38.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞#آموزش_سناریو_نویسی
👱🏼♂#نوجوان_آوینی
📚کارگاه آموزشی
استاد #حسین_عباسیفر رو از دست نده....🤩
با دقت گوش کن:👇🏻
📲کارگاه آموزشی سناریو نویسی ( عینکتو بردار)
📌بخش اول
چگونگی نوشتن یک سناریو با زاویه دید جدید
#باشگاه_توانمندسازی_نوآوین
📲 به کانال ما بپیوندید «قرارگاه عملیاتی نوآوین»👇🏻👇🏻
@NoAvin_qarar
🔗لینک کانال «تشکل نوآوین»👇🏻👇🏻
@nojavan_avini_ir
48.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞#آموزش_سناریو_نویسی
👱🏼♂#نوجوان_آوینی
📚کارگاه آموزشی
استاد #حسین_عباسیفر رو از دست نده....🤩
با دقت گوش کن:👇🏻
📲کارگاه آموزشی سناریو نویسی ( عینکتو بردار)
📌بخش دوم
چگونگی نوشتن یک سناریو با زاویه دید جدید
#باشگاه_توانمندسازی_نوآوین
📲 به کانال ما بپیوندید «قرارگاه عملیاتی نوآوین»👇🏻👇🏻
@NoAvin_qarar
🔗لینک کانال «تشکل نوآوین»👇🏻👇🏻
@nojavan_avini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذر سایه!
یکی از مهمترین مباحث در علوم اجتماعی بخصوص اقتصاد بحث "انگیزه" است. اندیشمندان علوم انسانی بسیار در مورد اینکه انگیزه افراد برای انجام یک کار چیست و چگونه میتوان آن انگیزهها را تحریک کرد نوشتهاند
آخرش چیزی جز "پول" و "لذت" پیدا نمیکنند.
ماجرای اباعبدالله علیهالسلام و عشق و محبتی که خداوند در دل مؤمنین قرار داده را هیچوقت توماس هابسها درک نخواهند کرد
اساتید اقتصاد بروند بنشینند حساب کنند که بهرهوری یک مرد با قد دو متر و عرض شانه ۹۰ سانتیمتر چقدر باید باشد و هنگامی که سایه میشود هزینه فرصتش چقدر است؟!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
خواب دیدم از آسمون پرتم کردن پایین
سقوط کردم و افتادم وسط یه صفحه شطرنج خیلی بزرگ با مهره هایی که انگار انسان بودن
متعجب و حیرت زده داشتم مهره ها و صفحه رو نگاه میکردم که شاه سفید صدا زد هی تو چرا اونجا خشکت زده؟بازی الان شروع میشه یکی از رُخ های ما کمه برو جای مهره رخ وایسا
با حالت بهتزده گفتم من؟
گفت آری دستور میدهیم به جای رُخ چپ انجام وظیفه کنی
حیرتزده رفتم و جای رخ واسادم
بازی شروع شد و سربازهای سیاه وسفید فداکارانه جلو میرفتن و قلع وقمع میشدن
چه طرف سفید و چه طرف سیاه حذف شدن سربازها اهمیتی براشون نداشت و اصلا براشون مسئله نبود و این به شدت من رو غمگین میکرد که بیشتر زحمت و فداکاری این بازی به گردن سربازهاست ولی کسی به موجودیت اونها اصلا اهمیتی نمیده و انگار اصلا وجود ندارن و مهره های تزئینی این بازی هستن
توی این فکر ها بودم که متوجه سربازی شدم که با دلاوری و شجاعت جلو رفته بود و به دو قدمی آخرین خانه حریف رسیده بود و اگر میتونست پا به آخرین خانه حریف بذاره دیگه یه سرباز نبود و میتونست به وزیر یا هرچیزی که دوست داشت تبدیل بشه
ولی قلعه دشمن در کمینش بود اما هیچکدوم از مهره های ما ازش حمایت نمیکرد
جایگاه خودم در نزدیکی شاه رو رها کردم و خودمو به سرباز رسوندم و قلعه رو زدم و جون سرباز رو نجات دادم
از سربازهای باقی مانده بر صفحه شطرنج فریاد شادی بلند شد
حتی به وضوح میدیدم که سربازها سیاه هم دارن منو تشویق میکنن
توی عمرشون ندیده بودن که یه مهره ی بالا به جون اونها اهمیتی بده
