eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول ۲ 📚
131 دنبال‌کننده
323 عکس
120 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 @h_bohlol و روزی ملانصرالدین سبدی انگور روی خرش گذاشته و به شهری رفت. جوانهای محل جلوی او را گرفته و گفتند : ملا به ما انگور نمیدهی؟وقتی ملا جمعیت را دید فکر کرد اگر به هر کدام یک خوشه انگور بدهد دیگر چیزی در سبد باقی نمی ماند تا به خانه ببرد پس یک خوشه بیرون آورده و به هر نفر یک حبه انگور داد و گفت : چون غرض چشیدن است . مزه یک حبه با یک خوشه تفاوتی ندارد! 📜 @h_bohlol