🌴🌴🌴
ختم قرآن کریم هدیه به شهید ابراهیم هادی و شهید حاج قاسم سلیمانی
🌷صفحه نودو نه
🌴#سوره_نساء
🔴 کلام شهید
♥️شهید ابراهیم همت :
از طرف من به #جوانان بگوئيد؛ چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است #بپا_خيزيد و #اسلام خود را دريابيد. انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست. بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتی سر به سجده می گذاريد، مروری بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد، آيا کارمان برای رضای خدا بود.
🌷یاد شهدا باصلوات 🇮🇷🕊
مراسم چله ختم زیارت عاشورا برای تعجیل در فرج امام زمان همزمان با مسلمانان سراسر دنیا🙏
هرشب به نیابت از یک شهید🌷
شب بیست و چهارم
به نیابت از شهید مرتضی مطهری و شهدای والا مقام معلم🌷
#یادشان_باصلوات🌷
هر_روز_به_نیابت_از_یک_شهید🌷
با سپاهی از شهیدان خواهد آمد
✅روز بیست و چهارم به نیابت از #شهید_مرتضی_مطهری و شهدای والامقام معلم
💢 علامه مطهری، همواره دغدغۀ «جامعۀ اسلامی» را داشت.
به این معنی که ایشان تحقیقات و مطالعاتش معطوف به نیازها و مطالبات جامعه بود، نه صرفاً علایق و سلایق شخصی.✔️
✨ ایشان به خوبی و با دقت جامعه را رصد می کرد و پرسش ها و معضلات فکری آن را شناسایی می نمود و سپس برای پاسخ گویی و رویارویی، پروژه های مطالعاتی و پژوهشی برای خود تعریف می کرد.
به این ترتیب، مسأله یابی او متناسب با نیازهای زمان و جامعه بود.✅
⚜امام خمینی (ره) علاقهٔ زیادی به شهید مطهری داشت، تا آنجا که بعد از شهادتش گفت:
«فرزند عزیزی را که پارهٔ تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم»
⚜مقام معظم رهبری :«شهید مطهری تبرّز و تبحّر در فهم نیاز زمانه از لحاظ فکری داشتند... ایشان نمونۀ یک شخصیت روحانی متناسب با زمان است.»
🌐 @Talabemonji
#استغاثه_جهانی_طلب_منجی
#طلب_منجی_موعود
#به_تو_محتاجیم
@hadi_soleymani313
🌴🌴🌴
ختم قرآن کریم هدیه به شهید ابراهیم هادی و شهید حاج قاسم سلیمانی
🌷صفحه صد
🌴#سوره_نساء
با ابراهیم به مرخصی آمده بودیم، به ترمینال آمدیم و راهی تهران شدیم، راننده به محض خروج از شهر، صدای نوار ترانه را زیاد کرد، ابراهیم چند بار ذکر صلوات داد و مسافران بلند صلوات فرستادند، من یک لحظه به ابراهیم نگاه کردم، دیدم بسیار عصبانی است، مدام خودش را میخورد و ذکر میگفت، دستانش را بهم فشار میداد و چشمانش را میبست، حدس زدم بخاطر نوار ترانه است، گفتم: آقا ابراهیم چیزی شده؟ میخوای به راننده بگم، نذاشت حرف من تموم بشه و گفت: قربونت، برو ازش خواهش کن خاموشش کنه، رفتم و به راننده گفتم: اگه امکان داره خاموشش کنید، راننده گفت: نمیشه، عادت کردم، نمیتونم خاموشش کنم وگرنه خوابم میبره، ابراهیم دنبال روشی بود که صدای زن خواننده به گوشش نرسد، از توی جیب خودش قرآن جیبی کوچکی بیرون آورد و با صدای زیبایی که داشت، شروع به قرائت قرآن کرد، همه محو صدای دلنشین و ملکوتی او شدند، راننده هم چند دقیقه بعد نوار را خاموش کرد و مشغول شنیدن آیات الهی شد.
