🌷لحظهلحظه با همنشین یار سر جدا
🔹روز شهادت #امام_صادق(ع) فرارسید و شهید را قبل از تشییع آوردند در مراسمی که به مناسبت شهادت امام صادق (ع) در #حوزه علمیه امام جعفر صادق(ع) شهر اردکان و بناست بعدازاین مراسم تشییع انجام شود.
🔸مراسم که تمام شد #مردم، شهید را همچون نگینی بر دست گرفتند و به سمت میدان شهدای شهر #اردکان که مزار چهار شهید گمنام و #شهید_دهقانی هست حرکت دادند، عجب جمعیتی آمده، برای همه عجیب است این #جمعیت در این هوای گرم و حضور نوجوانها و #جوانها که در این بدرقه حضور دارند.
🔹حدود ساعت 9 و سی دقیقه صبح شده و ماشینی که قبلاً به شکل زیبایی تزیینشده آماده رساندن شهید تا زادگاهش یعنی روستای #چاه_افضل است و وقتی شهید در ماشین مینشیند همه به دنبال وسیلهای هستند تا خود را به او برسانند.
🔸ماشینها حرکت میکنند و صدای مداحی از بلندگوی ماشینی که همین مسئولیت را دارد شنیده میشود، ابتدای ستون، ماشین شهید است ولی انتها را نمیشود دید، عجب #مردمی_عاشقپیشه که در این هوای گرم با وسیله شخصی خود مسیر چند ده کیلومتری را برای بدرقه شهید آمدهاند.
🔹حدود ساعت 11 به چاه افضل میرسیم و باز شهید بر دستان مردم حرکت میکند، این بار به سمت #منزل_پدری، بعد از 37 سال امروز دوباره شعبانعلی به خانه آمده است، عجب شوری به پا شده، همه دارند #اشک میریزند و بعد از #وداع آخر پدر و مادر و خواهر و برادر بهسوی گلزار شهدا حرکت میکند برای پیوستن به یاران دیرین خود و همه پشت سر شهید به راه میافتند.
🔸نماز اقامه میشود و لحظات آخر فرامیرسد، احساس میکنی دلت دارد از سینه بیرون میزند و تنها آرزویت در این لحظه میشود همراهی شهید تا عرش و اینکه #شهادت قسمت ما میشد ایکاش.
🔹شلوغی جمعیت اجازه دیدن نمیدهد ولی از پشت بلندگو اعلام میشود که میخواهند درب تابوت را باز کنند و از پدر شهید اجازه میگیرند و وقتی این اتفاق میافتد بهیکباره ندای #یاحسین(ع) فضا را پر میکند و صدای ناله همه با دیدن یک جنازه کوچک به آسمان میرسد.
🔸 #امام_جمعه اردکان شروع میکند به خواندن تلقین، اسمع، افهم، یا شعبانعلی...
🔹و انگار از بهشت دارند بیرونمان میکنند، حال و هوای غیرقابل وصفی هست، تقریباً دو روز و دو شب توفیق رفیق زندگیمان شد و در کنار یکی از اولیاء خدا بودیم و حالا که رفت، داریم قشنگ احساس تنهایی میکنیم و حیف که قدر ندانستیم آنگونه که شایسته بود.
🌷کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک بالان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
خدایا تا ظهور دولت یار
امام ما خامنهای نگهدار
التماس دعا، یا علی(ع)
#روایت_لحظهلحظه ورود تا عروج طلبه #شهید_شعبانعلی_عبداللهی در صفحه http://fna.ir/daq0tm
🔺هادرون؛ رسانه مردم کوچه و بازار
http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c
@haderoon
www.haderoon.ir
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹 اشک قیمتی است
✍ زمانی که بررسی اعمال من انجام می شد و نقایص کارهایم را می دیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما...
این حرارت تمام بدنم را می سوزاند، طوری که قابل تحمل نبود. همه جای بدنم می سوخت، #بجز صورت و سینه و کف دستهایم!
برای من جای تعجب بود. چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود. جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم.
من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) اشک می ریزی، قدر این #اشک را بدان.
اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد.
من نیز وقتی در مجالس اهل بیت السلام گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمیسوزد!
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
@haderoon