مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمت الله علیه
""من نمیدانم که روز قیامت آیا نوشتن کتابی مثل اربعین در صدر اعمال مرحوم امام است یا دیگر اعمال ایشان!""
خطر زندگی با شهوات نفسانی
📖 «انسان عاقل باید در فکر خودش باشد و به حال بیچارگی خودش رحم کند و با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سالهای دراز در پی شهوات عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد...»؛ ( اربعین ح۱ص۶)📖
معمولاً (شهوات در حال وقوع، انسان را قانع میکنند ولی بعد از وقوع انسان را دچار حسرت میکنند!.
ولذا بالاترین افراد رفاهطلب و دارای رفاه در زندگی، دچار بالاترین حسرات هستند؛ برای اینکه آن شخص نمیتواند جوانیاش را حفظ کند، نمیتواند پول و مال و امنیت و وسائل رفاه و عیاشی را که داشته، جمع کند و ذخیره نماید.
این گردش شب و روز، پیشآمدها، مرض ها، تصادف ها، جنگ ها و ... که در این دنیا حکومت میکند، برای هیچکس این بقا و ثبات را اجازه نمیدهد.
بنابراین هر خوشی و رفاهی تبدیل به یک حسرت و ندامتی میشود؛ چون قبل از اینکه به این خوشیها برسد، اینجا را ندیده بود که اینها را از دست میدهد و حالا باید در فراقش بسوزد!. آن افرادیکه مثلاً در بیابان و غار زندگی میکنند، چه چیزی آنها را دچار حسرت میکند؟! زندگیشان به نظر ما همهاش مصیبت است؛ اما ما که دنبال رفاه را میگیریم، سرانجام یک شکستگی و پیری دنبال ما میدود که ما را بگیرد، البته اگر مرگ زودرس نیاید!.
آنوقت آن آدمی که روز به روز رو به پیری و شکستگیِ استخوان و ضعف اعصاب میرود، اگر اهل رفاه باشد؛ مثل یک مادری که اولادش را از دستش به زور گرفتهاند؛ حسرت او را میکشد، ضجّه او را میگیرد!. و همینطور انسانهای رفاهطلبی که دستشان از رفاه کوتاه میشود، اینها دچار حسرت میشوند...
۸۰۰۹۰۴
مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمت الله علیه
#امام
#علما
#کتاب
#چهل_حدیث
@seyedololama
@habibaaneh
ماجرای ترور آیتالله خامنهای از زبان همسر ایشان؛
آن روز برای ناهار منتظرشان بودیم/مجبور شدند فرد دیگری را روی برانکارد بگذارند/
خونریزی شدید بود
همسر رهبر انقلاب در خصوص خاطرات روز ترور مقام معظم رهبری می گویند:خونریزی خیلی شدید بود. دکترها تلاش میکردند که خونریزی بند بیاید ولی ممکن نمیشد. دوبارهایشان را به اتاق عمل بردند. پس از پایان عمل، یکی از دکترها به اتاقی که من در آن بودم آمد و گفت: «آقای خامنهای بحمدالله حالشان خوب است»
🔻آن روز که شنبه بود، ایشان به مسجد ابوذر رفته بودند. ما برای ناهار منتظرشان بودیم و دیر کرده بودند. کم کم من نگران میشدم، ساعت از دو گذشته بود و چون برق منزل قطع بود، ما رادیو نداشتیم و من اخبار را نشنیده بودم و از هیچ جا خبر نداشتم. ترور ایشان در خلاصه اخبار گفته شده بود، ظاهرا همه غیر از من از حادثه خبر داشتند. در این بین از طرف یکی از دوستانمان تلفن شد که آیا جریان ترور آقای خامنهای صحت دارد؟ من بدون این که اظهار بیاطلاعی کنم گفتم شما چه خبری دارید؟ گوشی را گذاشتم و پابرهنه و سراسیمه به طرف در منزل دویدم. متوجه ناراحتی چند نفر از پاسدارها که در منزل بودند شدم. اما پاسدارها به ملاحظه من، میگفتند معلوم نیست خبر راست باشد. من بیاختیار در خانه را باز کردم، دیدم ماشین همسایه حاضر و روشن است.
🔻بعدها فهمیدماین همسایههای مهربان که قبلا از خبر مطلع شده بودند، ماشین خود را حاضر و حتی روشن کرده بودند که وقتی من مطلع شدم، معطلی نداشته باشم. خوشبختانه برادرم تهران بود، سوار شدیم و به بیمارستان راهآهن رفتیم. جمعیت زیادی در آنجا جمع شده بودند. وقتی من وارد سالن شدم، سالن تقریبا پر بود.
🔻من به پشت در سالنی رسیدم که اتاق عمل در آن جا قرار داشت. اجازه نمیدادند کسی وارد شود. به مجرد این که در سالن باز شد خود را داخل انداختم. در این بین، آقای دکتر منافی را دیدم، به من گفتند چیزی نیست الان عمل تمام میشود. من مضطرب و منتظر خبر بودم. عده زیادی از روحانیون و نمایندگان مجلس و نزدیکان بودند. از دم در بیمارستان صدای جمعیت میآمد که فریاد میزدند: «مرگ بر آمریکا و مرگ بر منافق» سر و صدای مردم مانع کار پزشکان بود.
از طرفی میخواستند آقای خامنهای را به بیمارستان قلب منتقل کنند. هلیکوپتر هم آورده بودند ولی ازدحام جمعیت به حدی بود که هیچگونه نقل و انتقالی امکان نداشت. بلاخره بهاین نتیجه رسیدند که با تظاهر بهاین که اقای خامنهای را منتقل کردهاند، مردم را متفرق کنند.لذا برانکاردی آوردند و شخصی روی آن خوابید. رویش را ملافه کشیدند و او را داخل هلیکوپتر گذاشتند و هلیکوپتر حرکت کرد. مردم شعار «مرگ بر آمریکا، مرگ بر بنیصدر» میدادند.
🔻بعد از پرواز هلیکوپتر، مردم هم تدریجا متفرق شدند. پزشکان جراح تلاش زیادی میکردند تا بلاخره عمل تمام شد. نمیدانم چه ساعتی بود ولی گویا نزدیک غروب بود ایشان را به اتاق دیگری بردند. آن وقت به ما اجازه دادند که از پشت شیشهایشان را ببینیم. حالشان خوب نبود. قدری بعد هلیکوپتری در بیمارستان به زمین نشست. ایشان را به داخل هلیکوپتر بردند.
🔻خونریزی خیلی شدید بود. دکترها تلاش میکردند که خونریزی بند بیاید ولی ممکن نمیشد. دوبارهایشان را به اتاق عمل بردند. پس از پایان عمل، یکی از دکترها به اتاقی که من در آن بودم آمد و گفت: «آقای خامنهای بحمدالله حالشان خوب است»
🔻ترکشهای بمبی را که از ریهشان بیرون آورده بودند، به من دادند. چند روزی در آی سی یو بودند و پس ار آن، ایشان را به بخش دیگری انتقال دادند. در چند روز اول حال ایشان نامطلوب و نگرانکننده بود. با این که در یکی از فواصلی که حالشان اندکی بهتر بود مصاحبه هم کردند، اما بارها وضع ایشان نگران کننده شد تا این که بحمدالله بعد از گذشت سه هفته، خطر کمی مرتفع گشت. این بخش کمی از خاطرات آن روزهای من است. همه آن نگرانیها و اضطرابها نه در یاد ماندنی و نه نوشتنی است.
#امام
#تابستان_داغ۶۱
#تیرماه_ترور
#سر_خم_می_سلامت_شکند_اگر_سبویی
@habibaaneh
1.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوج حقارت و بی غیرتی رضا شاه
رهبر معظم انقلاب : یک جو غیرت رضا شاه نداشت
انگلیسها خودشان او را سرِ کار آورده بودند، خودشان [هم]به او گفتند برو؛ و رفت!
خیلی خب انگلیسها پیغام دادند [به رضاخان]که باید تو بروی! تو اگر مَردی، اگر انسانی، اگر غیرتی در وجود تو هست، اگر یک جو غیرت داری، بگو نمیروم؛ بگذار تو را بکشند
#امام
#طاغوت
#پهلوی
@sorenae
17.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا