقی (ع) (ع) ............................................. بارالها! حسین از آن عشقی که ز تو منفک است، میترسد قبر اما عجیب تاریک است پسرم کوچک است، می ترسد! .(پشت خیمه ها با نوک شمشیر ی چاله ای قبر کند). روی این سر، چگونه سنگ لحد مثل اهل قبور بگذارم؟ آه باید به جای گهواره پسرم را به گور بگذارم اسمع، افهم، علی اصغر من! این صدای گرفته باباست به تن خسته ام نگاه نکن روح من هم کنار تو آنجاست .(غروب شد یه وقت یه قبیله ای نگاه کرد دید همه یه سری دارن واسه خودشون ! الان همه برمیگردن کوفه ، قبیله ما دست خالی ؛ اومدن با هم نشستن چه کنیم؟ یکی سر عباس داره! یکی سر علی اکبر داره! یکی سر قاسم ، مسلم ، حبیب ، گفتن چه کنیم ؟ یکی گفت من دیدم حسین طفل شیرخواره رو پشت خیمه ها خاک کرده ، آنقدر با نیزه تو خاک کوبیدند!(*۱) جمع شدن دور هم پرسیدن ، احوال همه شهدای کربلا یه طوری معلومه! ، بدن عباس کنار شریعه افتاده ، بدن حبیب مشخصه ، مسلم بن عوسجه ، حتی غلامم مشخص بدنش کجاست ، سوال شد براشون اما خبری از بدن علی اصغر نیست ؟ اومدن پیش خدمت عالم اون زمان کربلا ، پرسیدن بگید از احوال علی اصغر چه خبر ، کجاست؟ چطوریه ! با خودش چه فکری کرد هرچی منابع رو گشت چیزی پیدا نکرد ، یه وقت تو عالم مکاشفه توسل کرد به اباعبدالله گفت آقا یه سوال داریم ما؟ شیعیان شما تو کربلا میشه بگید بدن علی اصغر چی شد؟ روضه رو میخوان پرورش بدن ، فرمود از اون بدن چیزی برنگشت هر چقد بود به تکه های بدن خودم اضافه کردن ، تو روایات هست آقامون صاحب الزمان انشالله بیاد میره کربلا دست تو ضریح شش گوشه میکنه قنداقه رو بیرون میاره یا طفل رو بیرون میاره صدا میزنه « بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» محض تسکین مادرت، به تنت کاش می شد دوباره جان بدهم بازوی کوچک و نحیفت را من چگونه تکان تکان بدهم؟ هق هق من دوباره میشکند این فضای غریب و ساکت را با چه رویی بخوانم ای پسرم! بر تن تو نماز میت را؟ وای اگر بغض تیرخورده من سر شکوه به کفر باز کند جای دارد پس از نماز به تو یک نفر هم به من نماز کند سنگ پرتاب کرده اند این قوم سوی آیینه های صیقلی ام بارالها! خود تو شاهد باش غیر خوبی ندیدم از علی ام! خاک می ریزم و نمی خواهم بزنم حرفهای آخر را وقت غسل و حنوط تو دیدم میدهی بوی شیر مادر را غسل و حنوط تو دیدم میدهی بوی شیر مادر را شاعر : ✍ (*۱) 📚ریاض القدس ............................................. حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Aleyasin_1402_01_25_a.mp3
33.07M
جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 25 فروردین ماه 1402 سخنرانی حجت الاسلام
4_5825512993969933080.mp3
14.89M
" دلبسته‌ام " حجت‌الاسلام‌ دل بسته ام مرا زسر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته ای زعنایت رها مکن در من اگر سعادت ترک خطا نبود در تو کرامت است تو ترک عطا مکن خواهی اگر زلطف بمن اعتنا کنی دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن نزد کریم فرق ندارند خوب و بد یکجا قبول کن همگان را سوا مکن
شور2.mp3
27.97M
🎧 🎤 📋خودم این زندگی رو برا خودم ساختم ............................................. .(بند اول). خودم این زندگی رو برا خودم ساختم به کسی نه، به گناهای خودم باختم نکنه چشاتو دیگه روی من بستی نکنه خودم رو از چشم تو انداختم من سرگردون من آزرده من دلشکسته ی دل مرده به تو محتاجم تو که آقایی توکه دست میگیری از هرکی زمین خورده همه دارائی من این گریس من امیدم به تو و اشکامه همه جا من و به تو میشناسن به همه گفتم حسین آقامه ابی عبدالله۲ حسین اقام .(بند دوم). تو به من نزدیکی اما من ازت دورم پر از اضطراب و دلتنگی‌و دلشورم تو بهشتی و منم میوه ی ممنوعه بین نوکرات مثل وصله ی ناجورم اگه آلودم اگه بیچارم اگه قدر نفسام توبه بدهکارم پیش این مردم میزنم فریاد به امام رضا قسم هنوز دوستت دارم به هوای کربلا محتاجم من و محروم نکن از آغوشت دل سرگردون و با دست خودت گره کن به گوشه ی شش گوشت شعر و نغمه : با تشکر از : ............................................. .
