حاجيان جمعند دور هم همه
پس کجا رفته حسين فاطمه
او به جاي موي سر ، سر مي دهد
قاسم و عباس و اکبر مي دهد
حجّ او داغ جوانان ديدن است
دور نعش اکبرش گرديدن است
مسلخ او خاک گرم کربلاست
موقف او زير سمّ اسبهاست
سعي حجّ او صفا با خنجر است
مروه اش قبر علي اصغر است
او رود حجي که قربانش کنند
در يم خون سنگبارانش کنند
دوست دارم که به درگاه خدا گریه کنم
دست بردارم و با حال دعا گریه کنم
در شب قدر نکردم عمل مقبولی
حال بنشینم و بر جرم و خطا گریه کنم
عرفه آمد و محزون وخجالت زده ام
دوست دارم که به مانند گدا گریه کنم
هدایت شده از خطیب بروجردی
روضه های اختصاصی دهه اول محرم.pdf
308.7K
روضه های مکتوب، اختصاصی دهه اول محرم... به قلم خطیب بروجردی حجةالاسلام دکترگودرزی
کانال خطیب بروجردی
@khatibeborujerdi
کانال نجوای بندگی
روضه های مکتوب، اختصاصی دهه اول محرم... به قلم خطیب بروجردی حجةالاسلام دکترگودرزی کانال خطیب بروجرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این لینک فایل است:
https://sg.docworkspace.com/d/sIDDK5p-kAZGFi5cG
دریافت WPS Office برای Android:
https://kso.page.link/wps
دریافت WPS Office برای PC:
https://www.wps.com/d/?from=t
کانال نجوای بندگی
این لینک فایل است: https://sg.docworkspace.com/d/sIDDK5p-kAZGFi5cG دریافت WPS Office برای Android:
با سلام و احترام گزیدهای از اشعار محرم که توسط شاعر محترم طلبه مخلص آقا یوسف رحیمی سروده شده و لطف کردند برای ناچیز ارسال کردند رفقا استفاده و ایشان را دعا کنند
غصه و غم، اشک و ماتم را به من دادى حسين
بهترينهاى دو عالم را به من دادى حسين
يازده ماه است کارم را معطل کرده اند
خوب شد ماه محرم را به من دادى حسين
هر زمان دم مي دهم يعنى ز تو دم مي زنم
نيستم عيسا ولى دم را به من دادى حسين
خانه زاد کربلايم خانه ات آباد باد
خانه ام آباد شد، غم را به من دادى حسين
پيش ختم الانبيا و پيش ختم الاوصيا
همنشينى دو خاتم را به من دادى حسين
من محرم تا محرم فطرس اين خانه ام
بال من افتاد، بالم را به من دادى حسين
من حسينيه شدم رخت سياهم پرچمم
اى به قربانت که پرچم را به من دادى حسين
کار با باران ندارم گريه هايم را نگير
بهتر از باران زمزم را به من دادى حسين
ريزه خواران محرم سفره دار عالمند
سفره هاى چند حاتم را به من دادى حسين
من کنار سفره هاى روضه ات آدم شدم
توبه مقبولِ آدم را به من دادى حسين
علي اکبرلطيفيان
***********
راه وا کنید که زهرا با قامت خم اومد
ناله کشید بنیّ ماه محرّم اومد
شال عزای ماتم رو شونه هامون افتاد
زهرا خودش دوباره دنبالمون فرستاد
مادر دوباره امسال در زده خونه مونو
به اسم می شناسه دونه به دونه مونو
با چشم دل ببینید کنار در نشسته
هِی میزنه به سینه با بازوی شکسته
بوی حرم گرفتیم از عطر سیب مادر
تا ما میگیم حسین جان میگه غریب مادر
هی زیر لب می خونه شمشیر و تیر آوردن
بچه م رو مثل من هم غریب گیر آوردن
بچه م رو مثل من هم نامرد بی هوا زد
گودال بود و بچه م لب تشنه دست و پا زد
تیری که خوردو باید از پشت در بیاره
انگشترو نشد از انگشت در بیاره
تاج سر ملائک تاراج پای شمره
مویی که شونه کردم تو پنجه های شمره
بند دلش رو مادر عطشان ببینه سخته
بچه ش رو بین مقتل عریان ببینه سخته
لعنت به شمر تیغش دریا رو خاک می کرد
با پیرهن حسینم خنجر رو پاک می کرد
چشم بر هم بزنی شمر برش گردونده
چشم بر هم بزنی تنش رو خاکا مونده
چشم بر هم بزنی پیرهنش پاره شده
چشم بر هم بزنی خواهرش آواره شده
ارباب خوبم ماه عزاتو عشقه
ارباب خوبم پرچشم سیاتو عشقه
ارباب خوبم سینه زناتو عشقه
کانال نجوای بندگی
با سلام و احترام جزوه دوبیتی های عاشورایی که توسط دوست گرامی و شاعر بزرگوار آقای یوسف رحیمی سروده و چاپ شده است