✨ قسمت 7⃣5⃣1⃣
این خانه از خانه های قبلی بزرگ تر بود. مانده بودم تنها فرشمان را کجا بیندازیم. صمد گفت: «ناراحت نباش. فردا همة خانه را موکت می کنم.»
فردا صبح زود، بلند شدم و شروع کردم به تمیز کردن و مرتب کردن خانه. خانم آقا شمس الله هم کمکم بود. تا عصر کارها تمام شده بود و همه چیز سر جایش چیده شده بود.
عصر سماور را روشن کردم. چای را دم کردم و با یک سینی چای رفتم توی حیاط. صمد داشت حیاط را آب و جارو می کرد. موکت کوچکی انداخته بودیم کنار باغچه. بچه ها توی حیاط بازی می کردند. نشستیم به تعریف و چای خوردن. کمی که گذشت، صمد بلند شد رفت توی اتاق لباس پوشید و آمد و گفت: «من دیگر باید بروم.» پرسیدم: «کجا؟!»
گفت: «منطقه.»
با ناراحتی گفتم: «به این زودی.» خندید و گفت: «خانم! خوش گذشته. یک هفته است آمده ام. من آمده بودم یکی، دو روزه برگردم. فقط به خاطر این خانه ماندم. الحمدلله خیالم از طرف خانه هم راحت شد. اگر برنگشتم، سقفی بالای سرتان هست.»
خواستم حرف را عوض کنم، گفتم: «کی برمی گردی؟!»
سرش را رو به آسمان گرفت و گفت: «کی اش را خدا می داند. اگر خدا خواست، برمی گردم. اگر هم برنگشتم، جان تو و جان بچه ها.»
قسمت : 8⃣5⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
داشت بند پوتین هایش را می بست. مثل همیشه بالای سرش ایستاده بودم. زن برادرش را صدا کرد و گفت: «خانم! شما هم حلال کنید. این چندروزه خیلی زحمت ما را کشیدید.»
تا سر کوچه با او رفتم. شب شده بود. کوچه تاریک و سوت و کور بود. کمی که رفت، دیگر توی تاریکی ندیدمش.
یک ماهی می شد رفته بود. من با خانة جدید و مهدی سرگرم بودم. خانه های توی کوچه یکی یکی از دست کارگر و بنا در می آمد و همسایه ها ی جدیدتری پیدا می کردیم. آن روز رفته بودم خانه همسایه ای که تازه خانه شان را تحویل گرفته بودند، برای منزل مبارکی، که خدیجه آمد سراغم و گفت: «مامان بیا عمو تلفن زده کارت دارد.» مهدی را بغل گرفتم و نفهمیدم چطور خداحافظی کردم و رفتم خانة همسایة دیوار به دیوارمان. آن ها تنها کسانی بودند که در آن کوچه تلفن داشتند. برادرشوهرم پشت تلفن بود. گفت: «من و صمد داریم عصر می آییم همدان. می خواستم خبر داده باشم.» خیلی عجیب بود. هیچ وقت صمد قبل از آمدنش به ما خبر نمی داد. دل شورة بدی گرفته بودم. آمدم خانه. دست و دلم به کار نمی رفت. یک لحظه خودم را دلداری می دادم و می گفتم: « اگر صمد طوری شده بود، ستار به من می گفت.» لحظة دیگر می گفتم: «نه، حتماً طوری شده. آقا ستار می خواسته مرا آماده کند.» تا عصر از دل شوره مردم و زنده شدم.
قسمت:9⃣5⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
به زور بلند شدم و غذایی بار گذاشتم و خانه را مرتب کردم. کم کم داشت هوا تاریک می شد. دم به دقیقه بچه ها را می فرستادم سر کوچه تا ببینند بابایشان آمده یا نه. خودم هم پشت در نشسته بودم و گاه گاهی توی کوچه سرک می کشیدم.
وقتی دیدم این طور نمی شود، بچه ها را برداشتم و رفتم نشستم جلوی در. صدای زلال اذان مغرب توی شهر می پیچید. اشک از چشمانم سرازیر شده بود. به خدا التماس کردم: «خدایا به این وقت عزیز قسم، بچه هایم را یتیم نکن. مهدی هنوز درست و حسابی پدرش را نمی شناسد. خدیجه و معصومه بدجوری بابایی شده اند. ببین چطور بی قرار و منتظرند بابایشان از راه برسد. خدایا! شوهرم را صحیح و سالم از تو می خواهم.»
این ها را می گفتم و اشک می ریختم، یک دفعه دیدم دو نفر از سر کوچه دارند توی تاریکی جلو می آیند. یکی از آن ها دستش را گذاشته بود روی شانة آن یکی و لنگان لنگان راه می آمد. کمی که جلوتر آمدند، شناختمشان. آقا ستار و صمد بودند. گفتم: «بچه ها بابا آمد.» و با شادی تندتند اشک هایم را پاک کردم.
خدیجه و معصومه جیغ و دادکنان دویدند جلوی راه صمد و از سر و کولش بالا رفتند. صدای خنده بچه ها و بابا بابا گفتنشان به گریه ام انداخت. دویدم جلوی راهشان. صمد مجروح شده بود. این را آقا ستار گفت. پایش ترکش خورده بود.
قسمت :0⃣6⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
چند روزی هم در بیمارستان قم بستری و تازه امروز مرخص شده بود. دویدم توی خانه. مهدی را توی گهواره اش گذاشتم و برای صمد رختخوابی آماده کردم. بعد برگشتم و کمک کردم صمد را آوردیم و توی رختخواب خواباندیم. بچه ها یک لحظه رهایش نمی کردند. معصومه دست و صورتش را می بوسید و خدیجه پای مجروحش را نوازش می کرد. آقا ستار داروهای صمد را داد به من و برایم توضیح داد هر کدام را باید چه ساعتی بخورد. چند تا هم آمپول داشت که باید روزی یکی می زد. آن شب آقا ستار ماند و تا صبح خودش از صمد پرستاری کرد؛ اما فردا صبح رفت. نزدیکی های ظهر بود. داشتم غذا می پختم، صمد صدایم کرد. معلوم بود حالش خوب نیست. گفت: «قدم! کتفم بدجوری درد می کند. بیا ببین چی شده.»
بلوزش را بالا زدم. دلم کباب شد. پشتش به اندازة یک پنج تومانی سیاه و کبود شده بود. یادم افتاد ممکن است بقایای ترکش های آن نارنجک باشد؛ وقتی که با منافق ها درگیر شده بود.
گفتم: «ترکش
نارنجک است.»
گفت: «برو یک سنجاق قفلی داغ کن بیاور.»
گفتم: «چه کار می خواهی بکنی. دستش نزن. بگذار برویم دکتر.»
🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
دعای فرج ب نیابت ازشهید ابراهیم هادی
تعجیل در فرج #امام_زمان صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_وعجل_فرجهم
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلاوت سوره مبارکه جمعه
#استاد عبدالباسط محمد
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠ما باید کتابمان #قرآن باشد. معنایش نه این است که فقط بگوییم کتاب ما قرآن است، بلکه باید با او حرکتهای معنوی بکنیم، به تربیت انسانی برسیم، با او اجتماع خودمان را اصلاح کنیم، با او همهی جهات مادی و معنویاش را طی کند. او قرآن است که کتاب ماست. این کتابی است که باید بخوانیم و بفهمیم و عمل کنیم. ۵۸/۰۸/۱۶
☀️#امام_خمینی(رضواناللهعلیه)
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠قرآن کتاب زندگی است. اگر آحاد بشر قواعد زندگی را با قرآن تطبیق بکنند، سعادت دنیا و آخرت نصیب آنها خواهد شد. مشکل ما این است که این کار را نمیکنیم؛ مشکل ما این است که ما زندگی را با قواعد قرآن تطبیق نمیکنیم. ۱۳۹۹/۰۲/۰۶
☀️#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠 صحنهگردانهای اغتشاشات خودشان را طرفدار ملّت ایران وانمود میکنند
👈🏻 خب ملّتِ ایران ملّتِ مسلمان است، ملّتِ قرآن است، #ملت_امام_حسین است. تو به امام حسین اهانت میکنی، بددهنی میکنی، بیحیایی میکنی، تو طرفدار ملّت ایرانی؟ به اربعین اهانت میکنی، به راهپیمایی میلیونی اربعین اهانت میکنی، تو طرفدار ملت ایرانی؟
🔺 خب، چهرهی صحنهگردانان واقعی این اغتشاش هم روشن شد. ۱۴۰۱/۰۸/۲۸
☀️#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠من توصیه می کنم که؛ همه اقشار انسانی و اسلامی [ اگر میخواهند بر مشکلات غلبه کنند] باید از روی #نقشه_اسلام حرکت کنند؛ باید قرآن هادی آنها باشد، امام آنها باشد.۱۳۵۸/۰۱/۱۷
☀️#امام_خمینی(رضواناللهعلیه)
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🔴 زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه
🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
#امام_زمان
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
دعایندبه۩مهدیمیرداماد.mp3
12.11M
🤲 دعای ندبه
🎙 با نوای سید مهدی میرداماد
💠حدیث روز💠
🔶بهـترين انفـاق
🔰عَنْ رَسُولِ اللّه صلي الله عليه و آله:
🔺وَ الَّـذى نَفْسى بِيـَدهِ ما اُنْفِقَ مِنْ نَفَقَةٍ أَحَّبُ مِنْ قَوْلِ الْخَيْرِ.
✅ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: قسـم به خــدا كـه هيچ انفاقى بهتر از امر به معروف نيست.
📚[وسائل الشيعه، ج 11، ص 397]
AUD-20210827-WA0013.mp3
8.34M
#انسان_مصلح
#جلسه_1
#استاد_علی_تقوی
مرکز تخصصی واجب فراموش شده
@aamerin_ir
#انتشار_مطالب_آموزشی_آزاد_است
m01.pdf
1.1M
#انسان_مصلح
#جلسه_1
#استاد_علی_تقوی
مرکز تخصصی واجب فراموش شده
@aamerin_ir
#انتشار_مطالب_آموزشی_آزاد_است
📸نقشه منافقین برای چهارشنبه سوری !
🔺از الان در حال فراخوان برای چهارشنبه سوری هستند. تا الان از هیچکدام از فراخوان ها استقبال نشده است. چهارشنبه آخر سال طبق یک مراسم ملی خیابانها شلوغ می شود، امیدشان را به این خوش کرده اند.
🔸مردم آگاه باشند.وارد بازی مجاهدین خلق نشوند. همینجوریش در چهارشنبه سوری آتش سوزی،قطع دست و انگشت، سوختگی شدید، کوری چشم و غیره داشته ایم. مراقب فرزندان خودتان باشید.
#جهاد_تبیین
#مردم_هوشیار_باشید
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
وقتی در اوج اغتشاشات میون مدارس میرفتیم یکی از مهمترین چالشها در مدرسهها، نبود بدنه حزبالهی و انقلابی در بین کادر مدرسه خصوصاً معلمها بود. بعضاً شبهههای بسیار سادهای بچهها داشتند که چون کسی نبود براشون بگه، مسئله حادتر شده بود. روی بدتر ماجرا هم این بود که توی برخی کلاسها، بدترین حرفها نسبت به نظام و انقلاب از زبون برخی از معلمهاشون شنیده میشد و رسماً برخی از معلمین و کادر مدرسه خودشون آتش بیار معرکه شده بودند!
این یه مشکل جدی هست که سالیان ساله باهاش درگیریم. بچههای حزبالهی کمتر دغدغه ورود به عرصه معلمی و آموزش و پرورش (آ.پ) دارند و از قضا اونایی هم که قصد ورود دارند، با سد آزمونهای استخدامی روبرو هستند.
به هر حال کسانی که دغدغه کار آموزشی، فرهنگی و اثرگذاری اجتماعی دارند و مدام سوال میپرسند که ما چی کار کنیم، باید عرض کنم که آ.پ و ورود به اون یکی از مهمترین و اثرگذارترین جاهای ممکنه در جریان انقلاب هست. بخش بزرگی از مسیر تمدنسازی از دروازه آ.پ رد میشه و این وسط یکی از بزرگترین معضلات خودِ آموزش و پرورش وجود نیروهای انقلابی، متعهد و متخصص هست.
حالا جالب بود، داشتم بررسی میکردم دیدم امسال تغییرات جالبی در منابع و روند جذب ایجاد شده و از قضا صدای مافیای کنکور استخدامی رو هم در آورده! چون منابع تغییر کرده، به نوعی نونشون آجر شده.
(مثلاً شاید براتون جالب باشه بدونید کتاب #صعود_چهل_ساله آقای راجی هم جزو منابع امسال هست ... و البته چند کتاب مهم دیگه در جریان انقلاب)
به هر حال اگر دغدغه کار داریم، باید از این فرصت استفاده کنیم و هر کس به اندازه سهم خودش کمک کنه. ضمن اینکه یک فرصت مناسب استخدامی هم اینجا وجود داره.
👈 فقط نکته خیلی مهم اینه که آخرین مهلت ثبتنام تا جمعه شب ۱۹ اسفند هست (یک بار تمدید شده و به این زمان رسیده) و هر کس خودش یا اطرافیانش دغدغه کار و کمک به جریان انقلاب دارند، خوبه که از این فرصت استفاده کنند.
گشتم و لینک ثبتنام رو هم پیدا کردم. مستقیم میتونید از لینک زیر اقدام کنید
👇👇
https://register4.sanjesh.org/NOETRGSelectApCandidate140112
❗️فقط تا جمعه ۱۹ اسفند، ساعت ۲۳.۵۹ فرصت ثبتنام هست
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
https://splus.ir/asatid_enghelabi
🔴 نماز بسیار پرفضیلت شب هجدهم ماه شعبان برای حاجت روایی و عاقبت بخیری
🔵 پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
🟡 هر كس ر شب هجدهم ماه شعبان ده رکعت نماز بخواند و در هر رکعت یک بار سوره حمد و پنج بار سوره توحید را بخواند. خداوند برمي آورد هر حاجتي كه طلب كند در اين شب، و بدرستی که خداوند تعالی او را اگر شقي بوده باشد سعادتمند قرار مي دهد، و اگر در اين سال بميرد شهيد مرده است.
📚 وسائل الشیعه ج ۵ ص ۲۳۵
🟢 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را با حاجت تعجیل در امر فرج بخوانیم.
🛑 خواندن این نماز حدود ۱۵ دقیقه زمان می برد.
#امام_زمان
#ماه_شعبان
🆔 eitaa.com/emame_zaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعترافات عاملان مسمومیت دانشآموزان در #لارستان
🔹پدر و دختری که گازهای سمی را داخل مدارس میانداختند و از دانشآموزان بدحال فیلم میگرفتند.
خدایی با چه وطن فروش خودفروخته های احمقی سروکار داریم😢
https://eitaa.com/hadi_soleymani313