eitaa logo
ایران مقتدر 🇮🇷✌🏻
2.4هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
25.8هزار ویدیو
100 فایل
هرگز این جمله زیبا نرود از یادم / جسم من ذره ای از خاک وطنم ایران است ... #سربازان_امام_خامنه_ای✌🏻 @NN_8052 پذیرش آگهی وتبادلات @ADL934 ارتباط با مدیر لینک کانال "ایران مقتدر"🇮🇷✌🏻 #حسین_بیگ_محمدلو
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۱) 🔹به نظر این نگارنده آنچه در حد فاصل هفتم تا هجدهم آذر ماه جاری در سوریه مشاهده کردیم، به‌زعم طراحان بخش اولیه اتفاقی است که برای کل منطقه و فراتر از آن تدارک دیده شده است. البته موفقیت هدف‌گذاری اتفاقی که طراحی شده بحث دیگری است و تجربه طولانی ما پاسخ این موضوع را می‌دهد. اگر ما به اسناد و اظهارات مقامات طی این حدود ۳۰ سال نگاه بیندازیم متوجه می‌شویم اسناد و مقامات دستگاه‌های مختلف آمریکا، بقاء ابرقدرتی این کشور را در سیطره و سلطه یکپارچه و یا تا حد زیادی یکپارچه بر غرب آسیا ـ به قول ‌آن‌ها خاورمیانه ـ می‌دانند. خاورمیانه برای آمریکا رمز بقاء این کشور در قامت یک ابرقدرت است و هیچ معاوضه و بدلی هم ندارد. این در حالی است که در خاورمیانه کنونی، سلطه آمریکا تا حد زیادی از بین رفته است و روند تحولات از شیب تند انزوای آمریکا خبر می‌دهد. در همین ماه‌های اخیر شاهد بودیم که با اندک حرکت استقلال‌طلبانه‌ای که صورت گرفت، ابقاء نظامیان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در دست‌کم پنج‌کشور آفریقایی مورد تجدیدنظر قرار گرفت و روند خروج نظامی غربی‌ها از این کشورها شروع شد. خب در غرب آسیا ظرفیت مخالفت با ادامه حضور نظامیان آمریکایی و انگلیسی خیلی قوی‌تر از ظرفیت آفریقا می‌باشد. 🔹بحث از لزوم شکل دادن به «خاورمیانه جدید» یا «خاورمیانه بزرگ» که دست‌کم از سال ۱۳۷۳ شروع شد و در سال ۱۳۷۹ در قالب یک طرح جامع روی میز دولت آمریکا قرار گرفت و اندکی پس از آن با خلق حادثه نمادین یازده سپتامبر، جنگ‌های افغانستان و عراق و پس از آن چندین جنگ دیگر و حوادث بسیار تروریستی در سطح منطقه و فراتر از آن راه افتاد، هدف‌گذاری آمریکا از تحولات در غرب آسیا را روشن می‌نماید. 🔹بمباران همزمان توانایی‌های سوریه از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از اسقاط نظام سیاسی این کشور کاملاً بیانگر آن است که اغراض این دو رژیم متجاوز فراتر از اسقاط یک دولت در یکی از کشورهای غرب آسیا می‌باشد. آنچه در طرح آمریکا دیده شده، باز مهندسی غرب آسیا بر محور اقتداربخشی به رژیم شکست‌خورده اسرائیل است. دولت آمریکا در حالی که وانمود می‌کرد با کشتار وسیع مردم مظلوم غزه مخالف است، مسیر انتقال وسیع بمب‌های قوی به رژیم متجاوز را بی‌وقفه ادامه داد و یا در حالی که وانمود می‌کرد در تدارک آتش‌بس در جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان است، چشم خود را بر ادامه جنایات اسرائیل در لبنان و نقض مکرر آتش‌بس بست و نیز در حالی که وانمود می‌کرد با اقدامات تروریستی در سوریه مخالف است، در برابر تهاجم تروریست‌های تحریرالشام و در برابر حمله وسیع رژیم غاصب به سوریه پس از تغییر دولت در دمشق هیچ موضع مخالفی نگرفت و حتی بلافاصله پس از سقوط دمشق اعلام کرد در حال بررسی خارج کردن «تحریرالشام» از لیست گروه‌های تروریستی است. بنابراین کاملاً واضح است که از نظر آمریکا صرفاً تغییر دولت‌ها کفایت نمی‌کند بلکه به تضعیف مطلق کشورها از دو حیث اقتصادی و نظامی چشم دوخته است به گونه‌ای که رژیم غاصب صهیونیستی بتواند به آسانی سیاست‌های توسعه‌طلبانه خود را پیش ببرد. 🔹در پرونده سوریه، آمریکا ابتدا بر منابع اقتصادی آن در شرق این کشور مسلط و مانع برخورداری دولت از دارایی‌های خود شد به گونه‌ای که دچار فقر مطلق شود و قادر به اداره نیروهای نظامی خود هم نباشد و سپس با اعمال تحریم‌های شدید تزار یا قیصر، مجاری تنفسی دولت و مردم سوریه را بست. دولت سوریه به دلیل ضعف مالی، قادر به تأمین توانایی و روحیه ارتش نشد و این در حالی بود که در یک سال گذشته، کمک مالی دولت آمریکا به رژیم غاصب از ۴۰ میلیارد دلار فراتر رفت و علاوه‌بر آن نزدیک به ۱۲۰ هزار تن انواع سلاح‌ها و بمب‌ها را در اختیار رژیم قرار داد. بر این اساس حتی پس از سقوط دمشق، تهاجم سنگین زمینی و هوائی رژیم صهیونیستی علیه سوریه ادامه یافت و شدت گرفت. با این وجود بسیار ساده‌لوحانه است اگر تحولات اخیر سوریه را صرفاً از منظر هجوم یک گروه مسلح داخلی و یا صرفاً از منظر سیاست‌های تجاوزکارانه همسایه شمالی آن تجزیه و تحلیل کنیم. امروز سیاست‌های همسایه شمالی سوریه و گروه وابسته به آن، نوعی عملگی در طرحی است که اگر مجال پیدا کند، در انتهای آن و در افق جایی برای جولان آنها نیز در سوریه باقی نمی‌ماند. 🔹اما البته آنچه در عمل در سوریه و در بقیه منطقه اتفاق خواهد افتاد، کامیابی آمریکا، اسرائیل و تروریست‌ها و دولت‌هایی که ساده‌لوحانه در این روند ایفای نقش کرده‌اند نخواهد بود. مردم سوریه در طول ۵۰ ـ ۶۰ سال گذشته بیش از هر ملت دیگری در غرب آسیا، در برابر آمریکا، رژیم اسرائیل و دولت‌هایی در اطراف خود و گروه‌های تروریستی قرار داشته‌اند. زمین سوریه در همه این ده‌ها سال، زمین مقاومت بوده است. 🔻ادامه دارد... به کانال" ایران مقتدر " 🇮🇷✌🏻بپیوندید https://eitaa.com/hAIRAN.
