10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 22
شنبه 22 شهریور ماه 1365 – مطابق با روز هشتم محرم
عملیات کربلای سه ، 5 روز قبل از آغاز ماه محرم
اسکله های العمیه و البکر که دو اسکله نفتی عراق در قبل از آغاز تجاوزشان به ایران بود ، با شروع جنگ تحمیلی ، تبدیل به چشم عراقی ها برای ناامن کردن شمال خلیج فارس شده بود . شبه جزیره فاو پشتیبان زمینی عراقی ها برای این دو اسکله و بندر ام القصر از طریق آبراه خورعبدالله پشتیبان دریایی بودند .
در سال های مختلف رزمندگان طی چند عملیات موفق نشده بودند ، این دو پایگاه را منهدم کنند و حالا در سال 65، چند ماه بعد از تصرف فاو توسط رزمندگان ، طرح انهدام این دو پایگاه جدی تر شده بود .
انهدام این دو اسکله ، با توجه به شرایط جغرافیایی خلیج فارس و موقعیت قرار گیری آن ، کار بسیار سخت و مشکلی بود . ابتدا قرار بود قرارگاه دریایی نوح این عملیات را انجام دهند ولی بررسی ها نشان داد ، اجرای عملیات خارج از توان این قرارگاه است .
اواخر اردیبهشت 65 به لشکر14 حضرت امام حسین علیه السلام برای اجرای عملیات دستوری صادر شد . اجرای این عملیات نیازمند تجهیزات خاص و آموزش های ویژه بود . چندین ماه طول کشید تا کار بررسی ، شناسایی ، آموزش ، تجهیز ، طراحی و نقل و انتقالات صورت گیرد .
دوشنبه 10 شهریور و 5 روز قبل از آغاز ماه محرم ، بعد از نماز مغرب و عشاء ، موج اول (غواص ها) با قایق ها حرکت کردند تا خود را به چند کیلومتری اسکله ها برسانند و سپس با عملیات غواصی ، خود را به زیر اسکله ها برسانند .
حاج حسین خرازی در سفر حج تشریف دارند و برادر ابوشهاب سمت جانشینی فرماندهی لشکر را به عهده دارد .
با سختی و مرارت های زیاد رزمندگان موفق به نفوذ ، تصرف و انهدام این دو پایگاه مهم دریایی ارتش بعثی شدند و چون بنا بر استقرار و تصرف دائمی این پایگاه ها نبود ، رزمندگان بعد از اجرای ماموریت به پایگاه های خود بازگشتند .
لشکر 14 حضرت امام حسین علیه السلام در این عملیات ، 75 شهید ، 176 مجروح و 6 مفقودالاثر داشتند .
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 23
شنبه 22 شهریور ماه 1365 – مطابق با روز هشتم محرم
با یاد دلاور شهید محمد مرکوبی
بچه های اطلاعات عملیات لشکر امام حسین علیه السلام ، اولین کسانی بودند که در عملیات کربلای 3 به پای اسکله های العمیه و البکر رسیدند . نگهبان دشمن که مشکوک شده بود خود را به نزدیک یکی از این پایه ها رسانید و در آن تاریکی به آب خیره شد . ناگهان یکی از غواص های اطلاعات لشکر ، با آن لباس سیاه و شکل وشمایل ، روبرویش از زیر آب بیرون آمد . نگهبان که در دل تاریکی موجودی عجیب را روبروی خود دیده بود ، از ترس غش کرد و افتاد .
محمد عزیز که از نوجوانی راهی جبهه ها شده بود ، با کسب تجارب چند ساله جنگی و شجاعت ذاتی که داشت ، در سال 63 به بچه های مخلص و دلاور اطلاعات لشکر پیوست.
صبح روز عملیات کربلای 3 تا شب ، نیروی هوایی ارتش بعثی در چندین نوبت به شدت اسکله ها را بمباران کرد و محمد عزیز در یکی از همین بمباران ها به شهادت نائل آمد . بیدگل و محله توی ده ، روزهای محرم خود در سال 65 را ، با یاد این شاگرد مکتب امام حسین علیه السلام ، سپری کرد . مزار مطهر این شهید عزیز در گلزار شهدای امامزاده هادی بیدگل است .
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 24
شنبه 22 شهریور ماه 1365 – مطابق با روز هشتم محرم
با یاد شهید شب تاسوعا ، سردار شهید حسن قربانی - از لشکر 14 حضرت امام حسین علیه السلام
سردار شهید حسن قربانی سینی، فرزند علی ، در هشتم مرداد ماه سال 1341 در محله گودضرابی زینبیه اصفهان در خانواده ی مومن و مذهبی به دنیا آمد.
