فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
️️خاطره شهید حسین امیرعبدالهیان
از ملاقات هییت مصری با شهید
حاج قاسم سلیمانی ❤️
#محرم
یا حضرت علی اصغر(ع)💔
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
اي اهل كوفه رحمي اين طفل جان ندارد
خواهد كه آب گويد امّا زبان ندارد
ديشب به گاهواره تا صبح ناله ميزد
امروز روي دستم ديگر توان ندارد
هنگام گريه كوشد تا اشك خود بنوشد
اشگي كه تر كند لب دور دهان ندارد
رخ مثل برگ پاييز لب چون دو چوبۀ خشك
اين غنچۀ بهاري غير از خزان ندارد
اي حرمله مكش تير يكسو فكن كمان را
يك برگ گل كه تاب تير و كمان ندارد
شمشير اوست آهش فرياد او تلظّي
جانش به لب رسيده تاب بيان ندارد
منّت به من گذاريد يك قطره آب آريد
بر كودكي كه در تن جز نيمه جان ندارد
با من اگر به جنگيد تا كشتنم بجنگيد
اين شيرخواره بر كف تيغ و سنان ندارد
مادر نشسته تنها در خيمه بين زنها
جز اشك خجلت خود آب روان ندارد
تا با خدنگ دشمن روحش زند پر از تن
جز شانۀ امامش ديگر مكان ندارد
«ميثم»، به حشر نبود غير از فغان و آهش
آنكو از اين مصيبت آه و فغان ندارد
✍️نخل میثم
شب هفتم #محرم
اوکه درششماهگی باب الحوائج میشود
گر رسد سن عمو حتماقیامت میکند.💔
از امشب آب را برخیمه های ابی عبدالله میبندن...امان از دل رباب😭💔
#محرم
یا #امام_حسین(ع)
نیایش صبحگاهی
خدایا 🙏
به حق باب الحوائج
حضرت علی اصغر علیهالسلام 🖤
الهی🙏
هر کسی هر جایی هست
گره از کارش باز بشه🙏
الهی🙏
شفای تمام مریضها🙏
الهی 🙏
سلامتی همه فرزندان سرزمینم 🙏
الهی🙏
دل گرفتگی هامون رو بگیر و
آرامش بهمون عطا کن🙏
آمیـــن یا رَبَّ العالمین
@MOVEUD313
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماها اگر مسئول گزینش کربلا بودیم،دو
سوم یاران #امام_حسین رو رد میکردیم!
#محرم
54.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر شیرخواره حسین علی اصغر(ع)
السلام علی الطفل الرضیع😭💔
#محرم
حکمت ۳۳۳ نهج البلاغه ؛
روانشناسى مؤمن (علمى، اجتماعى)
💠 قال علی(ع)فی صفة المؤمن : المُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَحُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ، أَوْسَعُ شَیْءٍ صَدْراً، وَأَذَلُّ شَىْءٍ نَفْساً. یَکْرَهُ الرَّفْعَةَ، وَیَشْنَأُ السُّمْعَةَ. طَوِیلٌ غَمُّهُ،بَعِیدٌ هَمُّهُ، کَثِیرٌ صَمْتُهُ، مَشْغُولٌ وَقْتُهُ. شَکُورٌ صَبُورٌ، مَغْمُورٌ بِفِکْرَتِهِ، ضَنِینٌ بِخَلَّتِهِ، سَهْلُ آلْخَلِیقَةِ، لَیِّنُ آلْعَرِیکَةِ! نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ،وَهُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ.
💠امام علی(ع) درباره صفات مؤمن فرمود : انسان باایمان شادى اش در چهره و اندوهش در درون قلب اوست، سینه اش از هرچیز، گشاده تر و هوسهاى نفسانى اش از هرچیز خوارتر (و تسلیمتر) است، از برترى جویى بیزار و از ریاکارى متنفر است، اندوهش طولانى و همتش بلند، سکوتش بسیار و تمام وقتش مشغول است، شکرگزار و صبور، بسیار ژرف اندیش است و دست حاجت به سوى کسى دراز نمى کند، طبیعتش آسان (و سختگیرى در کار او نیست) و برخوردش با دیگران توأم با نرمش است، دلش از سنگ خارا (در برابر حوادث سخت و دشمنان خطرناک) محکمتر و سختتر و (در پیشگاه خدا) از بَرده تسلیم تر است.