حالا من برای سربازها یه قهرمان بودم
قهرمانی که برای اونا ارزش قائل شده بود
اما بقیه مهره ها با بهت وسکوت منو نگاه میکردن تو چهره بعضیشون مث وزیر و شاه و فیل ناراحتی و خشم دیده میشد
سرباز رو به جلو رفتن تشویق کردم و گفتم برو نترس من هوای تورو دارم و پشتتم
فقط یه خونه دیگه مونده و این حق تو هستش که پیشرفت کنی
سرباز که روحیه گرفته بود رو به جلو حرکت کرد و فقط یه خونه دیگه مونده بود که دیگه سرباز نباشه
یه دفعه شاه صدا زد: رخ چپ فرمان میدهیم که به جایگاه خویش برگردید
گفتم ولی پادشاه ما در آستانه پیروزی هستیم
و این سرباز به حمایت نیاز داره
گفت وزیر از او حمایت خواهد کرد
گفتم ولی شاید وزیر نتونه حمایت کنه
گفت امر ملوکانه همان بود که فرمودیم
یه لبخند امیدوارانه به وزیر زدم و سر جام برگشتم
تو حرکت بعدی مهره های سیاه یه سرباز خودشون رو انتحاری و احمقانه جلو فرستادن و وزیر به بهانه زدن اون سرباز جای خودشو تغییر داد و سرباز جلو رفته ی ما پشتش خالی شد و دیگه کسی ازش حمایت نمیکرد
ادامه
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
بخش اول
فیل حریف که انگار از قبل منتظر همین حرکت بود جوری از سر کینه سرباز شجاع مارو زد که از صفحه شطرنج به بیرون پرتاب شد و برای همیشه شکست!
پر از خشم شدم نسبت به این بازی و چرخه نفرت انگیزش
وزیر رقیب از جای خالی مانده ی وزیر ما استفاده کرد و شاه مارو کیش و مات کرد
ما بازی برده رو باختیم چون بزرگان این بازی نمیخواستن یه سرباز لایقو به جمع خودشون راه بدن
به اون سرباز دلاور خیانت شد
خیلی غمگین بودم چون احساس میکردم که منم با خوش باوریم سهمی در اون خیانت داشتم
یکی از سربازها گفت به احترام شجاعت سرباز فداکارمون قبل از شروع دور جدید بازی یک دقیقه سکوت کنیم
گفتم کار خوبیه ولی بیاین بعدشم دو دقیقه هم در مورد اینکه چرا اینها حاضر بودن سربازمون کشته بشه ولی پا به جمع بزرگان نذاره حرف بزنیم!
همهمه ای بین سربازها افتاد و همه با شک و تردید به وزیر نگاه کردن
رخ راست چیزی در گوش یکی از سربازها چیزی زمزمه کرد سرباز جلو اومد و گفت تو داری حرف از خیانت بزرگان ما میزنی چیزی که هرگز بین ما نبوده
گفتم احمق کل این بازی و چرخه خیانت به امثال شماهاست چرا فیل و وزیر و قلعه تا هر کجا که دلشون بخواد میتونن برن جلو ولی تو فقط میتونی یه خونه بری جلو؟
همهمه بین سربازهای دو طرف افتاد و حتی سربازهای سیاه که دشمن حساب میشدن هم حرف منو تایید کردن
فیل گفت این قوانین و سنت های بازیه که از اول بوده
گفتم پس چرا این قوانین و سنتها همیشه به سود شماهاست؟چرا همه شما هروقت وضعیت رو خطرناک میبنید میتونید رو به عقب برگردین و عقب نشینی کنین ولی سرباز بیچاره حق نداره حتی یه خونه هم رو به عقب بیاد که از خطر جون سالم به در ببره؟
چرا تو قوانین شما باید سربازها کشته بشن ولی شاه هیچ وقت کشته نمیشه؟
صدای تشویق سربازها بلند شد و همه تایید کردن یکی از سربازها گفت داره درست میگه ما از این وضعیت خسته شدیم
رخ راست اومد جلو و مقابل من قرار گرفت و گفت این حرفها که تو میزنی خیلی احمقانه س اینجوری که دیگه نمیشه بازی کرد
تو یه رخ ابله هستی و با این افکارت بیشتر از اینکه بهت بخوره رخ شطرنج باشی به نظر میرسه خر شطرنج باشی!
