مردان خدایی که جبهه را به پشت میزنشینی ترجیح دادند
🔹همـسـر شـهیـد سید احمد رحیمی میگوید: پیکرش بهطور کامل سوخته و اسـتخوانهایش درهم شـکسـته بود، بعد از دیدن پیکرش دیگر آرام و قرار نداشتم. در خواب به سراغم آمد و دلسـوزانه گفت؛ چرا این قدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن جنازه ام اذیت شـدی ناراحتم! بعد با حالتی خاصی گفت، باور کن قبل از شـهادت تعداد زیادی تانک عراقی را منهدم کردم و لحظه شـهادت هیچ چیز نفهمیدم. چرا که حضرت اباالفضل(ع) در کنارم بود و آقا امام زمان (عجل الله) در بالای سـرم نشستـه بودند.
🔹به دلیل کفایت و مديريت خوب سید احمد رحیمی، چندين بار پيشنهاد استانداري خراسان به او داده شد ولي هر بار پيشنهاد را رد میکرد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
https://eitaa.com/hadi_h0
🇮🇷🇵🇸
﷽
📝 #معرفی_شهید | سرانجام اسیری که صدام هم نتوانست تغییرش دهد
🍃🌹🍃
🔻شهید محمدرضا شفیعی وقتی ۱۴ ساله بود، دلش هوای جبهه رفتن کرد. چون هنوز ۱۵ ساله نشده بود اجازه اعزام به او نمیدادند. با اصرار زیاد به مسئول اعزام، بالاخره برای اعزام به جبهه آماده شد.
🔸این شهید والا مقام در جریان عملیات کربلا ۴ به اسارت دشمن درآمد و با بدنی مجروح اسیر میشود. وضعیت جسمانیاش مناسب نبود و نیاز به عمل جراحی داشت ولی عراقیها توجهی نداشتند. چند روزی که در اردوگاه بود درد زیادی کشید و در آخر از عوارض جراحت در غربت و تنهایی به شهادت رسید.
🔹صلیب سرخ که از شهادت محمدرضا آگاه میشود، مسئولان بعثی را موظف میکند برای او قبری در شهر کاظمین در نظر بگیرند. پس از ۱۶ سال پیکر این رزمنده قمی تفحص شده و به کشور بازمیگردد.
🔺صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی جسد سالم مانده بود. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند که خاصیتش این بود که استخوانهای جسد هم از بین میرفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود. وقتی گروه تفحص جنازه محمدرضا را دریافت میکردند، سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه میکرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم.
🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با #صلوات
#معرفی_شهید | #شهید_دفاع_مقدس
#پایان_اسقاطیل
#طوفان_تبیین
#السید_حسن_نصرالله
#جهاد_نصر_الله
#پای_کار_ایرانم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
https://eitaa.com/nahanbini
https://eitaa.com/mohtavaye_tarhe_samen_abyek