سردار شهید حسن قربانی در طول سالهای حضور در جبهههای نور؛ مسئولیتهای بیشماری نظیر جانشینی گردان امام جعفر صادق (ع)، فرماندهی گردان خطشکن امام سجاد (ع)، فرماندهی گردان امام حسن مجتبی (ع) و فرماندهی گردان حضرت ابوالفضل (ع) را پذیرفت
شهید قربانی که جهت تهیه وسایلی مانند ماشین تایپ، پرچم، موتور برقی و لوازم عزاداری ماه محرم به اصفهان آمده بود در موقع برگشت به جبهه ، خودرو آنها در نزدیکی اهواز دچار حادثه گردید و در شب تاسوعا به شهادت رسید.
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – قسمت 25
پنج شنبه 12 شهریور ماه 1366 – مطابق با روز نهم محرم
در محرم این سال ، وضعیت جبهه ها و انقلاب بیشتر سیاسی است تا رزمی و جنگی .
عملیات والفجر8 در پایان سال 64 و عملیات کربلای 5 در پایان سال 65 تاثیر خودش را گذاشته و تحرکات جهانی برای بیرون رفت از بن بستی که احتمال می دهند با ضعیف تر شدن صدام در برابر ایران همراه باشد ، بیشتر شده که نهایتا به صدور قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل در 29 تیرماه 1366 منجر شده که مفاد آن ، برخلاف قطعنامه های قبلی جانبداری از عراق نیست و موفقیت هایی برای ایران به همراه دارد ، اما ایران به دلیل بعضی خلاء های موجود در قطعنامه از جمله مشخص نشدن متجاوز و آغازگر جنگ قطعنامه را نپذیرفته و به تلاش های خود برای گنجاندن خواسته هایش می افزاید .
دیپلماسی پنهان و آشکار طی چندین ماه در فعالیت بود تا بالاخره ایران توانست به خواسته های خود در این تحرکات سیاسی دست یابد .
جبهه های جنگ در آرامش نسبی است و بیشتر اخبار حول حضور بهانه جویانه آمریکا در خلیج فارس ، جنگ نفت کش ها ، حملات موشکی ایران به بندر الاحمدی کویت ، ماجرای کشتار حجاج مکه و ماجراهای منتظری و دستگیری و محاکمه و اعدام مهدی هاشمی برادر داماد منتظری می باشد .
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – قسمت 26- قسمت پایانی
سه شنبه 1 شهریور ماه 1367 – مطابق با روز دهم محرم – عاشورا
محرم سال 67 نیز از روزهای تاریخی دفاع مقدس بود . ساعت شش و نیم صبح 29 مرداد مطابق با روز هفتم محرم ، آتش بس رسمی بین ایران و عراق برقرار شد . ایران نزدیک به یک ماه قبل یعنی 26 تیرماه ، قطعنامه 598 را پذیرفته بود ، اما بعثی ها و سازمان منافقین باز اقدام به تجاوز نمودند . عراقی ها را وادار به عقب نشینی کردیم و منافقین در جبهه کرمانشاه و عملیات مرصاد لت و پار و منهدم شدند تا اینکه در 29 مرداد آتش بس رسمی بین دو کشور برقرار و جنگ خاتمه یافت .
در محرم این سال حضرت آیت الله خامنه ای در جبهه های جنوب و بازدید از رزمندگان بود و روز اول محرم در پادگان انبیا شوشتر و لشکر 8 نجف اشرف بود .
23-5-67-یکشنبه – اول محرم
عباس جندقیان – نامه به خانواده – آقای خامنه ای رئیس جمهور محترم امروز به لشکر ما آمده و در میدان صبحگاه برای ما سخنرانی کردند .
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
اسلام را در عصر حاضر و در سخت ترین طوفان های تاریخی اش ، شما حفظ کردید .
ای فدای زخم هایتان ، ای به قربان مرام تان ، ای که آسایش را بر خودتان حرام کردید ، تن هاتان خسته بود ولی نیروی تان غیرت بود ، چشمان تان از بی خوابی فرو افتاده بود ولی چشم و چراغ ملت بودید ، خاک شلمچه بستر استراحت شما بود و گازهای شیمیایی دشمن صبحگاه و شبانگاه نمی شناخت . آب نبود ، نان نبود ، مهمات نبود ، سایه بان نبود و فقط خدا بود و خدا .
درود و سلام بی پایان خداوندی بر غیرت و همت و شجاعت شما حافظان واقعی مکتب حسینی .
خنده هایت همیشگی بود . صورت بدون لبخند ت را کسی ندیده بود ، اما گریه های سحرگاهان نماز شب هایت را هم کسی ندیده بود . خنده هایت برای خانواده بود و دوستان و گریه هایت برای محبوب و معبود .
می دانستی ، گریه سحرگاه برای یار، در سوز زمستان کردستان و هوای دم کرده خوزستان است که تو را به آرزویت خواهد رساند . آری خنده های از سر اخلاصت برای زمینی ها و گریه های سوزناک از سر عشقت برای یار ، کار خودش را کرد .