🔺غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۲) 🔹مردم سوریه رشیدتر از آن هستند که عمق توطئه‌ای که این روزها علیه سرزمین‌‌شان جریان دارد را متوجه نشوند و قدرتمندتر از آن هستند که از پس خنثی‌سازی این توطئه برنیایند. مقاومت در منطقه یک «طرح سیاسی» نیست که با توافق دو یا چند دولت و یا چند حزب سیاسی پدید آمده باشد. مقاومت مقتدرانه، حاجت عمومی مردم این منطقه در برابر طمع‌ورزی‌های آمریکا و رژیم غاصب است و این چیزی نیست که با سقوط یک دولت دچار دگردیسی و کاستی شود. در سوریه، اگر بار مقاومت تا امروز عمدتاً بر دوش یک دولت یا یک حزب بوده، امروز بر دوش کل ملت سوریه و همه اجزاء آن قرار گرفته و این چیزی نیست که قابل اسقاط باشد. 🔹نکته مهم این است که آمریکا و رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در یک سال اخیر علیه سه کشور عربی و اسلامی ـ فلسطین، لبنان و سوریه ـ به اجرا گذاشته و «نقض حاکمیت» کردند، بیش از گذشته خود را در برابر جهان اسلام قرار داده‌اند. آنان در حالی که سودای تسلط بر این منطقه دارند و می‌خواهند قدرت سابق خود را احیا کنند، در همان حال علیه سه کشور و سه ملت دست به جنگ، کشتار و تجاوز زده‌اند! این یک تناقض آشکار است. خود این تجاوزات و کشتارها و نقض حاکمیت‌ها، آنان را از بازیابی قدرت نامشروع خود بازمی‌دارد. هیچ دولت عربی هر چند خائن باشد، به دلیل عصبانیت عمومی ملت‌ها از این تجاوزات، جرأت همکاری علنی از قبیل عادی‌سازی با اسرائیل را نخواهد داشت. در واقع آنچه این روزها در غزه‌، لبنان و سوریه مشاهده می‌کنیم، خود برهان قاطعی بر حقانیت مقاومت و روایی آن است. به همین دلیل است که جامعه سنی، جامعه دروز و جامعه مسیحی لبنان هم در کنار جامعه شیعه، در مقابل تضعیف حزب‌الله ایستادند و هیچ تحمیل جدیدی بر حزب‌الله را نپذیرفتند. کما اینکه جوامع اسلامی و عربی منطقه به ‌طور یکپارچه در مقابل طرح تغییر وضعیت سیاسی ـ امنیتی غزه ایستاده‌اند. 🔹اکثر ملت‌ها و دولت‌های منطقه به خوبی می‌دانند، مقاومت سرمایه آنان در برابر نقض حاکمیت ملی‌شان در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل است. اگر آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها براساس تعلیمات ضداسلامی‌شان گمان می‌کنند مانور قدرت آنان علیه سوریه، لبنان و فلسطین سبب تسلیم ملت‌ها و دولت‌ها در منطقه می‌شود، حتماً دچار خطا هستند. نگاهی به مواضع ضدآمریکایی و ضداسرائیلی ماه‌های اخیر ملت‌ها و دولت‌های عربی، علی‌رغم آن که با حماس، حزب‌الله و دولت اسد اختلاف داشته‌اند، به خوبی وضع منطقه را نشان می‌دهد. مقاومت نه تنها بخشی از هویت‌جدایی‌ناپذیر منطقه است بلکه در رأس نیازهایی است که ملت‌ها و دولت‌ها به آن توجه دارند. تحرکات دشمنان اسلام و دشمنان اعراب، مقاومت را به حاشیه نمی‌برد، خودشان را بیش از پیش منزوی و منفور می‌گرداند/کیهان به کانال" ایران مقتدر " 🇮🇷✌🏻بپیوندید https://eitaa.com/hAIRAN. کانال ایتا https://t.me/Iranmoghtader0123 کانال تلگرامی
🔺مسئولان محترم اگر از دغدغه فیلترینگ فارغ شدند برای ارزش پول ملی هم فکری کنند! 🔹ارزش پول ملی در روزهای گذشته بر اساس نرخ‌ها در بازار آزاد در حال ثبت رکوردهای بی‌سابقه است، اما مسئولان دولت همچنان درگیر حاشیه‌هایی چون فیلترینگ هستند. به گزارش خبرنگار کیهان، اسکناس دلار روز گذشته در بازار ارز تجاری مرکز مبادله ایران ۶۳هزار و ۴۱۸ تومان و در حواله ۶۱هزار و ۷۵۲ تومان کشف قیمت شد. در میدان فردوسی تهران نیز دلار آزاد توسط دلالان مقابل صرافی‌ها ۷۵هزار و ۸۰۰ تومان قیمت‌گذاری شد. همچنین قیمت دلار در کانال‌های تلگرامی پس از سرک کشیدن به رکورد ۷۷ هزار تومان، در کانال ۷۶هزار تومان نوسان کرد. 🔹نخستین نگرانی مردم از این وضعیت، تأثیر این قیمت‌ها بر بازارهای کالایی، به‌ویژه اقلامی است که مستقیماً با معیشت مردم ارتباط دارند. به طور سنتی، فروشندگان نیم‌نگاهی به قیمت‌ها در بازار غیررسمی دارند و با هر افزایشی، سعی می‌کنند قیمت کالاهای خود را افزایش دهند. 🔹همزمان‌شدن سیاست دولت برای افزایش سقف نرخ‌ها در بازار نیما و رونمایی از بازار ارز تجاری مرکز مبادله با نوسانات آخر سال میلادی و ماه‌های پایانی سال خورشیدی، در کنار برخی التهابات سیاسی و منطقه‌ای نیز به این نگرانی‌ها افزوده است. 🔹از طرفی، در پی جدیدترین تصمیم دولت چهاردهم، از روز شنبه این هفته بالأخره ارز نیما بدون فراهم بودن مقدمات آن، یکباره حذف شد تا سرمایه‌داران بورسی و صادرکنندگان اتاق بازرگانی خوشحال باشند و مردم نگران افزایش قیمت کالاها. 