eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
555 عکس
413 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ✍️ دل نبستن به خوشنودیِ مردم روايت شده كه ، در سفارش به فرزندش گفت: «به خشنودى و مدح و ذمّ مردم، دل خوش مدار؛ زيرا اين، دستْ يافتنى نيست؛ هر چند انسان در تحصيل آن ، نهايت تلاش خود را به انجام رساند» . فرزندش به او گفت: معناى اين سخن چيست؟ دوست دارم براى آن ، مَثَلى يا كارى و يا سخنى را ببينم. لقمان به او گفت: «من و تو بيرون برويم» . بيرون رفتند و لقمان عليه السلام حيوانى را كه با آنها بود، سوار شد و پسرش را پياده رها كرد تا پشت سر او بيايد . بر گروهى گذر كردند، كه آنها گفتند: عجب پير سنگ دل و بى رحمى است ؛ خودش كه قوى تر است ، سوار حيوان شده و بچه را پياده رها كرده! اين ، كار بدى است . لقمان به فرزندش گفت: «آيا سخن آنان را شنيدى كه سوار شدن من و پياده رفتن تو را بد شمردند؟» . گفت: آرى. لقمان عليه السلام گفت: «حال ، تو سوار شو تا من پياده بيايم» . فرزند ، سوار شد و لقمان ، پياده راه افتاد تا اين كه بر گروه ديگرى گذر كردند، و آنها گفتند: عجب پدر و فرزند بدى هستند! پدر به اين دليلْ بد است كه بچه را خوب ادب نكرده و او سوار شده و پدر را پشت سر خود ، پياده رها كرده، در حالى كه پدر ، سزاوار احترام و سوار شدن است. فرزند نيز بد است ؛ زيرا او با اين حال، عاقّ پدر شده است. بنا بر اين، هر دو ، كار بدى كرده اند. آن گاه ، لقمان به فرزندش گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى . لقمان گفت: «حال ، هر دو با هم ، سوار حيوان مى شويم» . سوار شدند و وقتى بر گروهى ديگر گذر كردند، آنها گفتند: عجب! در دل اين دو سوار، رحمى نيست و از خدا بى خبرند؛ هر دو ، سوار اين حيوان شده اند و خارج از توان، از آن ، بار مى كشند. بهتر بود يكى سوار شود و ديگرى پياده برود . لقمان گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى. آن گاه گفت: «حال ، بيا حيوان را بدون سواره، از پشت سر برانيم» . چنين كردند و وقتى بر گروهى گذر كردند، آنها گفتند: اين كارِ اين دو شخص ، عجيب است كه حيوان را بدون سواره رها كرده اند و خودشان پياده مى روند. در هر حال، آنها را مذمّت كردند. لقمان به فرزندش گفت: «مى بينى كه تحصيل رضايت مردم ، محال است . پس به آن اعتنا نكن و به جلب رضايت ـ جلّ جلاله ـ مشغول باش ، كه كسب و كار و سعادت و خوش بختىِ دنيا و روز حساب و سؤال ، در آن است» . 📚فتح الابواب : ص 307 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 433 ح 27 .دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🔴 پاداش عجیب خواندن سوره قدر در زمان افطار و خوردن سحری 🔵 امام صادق عليه السلام فرمودند: 🌕 مَا مِنْ مُؤْمِنٍ صَامَ فَقَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقِدْرِ عِنْدَ سَحُورِهِ وَ عِنْدَ إِفْطَارِهِ إِلَّا كَانَ فِيمَا بَيْنَهُمَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ. 🔺 هیچ مؤمن روزه داری نیست که در هنگام خوردن سحری و افطارش سوره قدر را بخواند مگرآنکه بین این دو زمان ثواب کسی را خواهد داشت که در راه خدا در خون خود غلتیده است. 📚 بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۳۴۴ دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
👶 خبر خوش برای متقاضیان وام فرزندآوری | نحوه ثبت‌نام وام فرزندآوری + لینک ثبت‌نام بانک مرکزی در بخشنامه‌ای دستورالعمل تسهیلات قرض‌الحسنه فرزندآوری، مطابق با قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در بودجه سال ۱۴۰۲ را برای اجرا به شبکه بانکی ابلاغ کرد. فرزند اول: ۳۰ م فرزند دوم: ۶۰ م فرزند سوم: ۹۰ م فرزند چهارم: ۱۲۰ م فرزند پنجم و بیشتر: ۱۵۰ م توضیح بیشتر دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🔃 *مراقب "قوانین معکوس" دنیا باشیم!