💠پدر شهید علیوردی تعریف میکردند:
آرمان بشدت اهل رعایت حق الناس بود.
یه سال انتخابات بود و من و آرمان رفته بودیم برای شمارش آراء. نیمه شب گذشته بود و آرمان خیلی خسته شده بود؛ بهش گفتم پسرم شما برو قدری استراحت کن من خودم کار رو انجام میدم؛ فعلا هم به شما احتیاجی نیست.
آرمان رفت و حدود ۳ ساعت خوابید، فردای اون روز بمن گفت: بابا من چون رفتم خوابیدم واسه شمارش آراء پولی رو قبول نمیکنم.
گفتم: پسرم یه مقدار استراحت برای اعضاء طبیعیه و مشکلی نداره. اما آرمان راضی نشد
گفت: من وظیفهم بوده اونجا سرشماری آراء رو انجام بدم اما رفتم خوابیدم، پس این پول حق من نیست...
آخرم پول رو نگرفت...
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
#چله_آرمان
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
🔸 یمن را دریاب ... ! 🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
پدر داشت روزهای پایانی را میگذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار میبردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و بهتدریج به بدن تزریق میشد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند.
این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو میبرد؛ حالتی اغماء گونه ...
از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بیهوش و هوشیار در نیمههای شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه میکنم. «با موشک کجا را زده؟». گویی نظارهگر واقعهای بوده که من از آن بی خبرم. میگویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمیگرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز میشود. از شلیک اولین موشکها !» بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره میگوید «علی بیا!».
اشاره میکند که «سرت را جلو بیار». سرم را میچسبانم به دهانش. باصدای بیجوهرهای میگوید: «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» مو به تنم سیخ میشود. میگویم «ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او میکنم و عبور میکنم ... تا اینروزها که اولین موشکها با جسارتی وصفناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگهای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک میکشد برای همه کشتیهای اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صفآرایی و آبروداری میکند.
باز صدای پدر را میشنوم: «یمن را دریاب ...!»
(منبع)
@haerishirazi
هدایت شده از یادداشت های فرا-مرزی
به بهانه کلیپ های که این روزا تبلیغ #پذیرش در حوزه های علمیه می کنند
خواستم چند تحلیل بنویسم اما یاد #خاطره ای افتادم که اگر در خانه کس است یک حرف بس است.
مدیر یکی از بزرگترین حوزه های علمیه کشور، از حوزه #واتیکان بازدید داشت. در جلسه پرسیده شد: شما #چند_طلبه دارید؟
مسئول حوزه علمیه سریر قدیس در واتیکان گفت: ۳۴ نفر😳
پرسیده شد: فقط از واتیکان یا ایتالیا؟
گفت: نه! بلکه از کل دنیا!!!
بعد مدیر ایرانی این حوزه عظیمه گفت: ما اما چند ده هزار طلبه داریم. (عمدا عدد را نمی گویم تا مرجع ضمیر را حدس نزنید)
طرف واتیکانی، شک زده شد اصلا باور نمی کرد!
بقیه داستان را نمیگویم!
کجای عالم گفتند و کدام سبقه تاریخی ما ضرورت میکند #کیفیت طلبگی را قربانی #کمیت بکنیم!
قبل از #انقلاب طبق آمار فقط ۴۰۰ طلبه در حوزه بود؛ و امام #خمینی با ۴۰۰ طلبه (تازه اگر همه همسو با انقلاب بودند) بزرگترین انقلاب عصر معاصر را رقم زد.
اینک با عدد صدها هزار طلبه....هنوز
به نظرم در اصل #پذیرش_حداکثری حوزه باید، درنگی کرد.
طلبگی، والله #شغل نیست! #رسالت است! دهه شصت، قبول های شریف و علم و صنعت و.. رها کردند و به حوزه آمدند.. بیایید حوزه را چنان #قیف_تنگ کنیم فقط مخلصین توانایی ورود داشته باشند
بگذارید فقط و فقط آنهایی که عشق این رسالت را داند بیانند نه آنان که هوس پست و شغل..
یحیی جهانگیری سهروردی
@yahyajahangiri