🔹در این بین، انتظار می‌رفت دولت، معیشت مردم را در اولویت قرار دهد، اما به نظر می‌رسد توجه مسئولان بیشتر معطوف به مسائل حاشیه‌ای است. مجموعه دولت درگیر مسائلی همچون کنسرت و مخالفت با قانون حجاب و... هستند و وزیر اقتصاد نیز دغدغه فیلترینگ دارد. 🔹همتی علاوه‌بر سخنرانی‌ها، اخیراً در فضای مجازی هم نوشته است: «در اینکه فضای مجازی در کشور باید مدبرانه مدیریت شود، شکی نیست. ولی فیلترینگ به هیچ وجه یک روش مدبرانه برای مدیریت نیست.» وزیر اقتصاد در حالی از ضرورت حذف فیلترینگ سخن می‌گوید که به دلیل قطع مکرر برق، دغدغه اول مردم قطع‌نشدن اینترنت است!/کیهان ┅┅❅❀❥کانال" ایران مقتدر " 🇮🇷✌🏻❥‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅ https://eitaa.com/hAIRAN. کانال ایتا https://t.me/Iranmoghtader0123 کانال تلگرام
🔺️ سخنگوی دولت پزشکیان باز هم آمار غلط داد؛ تامین برق صنایع نسبت به سال گذشته ۱۲ درصد کمتر شده است 🔹️فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت پزشکیان در توجیه خاموشی‌ها گفته بود: شروع قضیه صرفه‌جویی در مصرف برق و حتی قطع برقی که ما در منازل در چند روز اخیر شاهد آن بودیم به جهت این بود که به صنعت کمک شود یعنی برق صنعت قطع نشود. 🔹️این ادعا در حالی است که آمار وزارت نیرو نشان می‌دهد در اوج مصرف برق در ۲ هفته اخیر، میزان تامین برق صنایع نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۲ درصد کمتر شده است. 🔹️در فاصله ۱۳ تا ۲۷ آذرماه سال گذشته متوسط تامین برق صنایع در زمان اوج مصرف برق ۶۳۲۱ مگاوات بود در حالی که در مدت مشابه امسال این رقم به ۵۵۷۸ مگاوات کاهش پیدا کرده است. 🔹️برخی مسئولان دولت پزشکیان تلاش دارند قطع برق شبکه خانگی را در راستای تامین برق صنایع جا بزنند و مدعی شده‌اند که دولت رئیسی برق صنایع را قطع می‌کرد و به منازل می‌داد. ┅┅❅❀❥کانال" ایران مقتدر " 🇮🇷✌🏻❥‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅ https://eitaa.com/hAIRAN. کانال ایتا https://t.me/Iranmoghtader0123 کانال تلگرام
🔺 کارگروه "FATF" ؛ راه حل یا خود مساله؟ 🔹 دیروز و امروز موضوع FATF تبدیل به کلیدواژه برخی مسئولین و رسانه ها شده است. مسئله ورود ایران به گروه ویژه اقدام مالی، موضوعی پیچیده است که موافقان و مخالفان، استدلال‌های مختلف و متنوعی دارند. 🔹 از طرفی عضویت ایران در اف‌ای‌تی‌اف ممکن است به این معنا باشد که ایران برای برخی کشورها و شرکت‌ها جذاب‌تر و قابل‌اعتمادتر به نظر برسد. اما از نظر تحلیل واقع‌گرایانه و با توجه به شرایط موجود، تحریم‌های آمریکا علیه ایران به‌ویژه تحریم‌های ثانویه و فشارهای ناشی از آن‌ها، همچنان مانع مهمی در راه تبادلات مالی ایران با بسیاری از کشورها و نهادهای مالی بین‌المللی است. 🔹 تحریم‌های ثانویه آمریکا یعنی اینکه اگر کشور یا شرکتی با ایران داد و ستد مالی کند، ممکن است خود این کشور یا شرکت‌ها در معرض تحریم‌های آمریکا قرار گیرند. این یک فشار بسیار قوی است که بسیاری از کشورهای دنیا و شرکت‌های بین‌المللی را از تعاملات اقتصادی با ایران منصرف می‌کند. 🔹 به همین دلیل، حتی کشورهایی که روابط دوستانه‌ای با ایران دارند (مثلاً چین یا روسیه)، مجبور به ملاحظات جدی هستند. 🔹 پیوستن به اف‌ای‌تی‌اف می‌تواند ایران را در معرض نظارت‌های جهانی قرار دهد و به شفاف‌سازی در امور مالی کشور کمک کند. پیوستن به اف‌ای‌تی‌اف می‌تواند این شفافیت را به‌گونه‌ای افزایش دهد که حتی مسیرهای مالی که تاکنون در سایه تحریم‌ها و فشارهای سیاسی می‌توانستند به‌طور غیررسمی فعالیت کنند، آشکار شوند و همین امر ممکن است فشارهای بین‌المللی را بیشتر کند. 🔹 در حال حاضر، بسیاری از معاملات ایران با کشورهایی مانند چین، روسیه، ترکیه، هند، و برخی کشورهای اروپایی از طریق روش‌های غیررسمی یا سیستم‌های جایگزین انجام می‌شود (مانند استفاده از سیستم‌های مالی غیر از سوئیفت مثل سیستم‌های مالی چین یا روسیه، معاملات کالا به کالا یا استفاده از ارزهای دیجیتال . این روش‌ها به دلیل اینکه رسمی و شفاف نیستند، معمولاً از رصد سیستم‌های مالی جهانی و نهادهای بین‌المللی خارج می‌مانند. 🔹 اگر ایران به اف‌ای‌تی‌اف بپیوندد، احتمالاً مجبور به افشای بیشتر این تراکنش‌ها و شفاف‌سازی بیشتر در معاملات خود خواهد شد. این امر می‌تواند به معنای این باشد که مسیرهای تجاری موجود با کشورهای تحریم‌شده یا تحت فشار، در معرض دید نهادهای نظارتی و فشارهای بیشتر قرار بگیرند. 🔹 شفاف‌سازی و نظارت‌های بیشتر می‌تواند این کشورها را به این فکر بیندازد که تعاملات خود با ایران را محدود کنند تا خود را از خطر تحریم‌های آمریکا مصون نگه دارند. ┅┅❅❀❥کانال" ایران مقتدر " 🇮🇷✌🏻❥‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅ https://eitaa.com/hAIRAN.