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
📚 کتاب "سلام بر ابراهیم ۲"
#آسمانےشو
مراسم چله ختم زیارت عاشورا برای تعجیل در فرج امام زمان همزمان با مسلمانان سراسر دنیا🙏
هرشب به نیابت از یک شهید🌷
شب بیست و پنجم
به نیابت از شهید سید مجتبی نواب صفوی و شهدای انقلاب🌷
#یادشان_باصلوات🌷
هر_روز_به_نیابت_یک_شهید 🌷
با سپاهی از شهیدان خواهد آمد
✅روز بيست و پنجم شهید سید مجتبی نواب صفوی و شهدای انقلاب
میگفت: بچه مسلمان باید محکم باشد.
ایشان دستور داده بودند که وقت ظهر هرکجا بودند باید اذان بگویند.
یک روز رو به من کرد و گفت: شما اذان میگویید؟
گفتم: نه آقا، خجالت میکشم.
ایشان گفت: یک سوال از تو دارم؛ شما چه می فروشید؟
گفتم: خیار، بادمجان، کدو و...
آقا پرسید: آیا داد هم می زنی؟
گفتم: بله آقا
گفت: میشود یکی از آن فریادها را هم اینجا بزنی؟
گفتم: نه آقا، خجالت میکشم؛ آخر آقا من که جنس ندارم.
حالا اگر سر کار بودم و مثلا خیار داشتم میگفتم خیار یه قرون؛ اما اینجا که چیزی ندارم.
گفت: آهان بگو من دین ندارم!
یک جوان با این هیبت و توانایی و قدرت، خجالت می کشد فریاد بزند الله اکبر، اشهد ان لا اله الا الله، من شهادت میدهم که خدا از همه بالاتر است! خجالت میکشی این ها را بگویی؟!
آن وقت خجالت نمیکشی با این همه عظمت، داد بزنی: خیار یه قرون؟
🌐 @Talabemonji
#استغاثه_جهانی_طلب_منجی
#به_تو_محتاجیم
#طلب_منجی_موعود
@hadi_soleymani313
🌴🌴🌴
ختم قرآن کریم هدیه به شهید ابراهیم هادی و شهید حاج قاسم سلیمانی
🌷صفحه صد ویک
🌴#سوره_نساء
🔴 دعای روز نهم ماه مبارک رمضان
🔵 اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ نَصِيبا مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ
🌕 خدايا براى من در اين ماه بهره اى از رحمت گسترده ات قرار ده، و به جانب دلايل درخشانت راهنمايى كن، و به سوى خشنودى فراگيرت متوجه كن، به محبتت اى آرزوى مشتاقان.
🆔 @emame_zaman
في الانفِراد لِعِبادَةِ اللّهِ كُنوزُ الأرباحِ
در خلوت کردن برای عبادت خدا ، گنجینه های پر سودی است
#امام_علی_علیه_السلام
#ميزان_الحكمه_جلد7_صفحه_375
💡فواید هر کاری در خلوت انجام دادند بیشتر است از فوایدی که آن را در جمعیت انجام دهیم🌹🌹
#التماس_دعا ❤️❤️
@kanall_hadis
🌸از ويژگيهاي ابراهيم احترام🙏 به دیگران حتي به اسيران جنگي👤 بود.
🌳 هميشه اين حرف را از ابراهيم ميشنيديم 👌كه: "اكثر اين دشمنان ما انسانهاي جاهل 😱و ناآگاه هستن و بايد اسلام واقعي🕋 رو از ما ببينن،اون وقت خواهيد ديد كه آنها هم مخالف حزب بعث خواهند شد 💀و ميفهمند چه اشتباهي انجام دادهاند😤
🌳🌳🌳
🌲". لذا در بسياري از عملياتها قبل از شليك 🔫به سمت دشمن به فكر به اسارت درآوردن🙆♂ نيروهاي آنها بود و با اسير هم رفتار بسيار صحيحي داشت.🙂
🌲🌲🌲
🌹سرپل ذهاب كه بوديم چند اسير عراقي را آوردند 🙊و چون هنوز محلي براي نگهداري نبود. 🙈مسئوليت حفاظت آنها را به ابراهيم سپردند. 🌹در مدت سه روز كه ابراهيم با آنها بود☺️ به قدري رفتار خوب و شايسته از ابراهيم ديده بودند 😍كه وقتي خودرو حمل اسرا آمده بود. آنها از ابراهيم سئوال كردند كه: شما هم با ما ميآيي.😳 ☺️
وقتي جواب منفي شنيدند به قدري ناراحت شدند😢 كه با گريه التماس ميكردند 😭وميگفتند:" ما را اينجا نگه دار، هر كاري بخواهي انجام ميدهيم،😠 حتي حاضريم با عراقيها بجنگيم.😧
🌹🌹🌹
🌷" آن روزها معمولاً هر چیزی كه از طرف تداركات برای ما ميآمد و هر چیزی كه ما ميخورديم. 🌸ابراهيم همان را بين اسرا توزيع ميكرد 🙋♂و همين باعث ميشد كه همه حتي اسرا هم مجذوب رفتار او شوند.😘
🌲🌲🌲🌲🌲🌲
🌸 يكي از دوستان تعريف ميكرد: در يكي از عملياتها بر روي ارتفاعات بازيدراز به سنگري رسيديم🙊 كه تعدادي عراقي در آن حضور داشتند، با اسلحه اشاره كردم 🙁و اونها رو بيرون آوردم. اما وقتي كه گفتم به سمت پايين حركت كنين، 💆♂هيچ حركتي نميكردند.👷 ما دو نفر بوديم 👨❤️👨و آنها پانزده نفر و طوري بين ما قرار گرفتن👨👨👦 كه هر لحظه ممكن بود به هر دوي ما حمله كنن. 😱☠شايد هم فكر نميكردن ما فقط دو نفر باشيم.🙄🌸
🌲🌲🌲
🌿 دوباره داد زدم:"حركت كنيد" و با دست اشاره كردم👈 ولي همه عراقيها به افسر درجهداري👮 كه پشت سرشان بود نگاه ميكردند.👁 افسر بعثي هم ابروهايش را بالا 👴ميانداخت، يعني نرويد.☹️ خيلي ترسيده بودم 😨تا حالا در چنين موقعيتي قرار نگرفته بودم.😓 يك لحظه با خودم گفتم: "همه را ببندم به رگبار🔫"اما كار درستي نبود.🤔
🌲🌲🌲
🍃 هر لحظه ممكن بود اتفاق بدي رخ دهد.😔 از ترس اسلحه را محكم گرفته بودم. 😱از خدا خواستم كمكم كنه.🙏 يكدفعه از پشت سنگر ابراهيم را ديديم كه به سمت ما ميآمد.🚶آرامش عجيبي پيدا كردم، 😊به محض رسيدنش، در حالي كه به اسرا نگاه ميكردم 😟گفتم: "آقا ابرام، كمك !"😩 پرسيد: "چي شده؟" گفتم: "اون افسر بعثي نميزاره اينها برن پايين☹️" و بعد با دست افسر را نشان دادم. 😯
🌷🌷🌷
🌹لباس و درجهاش با بقيه فرق داشت 😿و كاملاً مشخص بود.😢 ابراهيم اسلحهاش را به دوشش انداخت😯 و جلو رفت. 🙎♂با يك دست يقه افسر بعثي و با دست 😣ديگر كمربند او را گرفت و در يك لحظه او را از جا بلند كرد😨 و چند متر جلوتر جلوي پرتگاه قرار داد. 😈
🌳🌳🌳
🌳تمامي عراقيها از ترس روي زمين نشستن😫 و دستشان را بالا گرفتن. 😟افسر بعثي مرتب به ابراهيم التماس ميكرد 😫و ميگفت: "الدخيل الدخيل، ارحم ارحم" 😖و همينطور ناله ميكرد.😵
🌸🌸🌸
🌷 ذوق زده شده بودم، ☺️در پوست خودم نميگنجيدم،😍 تمام ترسِ لحظات پيش من برطرف شده بود، 😄بعدهم ابراهيم افسر عراقي را به ميان اسرا برگرداند.🚶
🌲🌲🌲
🌼 آن روز خدا ابراهيم 😘را به كمك ما فرستاد . ❤️بعد با هم ، اسرا و افسر بعثي را به پايين ارتفاع انتقال داديم.☺️
🌲🌲🌲🌲🌲
کتاب سلام بر ابراهیم