* ✅ در دستگاه خدا برخی چیزها، معکوس عمل می‌کند و این سرُّالاَسرار دنیاست. ◀️ صدقه دادن، ظاهراً پول را کم می‌کند اما در واقع معکوس عمل می‌کند و ما را از فقر نجات می‌دهد. ✳ امام معصوم(علیه‌السلام) می‌فرمایند: ◀️اگر فقیر شدی، بیشتر صدقه بده! ◀️خمس و زکات هم معکوس عمل کرده و ما را غنی‌تر می‌کند. ◀️دنبال قدرت ندویدن، معکوس عمل می‌کند و او مثل سایه به دنبال تو می‌دود. ◀️ فکر آباد کردن آخرت، معکوس عمل می‌کند و دنیایمان را آباد می‌کند. ◀️ وقتی وقتمان را صرف نماز ، دعا و عبادت کردیم ، معکوس عمل کرده و برکت به وقتمان می‌دهد. ◀️وقتی به خودمان در راه خدا سخت می گیریم، معکوسش این است که سختی های دنیا که برای همه هست، برای ما آسان میشود و گاهی آسان تر. ◀️معکوس کمتر خوردن، سلامتی ست. ◀️وقتی یاد مرگ کنیم، معکوس عمل میکند و دلمان زنده و شاداب می‌شود. ◀️ چشم هایمان را از حرام ببندیم، بیشتر از بقیه می بینیم و میفهمیم! ◀️ وقتی سکوت اختیار کنیم، بیشتر از کسی که زیاد حرف میزند جلوه میکنیم. ◀️حجاب و پوشاندن خود از نامحرم، "وقار" را بیشتر گرفتن می‌کند و قرآن نیز بر این موضوع تاکید دارد. ◀️وقتی جانت را در راه خدا میدهی و شهید میشوی، معکوس عمل کرده و خداوند تو را زنده میداند : وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏ اند، مرده مپندارید بلكه زنده‏ اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند. ◀️وقتی نیرنگ میزنیم و چاهی برای کسی میکنیم، معکوس عمل کرده و خودمان دچار نیرنگ میشویم و اول در چاه می افتیم! ◀️وقتی مهمان دار میشویم، برکت به سفره مان می آید و بارها دیده ایم با همان غذای همیشگی، همه سیر میشوند. ◀️وقتی بچه دار میشوی نیز قانون معکوسهای دنیا اِعمال میشود و برکت و رزق و روزی ات زیاد میشود! ◀️ برای نشاط و شادی خود باید به فکر رفع مشکلات دیگران باشی و دل دیگران را شاد کنی تا دل خودت شاد شود. ✅ و این گونه است که خدا از مردم میخواهد اندکی در کار دنیا و قانون حاکم بر آن( معکوس عمل کردن) تأمل کنند بلکه به بیراهه ای که شیطان به دروغ جلو آنها تزئین می‌کند، پا نگذارند.🍂🌺 دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 رسول خدا ص در ضمن خطبه اي در فضيلت ماه رمضان فرمود: اي مردم! هر که از شما روزه دار مؤمني را در اين ماه افطار دهد، نزد خداوند پاداش آزاد نمودن يک بنده را دارد و گناهان گذشته اش مورد آمرزش واقع مي شود. گفته شد: اي رسول خدا! همگي ما توانايي اين کار را نداريم. فرمود: از آتش دوزخ بپرهيزيد اگر چه به افطار دادن به دانه اي خرما باشد، از آتش دوزخ بپرهيزيد اگر چه به افطار دادن به جرعه اي آب باشد. ٩٦ص٣١٧ دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🔰 فوق‌العاده از بهترین و بدترين شغل دنیا ♨️ روزی به راننده تاکسی گفتم: از شغلت راضی هستی یا نه؟ 🔻 گفت: معلومه چون به نظر من راننده تاکسی بودنه 💢 بعد ادامه داد: به جون تو هروقت بخواي مياي سركار هروقت نخواي نمياي هر مسيري خودت بخواي ميري هروقت دلت خواست يه گوشه مي‌زني بغل استراحت مي‌كني هي آدم جديد مي‌بيني آدم‌هاي مختلف حرف‌هاي مختلف داستان‌هاي مختلف موقع كار مي‌توني راديو گوش بدي مي‌توني گوش ندي مي‌توني روز بخوابي شب بري سر كار هر كيو دوست داري مي‌توني سوار كني هر كيو دوست نداري سوار نمي‌كني آزادي، راحتي ديدم راست مي‌گه گفتم: خوش به حالتون.❤️ 🟠 توی مسیر برگشت از راننده ای دیگر پرسیدم از شغلت راضی هستی یا نه؟ ♦️ گفت: نه که راضی نیستم چون راننده تاکسی بودن در دنیاست. بعد گفت: هر روز بايد بري سر كار دو روز كار نكني ديگه هيچي تو دست و بالت نيست از صبح هي كلاچ، هي ترمز پادرد، زانودرد، كمردرد با اين لوازم يدكي گرون يه تصادفم بكني كه ديگه واويلا مي‌شه هر مسيري مسافر بگه بايد همونو بري هرچي آدم عجيب و غريب هست سوار ماشينت ميشه همه هم ازت طلبكارن حرف بزني يه جور حرف نزني يه جور راديو روشن كني يه جور راديو روشن نكني يه جور دعوا سر كرايه دعوا سر مسير دعوا سر پول خرد تابستون‌ها از گرما مي‌پزي زمستون‌ها از سرما كبود مي‌شي هرچي مي‌دويي آخرش هم لنگي. 