May 11
نکات درباره بیانات اقا در دیدار مردم قم:
🌹اول از تکریم حوزه برحسته قم شروع می کنند و تجلیل از مردم قم و مرکز و مادر انقلاب بودن قم و اینکه روز مردم قم روز امید و نشاط و حرکت است. متذکر می شوند که دست های خائنی وجود دارد که سعی دارد قم را از مرکزیت انقلاب بیاندازد که جوانان و علما باید مقابل این مکر بایستند.
🌹در بخش بعدی چند مثال از اشتباه محاسباتی امریکایی ها بیان می کنند و تاکید می کنند که مخاطب بیشتر جوانان هستند. در واقع نسل جوان را مجهز به تجربه های تاریخی می کند و عدم وجود محاسبه درست در دستگاه محاسباتی دشمن را اثبات می کند و در مقابل شواهدی از امام خمینی بیان می کند که نشان می دهد دستگاه محاسباتی ما درست است. ما صادق الوعده هستیم. و این چگونه بدست امده؟ ما بر اساس سنت های الهی به تاریخ نگاه می کنیم و درس هایی می گیریم از نحوه رشد و انحطاط ملت ها که اینده را برایمان قابل پیش بینی می کند مثلا امام خمینی می دانست که کومونیسم کفر مطلق است پس بزودی فرومی پاشد. اگر حق و باطل را به هم امیخته بود مثل نظامات غرب مدتی طول می کشید که فروبپاشد اما حتی این نبود بلکه کفر مطلق بود. در جهان امروز بدلیل پیشرفت فکری بشریت نسبت به قرون گذشته، کفر مطلق نمی تواند دوام زیادی داشته باشد. این نتیجه حرکت انبیاء و اولیای الهی است که می توان گفت سطح معنویت در کل جهان به نسبت قبل رشد کرده و البته تا رسیدن به معنویت اصیل راه داریم ولی نمی توان با کفر مطلق بر مردم حکومت کرد بلکه الان با در هم امیختن حق و باطل بر مردم حکومت می کنند یعنی در واقع با فریب. البته این هم به همین منوال نمی ماند ولی روند رشد بشریت همین است که ابتدا کفر مطلق حذف می شود بعد نفاق حذف می شود و بعد حق مطلق فراگیر می شود.
🌹 اقا بیان می کنند که سطح منازعات ما با نظام استکباری غرب و امریکا، عمیق است و بعضی سعی نکنند ان را برای مردم سطحی جلوه دهند و بدلیل فلان فرمایش امام یا فلان مسئول بدانند. بلکه دشمنی امریکا با ما بدلیل قدرت نوظهور معرفتی و تمدنی، پرانگیزه، پرتحرک، اینده نگر ماست که می دانیم چه می خواهیم بکنیم و کجا می خواهیم برویم.
🌹در واقع اقا اینجا صف بندی دو نظام معرفتی را یاداور می شود و شنونده کشور خود را به عنوان کشوری که عصر جدیدی را برای جهان رقم زده، می بیند و احساس هویت می کند، احساس علاقه می کند و اماده تلاش برای پیش بردن این حرکت می کند. مثل فرمانده ای که وضعیت امید بخش نیروهایش را روی نقشه جنگ نشان می دهد و نیروها جانی تازه می گیرند برای ادامه مبارزه و فتح های بیشتر. حتی نشان میدهد که دشمن دستگاه محاسباتی درستی ندارد پس اطلاعات عملیات دشمن زیر سوال است. و این دست برتر ماست. از دیگر دست برتر های ما قله موقعیت راهبردی جغرافیایی ماست، پنجمین کشور ثروتمند دنیا بودن ماست، از همه عوامل بزرگ تر و موثر تر، هم جبهه بودن خدا با ماست و وعده صادق خدا که هر کس خدا با اوست پیروز است و هم چنین وعده نصرت خدا که هر ملتی در جبهه خدا باشد خداوند نصرتش را نصیب او می کند.