با این حرف رخ همه قهقه زدن وخندیدن حتی خیلی از سربازها!
خرشطرنج برچسبی بود که بهم چسبید و منو تخریب کرد از اون به بعد هر حرفی که میزدم احمقانه به نظرشون میرسید و کسی حرفهامو جدی نمیگرفت چون من دیگه یه آدم عادی نبودم و خر شطرنج بودم و از من چهره یه موجود بی فکر که میخواد همه چی رو بهم بزنه برای همه ساخته بودن
بعد از اینکه تخریبها کار خودشو کرد شاه که تا الان خودش رو بیطرف نشون داده بود رو کرد به سربازها و گفت شماها سرباز هستید و پدران شما سرباز بودن و به این افتخار میکردن و من خودم اگر وظیفه شاه بودن به روی دوشم نبود دوست داشتم یه سرباز باشم و دوشادوش شماها بجنگم اما حیف که از توفیق این سعادت محرومم!
سربازها همه شروع کردن به افتخار شاه متواضع و خاکی کف زدن و سوت کشیدن
شاه ادامه داد و گفت من دوست ندارم چیزی رو که شماها در مورد رخ ما میگین رو بهش بگم و بگم خر شطرنج، اما این اسمیه که خود شماها براش انتخاب کردین و من به انتخاب شما احترام میذارم
این دفعه صدای قهقه و کف زدن با هم بلند شد
شاه ادامه داد و گفت دوستان من خر شطرنج آدم دلسوزیه و واقعا میخواد از شما حمایت کنه ولی چون نمیفهمه داره به ضرر شما عمل میکنه و داره افتخار شما و افتخار پدران شمارو از بین میبره
ما بر علیه اون اقدامی نخواهیم کرد اما به نظرم خود شما بهتر میدانید با او چه کنید!
بعد از این حرفها سربازان دو طرف به سمتم حمله کردن و دست و پای منو گرفتن و از صفحه پرت کردن بیرون
از خواب پریدم و خدارو شکر کردم که این فقط یه خواب بود
ولی وقتی که ماشینمو روشن کردم و رفتم سر کارم هرکی رو سوار میکردم به شکل سربازهای سیاه و سفید شطرنج میدیدمش
فهمیدم که زندگی واقعی خودمون رو خواب دیده بودم
فقط خدا میدونه که تو طول تاریخ چه تعداد از این آدمهای دلسوز ما که تلاش کردن این نظام طبقاتی رو بشکنن و مارو هم داخل آدم حساب کنن رو به دست خودمون حذف کردیم
#شوفرنوشت
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
ای که قلبت ز سینه گشته جدا
از غم ماجرای کرب و بلا
رخ مپوشان ز ما که خون خدا
وصل کرده به یکدگر ما را
هان بیا تا یکی شویم... بیا!
مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما"
مرز این جبهه نیست صوم و صلات
مرز این جبهه نیست خمس و زکات
تا لب تشنگیِ آب فرات
باز باشد همیشه راه نجات
رمز وحدت شده است راز حیات
مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما"
وقت جنگ از چه دم زنی جز خون؟
وقت عشق از چه غیر شعر جنون؟
هر چه "رب" در جهان شود افزون
"قل تعالَوا" و "لَااتَّخِذ مِن دون..."