#شهید_جمهور
گروهفرهنگی۳۱۳
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه کنم که امام زمان از من راضی باشه؟
🎙استاد_مومنی
#امام_زمان
#محرم
#امام_حسین
اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
17.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙روضه خوانی رهبر انقلاب
روضه شهادت حضرت علی اصغر(ع)💔
#محرم🚩
🌹#کتاب_من_میترا_نیستم🌹
💜#قسمت_پنجاه_و_پنجم💜
روز سوم مهران از آبادان آمد شهلا به باباش زنگ زده و او هم به مهران خبر داده بود مهران و باباش در کنج پذیرایی ماتم زده به دیوار تکیه داده بودند.
مهران از اول جنگ با ماندن زینب در آبادان مخالفت کرد به خیال خودش میخواست از خواهر کوچکش محافظت کند. کاری کند که او را از توپ و ترکش خمپاره نگه دارد. خواهرش در یک محیط امن بزرگ شود آینده ای روشن داشته باشد.
مهران مظلومانه سکوت کرده بود اما بابای مهربان همه چیز را از چشم من میدید من هیچ وقت جلوی بچهها را نگرفته بودم بعد از انقلاب همیشه آنها را تشویق کرده بودم که به مملکت و امام خدمت کنند.
به زینب خیلی اعتماد داشتم و میدانستم که هر جا برود و هر کاری بکند فقط برای رضایت خداست.
بابای بچه ها هرگز راضی نبود که این همه درگیر خطر شوند. او یک زندگی آرام و بی دغدغه میخواست برایش پیشرفت تحصیلی بچه ها از همه چیز مهمتر بود.
پدر بچه ها سالها در پالایشگاه کارگری کرده بود کار در آب و هوای طاقت فرسای آبادان کار آسانی نیست. او آرزو داشت بچه ها حسابی درس بخوانند به تحصیلات بالا برسند و کارگر نشوند و زندگی راحت تری داشته باشند.
ولی من بیشتر از درس به دین و ایمان بچه ها اهمیت میدادم و نماز خواندن شان و به عشق آنها به اهل بیت و امام حسین علیه السلام
ادامه دارد...
#زینب_کمایی
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان
تعجیل درفرج #امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
🌹#کتاب_من_میترا_نیستم🌹
💜#قسمت_پنجاه_و_ششم💜
با جعفر و مهران میخواستیم به آگاهی برویم آقای روستا قبل از رفتن ما آمد و گفت دیشب منافقین یک نامه تهدیدآمیز توی خونه ما انداختن.
خانه ما خیابان سعدی، فرعی ۷ و خانه آقای روستا فرعی ۵ بود. مثل اینکه منافقین خانه ما را تحت نظر داشتند و از رفت و آمد افراد و پیگیری های ما با خبر بودند.
در نامهای که در حیاط آقای روستا انداخته بودند اینطور نوشته شده بود: اگر شما بخواهید با خانواده کمایی برای پیدا کردن دخترشان همکاری کنید از ما در امان نیستید.
خانواده آقای روستا نگران شده بودند بعد از رفتن آقای روستا خانم کچویی به خانه ما آمد. ترسیده بود و مثل بید میلرزید.
او گفت :منافقین به خونم تلفن زدند و گفتند که ما زینب کمایی را کشتیم اگه صدات در بیاد همین بلا رو سر تو هم میاریم.
آنها به خانم کچویی فحاشی کرده و حرفهای زشت و نامربوطی زده بودند توهینهای منافقین روحیه خانم کچویی را خراب کرده بود.
وقتی شنیدم که منافقین تلفنی و به صراحت گفتهاند زینب کمایی را کشتیم ذرهای امید که در دلم مانده بود به یأس تبدیل شد.
حرف های خانم کچویی حکم خبر مرگ زینب را داشتند من و شهلا با دل شکسته گریه میکردیم. مهران و بابای بچه ها به حیاط رفتند آنها میخواستند دور از چشم ما گریه کنند.
شهرام خانه نبود نمیدانستم کجا دنبال زینب می گشت. مادرم و خانم کچویی کنار هم نشسته بودند و اشک می ریختند.
ادامه دارد....
#زینب_کمایی
تعجیل درفرج #امام_زمان صلوات
@MOVEUD313