eitaa logo
گوهر معرفت
45.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
بسم الله و بالله لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم مقصودِ عاشقانِ دو عالم لقای توست مطلوبِ طالبان به حقیقت رضای توست بودم بر آن که عشق تو پنهان کنم ولیک شهری تمام غلغله و ماجرای توست ⚠️نشر مطالب و محتوا شرعا همراه نام و لینک کانال جایز میباشد⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولای ما مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را باری به چشم احسان در حال ما نظر کن کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را @
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
««سلام از طرف حضرت امیر علیه السلام»» جناب آقای مصطفی حسنی از شاگردان جناب مجتهدی رحمة الله عبیه می گفتند: چند سال قبل توسط اداره ی اوقاف، تفسیری از قرآن به نام تفسیر نَسَفی به چاپ رسید که در آن، ذیل آیه ی هفده سوره ی آل عمران از غاصبین حق مولا امیرالمؤمنين علیه السلام تمجید شده بود.جناب آقای حاج غلامعلی فرجی که از خادمان و دلسوختگان مخلص حضرت بقیة الله _ ارواحنا فداه_ هستند با دیدن این مطلب تا شب بر مظلومیت حضرت امیر علیه السلام گریه می کنند و شب را نیز با ناراحتی به صبح می رسانند، هنگام صبح شخصی از طرف آقای مجتهدی نزد ایشان آمده و می گوید آقا با شما کاری دارند، وقتی این عزیز دلسوخته خدمت آقای مجتهدی می رسند ایشان به او می گویند: به خاطر اینکه شما دیروز بر مظلومیت حضرت امیر علیه السلام زیاد گریه کردید از دیشب تا صبح، حضرت مولا علی علیه السلام سه مرتبه به شما سلام رساندند. @
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
دستور توسل خاص به حضرت ولی عصر علیه السلام جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی نژاد نقل کردند: روزی یکی از دوستان طلبه ام برای حاجت بسیار مهمی به من مراجعه کرد و پس از بیان حاجتش تقاضا نمود تا با هم خدمت آقای مجتهدی برویم و از ایشان کمک بگیریم. بنده که تشخیص دادم حاجت او واقعاً سرنوشت ساز است، در خواستش را پذیرفتم و با هم به منزل آقای مجتهدی رفتیم. ایشان با این که کسالت داشتند بزرگواری کردند و ما را پذیرفتند. پس از این که قضیه را خدمتشان عرض کردیم، به دوست طلبه ام فرمودند: شما به مسجد جمکران مشرف شوید و نماز حضرت را بخوانید و ثوابش را به روح منوّره ی مادر بزرگوارشان بی بی نرجس خاتون علیها السلام هدیه کنید. و پس از پایان صلوات هایی که در سجده بعد از نماز گفته می شود، رو به قبله بنشینید و سیصد و سیزده مرتبه 《 یا حجّة الله》 بگویید. سپس به حضرت نرجس خاتون علیها السلام عرض کنید: 《 شما به فرزند عزیزتان امام عصر علیه السلام بگویید مشکل مرا رفع کنند.》 چون احسان و اکرام والدین واجب است، حتماً حضرت عنایت می فرمایند... @
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