🔺فرار از پاسخگویی با بازی سیاسی؛ وقتی مدیریت دانشگاه امنیت را فدای فرافکنی می‌کند سید حسین حسینی، سرپرست دانشگاه تهران، در میان دانشجویان معترض به قتل هم‌دانشگاهی‌شان، به‌جای پاسخگویی درباره‌ی کم‌کاری‌های مدیریتی در تأمین امنیت اطراف کوی دانشگاه، بحث را به حوادث ۱۸ تیر ۷۸ کشاند و گفت: «دانشگاه تهران همیشه از این اتفاقات ضربه خورده است، از جمله اتفاق مهم ۱۸ تیر که غم آن هنوز در دل ما باقی مانده و داغ بزرگی را بر دل دانشگاه گذاشته است که به این زودی‌ها پاک نخواهد شد. عامل اصلی اتفاقات کوی دانشگاه در ۱۸ تیر و اتفاقات امروز، نیروهای لباس شخصی هستند.» این اظهارنظر نه‌تنها بی‌ربط، بلکه تلاشی آشکار برای فرار از مسئولیت دانشگاه در تأمین امنیت دانشجویان است. واقعیت این است که این دانشجو نه در یک درگیری سیاسی، بلکه در یک زورگیری مسلحانه جان خود را از دست داده است—نتیجه‌ی مستقیم بی‌توجهی به هشدارهای مکرر دانشجویان درباره‌ی ناامنی اطراف کوی. اما سرپرست دانشگاه، به‌جای اینکه توضیح دهد چرا به این هشدارها توجهی نشده و چه اقداماتی برای افزایش امنیت انجام داده‌اند، پای نیروهای لباس شخصی را وسط می‌کشد و تلاش می‌کند بحث را کاملاً منحرف کند. آیا نیروهای لباس شخصی باعث شدند که دانشجو در تاریکی خیابان مورد حمله قرار بگیرد؟ آیا آن‌ها بودند که با سلاح سرد به جان او افتادند؟ آیا سرپرست دانشگاه فراموش کرده که همین مدیریت دانشگاه مسئول تأمین امنیت دانشجویان در محیط اطراف خوابگاه است؟ طرح چنین مباحثی فقط یک معنا دارد: تلاش برای فرار از پاسخگویی. مدیریت دانشگاه باید پاسخ دهد که چرا هشدارهای قبلی را نادیده گرفت، چرا تدابیر امنیتی در اطراف کوی اجرا نشد، و چرا حالا که فاجعه‌ای رخ داده، به‌جای قبول مسئولیت، تلاش می‌کند موضوع را سیاسی کند. این نوع واکنش، دقیقاً همان رویکردی است که در برخی بزنگاه‌های تاریخی اتخاذ شده است—به‌جای تمرکز بر حل مسئله، بر التهاب آن افزودن و با طرح مباحث بی‌ربط، از پاسخگویی فرار کردن. چنین مدیریتی نه‌تنها ناکارآمد است، بلکه نشان می‌دهد که حتی در بحرانی‌ترین لحظات نیز دغدغه‌ی اصلی آن، نه امنیت دانشجویان، بلکه منحرف کردن افکار عمومی و شانه خالی کردن از مسئولیت است. ✍️امینی ┅┅❅❀❥کانال" ایران مقتدر " 🇮🇷✌🏻❥‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅ https://eitaa.com/hAIRAN.
💢ساختار حامی فساد و درگاه پرداخت امن قمار ❌ آقای بانک مرکزی، چگونه است که این پلتفرم‌ها که منبع تأمین مالی چهره‌هایی همچون ساسی مانکن هستند، بدون محدودیت فعالیت می‌کنند؟ 💳 چگونه سایت‌های قمار و شرط‌بندی که از جیب مردم ارتزاق می‌کنند، به‌راحتی دسترسی به تراکنش‌های مالی و درگاه پرداخت در ایران دارند؟ ⚠️ آن از شارکت‌بت و باقی سایت‌های شرط‌بندی که درگاه پرداخت ریالی دارند و این هم از آی‌ایکس بروکری که داره هزینه‌های ساسی رو میده و حتی فیلتر هم نیست! 🔄 این‌بار، باید نگاه‌ها را به سمت مسئولانی چرخاند که خودمان مدیریت کشور را به آن‌ها سپرده‌ایم. آیا نمی‌بینید که بخشی از همین ساختاری که قرار است حافظ امنیت فرهنگی جامعه باشد، خود در تأمین‌کنندگی این آسیب‌ها نقش دارد؟ ┅┅❅❀❥کانال" ایران مقتدر " 🇮🇷✌🏻❥‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅ https://eitaa.com/hAIRAN.
