🤍 . .

و چون نهنگی خسته که ساحل را نمی‌یابد مُردنم تمام نمی‌شود. - معین دهاز .

رو تیشرتش نوشته: [اگه گم شدم منو ببرید پیش جان] رو تیشرت زنش هم نوشته: [من جان هستم] هر دو گرفتارن ؛ یکی به آلزایمر ، یکی به وفا♥️

در خرداد ماه به فارغ التحصیلان غمگینانه‌ نگاه میکردم و باخود میگفتم چرا انقدر خوشحال هستند؟! بعد از گذراندن دوره کارآموزی در تابستان متوجه خوشحالی آنها شدم و آرزو کردم کاش جای آنان بودم و در این گرمای سگ به بیمارستان نمی‌رفتم. در ساعت ۶ صبح که سگ های ولگرد نیز خواب هستند چرا من باید بیدار شوم و پتو را به روی خود نکشم و تا ۱۱ نخوابم . . زندگی غمگین و است و من می‌خواهم از خانه فرار کنم و به دنبال شوهر بروم !

>:

هنوز آدم بدی نشدم چون وقتی حس کنم کسی ازم ناراحته ، خودم بیشتر ناراحت میشم ‌

آدم‌ بدی باشید !

دل نبستی بر من اما دل شکستی لااقل . . با دلم گفتم‌ خداراشکر ، هستی لا اقل ! بعد عمری می نخوردن حرمت پرهیز را کاش با پیمانه من می‌شکستی لااقل ! گفته بودم هیچکس عاشقتر از من نیست ، هست ؟ با یکی عاشق تر از من‌ می‌نشستی لااقل ! خودپرستی بدتر از شرک است ، اما باز شکر . . آنکه را من میپرستم می‌پرستی لااقل ! مست اهل رازداری نیست ، پس خاموش باش یادی از عشقم‌ مکن حالا که مستی لااقل ! - حسین زحمتکش .