بداهه ای برای عرض تسلیت به خانواده های داغدار
"جان پدر کجاستی ؟" اما جواب کو؟
آن سرو خواب رفته به روی کتاب کو؟
آبادی ات کجاست؟نفس می کشی هنوز
می پرسی ازخودت هله خانه خراب!کو؟
حاصل به غیرچشم ترازاین عتاب نیست
جزشعله شعله برجگرازاین خطاب کو؟
در شیشه ی فلک به جز ازخون شراب نیست
جز خون به شیشه کردنت ازآفتاب کو؟
یک پابه پیش وپای دگر می کشدعقب
چشمی به کوه محو فرود عقاب کو
" اشک کباب،باعث طغیان آتش است"
سهمت به جز چکیدن خون برکباب کو؟
دادند نان سوخته ای ازجگر تورا
جز بر مدار خون تو یک آسیاب کو؟
ابرآمده است کو تب وتاب شکفتنی؟
ابرآمده است دردهن غنچه،آب کو؟
برصبح باغ می شنوی رقص شعله را
نیلوفرانه حاصلت ازپیچ وتاب کو؟
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
#برای_انفجار_دانشگاه_کابل