.
#کرامات #شب_نهم_محرم
👈🏼👈🏼آیتالله #حاج_میرزا_هادی_خراسانی در کتاب #معجزات_و_کرامات» مینویسد:
عالم ربّانی #حاج_میرزا_حسین_خلیلی_طهرانی چنین نقل کرد که:
🍃دوستی صمیمی داشتم که با هم در درس #صاحب_جواهر شرکت میکردیم. او برایم داستان شگفت زیر را دربارۀ مقام والای حضرت باب الحوائج اباالفضل العباس(علیهالسلام) تعریف کرد:
🍃یکی از تجّار معروف که در زمان خود رئیس «آل کُبّه» بود، پسری زیبا و مؤدّب داشت و مادر آن جوان، علویهای محترم بود.
آن تاجر جز آن جوان نورس فرزند دیگری ندشت. زمانی آن جوان در کربلا به مرض شدیدی دچار شد و شاید بیماریاش حصبه «تیفوس» بود. حال او بهقدری وخیم شد که به حال مرگ و احتضار افتاد.
پس بستگانش، چشم و انگشت پاهای او را مانند شخص مرده بستند و آماده مراسم تدفین گشتند.
پدرش با حالتی نزار و در نهایت تأثّر از اندرون خانه به بیرونی رفته بود و بر سر و سینهاش میزد. علویه محترمه نیز به حرم مطهّر حضرت ابوالفضل العبّاس علیهالسلام مشرّف شده بود و از کلیددار آستانه خواهش نمود که اجازه دهد شب را تا صبح در حرم مطهّر بماند و متوسّل به آن حضرت شود.
🍃کلیددار نخست قبول نمیکرد؛ ولی وقتی علویه حال خود را بیان نمود و گفت وضع پسر من به گونهای است که چارهای جز توسّل به حضرت باب الحوائج علیهالسلام ندارم، کلیددار تقاضایش را پذیرفت.
🍃شیخ راوی در ادامه گوید:
همان شب من به کربلا مشرّف شدم و ابدا از جریان حال آن تاجر و بیماری فرزندش اطلاعی نداشتم.
در همان شب، خواب دیدم که مشرّف به حرم مطهّر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام شدهام. از طرف مرقد #حبیب_بن_مظاهر وارد شدم.
دیدم فضای بالای سر حرم، از زمین و آسمان و فضا مملوّ از ملائکه است و در مسجد بالاسر تختی از نور گذاشتهاند و حضرت رسالت مآب صلیاللهعلیهوآله و حضرت شاه ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام بر تخت نشتهاند.
🍃در آن هنگام فرشتهای جلو رفت و عرض کرد: السلام عليك یا رسول الله؛ السلام عليك یا خاتم النبیین.
سپس گفت: حضرت بابالحوائج، ابوالفضل العبّاس علیهالسلام عرض میکند: یا رسول الله، علویه، عیال حاجی آل کبّه، پسرش به سختی مریض است و به من متوسّل شده؛ شما به درگاه الهی دعا فرمایید تا حق سبحانه و تعالی او را شفا عطا فرماید.
🍃حضرت ختمی مرتبت دست به دعا برداشت. بعد از لحظهای فرمود: مرگ این جوان مقدّر است و چارهای نیست، فرشته بازگشت.
بعد از لحظاتی فرشتۀ دیگری آمد و سلام کرد و همانند پیغام قبل، پیامی داد.
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله مجدد دست به آسمان بلند و از درگاه خداوند متعال شفای جوان را طلبید، ولی باز لحظهای نگذشت که سر فرود آورد و فرمود: مردن این جوان مقدّر است.
🍃ناگهان دیدم ملائکۀ حاضر در حرم، به جنبش آمدند و ولولهای عظیم در میان آنها افتاد! با تعجّب پرسیدم: چه خبر شده؟!
چون نظر کردم، دیدم حضرت ابوالفضل العبّاس علیهالسلام خودشان تشریف آوردند؛ با همان حالت وقت شهادت در کربلا! آری جهت اضطراب ملائکه این بود که طاقت دیدن آن حالت را از قمر بنی هاشم علیهالسلام نداشتند.