🔰: انصارالله: مقاومت امروز، سرمایه گذاری راهبردی برای فردا ▫️یمن زیر آتش است. روزانه صدها بمب آمریکایی بر سر مردمی فرود می‌آید که جرات کردند به جای تماشای کشتار غزه از پنجره‌ بی‌عملی، وارد میدان نبرد شوند. انصارالله با ورود به نبرد حمایت از غزه، به پشتیبانی نمادین بسنده نکرد؛ بلکه با هدف‌گیری کشتی‌های مرتبط با اسرائیل، با رد هرگونه مذاکره‌ «امتیاز-محور» و تشدید حملات خود به ناوگان آمریکایی، تفسیری نو از معادله قدرت و بازدارندگی ارائه کرد. ▫️یمن علارغم پیام های تطمیع-تهدید آمیز طرف های غربی، توقف حملات خود را به پایان تجاوزات اسرائیل در غزه مشروط کرد. این موضع سنت شکن، واشنگتن را از جایگاه همیشگی فعال “دیکته‌کننده” به جایگاه منفعل “پاسخ‌دهنده” تنزل داد؛ ابرقدرتی که اکنون پیام‌های منفعلانه آن به یمنی ها برای توقف حملات، بازتاب بن بست راهبردی آن در قبال انصارالله است. استمرار و پافشاری یمنی ها بر این موضع علی‌رغم همه آسیب ها و هزینه‌های کوتاه‌مدت، نشان‌دهنده‌ی یک راهبرد بلندمدت است که بر پایه‌ی درک عمیق ابعاد اجتماعی و هویتی مقاومت بنا شده است. ▫️کلید فهم رفتار انصارالله یمن در استعاره‌ “عمیق تر شدن ریشه ها در خشکسالی” نهفته است. یمنی ها محاصره اقتصادی و بمباران های متعدد دشمن را نه تهدید، بلکه فرصتی برای تعمیق ریشه‌های ایدئولوژی مقاومت در میان ملت خود معنا می کنند. هر تجاوز آمریکا لایه‌های تازه ای از تفکر مقاومت را در جامعه‌ یمن تزریق می‌کند و پوسته‌ این هویت ضداستکباری‌ را سخت‌تر می‌سازد. این همان تعمیق ریشه های مقاومت و شکل گیری انسجام اجتماعی حول آن است که اهداف مقاومت را از سطح تاکتیکی درگیری نظامی به سطح راهبردی “نسل ساز” ارتقا می‌دهد؛ فرآیندی که در آن، نبرد دفاعی کنونی، سرمایه‌گذاری برای توان تهاجمی فرداست. ▫️در سوی مقابل اما به نظر می رسد آمریکایی ها در دام محاسبات تاکتیکی گرفتار شده اند. آنها تصور میکنند با اقدامات سخت می توانند معادلات نظامی را به نفع خود تغییر دهند در حالی که فرصتی را برای یمنی ها فراهم می سازند تا با شتاب بیشتری به سمت اهداف راهبردی خود حرکت کرده و معادلات راهبردی خود را در آینده دیکته کنند. یمن ثابت کرده که نبرد اراده‌ها، از نبرد بمب و موشک تعیین‌کننده‌تر است. آن‌ها با تبدیل تهدیدات خارجی به فرصتی هویتی در حال رسم الگویی از مقاومت هستند که حتی کوچکترین بازیگران را قادر می‌سازد ابرقدرت‌ها را در بن‌بست قرار دهند. ▫️مقایسه دو رویکرد متفاوت جبهه مقاومت درک بهتری از رفتار راهبردی انصارالله یمن فراهم خواهد کرد. در بخشی دیگر از محور پیشین مقاومت، سوریه‌ اسد نماد شکست “اهمال شبه تاکتیکی یا تعلل مفرط” است. اجتناب دمشق از درگیری مستقیم یا غیر مستقیم با رژیم صهیونیستی با وجود تجاوزات متعدد این رژیم علیه اهداف نظامی و غیر نظامی در سوریه و اتکای خوش بینانه بر سنگر کاذب و شکننده برآمده از بی عملی، جامعه سوری را از ظرفیت های مقاومت به مثابه بستری برای شکل دهی و انباشت انسجام ملی و همبستگی اجتماعی در مقابل تجاوزات خارجی تهی ساخت که نتیجه ای جز فروپاشی سریع موجودیتی در برابر تروریست های اجاره ای به ارمغان نداشت. سقوط برق آسای حکومت اسد نشان داد که گریز از تفکر مقاومت، حتی اگر منجر به امنیتی موقتی گردد، در بلندمدت موجودیت ملی را به مخاطره می اندازد. این تجربه، به وضوح نشان می‌دهد که عدم توجه به ظرفیت های اجتماعی حاصل تفکر مقاومت در مواجهه با تهدیدات خارجی می تواند عواقب وخیمی در سطوح راهبردی و موجودیتی به دنبال داشته باشد. مقاومت در برابر تجاوزات دشمن حتی اگر به قیمت ویرانی محدود مقطعی تمام شود، می‌تواند به تقویت هویتی ملی بینجامد که به بازسازی بازدارندگی و تقویت عناصر قدرت منتج از آن خواهد بود. ▫️در نهایت، فهم وضعیت موجود در یمن و تجارب مشابه در منطقه، نشان دهنده آن است که راهبردهای مبتنی بر ارزش‌های ملی گرایانه و مقاومت-محور قادرند در برابر فشارهای نظامی و ضربات مقطعی ایستادگی کنند. هرچند اتخاذ رویکرد مقاومت ممکن است در کوتاه‌مدت هزینه‌هایی در بر داشته باشد، اما از منظر بلندمدت، این رویکردها با تکیه بر تفکر نهادینه شده در سطوح اجتماعی، به شکل گیری ساختارهای مستحکمی منجر می‌شوند که می‌توانند معادلات قدرت در منطقه را تغییر دهند. درک این گزاره نیازمند فهم مسئله‌ی بنیادین یادداشت کنونی است؛ مواجهه موفق با تهدیدات خارجی صرفا محدود به انباشت ابزار نظامی و شیوه استفاده از آن نیست بلکه ایضا متاثر از تحمیل اراده و توانایی تبدیل هر تجاوز به فرصتی برای بازتعریف-تقویت هویت ملی و شبکه‌های همبستگی اجتماعی، به عنوان متغیر های اساسی در معادله بازدارندگی است. ✍️ علی حیدری، کارشناس و تحلیل‌گر مسائل محور مقاومت 🇮🇷 @hAIRAN 🇮🇷 کانال ایران مقتدر