🌹این فرمانده بر اساس همان سنت های الهی که شناخت کافی از انها دارد، نشانه ای هم از روشن بودن اینده به سربازان خود می دهد. می فرماید از وجود هزاران جوان در اکناف و اطراف کشور که مشغول کارهای عمیق و کارهای فکری، با عزم راسخ، مشغول ساختن و ابتکار هستند، که ایمانشان خوب و قوی است، توکلشان بالاست، بصیرتشان خوب است، می شود فهمید که خداوند اراده کرده که این ملت به شکوفایی برسد. بر اساس سنت الهی که وقتی خدای متعال اراده می کند کاری انجام بگیرد، مقدمات ان را اماده می کند و ایجاد این انقلاب، تشکیل جمهوری اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، و وجود این جوانان از مقدمات اراده الهی است در ایجاد ان تمدن اسلامی است.
🌹پس چشم انداز رو هم ترسیم می کنن که تمدن اسلامی است. نشانه های موفقیت هم که مشخص شده. پس در ادامه چند توصیه به مسئولان و مردم دارند که با عمل به اینها می توان به موفقیت رسید.
🌹اینکه اقا در دیدار با مردم مطالباتی از مسئولین را مطرح می کنند، به این دلیل است که مردم هم باید از مسئولین مطالبه کنند. در این دیدار اقا اشاره هم می کنند که من بارها در جلسات خصوصی این نکات را به مسئولین گفته ام. ولی خوب مردم صاحبان اصلی این مناصب دولتی هستند پس باید پیگیر باشند. ما با نظام غرب خیلی تفاوت داریم. مردم ما فقط وظیفه رای دادن در انتخابات و بعد نشستن و منتظر رسیدن عوایدی خود نیستند بلکه بعد از انتخاب هم همچنان وظیفه زیر نظر داشتن مسئولین و امر به معروف و نهی از منکر مسئولین را دارند و این را اقا با بیان مطالبات در منظر مردم و هم نظر شدن مردم برای پیگیری مطالبات انجام می دهند. این خود یکی از پیشرفته ترین مدل های حکومت است که هم رشد مردم را در پی دارد و هم رسیدن به اهداف را محقق می کند و دوام پیروزی را افزایش می دهد.
نکات بیانات در دیدار دست اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان قزوین
🌹در ابتدای مطلب اقا یک هویت بخشی در مورد قزوین انجام می دهند و از افتخارات انقلابی و فرهنگی قزوین با جزئیات یاد می کنند. این هویت بخشی جزو اصلی صحبت های اقا در دیدار با مناطق مختلف کشور است. مردم هر منطقه را بر اساس هویت دینی و انقلابی شان تعریف می کنند و از این طریق هویت انقلابی و دینی مردم را یاداوری می کنند و این کار به نگه داشتن همین رویه کمک می کند. خوب است هر استانی شناسنامه ای از این هویت ها که اقا اشاره می کنند داشته باشد و به فراخور موقعیت ها کار رسانه ای و هنری روی این شناسنامه های هویتی مناطق انجام بگیرد.
🌹نکته ای که در ابتدای فرمایش اقا وجود دارد این است که از صحبت های قرانی و روضه قرانی امام جمعه قزوین تعریف می کنند و تاکید بر ادامه همین رویه از ایشان دارند بعد متذکر می شوند که البته ایه ای که در مورد شهادت خواندید درباره جانبازان بوده. اولا که اقا بعد از گفتن حسن روش امام جمعه، اشکال کار را هم می گویند و نشان می دهند که در مسائل علمی رودربایستی ندارند و یکی از اثرهایی که دارد صدق گفتار را نشان می دهد و باعث ایجاد اعتماد بیشتر می شود.
🌹 اقا در مورد شهدا می فرمایند که شهدا بعد از شهید شدن نطقشان باز می شود و کار بزرگداشت داران در شهرهای مختلف کاری می کنید که این صدا را به گوش ما برسانید. این نکته در واقع نشان دادن نقش برگزار کنندگان کنگره شهدا در نظام اسلامی است. در واقع هویت بخشی خاص این افراد است که با اطمینان قلب بیشتر این راه را ادامه بدهند.
🌹 درباره شنیدن صدای شهدا و باز شدن نطق شهید بعد از شهادت می شود گفت از این به بعد مومنین سعی خواهند کرد تا گوششان شنواتر شود برای شنیدن این صدا یعنی امام بابی از فهم شهید را به روی ما باز کرده با توجه دادن به این حضور و نطق شهید. چیزی که مقداری از ان غافل بودیم.
🌹 اقا بیان می کنند که در صورت شناخت شهدا گرایش به شرق و غرب و کفر و الحاد از میان ما رخت برمی بندد. می شود گفت زمانی گرایش به چیزی از بین میره که زشتی آن چیز نمایان شود. وقتی ما ظلم فاحش غیر قابل انکار کفر رو گفتیم به مردم، انها دیدن که علی اکبرهای ما جوون بودند، چقدر پاک بودند، خوش صیرت بودند،... جبهه کفر ادم پاک کشته، شدت ظلمشون مشخص بشه، گرایش مردم بهشون از بین میره.
نکاتی درباره بیانات اقا در دیدار دست اندرکاران کنگره شهدای استان خراسان جنوبی:
🌹 اقا در ابتدا هویت دینی و انقلابی مردم این منطقه را می ستاید و از علمای بزرگ انها نام می برد و روحیه انقلابی مردم را که به نسبت شکوه بیشتری داشته یاداور می شوند. این صحبت اقا همان هویت بخشی منطقه ای است که مردم را با روحیه های انقلابی شان می ستاید و از علما انها نام می برد تا الگوهای جوانان شوند. همیشه در چینش مردم این مهم است که شما مردم را از روی خوبی هایشان منظم کنی. اتفاقی که می افتد این است که به مرور ان ویژگی مثبت بیشتر می شود ولی اگر به عکس باشد یعنی گزارش عیب و ایرادهای مردمی را بگوییم به مرور ان عیب ها توسعه پیدا می کنند. این یکی از خطاهای بزرگ بعضی از بزگان است که دائم گزارش های خطاها را به مردم می دهند.
🌹اقا در صحبت هایشان تاریخ انقلاب و حوادث قبل از ان را بیان می کنند.این خودش نوعی رشد را در جامعه باعث می شود ممکن است مردم زیاد اهل مطالعه نباشند بخصوص مطالعات تاریخی، اما امام جامعه به این علت که هدف اصلی حکومت اسلامی رشد مردم است و در این بین دانستن تاریخ از اهمیت ویژه ای برخوردار است، علاوه بر تاکید های مستقیم به مطالعه تاریخ، در هر صحبتس به فراخور شنونده و موضوع گوشه ای از تاریخ را روایت می کنند. در این بیانات از سال ۴۲ خاطره ای از حضور خود در جمع مردم این منطقه بیان می کنند. اولا اتصال خود با مردم این منطقه را نشان می دهند و دوما اشاره ای به جوشش درونی مردم می کنند در همراهی با انقلاب. می توان گفت امام حق این ویژگی را دارد که مطابق با جوشش درونی مردم است. فطرت مردم حق است و انچه از فطرت بجوشد مطابقت با امام حق دارد و این دو وقتی کنار هم قرار بگیرند حتما می توانند بر طاغوت پیروز شوند.
🌹اقا می فرمایند در زمینه مسائل معنوی هم بحمدلله رویش انقلابی در کشور بطور محسوسی مشاهده می شود، لکن این به تلاش احتیاج دارد... اگر تلاش بود این رویشها ادامه پیدا خواهد کرد و پیش خواهد رفت و ان شاء الله پیش خواهد رفت، در این تردیدی نیست. اینکه اقا تاکید بر تلاش می کنند اما در عین حال می فرمایند تردیدی نیست که پیش می رود این نشان می دهد که کسانی که در این مسیر کار می کنند به خود مغرور نشوند که کار اینهاست که اینگونه شده نه خیر این اراده خداست که این ملت به پیروزی برسد پس مقدماتش هم فراهم می کند و اگر چنانچه کسی از افراد از این راه و از این تلاش کناره گیری کرد، خداوند جانشینانی بهتر از انها را می اورد. پس این افرادی که کار انقلابی می کنند باید خود را مدیون انقلاب بدانند که توانسته اند حیات و حرکت خود را تضمین کنند. پس منتی بر انقلاب نیست بلکه انجام وظیفه است و نعمت بزرگ الهی است.
🌹 اینکه اقا می فرمایند شهدا ابتدا با جان خودشان از انقلاب دفاع کردند و امروز با هویت خودشان و با معنویت خودشان دارند از کشور دفاع می کنند، این نکته را متذکر می شود که یکی از شقوق جنگ نا متقارن ما این است که در جبهه ما همه شهدایمان حضور دارند. نباید گرفتار محاسبات مادی دشمن شد و به شماره سربازان مادی بسنده کرد بلکه شهدای ما زنده اند و در حال ادامه مجاهدت خود هستند با دستی باز تر و اثری عمیق تر.
نکاتی که درباره این بیانات در کلاس مطرح شد:
🌹 در ابتدا اقا از ارزش بودن ورزش صحبت می کنند و اینکه این ارزش را الان همه در دنیا فهمیده اند و از ان استفاده می کنند.می شود گفت کشورهای دنیا در حال حاضر از ورزش برای مقدمه و بستری برای کار های سیاسی خود استفاده می کنند کمترین اثر ورزش انسجام بخشی به مردم شان است. وند مشترک مردم هر کشوری قهرمانان ملی هستند. این خود نشان می دهد که با وجود ادعای غیر سیاسی بودن ورزش توسط غرب، اتفاقا در دنیا هم ورزش برای ورزش نداریم. حالا اقا توجه می دهند که ورزشکاری که برای خدمت به ایران و جمهوری اسلامی ورزش می کند، قطعا یک حسنه الهی و عبادت انجام داده است. این نعمت بزرگی را برای ما اشکار می کند که وقتی تحت حکومت الله باشی، ورزش کردنت هم حسنه است چون تایید و تقویت حکومت الله است و از ان طرف اگر در حکومت طاغوت باشی، حتی ورزش کردنت هم تایید و تقویت حکومت طاغوت است.
🌹 تفاوت افق اقا با بعضی علما را اینجا بیشتر حس کردیم. بعضی ها سالهای قبل ایراد می گرفتند که چرا دختران ما باید بروند در مسابقات جهانی، ولی اقا حضور زنان ما را تایید کردند و تشویق کردند و الان رسیدیم به این مرحله که زنان ما با چادر حتی دارند وارد عرصه ورزش بین المللی می شود یعنی اقا یک حرکت درست را گرفتند و تقویت کردند و بعد ایرادهایش را کم کردند با روش خودشان که دیدار می گیرند یا پیام می دهند و رفتارهای خوب را تقویت می کنند، در طول سالها اینقدر از رفتار خوب انها تمجید می کنند تا تبدیل به فرهنگ ورزشکاران شود. اینجا هم از سجده های شکر و تشکیل نماز جماعت ها و شرکت در نماز جمعه کشور مسلمان اندونزی، گفتند و باز هم خواهند گفت تا این حرکت ها تقویت شود و زیاد شود و فرهنگ شود.
🌹 اقا می فرمایند رفتارهای اسلامی که این ورزشکاران انجام دادند در واقع قدرت نمایی فرهنگی بود، اقتدار فرهنگی بود. این نشان دهنده این است که ما از اقتدار و استقلال سیاسی و نظامی که داشتیم عبور کرده اییم و به اقتدار و استقلال فرهنگی رسیده اییم. فقط مانده که به اقتدار و استقلال اقتصادی برسیم ان شاء الله به زودی.
🌹 سوالی مطرح شد در کلاس که چه زمانی ما نباید در مسابقات بین اللملی شرکت می کردیم یا ممکن است در اینده تحت شرایطی شرکت نکنیم؟ پاسخ داده شد که کلا در هر مراوده ی جهانی ما زمانی حق شرکت داریم که هویت ما در نظر گرفته شده باشد. زمانی مجاز هستیم به شرکت که دست برتر باشیم نه به معنی پیروز شدن در مسابقات، نه، به این معنی که قوانین مسابقات خلاف حدود ما نباشد. مثلا اگر لخت بودن زنان جزو قوانین بود ما حق شرکت نداشتیم. یا مثلا اجباری کردن مسابقه با رژیم صهیونیستی، در دیدار گذشته اقا با کاروان ورزشی، اقا به علیرضا کریمی گفت "علیرضای ما" مثل زمانی که به شهید مصطفی احمدی روشن گفت:" مصطفای ما" انسان از این تعابیر یاد عبارت پیامبر در وصف سلمان می افتد که فرمودند:" سلمان منا اهل اهل البیت" اتفاقی که برای علیرضا کریمی افتاده بود این بود که حاضر نشد از با حریفی از رژیم صهیونیسیتی رقابت کند و به خاطر این حرکت علیرضا، کل تیم حذف شد. این لطمه به یک نفر نبود بلکه به کل تیم بود ولی اقا با لفظی که شهید هسته ای ما را خطاب قرار دادند، این ورزشکار را خطاب می کنند، این تعابیر نشان دهنده این است که اینها در یک مسیر در حال حرکتند، این همان قاعده نفی سبیل در ورزش است.
🌹 اقا می فرمایند شما حرکت کردید، اقدام کردید، اراده کردید، تصمیم گرفتید، به اینجا رسیدید که مثلا فرض کنید می توانید ۶ مدال بگیرید.می فهمیم که در عالم در هر عرصه ای، روند موفقیت همین است: حرکت،اقدام،اراده، تصمیم.
ورزش ویژگی هایی دارد که از جمله این است که ورزشکار به خاطر زحمت و تلاشی که باید انجام بدهد در واقع با بعضی سنت های الهی مثل استقامت زندگی می کند. اینکه اقا می فرمایند این مدال اوران پارا المپیک معلم دیگرانند، شاید لازم است این عزیزان سنت های الهی که استفاده کردند در طول مسیر موفقیت را به جامعه بگویند و بنویسند و این را اموزش بدهند به جامعه.
بیا ....
بیا و بر این کالبد تهی مانده از هوی
و هوس
نماز بخوان
و بعد
در گوش راست م اذان بگو
و در گوش چپ م اقامه را اقامه کن
من کعبه ی زمینی اش را تاب آورده ام
اگر بخواهد
تو را
و عظمت امرت را
و مهابت نهی ات را هم تاب خواهم آورد
ای کعبه ی آسمانی خدا!
بیا و صدا کن مرا
تا از همه چیز و همه کس
به سوی تو باز گردم
به سوی تو
که آخرین سکه ی باقی مانده ای به کیسه ی رحمت اش
که آخرین برگ باقی مانده ای به دست مهربانی اش
همان برگ آخر
برگ برنده!
در این بازی
در این قمار عشق
که نمی دانم کی؟!
قرار است تو را رو کند
و این بازی را ختم به خیر!
بیا و آخر خوب قصه ی من باش ....
#مهدی_موعود
🖊#رضوان_زندیه
عجیب موجودی ست آدمی زاد! یکی از عجایب هزارگانه اش همین پدیده ی *سازگار شدن* است؛ کافی است حوادث واقعه کمی مشمول مرور زمان شوند تا آهسته آهسته بدان ها خو بگیرد و عادت کند، حتی اگر حادثه ی فوق الذکر مصیبت عظمای وارده ای باشد، دیر یا زود بدان عادت خواهد کرد و چه بسا با شرایط پیش آمده، هر چه قدر هم که نکبت بار، خو بگیرد و بالاخره بی هیچ جزعی و فزعی و اشکی و آهی حتی، با آن سازگار شود.
در این میان، استثناء بزرگ تاریخ آدمی زاد، *حسین* بوده است و حسین .... که لن تبرد ابدای داغش، کشتی نجات آدمی زاد شده است از گرداب عادت های سخیف و بی اشک ماندن و خشک شدن و سنگ شدن!
بدون تعارف، ما حتی به بی امام ماندن هم عادت می کنیم که اگر چنین نبود غربت مهدی فاطمه این قدر به درازا نمی کشید و فرید و طرید نظاره گر بیچاره گی های ما نمی ماند و یاحسرتا علی العباد گویان در اندوه ما نمی سوخت! به گمان م لازم بود تا دیگر بار شرنگ مهجوری را به کام آدمی زاد بریزند تا مگر به خاطر آورد که هجر را نه سازگاری و شکیبایی که مشتاقی و سوختن و گداختن و بی تابی ست که می باید و می شاید!
و خدا جز حسین که را دارد برای بی تاب کردن ما؟! باید بعد چند سال عشق و صفا در طریق الحسین، راه بر ما می بست تا به یاد آوریم مهجور ماندن از امام دقیقا چه گونه مصیبتی ست تا برای غربت مهدی فاطمه آن گونه که باید ضجه بزنیم و استغاثه کنیم!
می دانم! نهایت بی رحمیِ من است گفتن این حرف ولی رحمت این خانواده دارد کار دست مان می دهد: حسین! تا از مهدی ات غربت زدایی نکرده ایم دیگر اجازه نده هیچ اربعینی کربلایی شویم! قرار بعدی اربعین مان باشد در معیت امیر الحاج که تو کعبه ی دل هایی! دیگر بس است این حج های نا تمام که تمام الحج لقاء الامام!
#اربعین
🖊#رضوان_زندیه
مرد سیاه پوست وقتی در زیر پای پلیس امریکا دست و پا می زند و اخرین نفس هایش را می کشد در میان تمناهایش برای رحم کردن پلیس، مادرش را هم صدا می زند... مادر... من از مادری که در لحظه اخر حیات صدا زده می شود، چیزی بیشتر از مادر می فهمم...او اگر مستضعف نبود امامش را صدا می زد... امامی که بارها از مادر مهرباتر است...اگر به استضعاف کشیده شده های امریکا، می دانستند ابتدا از امام محرومشان کرده اند و در نتیجه بی پناه و بی یاور مانده اند، می فهمیدند که دقیقا از همان جا که ظلم شروع شده باید پایان پیدا کند... و چقدر من و تو مسئولیم که او را با امامش اشنا کنیم
#آمریکا
🖊#صالحه_مددی
هرکه خودش را مومن و در حال حرکت بسمت خوبی ها می داند و ملاکش تقواست بخواند :
به یک قاعده رسیدم که در زندگی هست...و روی پا بند نیستم از وقتی فهمیده امش..
اینکه : مومن همیشه پیش رویش پرشکوه تر و متعالی تر از پشتِ سرش است...و هرچیز خوبی را خدا از ما گرفته...بهترش را و متعالی ترش را جایگزین آن کرده...قاعدتا زندگی مومن، باید هم همینطور باشد، چون حرکت دارد...
از وقتی این را فهمیده ام ،
همه ی روزهای خوب گذشته ام شده، دارایی من...
همه ی تجربه های خوب و فرصت های خوب حتی اگر از دستشان داده ام و قدرشان را ندانسته ام...
و همه ی آدم های خوب و عزیزی که داشته ام و حالا نیستند یا هستند...
حتی اگر آنطور که باید ظاهر نشدم در آن فرصتها...این را به غفرانت سپرده ام...
وااای خدا...من یک عممر از تو خوبی دیده ام...و از شوقِ دیدن آنچه پیشِ رویم است، روی پا بند نیستم....
القصه...اگر کسی آمد پیش شما و گفت حیف که فلان روزهای خوب گذشت...کاش به عقب برگردیم...و .و .و ....اگر مومن نیست و رشد ندارد...که حق دارد بنده خدا...
اما اگر مومن است به او تذکر بدهید این صحبت اساسا مال مومن نیست...عادت زبانی غیر مومنین است و اشتباه روی زبان تو افتاده....
#ایمان
🖊#فاطمه_کیمیایی_فر