🍃حضرت باب الحوائج قمر بنیهاشم پیش آمد و مقابل رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله قرار گرفت و عرض نمود:
السّلام عليك یا رسول الله؛ السلام عليك یا خیر المرسلین.
فلان زن علویه توسّل به من پیدا کرده و شفای فرزندش را از من میخواهد. شما به درگاه کبریایی عرض نمایید که یا این جوان را شفا مرحمت فرماید و یا آنکه لقب #باب_الحوائج را از من بگیرد.
🍃چون پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله این سخن جانسوز را از آن سرور شنید، دیدگان مبارکش پر از اشک شد و آنگاه روی مبارک به حضرت امیرمؤمنان نمود و فرمود:
یا علی، تو هم با من دعا کن.
🍃بعد از لحظهای ملکی از آسمان نازل گردید و به خدمت پیامبر مشرّف گشته، سلام نمود و سلام خداوند را ابلاغ و عرض کرد:
خداوند متعال میفرماید، لقب باب الحوائجی را از عباس نمیگیرم و جوان را شفا دادیم.
🍃شیخ راوی که این خواب را دیده بود گوید: از خواب بیدار شدم، چون اصلاً خبری از این قضیه به هیچ وجه نداشتم؛ بسیار متعجب شده بود. با خود گفتم:
البته این خواب صادق و صحیح است و قطعا سرّی در آن هست.
سحرگاه بود، برخاستم و به سمت خانه تاجر آل کبه روانه شدم.
🍃وقتی وارد خانۀ او شدم، تاجر را دیدم که در میان خانه راه میرود و بر سر و صورت میزند و سوگواری میکند. جوان را نیز در اتاقی تنها گذاشته بودند؛ زیرا مرگش محسوس و محقّق بود و چشم و انگشت پاهای او را بسته بودند.
به حاجی گفتم: چه شده؟! گفت: دیگر چه میخواهی بشود؟!
دست او را گرفتم و گفتم: آرام باش و همراه من بیا. پسرت کجاست؟ حق تعالی او را به برکت قمر بنیهاشم علیهالسلام شفا داد.
🍃مرد تاجر غرق در تعجب و حیرت شد، که من از کجا جریان فرزند او را میدانم با اینکه هنوز صبح نشده است!
پس مرا به اتاق جوان بیمار برد. چون وارد
.
توسل به حضرت #علی_اصغر عليهالسلام #باب_الحوائج علیه السلام
🌷مرحوم آیت الحق آیت الله حق شناس در عالم رؤیا امام حسین علیه السلام را دیده بود.
💖امام حسین علیه السلام به ایشان فرموده بودند :
"حق شناس چرا به علی اصغر ما متوسل نمی شوی؟ مگه شما علی اصغر ندارید؟
آقای حق شناس هم در خواب عرض کرده بود که آقا صبر کنید روضه خوان صدا کنم.
💖امام (ع) فرمودند نمیخواد به روضه خوان بگی، خودت روضه علی اصغر را بخوان."
یکی از ویژگیهای آیت الله حق شناس که بسیاری از شاگردان و علاقه مندان او از آن آگاه بودند،
مراتب ارادت وی به حضرت علی اصغر(ع) و استمداد از روضه ایشان است.
🍃ایشان برای برآورده حاجات توسل به این شیرخوار بزرگوار روضه ایشان را توصیه می فرمودند. لازم نیست که خیلی مفصل روضه خوانی شود. همین که با توجه به این باب الحوائج ششماهه بگویید👇
⬅السلام علیک یا علی الاصغر السلام علیک و رحمة الله و برکاته
یا
⬅اَلسلام علیک یا علی بن الحسین الاصغر علیه السلام ، بِاَبی اَنْتَ و اُمّی و نفسی ...
یا
⬅السلام علیک یا علی بن الحسین الاصغر السلام علیکما و رحمة الله و برکاته
🌷توسل به حضرت علی اصغر(ع) باب الحوائج (ع) باعدداسم به ابجد👈1401