: بازی تقسیم نقش ها: توقف حملات آمریکا، همزمان با آغاز تجاوزات اسرائیل علیه یمن ▫️توانمندی‌های نظامی یمنی ها در عبور از سد پدافند پیشرفته اسرائیل و آمریکا، آسیب‌پذیری نظامی غرب را آشکار ساخته و به مثابه نمادی از بازدارندگی غیرمستقیم برای جبهه‌های مقاومت عمل می‌کند. هر موفقیت یمن در این عرصه، به‌شکل نمادین بر انگاره توازن قوا در منطقه تأثیر گذاشته و گزینه نظامی علیه مقاومت را پرهزینه‌تر می‌سازد. ▫️حملات گسترده آمریکا به یمن با دستور مستقیم ترامپ و نهایتا شکست در مهار حملات حوثی‌ها علیه اهداف آمریکایی و اسرائیلی نشان داد ادعای برتری نظامی غرب در برابر انصارالله یمن با چالشی جدی مواجه شده است. این مسئله به‌ویژه پس از اصابت موشک یمنی به فرودگاه بن‌گوریون و وارد آمدن آسیب‌های جدی به ناوگان نظامی آمریکا آشکارتر شد. ▫️این ناکامی ها نه‌تنها وجهه امنیتی رژیم صهیونیستی و آمریکا را خدشه‌دار کرده بلکه به تقویت گفتمان بازدارندگی در میان مقاومت به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران انجامیده است. ▫️اکنون این پرسش به شکل گسترده در میان رسانه‌های جهانی مطرح می شود که اگر گروهی تحت محاصره مانند انصارالله از چنین توانی برخوردار است، سطح توانایی ایران تا چه حد خواهد بود؟ هر موشک یمنی که به ناوهای آمریکایی برخورد می‌کند، نه‌تنها نگاه واشنگتن به مقاومت را تعدیل و اصلاح می‌کند، بلکه بازدارندگی ایران را افزایش داده و برخلاف تحلیل‌های سطحی، دست ایران را در مذاکرات بازتر می‌سازد. ▪️اما در پی تحولات اخیر یمن و موضع رئیس‌جمهور آمریکا، نشانه‌هایی از یک بازی تاکتیکی قابل رصد است که واکاوی ابعاد آن ضروری است. ▫️واقعیت میدانی گویای آن است که همکاری عملیاتی واشنگتن و تل‌آویو علیه مقاومت نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه احتمالاً با محوریت اسرائیل تشدید خواهد شد. از این رو، موضع اخیر ترامپ مبنی بر توقف حملات به یمن، همزمان با حملات رژیم صهیونیستی به این کشور، صرفاً نشانگر تغییر در تقسیم نقش‌هاست و نه عدول از اهداف راهبردی. ▫️این موضوع، حکایت از تغییر تاکتیک برای مدیریت تنش در سناریوهای احتمالی دارد. این تغییر تاکتیکی چند هدف را دنبال می‌کند. واشنگتن با هدف فرار از تبعات راهبردی شکست‌های نظامی تحمیل شده توسط حوثی‌ها و با آگاهی از ناتوانی در مهار حملات یمن علیه ناوگان دریایی خود –که برای عملیات‌های هوایی نیازمند حضور در محدوده قدرت آفندی انصارالله و زیر آتش موشک های آنها هستند– می‌کوشد اهداف حوثی‌ها را از ناوگان آمریکایی (اهداف در دسترس) به سرزمین‌های اشغالی (اهداف دورتر) منتقل کند. هرچند حوثی‌ها با حمله به فرودگاه بن‌گوریون ثابت کردند توان عبور از پدافند چندلایه آمریکایی-اسرائیلی و هدف‌گیری داخل سرزمین‌های اشغالی را دارند، اما شدت این حملات به دلیل مسافت طولانی‌تر کمتر است. ▫️افزون بر این، هزینه‌های هژمونیک حملات حوثی‌ها علیه اسرائیل در مقایسه با حملات علیه آمریکا، برای غرب کمتر خواهد بود. همزمانی تغییر موضع ترامپ و حملات اسرائیل به زیرساخت‌های یمن و ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر بی‌اطلاعی از این تصمیم آمریکا نشان می‌دهد آمریکا درصدد القای ذهنیت «جدایی جبهه‌ها» و استقلال عمل از تل‌آویو در طراحی و اجرای عملیات علیه مقاومت است. بنابراین واشنگتن تلاش دارد با القای شکافی ظاهری میان خود و اسرائیل، مسئولیت حملات احتمالی آتی را به گردن تل‌آویو بیندازد تا در صورت وقوع درگیری، دامنه پاسخ ایران را همچون دو عملیات وعده صادق ۱ و ۲، محدود به اهدافی در سرزمین‌های اشغالی حفظ کند. ▫️این سناریو با هدف جلوگیری از هدف‌گیری پایگاه‌های آمریکایی در منطقه طراحی شده است؛ پایگاه‌هایی که به