حُرِّ مِنّا کجا و دشمن دون
مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما"
جنگ ما جنگ رفعت است و سقوط
زین سبب می زنیم بعد هبوط
سنگ وحدت به جبهه ی جالوت
"ربنا اننا.." دعای قنوت:
بشکند سنگ آه تُنگ سکوت
مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما"
شیعه را جز گِلِ علی گِل نیست
گِل حیدر به جز غم دل نیست
غم دل جز به عشق حاصل نیست
عشقِ بی جور یار کامل نیست
جور یاران اگر چه مشکل نیست
مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما"
هر که از داغ و سوگ غزه سرود
تار من او شده من او را پود
یار ما هر که راه غزه گشود
غزه را هر که دید و ساکت بود
دشمن است ار چه دائما به سجود
مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما"
جبهه ی حق گشوده بال و پرش
تا به مغرب رسیده هان خبرش
هر که با ظلم رو برو سپرش
خم نگردد برای کس کمرش
تاجِ دُرِّ #مقاومت به سرش
مرز "ظلم" است بین "دشمن" و "ما"
#غزه #جبهه #مقاومت #نان_شب_ایران #وحدت
#دلاوار
#Letter4u2024
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
رنانی به اصفهانی هایی که به جلیلی بیشتر رأی دادند گفته دهاتی!
حالا اون قسمت توهین به اصفهانی ها رو خود اصفهانی ها جواب بدن
اما به عنوان یک بچه روستا به رنانی باید بگم: پشم بزِ دهاتی ها هم ارزشش از تو و امثال تو بیشتره
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
هدایت شده از محسن قنبریان
📔 کتاب "اهالی تپه ی ندبه" منتشر شد
دومین اثر مکتوب حجت الاسلام محسن قنبریان
از کودکی داستان کربلا را برایمان اینگونه تعریف کرده اند که سپاه بزرگ یزید به فرماندهی عمر سعد با آن وضعیت یا سپاه کوچک امام حسین(ع) قتال کرد و همه را کشت و...
اما کمتر کسی از گروه سومی که در کربلا حاضر بودند و جمعیتشان کم هم نبود گفته است. اصحاب تلّ، یا همان اهالی تپه ندبه...
کتاب اهالی تپه ندبه نوشته حجت الاسلام محسن قنبریان به صورت اختصاصی به این گروه سوم پرداخته است.
در واقع این کتاب مجموعه بیانات و تحلیل های عاشورایی پیرامون ویژگی های نهضت اباعبدالله و ویژگی های مردم کوفه و روانشناسی سیاسی این جریان است.
🔗 جهت سفارش اینترنتی کتاب میتوانید از سایت نشر معارف اقدام کنید:
https://nashremaaref.ir/product/416054
☑️ @m_ghanbarian
حجاب.mp3
5.72M
این ده دقیقه تبیین دقیق و نقطه زن استاد قنبریان در مورد مساله "حجاب" را لطفا با دقت گوش کنید و برای تمام کسانی که در مساله حجاب دغدغه مند هستند ارسال کنید.
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه دختر خانمی توییت زده:
کجاس این ایستگاه صلواتی حاضرم گوشوارمو بفروشم براش شکر و آبلیمو بخرم😭💔
خب آخه آدم چطور میتونه دور این عاشقای اباعبدالله نگرده؟
#اقتصاد_حسینی
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا اگر طاقت دیدنش را ندارید فیلم را نبینید...
اما حرفی روی دلم مانده که باید به این طفل بزنم...
عزیزم
مرا ببخش
مرا ببخش که دو ماه است تو را فراموش کرده ام
مرا ببخش که تو سر در بدن نداری و من در سرم یاد تو نیست
مرا ببخش که قیمت گوشت برایم مهم تر از گوشت آویزان شده ی گردن توست
مرا ببخش و شکایت مرا در پیشگاه خدا مبر
که اگر ببری وای بر من...
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماها مسئول گزینش کربلا بودیم
دو سوم یاران امام حسین رو رد میکردیم!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar