🌷 آیتالله #بهجت(ره):
بالاخره، حالا که کار را به اینجا رساندیم، خودمان میدانیم دوایش #استغفار است. آیا استغفار میکنیم؟
چارهای نیست از اینکه باید بهسوی خدا برویم، اگر بهسوی #خدا نرفتیم موانع هم اگر رفع بشود ، موقتاً رفع میشود ، دائماً رفع نمیشود.
📚 به سوی محبوب، ص۱۰۴
📚 🔹@h_khoban_ir
در لحظه مرگ باورهای
درونی انسان بیرون میریزد!
🍀در لحظهی #مرگ فکر و #محاسبات_فکری خیلی کار نمیکند
بلکه #باورهای_درونی انسان بیرون میریزد.
اگر کسی درون دل او #هرز و #کفر باشد بیرون میریزد.
اگر درون دل او #خدا و #اعتقادات باشد او هم بیرون میریزد.
مختصری از زندگی نامه مرحوم #علامه_طباطبایی
🍀در هنگام مرگ دچار فراموشی شدیدی شده بودند. طوری که بسیاری از اصطلاحات علمی و فلسفهها و قیلوقالهای کلامی را فراموش کرده بودند. حتی رئیس بیمارستانی که ایشان در آنجا بستری بودند میگفتند اگر یک لیوان آب به دست ایشان میدادیم همینطور در دست خود نگاه میداشتند مگر اینکه به ایشان میگفتیم آن را بخورید. اما با این وجود برخی از بستگان ایشان میگفتند ما دیدیم در لحظات آخر لب ایشان تکان میخورد و گویی حرف میزنند. از ایشان سؤال کردیم که چکار میکنید؟ فرمودند تکلم. گفتیم تکلم با چه کسی؟ گفت با حضرت حق. این را فراموش نکرده چون در جان او رسوخ کرده است.
#سخنرانی_استاد_مسعود_عالی
📚 🔹@h_khoban_ir
🌷 آیتالله #بهجت :
کسی که بداند در مرأی و مسمع (مقابل دیدگان) خدا است، نمیتواند گناه کند. تمام انحرافات ما از این است که #خدا را ناظر و #شاهد نمیبینیم.
📚 نکتههای ناب، ص٧۵
📚 🔹@h_khoban_ir
🌷 آیتالله #بهجت :
#خدا میخواهد ما همیشه با او بوده و به سرچشمه متصل باشیم و این به نفع ماست.
📚 جرعه وصال، ص۴۹
#مراقبه
📚 🔹@h_khoban_ir
♨️تو برای #خدا باش، خدا و همه ملائکهاش برای تو خواهند بود...
✍آیتالله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:
ما با کاروان و کجاوه به گناباد میرفتیم. وقت نماز شد. مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگهدار، میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: بیبی! دو ساعت دیگر به فلان روستا میرسیم. آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت: نه، میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: نه مادر، الان نگه نمیدارم. مادرم گفت: نگهدار. کارواندار گفت: اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم. مادرم گفت: بگذار و برو.
من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم و مادرم، دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا میرسد و ممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.
لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک درشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید. کنار جاده ایستاد و گفت: بیبی کجا میروی؟ مادرم گفت: گناباد. او گفت: ما هم به گناباد میرویم. بیا سوار شو.
یک نفس راحتی کشیدم و گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم. سورچی گفت: خانم، فرماندار گناباد است. بیا بالا، ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم! در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است. ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت.
آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست و گفت: مادر بیا بالا، اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. اگر انسان بندهٔ خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت، بيمه مىشود و خداوند تمام امور او را كفايت و كفالت مىكند.
«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟» (سورۀ زمر: آیۀ 36)
📚 🔹@h_khoban_ir
💠آیت الله سیدعلی قاضی (ره)💠
💎در چشم او همهی حوادث، تلخ و شیرین، معامله ایست با حضرت دوست! و عارف همین که درک میکند این لیاقت را پیدا کرده که خداوند با او وارد معامله شده است، چیز دیگری نمیخواهد و زمزمهاش چنین میشود:
در بلا هم میچشم لذات او
مات اویم مات اویم مات او
همین باعث میشود که آقای قاضی هنگامی که میبیند صاحبخانه اسباب و اثاثیهشان را در کوچه ریخته بگوید: "#خدا گمان کرده ما هم آدمیم که با ما چنین معامله میکند."
📚منبع: کتاب عطش صفحهی 190
انتشارات شمس الشموس
📚 🔹@h_khoban_ir
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱درد_معنایی_ندارد ...
_می پرسم درد داری ؟
_می گه نه زیاد
_می خوای مسکن بهت بدم ؟
_نه
_می گم : هر جور راحتی
لجم گرفته...
با خودم می گم:
این دیگه کیه
دستش قطع شده صداش در نمیاد ...
#روح را چه نیاز است به جسم ، وقتی کار برای #خدا ست .
درد زمانی درد است که برای غیرِ خدا کار کنی....
✨چقدر کارهامون برای خداست؟!
📚 🔹@h_khoban_ir
💌 #کــلامشهـــید
🌱فقط یکبار کافی است از ته دل #خدا رو صدا کنید دیگر مال خودتان نیستید، مال او میشوید.
شهید امیر حاجامینی❣🍃
📚 🔹@h_khoban_ir
🌷 آیتالله #بهجت :
🔹از مقامات و رسیدن به اعلی علیین گذشتیم، از اسفل سافلین نباشیم!
❌ خیلی قبیح است برای انسان که مَلَک و امثال آن او را در آن حال زشت [گناه] مشاهده کنند.
🔸باید از #خدا بخواهیم که خود، ما را حفظ نماید. خدا کند که به اینگونه مواقع مورد ابتلا و #امتحان واقع نشویم!
📚در محضر بهجت، ج٣، ص٢٠٧
📚 🔹@h_khoban_ir
👿شیطان به شاد بودن مؤمن حسادت میکند
👹قرآن میفرماید:«إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا
چنان نجوایى صرفا از [القائات] شیطان است تا كسانى را كه ایمان آورده اند، دلتنگ گرداند».
😈 شیطان به شاد بودن مؤمن حسادت میکند و غصه میخورد و با حملات خودش میخواهد مؤمن را در چنبره غم و غصه و اضطراب بیاندازد.
استادی داشتیم خیلی مرد نورانی و باصفایی بود. وقتی در کلاس کسی میگفت: استاد، مثلاً شاید چند روز دیگر اینطوری بشود یا مثلاً دو روز دیگر فلان اتفاق بیفتد، استاد میگفت: عزیزم شما کارت را بکن. شاید اتفاق دیگری افتاد . اگر کسی اینطوری باشد، دیگر غصه نمیخورد.
🍃 کسی که ماهیت جنینی خودش را در رحم دنیا باور کند، متوجه می شود که وقت ندارد، پس غصه نمیخورد.
☠ جنین نمیتواند لحظهای در رحم مادر بیکار باشد، معنای بیکاری یک جنین در رحم، یعنی نقص عضو، یعنی بیماریهای خطرناک و عذاب و جهنم و بدبختی. 🔥
💌اصلاً ما وقت نداریم متوقف شویم. باید بدویم و آماده شویم. بخواهی بایستی و به عقب برگردی، حماقت است. چون کسی که امیدوار است و میدود، به خودش امیدوار نیست، بلکه به #خدا امیدوار است. این یک نگاه درست #توحیدی است.
#استادشجاعی
📚 🔹@h_khoban_ir
استاد وزیری فرد: #خدا مثل هوا برای ما و آب برای ماهی است. این قدر ظهور دارد که از زیادی ظهورش پنهان میشود.
اما اگر کسی کمی دقت کند و اهل #توجه باشد میبیند که این ظهور آن قدر زیاد است که اصلا چیز دیگری در عالم غیر #او نیست.
📚 🔹@h_khoban_ir
✳️ خانۀ اجارهای!
اگر شما خانهای را به کسی اجاره بدهید، اجاره را از او میگیرید؛ خواه در خانه باشد، خواه نباشد. آدمی هم اگر #دل خود را به #خدا سپرد، چه خدا از انسان کار بکشد چه نکشد، اجرش را خواهد داد.
آیت_الله_حائری_شیرازی
📚 از کتاب #تمثیلات اخلاقی-تربیتی ج1ص ۱۹
📚 🔹@h_khoban_ir