دلیل نزدیکی جغرافیایی به ایران، در صورت درگیری مستقیم، آسیب‌پذیری به مراتب بالاتری خواهند داشت. ▫️اما در سوی مقابل، منطق راهبردی ایران – که لزوم تاکید مجدد بر آن بیشتر از قبل احساس می شود – بر این اصل استوار است که پاسخ سخت به هر تجاوز احمقانه ای تحت پرچم اسرائیل، متوجه منافع تمامی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای حامی تجاوز خواهد بود. این منطق، دو هدف کلیدی را دنبال می‌کند؛ نخست، افشای این بازی تاکتیکی غرب در تقسیم نقش میان اسرائیل و آمریکا؛ دوم، افزایش بازدارندگی از طریق یادآوری آسیب‌پذیری بالای پایگاه‌های آمریکایی در منطقه. ✍️ علی حیدری 🇮🇷 @hAIRAN 🇮🇷 کانال ایران مقتدر
در این چند روز خیلی با خودم کلنجار رفتم که مطلب بنویسم؛ اما باید صبر می‌کردم؛ بیش از اخبار بیرونی، احوالات درونی خودمان را بررسی می‌کردم، وقتی می‌گفتند «ذخیره‌ی موشکی»، من داشتم به یک ذخیره‌ی دیگر فکر می‌کردم؛ با خود می‌گفتم اگر تا قبل از جنگ عده‌ای وظیفه دارند شهرهای موشکی زیر زمین را مملو از بالستیک و هایپرسونیک و حتی جنگنده کنند، عده‌ای وظیفه دارند روی زمین، بین قلوب آدم‌های شهر بذر ایمان بپاشند و هر روز آن را آبیاری کنند؛ درست در این شرایط فهمیدم که چرا آقا و امام عصر ما گفت که حفظ نظام از اوجب‌واجبات است و این امر جز با حفظ ایمان مردم محقق نمی‌شود... آنجا که صدای انفجار می‌شنیدیم و می‌گفتیم «بالاتر از این جنگنده‌ها خدایی است بی‌انتها؛ فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین» یا آنجا که صدا و نور نزدیک پدافند را می‌دیدیم و می‌شنیدیم، دست روی قلب تپنده‌مان می گذاشتیم و می‌گفتیم «خدایا! اسم ما را کنار اقوام درست تاریخ بنویس؛ خدایا! نکند مقاومت بشکنیم و اسم‌مان برود کنار هزار قومی که تو بر آنان غضب کردی؛ اللهم ثبت قلوبنا علی دینک» در این روزها بیشتر حس می‌کردیم که هیییچ از دست ما برنمی‌آید و تمام تقدیرها را خدا، خودش تنهایی رقم می‌زند؛ اوست که نقشه‌ای برایمان دارد و حالا میدانیم که این پیروزی بزرگ، فقط و فقط به اذن الهی از آن همان مومنان صابری است که به گفته‌ی خداوند، بیست نفرشان بر دویست نفر غلبه می‌کند (سوره‌ی انفال)؛ حواسمان باشد اینجا جنگیدنش، شهادتش و پیروزی‌اش برای اسلام بود، نکند مسیر را به سمت ملی‌گرایی و در قالب «پیمان کوروش» منحرف کنند؛ نکنه بزنند به اسم آرش خیالی و کوروش و جریانات «ایرانشهری»... نه؛ اینجا خدایی است که فارغ از تمااام خبرها و اتفاقات کانال‌های تلگرامی و اینستاگرامی، فقط می‌خواهد تک‌تک ما را بسازد و اصطناعت کند؛ چرا که انسان هیچ‌گاه فقط بین کتاب و دفتر و کلاس ساخته نمی‌شود و همیشه بهترینِ آدم‌ها، از دل حوادث و بحران‌ها بهترین شدند؛ اینجاست که می‌فهمی «نظم، اوردر و دیسیپلینِ» از پیش تمرین و تکرار شده به کارت نمی‌آید و در دل بحران و تنش و تشویش، فقط تقواست که تو را بین مرز حیوان و انسان، آدم می‌دارد... جنگ تمام نشده و نخواهد شد، نمی‌دانم درست می‌گویم یا نه! اما «بعد از جنگ» مهم‌تر از «خود جنگ» است آن‌جا که باید بسیاری از روایت‌ها تغییر کند؛ آنجا که وقتی مردم سلبریتی‌ها را چون بُتانی گردن‌کلفت می‌پرستیدند از خود بپرسند «آن خدایان بدکردار (تعبیر غربی‌ها)، اکنون و امروز کجایند؟ چرا به کمک ما نیامدند؟ مگر تریبون و سن و صحنه برای آن‌ها نبود؟ مگر نباید چون روزهای آرام شهر، آن‌ها را ببینیم؟» القصه؛ جنگ اگر جنگ حق و باطل است، بجز ویرانی و خسارت‌های عظیم به ساختمان کفار، باید ساختار روایت و مفاهیم آن‌ها را نیز تخریب کند؛ حتی خودِ ما نیاز به بازنگری و بازسازی داریم؛ از سیستم و ساختار اطلاعاتی امنیتی گرفته تا از نظر متخصصان نظامی، بازنگری درمورد چگونگی جنگ‌های جدید؛ آن‌هایی که ترکیبی از «جنگ و کودتا» بودند و با نفوذِ نه صرفاً جاسوسان حرفه‌ای موساد، بلکه با شناسایی بعضی از افراد بی‌عِرقِ فاسد که با چند میلیون ناقابل حاضر شدند پهپاد و مهمات و مواد منفجره جابه‌جا کنند!... داشتم به این فکر می‌کردم که در این چند روز و روزهای آینده، «بالاشهر و پایین شهر» معنایی نداشت؛ برج‌های آنچنانی و سر به فلک کشیده‌ی مسکونی و تجاری حسرت کسی را برنمی‌انگیخت و حتی ساکنان دلبسته‌ی خود را راهی مکان‌هایی بی‌سروصدا کرده بود؛ خیلی ساختارهای مورد استفاده‌ی ما هم مثل همین اعتباریات هستند که نه تنها در بحران به کارمان نمی‌آیند، بلکه مثل همان پهپادها، مخربند؛ مثل بسیاری از رشته‌های دانشگاهی (بخصوص علوم انسانی‌اش) که به قول همان ولی‌امر ما، حضرت آقا «غیر توحیدی و ذاتا مسموم هستند»؛ خروجی و مصداقش؟