eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
579 عکس
422 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 عبدالکریم سروش در کالیفرنیا: آقای خمینی باسوادترین رهبر تاریخ ایران بود؛ شاه که هیچ، پدرجد شاه هم خواب اینجور پشتیبانی مردمی را نمی‌دیدند. خمینی رهبری بی‌نظیر از دوران هخامنشیان تا به امروز است. دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🌼سرانجام کسانی که با حرف‌های بیهوده، وقت مردم را می‌گیرند! ✍️آیت الله العظمی علوی گرگانی می‌فرمودند: در مجلسی شخصی را دیدم که حرف‌های بی‌ربطی می‌گفت تا مردم را بخنداند. در آن جلسه چیزی در جمع به او نگفتم چون سبب آبروریزی او می‌شد. تصمیم گرفتم در پنهان او را ببینم و به او تذکر بدهم. او را خصوصی دیدم و به او گفتم: این چه حرف‌هایی بود که در آن جلسه، معرکه گرفته بودی و می‌زدی، فکر نمی‌کنی که فردای قیامت باید پاسخگویِ این حرف‌ها و حرکاتت باشی؟ گفت: خودم هم می‌دانم که آن حرف‌ها واقعیت ندارند، فقط خواستم دیگران را بخندانم! گفتم: خدا از سر تقصیراتت بگذرد! پرسید: چرا؟ گفتم: آن طور که ما از روایات خبر داریم این گونه افراد در اواخر زندگی‌شان و هنگام مرگشان، خیلی زجر می‌کشند و به سختی جان می‌دهند. بعد از مدتی به من خبر دادند فلانی در حال احتضار است. به عیادتش رفتم. دیدم با حالت وحشتناکی دست به گریبان است، نه می‌میرد که خود راحت شود، و نه بهبود می‌یابد که دیگران را راحت کند. دلم به حال او سوخت و برایش دعا کردم و توسل پیدا کردم و عرضه داشتم: خدایا! تو از ما به او مهربانتری، به او رحم کن! پروردگار عالم به او لطف کرد و او بهبودی یافت. روزی نزد من آمد و گفت: حاج آقا! من چوب همان حرف‌ها و حرکاتِ نسنجیده خود را خوردم. پیامبر اکرم (ص) در پندهای خود به ابوذر می‌فرماید: ای اباذر! وای بر حال کسی که سخن دروغ می‌گوید تا مردم را بخنداند، وای بر او! وای بر او! وای بر او! 📚سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🔆 ✍️ گرمای مهربانی از طوفان خشم راه‌گشاتر است 🔹روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی‌ترم. 🔸آفتاب گفت: چگونه؟ 🔹باد گفت: آن پیرمرد را می‌بینی که کتی بر تن دارد؟ شرط می‌بندم من زودتر از تو کتش را از تنش درمی‌آورم. 🔸آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به‌صورت گردبادی هولناک شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر می‌شد پیرمرد کت را محکم‌تر به خود می‌پیچید. سرانجام باد تسلیم شد. 🔹آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد. طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی‌اش را پاک کرد و کت را از تنش درآورد. 🔸در آن هنگام آفتاب به باد گفت: دوستی و محبت قوی‌تر از خشم و اجبار است. دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🔆خودکشی شب جمعه بود که بر سر مزار یادبود شهید ابراهیم هادی رفتم. خانمی با لهجه عربی مشغول توزیع شیرینی بود و همینطور برای ابراهیم صلوات می گرفت. او میگفت از اهواز تا اینجا آمده ام. یکی از خانم ها باتعجب از او پرسید: علت آمدن شما چیست: این خانوم کنار مزار ابراهیم نشست و گفت: مدتی قبل گرفتاری های دنیا خیلی به من فشار آورد. همچنین گرفتاری مالی شدید نیز ایجاد شد. دیگه هیچ راه چاره ای نداشتم. آخر شب بود که به موضوع خودکشی فکر کردم. به دیدگاه خودم این آخرین راه درمان بود. تصمیم قطعی گرفتم که فردا خودکشی را عملی کنم. همان شب در عالم خواب جوانی را دیدم که با من صحبت کرد و گفت: خودکشی راه حل مشکلات شما نیست، بلکه مشکلات شما را صد برابر می کند. هم در برزخ گرفتار می شوی و هم پدر و مادر و فرزندت را گرفتار می کنی. عذاب روحی خودکشی به مراتب بالاتر از مشکلات شماست. مشکلات دنیای حل خواهد شد و... اینقدر صحبت کرد که وقتی بیدار شدم، مجاب شدم به خودکشی فکر نکنم. چند روز بعد گرفتاری مالی ما به طرز عجیبی برطرف شد، مدتی از این ماجرا گذشت و من به طور کل موضوع خودکشی را فراموش کردم، اما همیشه به این فکر می کردم که آن جوان که بود؟! یک روز که در فضای مجازی به دنبال مطلبی میگشتم، یک باره با تصویر جوانی روبرو شدم که آن شب با من در مورد خودکشی حرف زد! روی عکس کلیک کردم، نوشته شده بود: شهید ابراهیم هادی دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
مرحوم قطب الدّین راوندی ره به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید: روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم سکته کرده و مرده است ودارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. ومن دارای عائله ای بسیارسنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی. امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید.  آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان.  هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و از شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید. الخرایج والجرایح: ج ۲، ص ۶۶۵، 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🔴 طلبه ای که درس طلبگی را رها کرد و کاسب شد!😳 روزی طلبه جوانی كه در زمان شاه عباس در اصفهان درس می خواند، نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس خواندن خسته شده ام و می خواهم دنبال تجارت و كار و كاسبی بروم چون درس خواندن برای آدم، آب و نان نمی شود و كسی از طلبگی به جایی نمی رسد و به جز بی پولی و حسرت، عایدی ندارد. شیخ گفت: بسیار خب! حالا كه می روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر كجا می خواهی برو، من مانع كسب و كار و تجارتت نمی شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون كرد. پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره كرده ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره كرد و به ریش من هم خندید. ✅ شیخ گفت: اشكالی ندارد . پس به بازار علوفه فروشان برو و بگو این سنگ خیلی با ارزش است سعی كن با آن قدری علوفه و كاه و جو برای اسب هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان كه دیگر خیلی ناراحت شده بود نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف كرد. ✅ شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دكان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سكه به من قرض بده كه اكنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می دهند؟ ✅ شیخ گفت: امتحان آن كه ضرر ندارد. طلبه جوان با این ناراحت بود، ولی با بی میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دكانی كه شیخ گفته بود و گفت: این سنگ را در مقابل صد سكه به امانت نزد تو می سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ كرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر كنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدتی كمی شاگرد با دو مامور به دكان بازگشت. ✅ماموران پسرجوان را گرفتند و می خواستند او را با خود ببرد. او با تعجب گفت: مگر من چه كرده ام؟ مرد زرگر گفت: می دانی این سنگ چیست و چقدر می ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ده هزار سكه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سكه را یك جا ندیده ای، چنین سنگ گران قیمتی را از كجا آورده ای؟ 🙊 پسر جوان كه از تعجب زبانش بند آمده بود و فكر نمی كرد سنگی كه به نانوا با آن نان هم نداده بود این مقدار ارزش هم داشته باشد با من و من و لكنت زبان گفت: به خدا من دزدی نكرده ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم كه او این سنگ را به من داد تا برای وام گرفتن به این جا بیاورم. اگر باور نمی كنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ✅ ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص كرد و گفت: آری این مرد راست می گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. ✅ پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آمده است! مگر این سنگ چیست كه با آن كاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ده هزار سكه می پردازد. ✅ شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی كه می بینی، گوهر شب چراغ است و این گوهر كمیاب، در شب تاریك چون چراغ می درخشد و نور می دهد. همان طور كه دیدی، قدر زر را زرگر می شناسد و قدر گوهر را گوهری می داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی دهند و همگان ارزش آن را نمی دانند. وضع ما هم همین طور است. ✅ ارزش علم و عالم را انسان های عاقل و فرزانه می دانند و هر بقال و عطاری نمی داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از این كه می خواست از طلب علم دست بكشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید. آری قدر خدا و رضای خدا را جز «اهل الله» كسی نمی داند. اهل خدا باش تا بفهمی چه داری. موفق باشی. دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
کاظم بارها گفته بود « من بعثی و فدایی صدام هستم » . یک روز آقای ابوترابی را به شدت شکنجه کرد ؛ طوری که تمام بدنش سیاه شده بود . با این وجود ، حاج آقا به کاظم احترام می گذاشت . رفتار حاجی او را به تدریج رام کرد تا جایی که یک شب پشت پنجرۀ اتاق آمد و عذر خواهی کرد . حاج آقا خودش گفت « آمد و با شرمندگی از من عذر خواهی کرد و گفت ، من تو را اذیت می کنم ولی تو به من احترام می گذاری ، از این به بعد با تو کاری ندارم . گفتم فکر می کنی اگر به تو احترام می گذارم به خاطر این است که تو امیری و من اسیر ؟ نه ، اگر آزاد بشوم و بالاترین پست را در ایران بگیرم و تو را دوباره ببینم بیشتر از این احترامت خواهم کرد » . کاظم بعثی فدایی صدام ، چنان تحت تأثیر حاجی قرار گرفت که بعد از آن دست از خشونت برداشت و با کسی کار نداشت . مدتی بعد هم نماز خوان شد و در غیر ماه رمضان هم روزه می گرفت . بعثی ها وقتی دیدند رفتارش عوض شده او را از اردوگاه بردند . خاطرات سید آزادگان حاج علی اکبر ابوترابی 🔹 شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... 🔹 با ذکر صلوات نثار ارواح شهدا این پست را انتشار دهید ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 خواندن زیارت عاشوراء بدون صد لعن و صد سلام !!!! 🤔 : ❓موضوع نحوه خواندن زیارت عاشوراء برای بسیاری از متدینین محل سوال هست یعنی نحوه خواندن صد لعن و صد سلام . بعضی روایات اللهم العنهم جمیعا را صد بار ذکر کردند و السلام علی الحسین و .... را صد بار . کدام نقل مستندتر و بهتر هست؟❗️❗️ 💠💠 👌آنچه که در نقل ماثور از ائمه علیهم السلام وارد شده است , خواندن زیارت عاشوراء با صد لعن و صد سلام است , صد لعن از " اللهم اللعن اول ظالم ... " شروع می شود و صد سلام از " السلام علیک یا ابا عبد الله و علی الارواح التی .... " " ثُمَّ تَقُولُ مِائَةَ مَرَّةٍ- اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ [آلِ مُحَمَّدٍ حُقُوقَهُمْ‏] وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِي حَارَبَتِ [جَاهَدَتِ‏] الْحُسَيْنَ وَ شَايَعَتْ وَ بَايَعَتْ [تَابَعَتْ‏] أَعْدَاءَهُ عَلَى قَتْلِهِ وَ قَتْلِ أَنْصَارِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِيعاً- ثُمَّ قُلْ مِائَةَ مَرَّةٍ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ وَ أَنَاخَتْ بِرَحْلِكَ عَلَيْكُمْ مِنِّي سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِكُمْ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِين‏ " 📚کامل الزیارات ص 179 _ مصباح المتهجد ج 2 ص 776 _ المزار الکبیر ص 484 _ المزار شهید اول ص 183 _ البلد الامین ص 271 _ المصباح کفعمی ص 484 _ زاد المعاد ص 236 👌بنابراین اگر انسان می خواهد به ثواب خاصه زیارت عاشوراء برسد , باید این زیارت را همراه صد لعن و صد سلام به کیفیت فوق بخواند اما از آنجایی که مطلقا زیارت امام حسین ع از راه دور دارای ثواب است , چنانچه که در ذیل توضیح داده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1518 ▫️انسان می تواند به قصد مطلق زیارت امام حسین علیه السلام , زیارت عاشوراء را بدون صد لعن و صد سلام بخواند و ثواب زیارت امام حسین ع را ببرد , اما اگر بخواهد ثواب زیارت عاشوراء بالخصوص را ببرد , باید صد لعن و صد سلام را بخواند , چنانچه که از مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی سوال شد : " آيا خواندن زيارت عاشورا بدون صد لعن و سلام ثواب و اثرى دارد يا حتماً بايد زيارت به همراه صد لعن و صد سلام خوانده شود. ? ▫️جواب : ❕ترتب ثوابهاى خاصى كه در روايات مربوط به زيارت عاشورا وارد است توقف دارد بر خواندن آن بنحوى كه وارد شده و مأثور است و خواندن آن بقصد مطلق زيارت حضرت سيدالشهداء عليه‏السلام ... كه اجر و ثواب بسيار دارد، موجب ترتّب آن ثوابهاى عام است. " 📚معارف دين، ج‏2، ص: 250 👌البته از حکم فوق الذکر یک مورد استثناء شده است و مورد استثناء در بیان فقیه ارجمند آیت الله مکارم شیرازی چنین است که می گوید : " كسانى كه موفّق به گفتن صد مرتبه لعن و سلام نباشند، مى‏توانند به يك مرتبه (به قصد رجا) قناعت كنند و در روايتى از امام هادى عليه السلام در مورد چنين اشخاصى آمده است كه هر كس لعن و سلام زيارت عاشورا را يك‏بار بخواند و پس از لعن نود و نه بار بگويد: "اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ‏ جَمِيعاً " و پس از سلام نيز نود و نه بار بگويد: «السَّلامُ‏ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلَى‏ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلَى‏ اوْلَادِ الْحُسَيْنِ‏ وَعَلَى‏ اصْحابِ الْحُسَيْنِ‏ » كفايت مى‏كند. " 📚رجوع شود به: الذريعه، ج 15، ص 29؛ كتاب «ربع قرن مع العلامة الأمينى»، ص 231؛ ادب الزائر، نوشته علامه امينى، ص 127. ▫️" برخى چنين تصوّر كرده‏اند كه اگر يك بار لعن و سلام را بگويند، سپس به دنبال هر كدام از لعن و سلام، جمله «تِسْعاً وَتِسْعينَ مَرَّةً» را اضافه كنند كفايت مى‏كند، در حالى كه ظاهر روايت همان است كه در بالا ذكر شد " 📚همراه زائران قم و جمكران، مکارم شیرازی ص: 143 دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
20.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️وَعَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِی اللَّهِ، وَهُوَ یَرَى خَلْقَ اللَّهِ (نهج_البلاغه - حکمت_126) 🟤از کسى که در خدا شک مى کند در شگفتم در حالى که خلق او را مى بیند (و مى تواند از هر مخلوق کوچک و بزرگ، ساده و پیچیده به ذات پاک آفریدگار پى ببرد) ✍️آرى عالم هستى سراسر آیینه وجود حق است و مخلوقات بدیع و عجیب و اسرارآمیز و جالب هر کدام به تنهایى براى پى بردن به وجود آن مبدأ عالم و قادر کافى است. به ویژه در عصر و زمان ما که علوم گسترش پیدا کرده و شگفتى هاى بسیار بیشترى از عالم خلقت نمایان گشته، خدا شناسى از هر زمانى آسان تر است.در هر گوشه و کنار از جهان، در گیاهان، حیوانات وحش، پرندگان، ماهیان دریاها، ساختمان بدن انسان و گیاهان ذره بینى آثار عظمت او به روشنى دیده مى شود و راه را براى خداشناسى هموار مى سازد.گاه در گوشه و کنار جهان موجوداتى به چشم مى خورد که اگر انسان روزها و ماه ها درباره آن بیندیشد و از آن پى به عظمت آفریننده اش ببرد دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🌸✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺🍃🌸🍃 شخصی گوید:من در مکه بین صفا و مروه بودم که مردى را مشاهده کردم که سوار بر استرى شده و اطراف وى را غلامانى گرفته اند و مردم را کنار مى زنند تا او حرکت کند. پس از مدتى که به بغداد رفتم،روزى بر روى پلى حرکت مى کردم چشمم به مردى افتاد که لباس هاى کهنه پوشیده و پابرهنه است. خوب به او نگاه کردم و در چهره اش خیره شدم و به فکر فرو رفتم که این مرد را در کجا دیده ام؟! آن مرد گفت: چرا این گونه به من نگاه مى کنى؟! گفتم:تو را شبیه مردى دیدم که او را در مکه مشاهده کردم و شروع کردم صفات او را ذکر کردم.گفت:من همان مرد هستم. گفتم:چرا خداوند با تو این چنین کرد؟ گفت:من در جایى که همه مردم در آن (مکه) تواضع مى کنند تکبر کردم خداوند هم مرا در جایى (جامعه) که همه براى خود رفعت و شأنى دارند،ذلیل کرد. دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🌼🌴🌼🌴🌼🌴🌼🌴🌼✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🔆استشمام اعمال 🌺چون بنده، عملی را به ریا انجام دهد، بو و آثارش در میان خلایق معلوم گردد. اگر عملش به اخلاص انجام گیرد، مردم از عمل پاک او بهره مند شده و به وی علاقه مند می‌گردند. روایت کردند که مردی در بنی اسرائیل بود و می‌گفت: 🌺«عبادت خدا کنم تا معروف شوم» مدّتی مبالغه در طاعات نمود، بعد که به میان مردم آمد، مردم به او گفتند: «این شخص ریا کار است.» پس آن مرد به نفْس خود روی کرد و گفت: «خودت را به رنج انداختی و عمر را ضایع کردی. خوب است برای خدا عبادتم را خالص سازم.» 🌺پس از مدّتی به میان آمد، مردم می‌گفتند: «این مرد چقدر پرهیزگار و متّقی است.» 📚عده الداعی (مترجم)، ص 244 دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷خطر بهائیت 🔹خانم ضیایی، قبلا بهایی بود و الان چند سالی هست که از این فرقه جداشده و به دین اسلام درآمد و با این تصمیم از خانواده‌ی خود حتی همسر و فرزندانش کاملا جداشد. 🔹توضیحاتی میده درباره اینکه نفوذ این فرقه تا کجا هست؟! در حوزه‌های اقتصادی دخالت مستقیم دارند و در شغل‌هایی چون شرکت‌های دارویی، عینک سازی، مواد شوینده و لوازم یدکی و همچنین در بازار سکه و دلار تسلط کامل دارند و کلا هرجا که ثروتی هست یکی از سران این فرقه اونجا نقش مهمی داره! 🔹حالا فهمیدید چرا سیستم اقتصادی ما بیماره؟! شاید یک دلیلش وجود ویروس منحوس بهائ. یت تو این سیستم باشه... کاش مسئولین بیشتر نظارت کنند!! ✍دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