🟡 جمهوری اسلامی همه چيش همين‌جوره. هم مي‌شه بهش خوب نگاه كرد، هم مي‌شه به بدترین صورت دیده بشه و جوری نگاه کرد که خوبی هاش هم بدی حساب بشه ! یکی اول انسان رو به سمت امید و حرکت می‌بره و نگاه دوم به سمت سکون و یاس. 🔴 امروز دشمن به دنبال ناامید کردن مردم است و خوبی را حذف و بدی ها را بزرگ نمایی می کند... 💠 اندیشکده راهبردی دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه مسلمان شدن یک خانواده آلمانی پایگاه اینترنتی شبکه الجزیره ویدئویی را از لحظه گرویدن یک خانواده آلمانی به دین اسلام منتشر کرد. این خانواده در مسجد شهر بورتسهایم آلمان شهادتین را ادا کردند. ‌ دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
هدایت شده از احکام ناب
خانم بیحجاب.. متاسفم که بجای مغزت (نماد انسانی)، موهات (نماد جنسیت) را نمایش میدی... امروز دل شوهر یک زن را بردی، فردا زن دیگری شوهرتو میبره! قانون جذب میگه هر کار با دیگران کنی، سر خودت میاد... کسانیکه باید جلوی بایستن، خود زن ها هستن؛ چون مردها که از "لذت مجانی" از "زن ارزان" و "زن مفت" کیف هم میکنن... (البته بجز مردهای باتقوا) این زنها هستن که ضرر خواهند کرد.. بیشتر و بیشتر از شوهرشون خواهند دید و و آرامش زندگی شون از دست خواهد رفت.. این نتیجه طبیعی بی حجابیه ... 📣رسانه باشید... _____________________ 📿کانال احکام ناب شرعی🕌 🆔 @ahkam_nab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ روایتی از شهید بهشتی 🎥 نفهمیدم! چطور شد؟ ردشدن از خط چراغ قرمز بده اما ردشدن از خط حجاب و عفاف نه؟! روایت دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
📚حکایت‌ آموزنده 🔸به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن. گفت: اگر در زمینی که پُر از خار بود مجـبور به گذر شوید چه میکنید؟ گفتند: پیوسته مواظب‌ هستیم و با احتـیاط راه می رویم تا خود را از گزند خارها حفـظ کنیم... بهـلول گفت : تقوا همین است در دنیا نیز چنین کنید از گـناهان کوچک و بزرگ پرهیز کنید. دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🦌 گوزنی بر لب آب چشمه‌ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در آب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. 🥀 غمگین شد؛ اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. ⚔ در همین حین چند شکارچی قصد او کردند. 🦌 گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک می‌دوید، صیادان به او نرسیدند، اما وقتی به جنگل رسید، شاخهایش به شاخه‌ی درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد. 🦩 صیادان که همچنان به دنبالش بودند، سر رسیدند و او را گرفتند. 🦌 گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که از آنها ناخشنود بودم نجاتم دادند، اما شاخهایم که به زیبایی آنها می‌بالیدم، گرفتارم کردند! 💠 چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید حال انکه خیر شما دران باشد. (آیه ۲۱۶  سوره بقره) دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ✨﷽✨ ✍روزی مردی از کنار جنگلی می گذشت مرد دیگری را دید که با اره ای کند به سختی مشغول بریدن شاخه های درختان است .پرسید ای مرد چرا اره ات را تیز نمی کنی تا سریعتر شاخه ها را ببری . مرد گفت وقت ندارم باید هیزم ها را تحویل دهم کارم خیلی زیاد است و حتی گاه شب ها هم کار میکنم تا سفارش ها را به موقع برسانم . دیگر وقتی برای تیز کردن اره نمی ماند .مرد داستان ما اگر گاهی می ایستاد و وقتی برای تیز کردن اره می گذاشت شاید دیگر با کمبود وقت مواجه نمی شد چون بدون شک با اره کند نمی توان سریع و موثر کار کرد . حکایت بیشتر ما انسانها نیز همین است .باید اندکی تامل کنیم . گاه ذهن ما بسیار درگیر کار یا تحصیل است و ما با فشار زیاد سعی در پیش کشیدن خود داریم .گاه باید بایستیم و به درون خود رسیدگی کنیم و اره ذهن و روح خود را تیز کنیم زندگی ترکیبی است از تناقض هاست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ✨﷽✨ 🔴 مکافات عمل توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد و اتاق عمل و پیرمردی را نشان‌دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم. دکتر گفت که این بار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید. به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر... بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر. عفونت از این جا بالاتر نرفته. لحن و عبارت " برو بالاتر " خاطره بسیار تلخی را در من زنده میكرد. خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی میکردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران به شدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند. عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه میکردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی میکردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم. پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود. وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت : بچه پامنار بودم. گندم و جو میفروختم. خیلی سال پیش. قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم... دیگر تحمل بقیه صحبت‌هایش را نداشتم. خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم. 📚"دکترمرتضی عبدالوهابی "استاد آناتومی دانشگاه تهران سبک زندگی اهل بیت(ع) دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🍃🍂امام صادق (ع) به همراه بعضی از اصحاب و دوستان خود، برای انجام مناسک حجّ خانه خدا، به سوی مکه معظّمه حرکت کردند. 🍃در مسیر راه، جهت استراحت در محلّی فرود آمدند، آن گاه حضرت به بعضی از افراد حاضر فرمود: چرا شما ما را و بی ارزش می کنید؟ 🍃یکی از افراد از جا برخاست و گفت: یاابن رسول اللّه! به خداوند پناه می بریم از این که خواسته باشیم به شما بی اعتنائی و توهینی کرده و یا دستورات شما را عمل نکرده باشیم. 🍂حضرت صادق (ع) فرمود: چرا، تو خودت یکی از آن اشخاص هستی ✨آن شخص گفت: پناه به خدا، من هیچ جسارت و نکرده ام. 👈حضرت فرمود: وای بر حالت، در بین راه که می آمدی در نزدیکی جُحفه، تو با آن شخصی که می گفت: مرا سوار کنید و با خود ببرید، چه کردی؟ 🔆و سپس حضرت افزود: سوگند به خدا، تو برای خود دانستی، و حتّی سر خود را بالا نکردی؛ و او را و با حالت بی اعتنائی از کنار او رد شدی! و سپس حضرت در ادامه فرمایش خود افزود: هرکس به یک فرد مؤ من و بی حرمتی کند، در حقیقت نسبت به ما بی اعتنائی کرده است؛ و و حقّ خدا را ضایع کرده است. 🔹منبع: کافی، ج 8، ص 88 - وسائل الشّیعة: ج 12، ص 27 دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادتون باشه اگه خواستید از حضرت❤️رهبر جمهوری اسلامی چیزی بگیرید چی بخواهید که اشکال فنی نداشته باشه😱 مگه میشه مگه داریم 😂😂ببینیدحتما دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
هدایت شده از پاسدار انقلاب
♨️سردار رادان: از شنبه ۲۶ فروردین بی‌حجاب‌ها بعد از تذکر اولیه به دادگاه معرفی می‌شوند 🔹افرادی که در مراکز عمومی کشف حجاب کنند بار اول تذکر می‌گیرند و در مرحلۀ بعد به دادگاه معرفی می‌شوند. 🔹خودروهایی که در آن‌ها کشف حجاب شده، بار اول تذکر می‌گیرند و بار دوم خودرو توقیف می‌شود. 🔹تمام صنف‌هایی که کارمندان آن‌ها کشف حجاب کنند، یک‌بار اخطار می‌گیرند و بعد پلمب می‌شوند. 🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب 🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
هدایت شده از استیکر ایتا
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امام علي عليه السلام: نشستـن در مسجد برای مـن٬ از نشستن در بهشت محبوب‌تر است زیرا بودن در بهشت مرا خوشنود می‌ســازد و بودن در مسجد خدایم را 📗 بحارالأنوار ج80 ص362 دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️مهدی طحانیان اسیر ۱۳ ساله ی ایرانی که بدلیل بی حجابی خبرنگار هندی از گفتگو با او سر باز میزند. سرانجام آن خبرنگار مجبور به سر کردن روسری ش میشود. هم اکنون او ۵۵ سال سن دارد. او را بردیم در میان مردم. عکس العمل مردم در مواجهه با این قهرمان را ببینید. دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 📝نجاشی مداح امیرالمومنین بود مدح امیرالمومنین می کرد تعریف حضرت را می کرد ماه رمضان داشت می آمد مسجد یک رفیق بدی جذبش کرد برد او را در خانه و امان از این رفیق بد در ماه رمضان او را کشاند کنار سفره ی غذا و روزه اش را شکست بعد هم شراب به او داد و مست شد گناه از کم شروع می شود ولی به کم ختم نمی شود با یک نگاه با یک لقمه با یک دم آدم سیگاری می شود با یک نگاه آدم اهل شهوت رانی می شود با یک سی دی آدم در خط خلاف می افتد گناه این طور است این هایی که غالباً سقوط کردند خود شیطان هم این طور است شیطان از یک کلمه شروع کرد،گفت:خدایا من سجده نمی کنم سجده نمی کنم همانا و کم کم گفت:خدایا من العیاذ بالله بهتر از تو می فهمم کم کم هم منکر فضیلت انسان شد و بعد هم به این جا سقوط کرد این هست که گناه از کم شروع می شود ولی به کم ختم نمی شود. نجاشی شراب خورد و روزه اش را به هر حال شکست در ماه رمضان حضرت صد ضربه برایش شلّاق نوشت هشتاد ضربه چون شراب خورده بود و بیست تا چون ماه رمضان حکم تشدید می شود گفتند:آقا این اگر شلّاق بخورد می رود دیگر پیش شما نمی ماند این مداح شما بود تعریف از شما می کرد یک عمری پشت سر شما بود حالا یک اشتباهی کرد فرمود:من حدّ خدا را تعطیل نمی کنم عدالت حضرت این است حدّ را زد نجاشی هم فردایش رفت پیوست به معاویه خودش با رفیق رفتند و پیوستند به معاویه معاویه گفت:از کجا می آیید؟گفتند:از عدل علی فرار کردیم به ظلم تو پناه آوردیم طاقت عدالت حضرت را نداشتند خیلی ها از عدل حضرت امیر گریختند. استاد رفیعی دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله: آن كه غذا كم خورَد معده‌اش سالم مى‌‏ماند و صفاى دل مى‌يابد. و هر كه پرخور باشد معده‌اش بيمار و قلبش سخت مى‌‏شود. 📚 تنبيه الخواطر: ج۱، ص۴۶ دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
هدایت شده از استیکر ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای شنیدنی تحول دختری که هیچ اعتقادی به حجاب نداشت اما پس از کُما ... ماجرا رو خودتون ببینید. از ارسال برای دختران و مادران عزیزمون دریغ نکنید. 📆 ۱۴۰۲ دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
Majid Banifateme - Heydar Heydar (128).mp3
5.79M
حیدر حیدر؛ حیدر حیدر… میری مسجد امشب، بابا حیدر بیقراره زینب بابا حیدر… امشب خیلی چشمات غربت داره آسمونم داره خون میباره! حیدر حیدر؛ حیدر حیدر… آروم آروم میری بابا حیدر، از دنیا دلگیری بابا حیدر میری تا راحت شی از این مردم! از زمونه سیری بابا حیدر… حیدر حیدر؛ حیدر حیدر… دل زینب به شور افتاده بابا چرا خوندی تو زیر لب یا زهرا…؟ هوای خونمون سرد و دلگیره؛ بدون تو بدون زینب میمیره حیدر حیدر؛ حیدر حیدر… ایون طلاتو عشقه؛ حیدر حیدر… پایین پاتو عشقه، حیدر حیدر عشقِ تو؛ تو خونمه حیدر حیدر… داوا و درمونمه حیدر حیدر… مظلوم دنیایی حیدر حیدر؛ آقایی و مولایی حیدر حیدر ای عشق پیغمبر؛ حیدر حیدر تو جان زهرایی حیدر حیدر حیدر حیدر؛ حیدر حیدر… مجید بنی فاطمه آروم آروم میری بابا حیدر دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🌱❤️ برای سلامتی استاد قرائتی عزیز همگی حمد شفا و صلواتی مرحمت بفرمایید🌹 حدالامکان پیام رو منتشر کنین تا ان شاءالله با دعای خیر مردم، زودتر شفا حاصل بشه🌹🤲🏻🤲🏻🤲🏻 دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) اعتراض داشت یکی از طلبه‌های حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشواری غیر قابل تحملّی بود. روزی از روی شکایت و فشار روحی کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(ع) عرضه می‌دارد: شما این لوسترهای قیمتی و قندیل‌های بی‌بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده‌اید، در حالی که من برای اداره امور معیشتم در تنگنای شدیدی هستم؟! شب امیرالمؤمنین(ع) را در خواب می‌بیند که آن حضرت به او می‌فرماید: اگر می‌خواهی در نجف مجاور من باشی اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگی است، و اگر زندگی مادّی قابل توجّهی می‌خواهی باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنی، چون حلقه به در زدی و صاحب‌خانه در را باز کرد به او بگو: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف می‌شود و عرضه می‌دارد: زندگی من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله می‌دهید!! بار دیگر حضرت را خواب می‌بیند که می‌فرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع می‌توانی استقامت‌ورزی اقامت کن، اگر نمی‌توانی باید به هندوستان به همان شهر بروی و خانه فلان راجه را سراغ بگیری و به او بگویی: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب‌ها و لوازم مختصری که داشته به فروش می‌رساند و اهل خیر هم با او مساعدت می‌کنند تا خود را به هندوستان می‌رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را می‌گیرد، مردم از این که طلبه‌ای فقیر با چنان مردی ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب می‌کنند. وقتی به در خانه آن راجه می‌رسد در می‌زند، چون در را باز می‌کنند می‌بیند شخصی از پله‌های عمارت به زیر آمد، طلبه وقتی با او روبرو می‌شود می‌گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت‌هایش را صدا می‌زند و می‌گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایی کنید و پس از پذیرایی از او تا رفع خستگی‌اش وی را به حمام ببرید و او را با لباس‌های فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتی نیکو انجام می‌گیرد و طلبه در آن عمارت عالی تا فردا عصر پذیرایی می‌شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جای مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصی که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتی به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش برای آنان آماده است. هنگامی که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جای برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جای ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ می‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم، و همه می‌دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکی از آنها را هم که از دیگری زیباتر است برای او عقد می‌بندم، و شما ای عالمان دین، هم‌اکنون صیغه عقد را جاری کنید. چون صیغه جاری شد طلبه که در دریایی از شگفتی و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین(ع) شعری بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم؛ به شعرای فارسی زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعرای ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگی به دل نمی‌زد، پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین(ع) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسی پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتی مطلوب بگوید، نصف دارایی‌ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او درآورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین(ع) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *** به آسمان رود و کار آفتاب کند وقتی نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندی را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق، در حقّ عبد، چه خواهد کرد؟ دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 « قضاوت حکیمانه »  ــ سه برادر بر سر تقسیم شترهایشان به اختلاف افتادند و چون نمی توانستند در این مورد توافق نمایند و کارشان به نزاع کشیده شد، بالاخره تصمیم گرفتند که نزد حضرت علی (ع) آمده تا برای آنها قضاوت نماید. سه برادر نزد حضرت آمده و عرض کردند: ما سه برادر هستیم و هفده شتر داشته ایم، قرار بوده که برادر بزرگ نصف شترها، برادر دیگر یک سوم شترها و برادر کوچک تر یک نهم شترها را صاحب شود. اما چون شترها را نمی توان تکه تکه کرد در تقسیم آنها درمانده شده ایم. امام (ع) فرمودند: اگر اجازه دهید، من یک شتر از شترهای خودم را به شترهای شما اضافه می کنم و سپس آنها را تقسیم می نمایم. وقتی شتر امام را به هفده شتر اضافه کردند، برادرها صاحب هجده شتر شدند. آنگاه امام (ع) فرمودند: برادر بزرگ تر نصف شترها مال اوست،نصف هجده شتر می شود 9 شتر، برادر دیگر که یک سوم سهم او می شود، یک سوم هجده شتر می شود 6 شتر و برادر کوچک که یک نهم سهم دارد، یک نهم هجده شتر می شود 2 شتر. 9 شتر و 6 شتر و 2 شتر جمعا می شود هفده شتر و حالا شتر من را به خودم برگردانید. منبع : « بیست داستان و چهل حدیث گهربار از حضرت علی (ع) » دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 🔴 داستانی فوق العاده زیبـا زنی زیبا که صاحب فرزند نمیشد پیش پیامبر میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه. پیامبر وقتی دعا میکند ، وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود. سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود. سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش می بیند. با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد او که بدون فرزند خلق شده بود. ! وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر می کند... از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود... ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد. پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن. هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست ! زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد. اي کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا... رحمت خدا ممکن است کمی تأخیر داشته باشد امّا حتمی است دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺   👈 انوشیروان و پیرمرد معروف است که انوشیروان ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﮑﯿﻤﺎنه ﺍﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﺪﻫﻨﺪ. روزی ﺩﺭ ﺣﺎلی که اﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺍﺳﺖ. شاه ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ، ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ میکشد ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺛﻤﺮ ﺩﻫﺪ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯼ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﺎﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﻣﺎﻣﯽ ﮐﺎﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ… سلطان ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺧﻮﺷﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﻮﺍﺑﺖ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﺧﻨﺪﯾﺪ…شاه ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺛﻤﺮﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ! باز ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ، اﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍین باﺭ ﭼﺮﺍ ﺧﻨﺪﯾﺪﯼ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ! مجددا ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ. پرسیدند چرا با عجله میروید؟ گفت: نود سال زندگیِ پربار و هدفمند، از او مردی ساخته که تمام سخنانش سنجیده و حکیمانه است، پس لایق پاداش است. اگر می ماندم خزانه ام را خالی میکرد…! دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نحوه ارسال پیامک درصورت کشف حجاب در خودرو 🔹دقت شود پیامک فقط از طریق سرشماره‌ای باعنوان police به شماره همراه صاحب خودرو ارسال می‌شود. دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش دخترهای مسیحی به حجاب گرفتن رفیقشون، واقعأ دیدنیه❤️ دوستانتون رو به کانالهای ما دعوت کنید 💠 کانال استیکر👇🙏 @sticker1000 💠مجموعه حکایات وسخن بزرگان👇🙏 📚 @h_bohlol 📚 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