نبردهای چندین ماهه فاو که از بهمن سال گذشته شروع شده بود هنوز در اردیبهشت ماه ادامه داشت . مقاومت چندین ماهه شما پشت دشمن بعثی را شکست و جایی آنسوی اروند ، تو فرصت پرواز یافتی و دوستان را با خاطرات شیرینی از خود تنها گذاشتی .
شهید ناصر اربابپور – فرزند حاج امرالله – متولد 1345 – شهادت 16-2-1365 – فاو – مدفون در گلزار شهدای هفت امامزاده بیدگل
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
هدایت شده از تاریخی - اجتماعی - سیاسی
جمعه خونین 17 شهریور 1357 در صفحه اول روزنامه های اطلاعات - کیهان و رستاخیز شنبه 18 شهریور1357
تلگرام https://t.me/kashkolsiasy
ایتا https://eitaa.com/kashkolsiasy
محل شهادت شهدای 17 شهریور آران و بیدگل در دو عکس قدیمی از دوران انقلاب
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
هر سه از جوانان درجه یک زمان خود ، هر سه با مرام و با معرفت ، هر سه فوتبالیست کار درست ، هر سه بچه محله سلمقان بیدگل ، هر سه عاشق امام و انقلاب ، هر سه با انگیزه و پر تلاش ، هر سه آماده برای میدان های سخت ، هر سه از موسسین و موثرین تشکیل بسیج در آران و بیدگل ،
رجبعلی سال 59 با جبهه مریوان و حاج احمد متوسلیان شروع کرد و سال بعد در عملیات مطلع الفجر در گیلانغرب ، آسمانی شد .
حسین در سال 59 با ماموریت امنیت بخشی شهر بانه شروع کرد و در سال 62 در سمت فرماندهی گردان جندالله در سنندج ، عاشورایی شد .
امیر عباس سال 60 و از جبهه تنگه کورک و کورموش و بازی دراز آغاز و در بلندای ارتفاعات کلاشین در عملیات قادر عروج کرد .
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
هر چه التماس و خواهش کرد فایده نداشت . سنش کم و جثه اش کوچک . برادران و آشنایان را هم واسطه کرد ولی قبولش نکردند . مثل خیلی های دیگر که برای اعزام ثبت نام نمی شدند ، آخرین ترفند را به کار برد . دستکاری تاریخ تولد در شناسنامه . این بار موفق شد .
شهید محمدرضا الماسی از پدر و مادری اهل بیدگل ولی خودش متولد و ساکن بزرگ شده کاشان . برادران بزرگش ، از فعالین انقلاب کاشان . برادرش عباس اولین فرمانده کمیته انقلاب اسلامی کاشان و برادر دیگرش سردار شهید عبدالله ، از فرماندهان دفاع مقدس .
محمدرضا در عملیات خیبر در منطقه طلائیه از ناحیه سر به شدت مجروح و به کمان شهید بودن ، او را به سردخانه منتقل کردند . در سردخانه متوجه گرم بودن بدنش شدند و او را به بیمارستان منتقل کردند .
سنگر علم و دانش و سنگر جبهه ها را با هم داشت . علاوه بر تحصیل در دبیرستان ، طلبه حوزه علمیه هم بود .
شهریور 1364 در منطقه عملیاتی قادر ، عضو گردان حضرت قمربنی هاشم علیه السلام از لشکر 8 نجف اشرف بود که به جمع سایر شهدا ، در سر سفره آقااباعبدالله الحسین پیوست .
پیکر مطهرش ، 11 سال مفقود و در سال 75 تفحص و در گلزار شهدای دارالسلام کاشان مدفون گردید .
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
هدایت شده از تاریخی - اجتماعی - سیاسی
می خواستم درباره شهید بی غم از روستای کاغذی بنویسم ، یاد خاطرات قدیم زیارت کاغذی افتادم
قدیم ها ، سفر سالی یک بار به زیارت آقا علی عباس ، بدون عبور از روستای کاغذی و زیارت امامزاده صالح و جوی پرآب کنار زیارت با درخت های توتش لطفی نداشت . چند خانوار زن و مرد و بچه می ریختیم عقب کامیون و حرکت .
قبل تر های ما آنطور که آقابزرگم تعریف می کرد با شتر و کجاوه می رفته اند که چند روز طول می کشیده
برای رفتن به آقا علی عباس دو راه وجود داشت . یکی جاده قدیم نطنز و بعد روستای بادرود . این مسیر دورتر بود ولی جاده اش بهتر و جاده دیگر از مسیر ابوزیدآباد بود که مسیرش کوتاه تر ولی جاده رملی بود و خاکی . خستگی این جاده خراب با رسیدن به روستای کاغذی و امامزاده صالح و جوی آبش بر طرف می شد . برخی مسافران ، اقامتی چند ساعته ولی برخی دیگر باروبندیل را کامل پیاده و اقامت شبانه می کردند .
امروزه نه مسیر رفتن به کاغذی شباهتی با قدیم دارد و نه خود زیارت و اطرافش می تواند یادآور خاطرات گذشته باشد .