لحظه به لحظه در انتظار فرج مرحوم آقا ابوالفضل قهوه چی پیرمرد متقی و با صفا و اهل توسل بود و از جمله کسانی به شمار می رفت که علاقه و ارادت شدیدی به آقای مجتهدی داشت و آقا هم به خاطر پاکدلی و سادگیش شدیداً به اومحبت داشتند. آقا ابوالفضل تعریف می کرد در ایام ماه مبارک رمضان که آقای مجتهدی در کوه خضر بیتوته کرده بودند شبی بعد از افطار به خاطر دیدنشان راهی کوه شدم. هنگامی که به ایشان رسیدم دیدم بیرون از محوطه ی اتاقی که در کوه خضر است نشسته اند و مشغول نغمه سرایی و سیر و صفا، و توسل به حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، من نیز که عاشق و شیفته ی حضرت بودم با دیدن آن حال عجیب و غریب و توسل ایشان به حضرت، منقلب شدم و بسیار گریستم در حالی که پیوسته حضرت مهدی( عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را صدا می کردم. در همین حال یک مرتبه آقای مجتهدی خطاب به من فرمودند: آقا ابوالفضل بس است دیگر! آیا چشم حضرت بین داری؟! و اشاره ای به سوی ماه کرده و فرمودند: اگر چشمش را داری ببین!! آن شب قرص ماه کامل بود هنگامی که به آن نظر کردم؛ جمال دلربای حضرت مهدی( روحی فداه) را با یک حالت نیم خیز مثل کسی که می خواهد بر خیزد زیارت کردم، در حالی که با یک دست ذوالفقار! و با دست دیگر غلاف آن را گرفته و کمی آن را از غلاف بیرون کشیده بودند. سپس آقای مجتهدی فرمودند: ببین آقا ابوالفضل، خود حضرت هم لحظه به لحظه در انتظار ظهورند و تا امر فرج اصلاح نگردد ایشان هم لحظه ای آرامش ندارند. به محض اینکه آن صحنه را مشاهده کردم طاقت نیاوردم و بیهوش روی زمین افتادم @
لحظه به لحظه در انتظار فرج مرحوم آقا ابوالفضل قهوه چی پیرمرد متقی و با صفا و اهل توسل بود و از جمله کسانی به شمار می رفت که علاقه و ارادت شدیدی به آقای مجتهدی داشت و آقا هم به خاطر پاکدلی و سادگیش شدیداً به اومحبت داشتند. آقا ابوالفضل تعریف می کرد در ایام ماه مبارک رمضان که آقای مجتهدی در کوه خضر بیتوته کرده بودند شبی بعد از افطار به خاطر دیدنشان راهی کوه شدم. هنگامی که به ایشان رسیدم دیدم بیرون از محوطه ی اتاقی که در کوه خضر است نشسته اند و مشغول نغمه سرایی و سیر و صفا، و توسل به حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، من نیز که عاشق و شیفته ی حضرت بودم با دیدن آن حال عجیب و غریب و توسل ایشان به حضرت، منقلب شدم و بسیار گریستم در حالی که پیوسته حضرت مهدی( عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را صدا می کردم. در همین حال یک مرتبه آقای مجتهدی خطاب به من فرمودند: آقا ابوالفضل بس است دیگر! آیا چشم حضرت بین داری؟! و اشاره ای به سوی ماه کرده و فرمودند: اگر چشمش را داری ببین!! آن شب قرص ماه کامل بود هنگامی که به آن نظر کردم؛ جمال دلربای حضرت مهدی( روحی فداه) را با یک حالت نیم خیز مثل کسی که می خواهد بر خیزد زیارت کردم، در حالی که با یک دست ذوالفقار! و با دست دیگر غلاف آن را گرفته و کمی آن را از غلاف بیرون کشیده بودند. سپس آقای مجتهدی فرمودند: ببین آقا ابوالفضل، خود حضرت هم لحظه به لحظه در انتظار ظهورند و تا امر فرج اصلاح نگردد ایشان هم لحظه ای آرامش ندارند. به محض اینکه آن صحنه را مشاهده کردم طاقت نیاوردم و بیهوش روی زمین افتادم @
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
عارف بالله مرحوم میرزا ابوالفضل قهوه چی گفته اند: وی زمانی در بیابان دریک شب برفی، گروهی گرگ را میبیند که به گرد یک دیگر حلقه زده و زوزه میکشند. با حالت تعجّب به خداوند عرض می‌کند که خدایا این‌ها دیگر چه می‌گویند؟ دراین هوا چه می‌خواهند؟ به او فهمانده بودند که این زبان بسته ها به درگاه خدا شکایت میکنند که خدایا تا کی ما حرام بخوریم؟! پس کِي امام زمان«ع» می‌آید تا ما هم از این حرام خوری نجات پیدا کنیم؟ @