؛ بسیاری از افراد صاحب منصبی که درس خوانده‌ی همان نظام دانشگاهی بودند، حتی سرتیم مذاکره کننده بودند اما در این روزها، «درمان» که هیچ، «استخوان لای زخم شدند» و اینقدر برای دشمن لازم بودند که حتی یک ترقه کنار درِ ورودی خانه‌شان به صدا درنیامد! (اگر در هنگام حمله‌ی احتمالی اسرائیل، آنجا را بعنوان نقطه امن معرفی کنند پُر بیراه نیست!) این‌ها باید تغییر کند ادامه👇 👇👇ادامه
🔺 تجزیه، تحقیر، توافق؟ اینجا چه خبر است؟ 🔹 پس از حمله آشکار آمریکا و اسرائیل به ایران، برخی صداها در داخل کشور همسو با مواضع دشمنان بلند شده‌اند؛ گویی تقسیم کار نانوشته‌ای وجود دارد: آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها عملیات سخت و مستقیم را بر عهده دارند و برخی داخلی‌ها به شکلی نرم، پیگیری اهداف آن‌ها را بر عهده گرفته‌اند. 🔹 ترامپ با تکبر اعلام کرده که "قصد مذاکره ندارد"، با این وجود، برخی داخلی‌ها که سال‌ها دولت‌هایشان مسئول بخش عمده مشکلات کشور بوده‌اند، امروز به بهانه همین مشکلات، طلب مذاکره می‌کنند. 🔹 نمونه بارز این وضعیت را می‌توان در بیانیه جبهه اصلاحات و اظهارات افرادی مانند سریع‌القلم‌ها و زیدآبادی‌ها مشاهده کرد. سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی، در آخرین سخنرانی خود دوقطبی‌های کاذبی ایجاد می‌کند که انسان را به حیرت وامی‌دارد. جدا از این دوقطبی‌ها، اظهاراتی دارد که سوالات جدی درباره نیت گوینده برمی‌انگیزد. 🔹 او به صراحت می‌گوید: «اسرائیل به دنبال تجزیه ایران است و اگر موفق نشود، هدفش تضعیف کامل کشور است.» سپس پیشنهاد می‌دهد یک «توافق هسته‌ای» صورت گیرد و توافق هسته‌ای را چنین تعریف می‌کند: «ایران باید غنی‌سازی صفر درصد را بپذیرد و برد موشک‌هایش زیر ۵۰۰ کیلومتر باشد!» آیا این سخنان واقعاً از سر سادگی است؟ 🔹 با اشاره به تجربه چین در عادی‌سازی روابط با آمریکا، سریع‌القلم عمداً واقعیت تاریخی را تحریف می‌کند. او می‌گوید: «برای عادی‌سازی روابط چین و آمریکا در دهه ۱۹۷۰، تمام حاکمیت می‌دانست کجا باید امتیاز بدهد و کجا باید بگیرد. اما در ایران، استراتژی‌ها شفاف نیستند.» او به روی خود نمی‌آورد که چین اولین بمب اتمی خود را در سال ۱۹۶۴ آزمایش کرد، سپس توان هسته‌ای خود را کامل کرد و بعد وارد مذاکرات شد، چرا که آمریکا تنها زبان زور را می‌فهمد. 🔹 سریع‌القلم ترامپ را «فرصتی طلایی» می‌داند و می‌گوید ایران باید مذاکرات هسته‌ای را به روابط اقتصادی با آمریکا قفل کند؛ اما اشاره‌ای به این نمی‌کند که وزیر خارجه کشورمان در بحبوحه مذاکرات، در واشنگتن‌پست، پیشنهادی تریلیون دلاری برای سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران ارائه داد و آن را در متن سخنرانی بنیاد کارنگی نیز تکرار کرد. اما نتیجه این مذاکرات غیر از خونریزی‌های آمریکا و اسرائیل چه شد؟ 🔹 متأسفانه نمی‌توان این مواضع را ناشی از ساده‌لوحی دانست. 🔹 در چنین شرایطی، کشور بیش از هر زمان به وحدت، هوشیاری و اقتدار نیاز دارد، نه به دوقطبی‌های کاذب و تسلیم در برابر زیاده‌خواهی دشمنان. ✍🏻 رضوانی 🇮🇷 @hAIRAN 🇮🇷 کانال ایران مقتدر
🔰 : خلع سلاح حماس؛ سایه‌روشن پشت پرده‌ها و برنامه غرب برای آینده منطقه اتحادیه اروپا، فرانسه، انگلیس و کشورهای عربی قطر، عربستان سعودی و مصر در قالب یک ائتلاف توافق کرده‌اند جهت حل مشکل غزه حماس خلع سلاح شود و حاکمیت و اداره غزه نیز از این گروه مقاومت گرفته و به تشکیلات خودگردان واگذار گردد. آنچه مهمتر از متن این خبر است، فرامتن زمینه‌های شکل‌گیری این توافق قرون وسطایی است. باید این سوال مهم را طرح کرد که چرا اعراب و غربی‌ها بر سر آینده و سرنوشت یک ملت به راحتی تصمیم می‌گیرند؟ چه کسی چنین حقی را برای آنها قائل شده است؟ و زمینه طرح این تصمیمات از چه برهه‌ای آغاز شده است؟ ✍️ به قلم احسان کرمی، تحلیلگر مسائل سیاسی و منطقه‌ای 👈 از اینجا بخوانید 🇮🇷 @hAIRAN 🇮🇷 کانال ایران مقتدر