. به خداحافظ ای ماه خوب صیام خداحافظ ای رحمت مستدام خداحافظ ای سفره های سحر نماز و دعا و قعود و قیام رسیدیم از این فیض تا عید فطر از آن حسن مطلع به حسن ختام چه ماهی که با لطف حق شد شروع چه ماهی که با لطف حق شد تمام چه شب های انسی چه حال خوشی که پُر میشد از عطر رحمت مشام چه محروم باشم چه مرحوم، باز به لطف خدا چشم دارم مدام اگر عقده داری چو من در گلو اگر از گناهان شدی تلخ کام به دربار حق رو کن و زیر لب ببر نام زهرا "علیها سلام" بگو مهر او هست در سینه ام به اولاد زهرا غلامم، غلام اگر شاهدی از تو درخواست شد برای ملائک بگو این کلام دو چشمم عزادار آن تشنه ای است که بر زخم او نیزه شد التیام عقب مانده های حُنین و اُحد گرفتند از آن بی کفن انتقام تنش پایمال سُم اسب شد عیالش روان شد به بازار شام فدای رقیه که در راه حق فدا شد برای بقاء قیام ✍ .
. توسل به حضرت عليه‌السلام علیه السلام 🌷مرحوم آیت الحق آیت الله حق شناس در عالم رؤیا امام حسین علیه السلام را دیده بود. 💖امام حسین علیه السلام به ایشان فرموده بودند : "حق شناس چرا به علی اصغر ما متوسل نمی شوی؟ مگه شما علی اصغر ندارید؟ آقای حق شناس هم در خواب عرض کرده بود که آقا صبر کنید روضه خوان صدا کنم. 💖امام (ع) فرمودند نمیخواد به روضه خوان بگی، خودت روضه علی اصغر را بخوان." یکی از ویژگیهای آیت الله حق شناس که بسیاری از شاگردان و علاقه مندان او از آن آگاه بودند، مراتب ارادت وی به حضرت علی اصغر(ع) و استمداد از روضه ایشان است. 🍃ایشان برای برآورده حاجات توسل به این شیرخوار بزرگوار روضه ایشان را توصیه می فرمودند. لازم نیست که خیلی مفصل روضه خوانی شود. همین که با توجه به این باب الحوائج ششماهه بگویید👇 ⬅السلام علیک یا علی الاصغر السلام علیک و رحمة الله و برکاته یا ⬅اَلسلام علیک یا علی بن الحسین الاصغر علیه السلام ، بِاَبی اَنْتَ و اُمّی و نفسی ... یا ⬅السلام علیک یا علی بن الحسین الاصغر السلام علیکما و رحمة الله و برکاته 🌷توسل به حضرت علی اصغر(ع) باب الحوائج (ع) باعدداسم به ابجد👈1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. وقتی خدا به خلقت تو افتخار کرد ما را برای نوکری ات اختیار کرد کشتی ِ هیچ‌ کس به دل ما محل نداد اما حسین آمد و ما را سوار کرد تا داغ تو جگر بخراشد به سینه‌ها برق نگاه تو دل ما را شکار کرد گر روضه‌ات نبود که ما دین نداشتیم دین را برای ما غم تو استوار کرد جانم فدای آن که تمامی عمر خویش بر درگه تو خدمت بی‌انتظار کرد هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی‌رود یک لحظه هرکسی که برای تو کار کرد دنیا و آخرت همه مدیون زینبیم ما را صدای ناله ي او بی ‌قرار کرد من در نماز نيز به فكر لب توام احمد لبِ تو را سر منبر چكار كرد گیرم که گریه‌ها شده مرهم به زخم تو باید به داغ ساقی لشکر چه کار کرد ؟ جواد حیدری✍ ................ 🌺حضرت امام صادق(عليه السلام ) فرمودند: ▪️کلنا سفن النجاة ولکن سفینة جدی الحسین أوسع وفی لجج البحار أسرع ▪️ همه‌ی ما اهل بیت کشتی‌های نجاتیم، ولی کشتی جدّم حسین "علیه السلام" وسیع‌تر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است. 