eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
585 عکس
432 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جوک وموک
55.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره جالب از گیر کردن سر یک روحانی لای نرده! / سید رضا موسوی واعظ، محقق و پژوهشگر قرآن! خنده‌حلال همراه با درس و عبرت .. ‌‌😎 @JOK_MOK20 😜 شااد باشید😻
هدایت شده از جوک وموک
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لبتون خندون دلتون شاد 😂😂 ‌‌😎 @JOK_MOK20 😜 شااد باشید😻
*«حکایتی زیبا از یکی از افسران ارتش»* *📢تابستان 1363 در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندم‌هايشان بودند* فرمانده‌ي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندم‌هاي آن پيرزن را درو كنيم.* به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم* پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندم‌هايتان را درو كنيم. شما فقط محدوده‌ي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد* پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من مي‌روم براي كارگران حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم* ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو كرديم.بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم* و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید مي‌روم تا براي كارگران حضرت فاطمه(س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟* گفت : ديشب حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نمي‌گيري تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقت‌فرسا را انجام دهي* من هم به آن حضرت عرض كردم: اي بانو تو كه مي‌داني تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه‌ ی كارگر را نمي‌دهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم* بانو فرمودند: غصه نخور! فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم* امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت مي‌باشند. پس وظيفه‌ي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم* بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود قابل دانستي* راوی : سرگرد مسلم جوادي ‌منش منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامي *درود خدا بر بانوی دو عالم* *جان عالم بفدایت_~* «🌸 معبری به سوی خدا ۲۳ 🕌🔷🔸💠🔸🔷 🥀📚 @h_bohlol 📚 ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞
🔻اموات منتظر هدايای بازماندگان ✳️مرحوم آيت‌الله سيدمصطفی صفائی خوانساری فرمود: روزی بر سر قبور علماء فاتحه می‌خواندم و به جهت کمبود وقت بر سر قبر يكی از بزرگان كه حق استادی به  گردن من داشت نتوانستم فاتحه بخوانم 🔰در اين هنگام در عالم مكاشفه ديدم كه تا نيم تنه از قبر خود خارج شد و دستش را به طرف من دراز نمود و گفت: «پس من چی؟ » يعنی چرا برای من فاتحه نمی‌خوانی ؟ ✅اموات در هر مقام و منزلت باشند محتاج به هدايای معنوی ما هستند و متوقع می‌باشد كه بر ايشان هدايائی از قبيل قرائت قرآن يا فاتحه يا فرستادن صلوات و ... بفرستيم. 🔷مرحوم عارف واصل حاج آقا فخر تهرانی به بنده فرمود: در قبرستان هنگام راه رفتن فاتحه نخوان بلكه بايست يا بنشين و فاتحه بخوان 💥 و اگر كسی راه برود و فاتحه بخواند مبتلا به پا درد خواهد شد. به جهت اينكه روح ميت جهت گرفتن هديه شما بايد به دنبال شما بيايد و اين موجب پا درد شما خواهد شد 🔴خواندن فاتحه در حال نشستن نوعی احترام به ميت و احترام به قبر ميت می‌باشد و فضيلت خاصی دارد.. 💯. . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🕌🔷🔸💠🔸🔷 🥀📚 @h_bohlol 📚 ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞
🔴کاش هر روز زیارت عاشورا می خواندم شیخ عبدالهادی حائری مازندرانی از پدر خود حاج ملاابوالحسن نقل می کند: من حاج میرزا علی نقی طباطبائی را بعد از رحلتش در خواب دیدم و به او گفتم: آرزویی هم در آنجا داری؟ گفت: هیچ آرزویی ندارم جز این که چرا در دنیا هر روز زیارت عاشورای امام حسین علیه السلام را نخواندم. رسم سید این بود که دهه محرم زیارت عاشورا می خواند نه در تمام سال؛ از این رو افسوس می خورد که چرا تمام سال نمی خواندم . . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🕌🔷🔸💠🔸🔷 🥀📚 @h_bohlol 📚 ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁☘🍁 جوانی که ومانند الاغ مرد 💥در دهه ی پنجاه میلادی در یکی از دانشکده های کشور های عربی دانشجویی ساعتش را در دست گرفت، به آن نگاه می کرد و فریاد می کشید: اگر خدایی وجود دارد یک ساعت بعد جان مرا بگیرد. صحنه عجیبی بود، گروهی از دانشجویان و اساتید شاهد آن بودند. دقیقه ها به سرعت گذشت. وقتی دقیقه ها به پایان رسید با غرور و مبارزه طلبی برخواست و به همشاگردی هایش گفت: ببینید، اگر خدا وجود داشت جان مرا می گرفت! دانشجویان رفتند. شیطان بعضی از آن ها را وسوسه کرد، بعضی از آنها گفتند خداوند به خاطر حکمتی به او مهلت داده است و بعضی سرشان را تکان دادند و او را مسخره کردند. این جوان با خوشحالی نزد خانواده اش رفت «با غرور» گویا با دلیل عقلی که پیش از این کسی آن را به کار نبرده ثابت کرده است که خدا وجود ندارد و انسان بیهوده خلق شده است و پروردگاری وجود ندارد و معاد و حسابی هم در میان نیست! وارد خانه شد. مادرش سفره ی غذا پهن کرد. پدرش در جایش کنار سفره نشسته بود و منتظر بود تا همراه اعضای خانواده خوردن را شروع کند. پسر به سرعت رفت تا دستش را بشوید. صورت و دستانش را شست سپس آن ها را خشک کرد. در همین زمان بر زمین افتاد و هیچ حرکتی نکرد. بله افتاد و مرد. پزشک در گزارشش قید کرد که مرگش به خاطر آبی بود که داخل گوشش رفته بود. دکتر عبدالرزاق نوفل رحمه الله در این باره می گوید: خداوند نپذیرفت مگر اینکه مانند الاغی بمیرد! در مورد الاغ و اسب به لحاظ علمی معروف است که اگر آب وارد گوش یکی از آنها شود در جا می میرد. • . 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم' 🕌🔷🔸💠🔸🔷 🥀📚 @h_bohlol 📚 ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞
🔔 برخورد شگفت‌انگیز شهید با دختر خیابونی‌‌‌... بخاطر این رفتارها بود که بهش لقب دادند... بچه‌ها توی خیابون دختری رو دستگیر کرده بودند. ظاهراً کس و کاری نداشت و می‌خواستند بفرستنش بهزیستی. اما محمد اجازه نداد. دختر رو با خودش بُرد خونه. اتاقی رو براش آماده کرد و به خانومش گفت: این دختر رو مثل دختر خودمون بدون؛ اگه بره بهزیستی، معلوم نیست سرنوشتش چی میشه... این رو گفت و رفت سمتِ کردستان برا مقابله با منافقین. همسر محمد سنش نزدیکِ سنِ دختر بود، برا همین گفت: منو مثل خواهرِ بزرگترِ خودت بدون... خلاصه اون دختر چند ماه اونجا موند، و محمد پدرانه او رو مثـلِ دخترِ خودش فرستاد خونه‌ی بخت. و حالا دختر، خودش رو بخاطرِ خوشبختیِ کنارِ شوهرش، مدیونِ بابا محمد میدونه... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید بابامحمد 🕌🔷🔸💠🔸🔷 🥀📚 @h_bohlol 📚 ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞
هدایت شده از جوک وموک
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لبتون خندون دلتون شاد 😂😂 ‌‌😎 @JOK_MOK20 😜 شااد باشید😻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجوری باید از آقا چفیه گرفت 💚💚😍😍😁😁😁 🕌🔷🔸💠🔸🔷 🥀📚 @h_bohlol 📚 ∞﴿بــا مــا همــراھ باشیــد🙂﴾∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا