eitaa logo
رادیو دل گویه ها.گوینده و مجری پادکست
289 دنبال‌کننده
23 عکس
53 ویدیو
10 فایل
هادی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که عطر حرمت. .mp3
4.38M
ای که عطرحرمت،چون گلاب وانگبین پای عاشقان تو ، پرتوان به راه دین دسته دسته هیئتی، پرزنان سوی حرم دل دراوج آسمان ،با ائمه همنشین ضربان قلب عاشق میزندسنج دوضرب می زندبرطبل سینه،بادودست آتشین می نوازدچون دمادم وبخواندنوحه خوان پایکوبان میرودسوی حرم بانوایی دلنشین دیده اشک شوق بارد،لب بخواندذکررا درسری عشق شهادت،پای درروی زمین عاشقان پای پیاده تارسیدن به حرم درهوای کوی یار، در مسیر اربعین بچه شیعه منتظر تا ببویدبوی یار تابجنگددررکابش چون امیرالمومنین خوانش شاعر 💚 رادیو اربعین با شما ،همراه با دلدادگان عاشق اربعینی👇 @arbaeen_ba_shoma
recording_۲۰۲۴۰۸۱۵-۱۱۲۹۲۶_1.mp3
3.04M
✋🌼 🌸🍃 🌹"مهدی جان"🌹 ❤ به همین سلام ها دل خوش کرده ام همین مستحبى که جوابش واجب است مرا آرام مى کند آن‌قدر آرام که از همه چیز فارغ مى شوم و تنها به تو فکر مى کنم به واقع که فکر کردن به تو، لذت بخش است! آن قدر لذت بخش که شیرینى‌اش را با هیچ آمال و آرزویى عوض نمى کنم اصلاً مگر آرزویى زیباتر از این هم وجود دارد؟! 🍃🌸 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌸🍃 🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃 💚 رادیو اربعین با شما ،همراه با دلدادگان عاشق اربعینی👇 @arbaeen_ba_shoma
خادم امام حسین. خضرایی اجتماعی. هادی‌ها .aac
10.03M
خدا هست❤️ مونا سادات خضرائی فیش فیش لباس امام زمانی یاد تو با یادت هستیم چی کار می کنی نرگس؟ دیر شد . اومدم بزار این عطر را توی ساک بچپونم. نرگس با خودش گفت :"کاش می شد عزیز هم با ما می آمد . " بابا با لبخند گفت :"بچه ها  به طریق که رسیدیم به نیت همه‌ی شهدا و امام زمان و فامیل و.. .قدم بردارید." علی با خنده گفت :"خدیجه کوچولو که تو کالاسکه است چه طوره قدم بر داره؟" نرگس شکلکی برای علی در آورد و گفت :"من که فقط برای عزیز قدم بر می دارم و امام زمان. و شهدا." مامان سر نرگس را بوس کرد و گفت:"نرگس جونم ،خوش زبونم ،مامان جون پا درد داشت  نمی تونست امسال با ما بیاد . تو دعا سال دیگه بهتر بشن با خودمونون می یاریمشون کربلا." دو شب بعد نرگس و خدیجه کوچولو  و علی به نجف رسیدند. نور مهتاب زائر های کربلا را درخشان کرده بود. نرگس نگاهی به جمعیت کرد و گفت :"وای چه قدر آدم این همه آدم کجا می خوابن؟چی می خورن؟" همون موقع یک آقا جلو آمد ویک ساندیچ فلافل به نرگس تعارف کرد. بفرما زائر  بفرما زائر نرگس به علی چشمک زد و گفت :"اینجا انگار امام حسین خیلی زود جواب آدم را می دهد ها." نرگس و علی به موکب های پذیرایی هاج و واج نگاه می کردند. نرگس گفت:"تشنه ام ." علی پرید یک آب مربعی با در آبی برای نرگس آورد و گفت :"بفرما زائر . نویسنده سادات خضرایی گویندگان ادیت و تدوین 💚 رادیو اربعین با شما ،همراه با دلدادگان عاشق اربعینی👇 @arbaeen_ba_shoma
recording_۲۰۲۴۰۸۱۶-۱۹۲۳۱۲_1.mp3
5M
.درانتظارقدومت دل رابی توکجاروانه کنم؟ بازرسیده است عصرجمعه وزمان دلتنگی ای صاحب تمام روزهای دلم ای ولی عصروزمانه عمرم بازعصرجمعه شد،ندیده ام رویت! ورق خورده کتاب دلم بی تو ۳۶۵بار،بدون پیرنگی ورق میخورد، می شود تکرار ورق هفتم است:عصرودلتنگی قلم زندگی روان است وچنین بدون جوهره ی عشقت گم شده است مضمون ونیست مفهوم هیچ تعلیقی وهیچ نماهنگی بازگرفته آسمان دلم را غبارسیاهی بدون هماهنگی فی البداهه سروده ام برای دلم شعرعشقت زِ روی دلتنگی من ایستاده ام به احترام شما درانتظار قدومت که میدانم چوبیایی همان لحظه تمام شود،تمامِ دلتنگی من همه عمر رابه یادِتوام آقا! وثابت شده است به قلبم که: زندگیِ بدون شما، نه جلوه ای داردونه هیچ رنگی! اللهم عجل لولیک الفرج المولا الهی آمین🤲🩶 شاعر خوانش 💚 رادیو اربعین با شما ،همراه با دلدادگان عاشق اربعینی👇 @arbaeen_ba_shoma
من و اربعین حسینی .mp3
11.28M
من و اربعین حسین.! چشماتو ببند خیال کن که با زائرایی چشماتو ببند...... چشمهایم را می‌بندم و ویزای عشق می‌گیرم! از ميان سیل انسان‌هایی می‌گذرم که مرزها برایشان مفهومی ندارد. بعد از مرز گویا وارد مدینه فاضله ای می،شوم که آرزوی دیرینه‌ی بشریت است! اینجا در مسیر کربلا، واژه‌ها گُر گرفته‌اند. کلمات معنایی دیگر یافته‌اند. معنایی که مرزهای ادبیات را شکافته و قالب و معنا درهم آمیخته شده است. اینجا محبت دادنی نیست، گرفتنی نیست، بخشیدنی است. اینجا خستگی معنا ندارد. بوی عشق تمامی هوا و فضا را پر کرده است. اینجا مردمانی دارد، از جنس بلور که تپش قلبهاشان دیدنی است! تو را مهمان سفره هایی می‌کنند که همه دار و ندارشان را در آن ریخته اند. آنها ثمره‌ی یک سال تلاش خود را طی چند روز بخشیده‌اند و لبخند می‌زنند! اینجا دیگ‌هایی زده‌اند، همه با شعله‌ی عشق گرم است. اینجا قلب‌ها حاضرند و غیبت ندارند. هر کس، هر چه دارد، در طبقی از اخلاص چیده و به التماس می بخشد. منتی ندارند که بماند، منت هم می‌کشند تا جرعه آبی، شربتی، لقمه نان و خرمایی تورا مهمان کنند. دخترکی خرد رقیه نام، با لبخندی بهشتی، دامن تورا می‌کشد و آویزان چادرت می‌شود تا تو از سر ترحم هم شده، شبی مهمان‌شان باشی.... #زهرا _کرمانی نژاد #فاطمه_هادیها 💚 رادیو اربعین با شما ،همراه با دلدادگان عاشق اربعینی👇 @arbaeen_ba_shoma
در دل شب های تاریک .mp3
12.12M
بسم رب الحسين علیه السلام در دل شب‌های تاریک، وقتی که ستاره‌ها در آسمان می‌درخشند و زمین در سکوتی عمیق غرق شده، یاد اربعین و سفر عاشقان به کربلا، دل را غرق دلتنگی می کند. این روزها، قلب‌ها به یاد آن روزهای پر از عشق و ایثار می‌تپند و روح‌ها در جستجوی نور حقیقت به پرواز درمی‌آیند. اربعین، نه تنها یک تاریخ، بلکه یک احساس عمیق است؛ احساسی که در هر قدم عاشقانی که به سمت کربلا می‌روند، زنده می‌شود. در این سفر، هر گام، قصه‌ای از عشق و فداکاری را روایت می‌کند. گویی زمین و آسمان در این روزها به هم پیوند می‌خورند و در این پیوند، صدای قدم‌های عاشقان، نوای عارفانه ای را می‌سرایند. آن‌ها با خود عزم و اراده‌ای دارند که از دل تاریخ برمی‌خیزد و در دل هر یک از آن‌ها، شعله‌ای از عشق به امام حسین(ع) می‌سوزد. چشمانشان پر از اشک و دل‌هایشان سرشار از شور عشق... هر کدام از آن‌ها داستانی دارند؛ داستانی از جنس دلتنگی، از فراق، از آرزوهای برآورده نشده. در این سفر، آن‌ها نه تنها به یاد امام حسین(ع) قدم میزنند، بلکه به یاد تمام کسانی که در راه حقیقت و عدالت جان خود را فدای عشق کردند هم هستند. کربلا، برای آن‌ها تنها یک مکان نیست؛ بلکه نماد آزادگی و ایستادگی در برابر ظلم و ستم است. در این سفر، هر قدمی که برمی‌دارند، گویی با خود وعده‌ای به امام حسین(ع) می‌دهند که هرگز از راه حق منحرف نخواهند شد و همواره در پی عدالت و حقیقت خواهند بود. چشم‌انداز کربلا در دوردست، مانند .. تالیف متن: گوینده: @arbaeen_ba_shoma
37.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوشت....! فاخلع نعلیک! این‌جا غزه است، آرام گام بردار! این خاک غرقه در خون است، آرام گام بردار!خوب نگاه کن، شاید زیر هر قدمت، جانی با جهانی هم آغوش شده باشد. می شنوی؟...گویا صدای گریه کودکان و مادران درهم پیچیده است. کودکان این سرزمین، در آغوش مادران هم جان می گیرند و هم جان می‌دهند. این‌جا تنها مکان دنیاست که برای شهادت سن و جنس ملاک نیست، سلاح جنگی نمی‌خواهد.آخر این‌جا همه‌‌ی جان‌ها، بر کف است.ببین، در این شهر مردانگی و مادری سن خاصی ندارد، گاه پسری در چهار سالگی پدر و همه کس خواهر دو ساله است و گاه دختری در شش سالگی مادرِ خواهر و برادران کوچک خود. خوب می‌دانی که حنجره‌ی مردم این خاک، همه خون است و فریاد. این‌جا، کربلای قرن بیستم است. حسین‌ها و علی‌اصغرها در گودال غزه، به قتلگاه شمرِ زمانه کشانده می‌شوند! این‌جا هم آب را بر اهلش بسته‌اند و چشمها، به راه علمدار خویش، منتظر مانده است.این‌جا تمامی علی‌اصغرها آماج تیر سه شعبه‌ اند!کمی تامل کن، برایت روضه‌ی مُسَلَّم خوانده‌ام! شب و روز غزه در هم ممزوج شده است. آسمان پر است از ستاره‌ی راکت و ترکش. غزه مردمانی دارد، از جنس فولاد که در آتش زمانه چنان آبدیده شده‌اند که هیچ سلاحی ذره‌ای از ایمان و اعتقادشان نمی‌کاهد.آنها هر روز، ......... این‌جا غزه است آرام گام بردار! فاخلع نعلیک..! _کرمانی نژاد