📚(بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲، حدیث ۱۴) .................... . 🔹 مشهورات ناپیدا 🔹 یکی از سخنرانان مشهور می گفت: در یک نقل داریم سفینة الحسین اوسع و در یک نقل داریم سفینة الحسین اسرع 🔹 اصل مطلب مذکور که کشتی اباعبد الله علیه السلام اوسع و اسرع باشد ممکن است صحیح باشد ولی محض اطلاع بدانید در هیچ نقلی نداریم که سفینة الحسین اسرع و سفینة الحسین اوسع. 🔹 مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری در مقدمه الخصائص الحسینیة شبیه این عبارت را آورده اند و ظاهرا از آن جا معروف شده است. 🌺 .................. نحوه بیان 🔳تنها راه نجات شما از این بلایا، این است که به سفینة النجاةِ اهلبیت علیهم‌الصّلاةوالسّلام متوسل شوید. پیوند ولایت را قوی‌تر کنید به امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام که سفینة النجاة است. خیال کردید که ایشان فقط انسان را از گناه و غرقاب‌های معنوی نجات می‌دهد؟ نه، حتی انسان را از مصائب مادی و ملکی، از این بیماری و رنج، مرض و فقر هم نجات می‌دهد. اوسع است، اسرع است، باید به کشتی امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام و اهلبیت علیهم‌الصّلاةوالسّلام که همه‌ی آنها سفینة النجاة هستند پناه ببریم ▪️استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
🏴 ورود کاروان امام حسین (ع) به مدینه پس از واقعه کربلا؛ بشير بن حذلم (جذلم) مى گويد: هنگامى كه به مدينه نزديك شديم، على بن الحسين(عليه السلام) دستور داد كه كاروانيان از شترها فرود آيند، خيمه ها را برپا كرده و در آن جاى گيرند. آن گاه فرمود: «اى بشير! خدا پدرت را رحمت كند، او شاعر بود، آيا تو نيز مى توانى شعر بگويى؟» گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، من نيز شاعرم. فرمود: «وارد مدينه شو و خبر شهادت ابى عبدالله(عليه السلام) (و ورود ما را) به مردم برسان.» بشير مى گويد: بر اسبم سوار و با شتاب وارد مدينه شدم. هنگامى كه به مسجد النبى(صلى الله عليه وآله) رسيدم صدايم را به گريه بلند كردم و آنگاه چنين سرودم: «يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَيْنُ فَأَدْمُعي مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناةِ يُدارُ» (اى مردم مدينه، ديگر مدينه جاى ماندن شما نيست، زيرا حسين [آقاى شما] كشته شد كه اشك من اين گونه سرازير است. پيكر او در كربلا به خاك و خون غلطيده و سر مقدسش بالاى نيزه، شهر به شهر گردانده شد). سپس گفت: اين على بن الحسين(عليه السلام) است كه با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند و من فرستاده او هستم تا ماجرا را به اطلاع شما برسانم. با اين سخن، حتّى زنان مدينه از خانه هايشان با موهاى پريشان بيرون ريختند و درحالى كه از شدّت مصيبت صورت هاى خود را مى خراشيدند و بر چهره هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گريه و زارى بلند كردند. (هيچ مرد و زنى را گريان تر از آن روز نديدم و بعد از وفات رسول خدا(صلى الله عليه وآله) روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت)؛ (… فَلَمْ أرَ باكِياً وَلا باكِيَةً أكْثَرَ مِنْ ذلِكَ الْيَوْمِ، وَلا يَوْماً أَمَرَّ عَلَى الْمُسْلِمينَ مِنْهُ بَعْدَ وَفاةِ رَسُولِ اللهِ.) در آن هنگام شنيدم كنيزكى اين گونه براى حسين(عليه السلام) نوحه سرايى مى كند: نَعى سَيِّدي نـاع نَعاهُ فَأَوْجَعا * فَأَمْرَضَني نـاع نَعاهُ فَأَفْجَعا فَعَيْنَيَّ جُودا بِالدُّمُوعِ وَاَسْكِبا * وَجُودا بِدَمْع بَعْدَ دَمْعِكُما مَعا عَلى مَنْ وَهى عَرْشَ الْجَليلِ فَزَعْزَعا * فَأَصْبَحَ هذَا الَْمجْدُ وَالدِّينُ أَجْدَعا عَلَى ابْنِ نَبيِّ اللهِ وَابْنِ وَصيِّهِ * وَإنْ كانَ عَنّا شاحِطَ الدّارِ أَشْسَعا خبر دهنده اى خبر مرگ مولايم را به من داد و دلم را به درد آورد و با آن خبر مرا بيمار كرد. اى چشمانم، اشك بريزيد و جارى شويد و باز هم پس از اشك، با هم اشك بريزيد. بر آن كس كه با مصيبت او عرش خداى جليل به لرزه درآمد و [شاخسار] بزرگوارى و دين بريده شد. [سوگوارى كنيد!] بر فرزند پيامبر خدا و فرزند وصىّ او، هرچند محلّ شهادت او از ما دور است. آن گاه گفت: امروز اندوه ما را در سوگ ابى عبدالله(عليه السلام) تازه ساختى و زخم هايى كه هنوز التيام نيافته بود، بار ديگر گشودى، سپس به من گفت: خدا تو را بيامرزد، تو كيستى؟ گفتم، من بشير بن حذلم هستم كه مولايم على بن الحسين(عليه السلام) مرا به سوى شما فرستاد و او هم اكنون با خاندان ابى عبدالله(عليه السلام) و زنانش در فلان مكان فرود آمده اند. بشير مى گويد: مردم مرا رها كردند و به سرعت به مكانى كه كاروان در آنجا بود، به راه افتادند و من نيز با مركبم به آنجا بازگشتم، ديدم سيل جمعيت راهها را بند آورده اند. من از مركب پياده شدم و خود را با زحمت به كنار خيمه ها رساندم. ديدم على بن الحسين(عليه السلام) هنوز داخل خيمه است، آن گاه از خيمه بيرون آمد، در حالى كه پارچه اى در دست داشت كه با آن اشك هايش را پاك مى كرد. كسى چارپايه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى كه پيوسته اشك هايش جارى بود و نمى توانست جلوى گريه اش را بگيرد. مردم كه اين صحنه ها را ديدند، صداى گريه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدينه نيز ناله و شيون برخاست؛ مردم از هر سو به نزد آن حضرت مى آمدند و او را تسليت مى گفتند و آن منطقه پر از شيون و غوغا شد. امام(عليه السلام) با دست به مردم اشاره كرد كه ساكت شوند و مردم نيز آرام گرفتند، سپس اين خطبه را ايراد فرمود: «حمد و سپاس مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان، بخشنده و مهربان، مالك روز جزا و آفريننده همه مخلوقات است. همان خدايى كه (از سويى شناخت حقيقت او) آن قدر از ما دور است كه گويا در آسمان هاى رفيع جاى گرفته و (از سوى ديگر با علم و احاطه اش) آن قدر به ما نزديك است كه گواه و شنواى سخنان در گوشى ما است. او را بر حوادث بزرگ، آسيب هاى روزگار، فجايع دردناك، رنج هاى سوزان، بلاهاى سنگين و مصيبت هاى بزرگ، خشونت بار، متراكم، شكننده و ويرانگر ستايش مى كنم.